سید بن طاووس
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۰:۳۱، ۲۳ اکتبر ۲۰۲۱ (ساعت هماهنگ جهانی) (۳ سال پیش) تغییر یافتهاست؛ لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با در دست ساخت جایگزین میکنید. |
نام | |
---|---|
نام کامل | سید علی بن موسی بن جعفر بن طاووس |
لقب | سید رضیالدین •ابن طاووس |
نامهای دیگر | ابنطاوس• ابوالقاسم علی ابنطاوس• رضیالدین علی سید بن طاوس طاوس• طاوس •آلطاوس •ابنطاووس• رضیالدین علی |
نسب | امام حسن مجتبی (ع) |
تولد | ۱۵ محرم ۵۸۹ق |
نام پدر | موسی بن جعفر |
زادگاه | حله |
محل زندگی | بغداد |
استادان | ابن نما حلی •فخار بن معد موسوی علامه حلی• حسن بن داوود حلی• بهاءالدین اربلی• عبد الكریم بن طاووس و ... |
شاگردان | سدیدالدین حلی • علامه حلی • حسن بن داوود حلی |
آثار | اقبال الاعمال • مهج الدعوات • اللهوف و... |
تاریخ وفات | ۵ ذیالقعده ۶۶۴ق |
شهر وفات | حله |
محل دفن | حرم علی بن ابیطالب |
سید رضی الدین علی بن موسی معروف به سید بن طاووس، از علمای بزرگ شیعه در قرن هفتم هجری بود. وی در زمان حکومت مغولان منصب نقابت شیعیان را به عهده داشت. سید بن طاووس آثار بسیاری دارد که موضوع غالب آنها ادعیه و زیارات است. علمای بزرگی چون علامه حلى و ابن داوود حلی از شاگردان او هستند.
از عالمان شیعه در قرن هفتم هجری، صاحب کتاب لُهوف (مقتل امام حسین(ع)) و نقیب شیعیان در زمان حکومت مغول بر بغداد. برخی به او به سبب تقوا، مراقبه فراوان و حالات عرفانی «جمال العارفین» گفتهاند.
گرایش ابن طاووس بیش از هر موضوعی به مسائل اخلاقی و معنوی و بخصوص دعا و زیارت بود و مجموعه آثاری با عنوان تتمات مصباح المتهجد به رشته تحریر در آورد که تکمیل مصباح المتهجد شیخ طوسی در موضوع دعاست. علامه حلی و شیخ یوسف سدیدالدین (پدر علامه حلی) از شاگردان سید بن طاووس بودند. کتابخانهی سید بن طاووس که بالغ بر ۱۵۰۰ کتاب داشته است یک مجموعه شخصی قابل توجه است.
زندگینامه سید بن طاووس
در پانزدهم 589 ق. تولد نوزادی خانه سعدالدین ابو ابراهیم موسی بن جعفر را از شادی و نشاط آكنده ساخت. ابوابراهیم نوزاد نیمة محرم را به یاد نیای ارجمندش علی نامید. [۱] همسر ابوابراهیم دختر ورّام بن ابی فراس دانشور شهرة حله بود. [۲] علی اندك اندك در محضر پدر بزرگی چون ورّام و پدری مانند سعدالدین ابوابراهیم با الفبای زندگی آشنا شد. او بزودی دریافت كه ریشه در آسمان دارد و با سیزده واسطه به امام حسن مجتبی(ع) پیوند میخورد. [۳]
ورّام برایش گفت كه ابوابراهیم دختر زادة شیخ طوسی است [۴] و چگونه نیای بزرگوارش محمد بن اسحاق به دلیل زیبایی چهره و ناموزونی پاها به طاووس شهرت داشت. [۵]
ورّام در دوم محرم 605 ق. دیده از جهان بست. [۶] هر چند همراهی این بزرگمرد با علی بن موسی، كه رضی الدین شهرت داشت، دیری نپایید ولی همین زمان كوتاه كافی بود تا علی وی را بشناسد و همواره به عنوان الگو ستایشش كند. [۷]
البته ستارة حلّه تنها بدین استادان بسنده نكرد. شیخ نجیب الدین بن نما، سید شمس الدین فخار بن معدالموسوی، سید صفی الدین الحسن الدربی، شیخ سدید الدین سالم بن محفوظ بن عزیزة السوراوی، سید ابو حامد محیی الدین محمد بن عبدالدین زهرة الحلبی، شیخ نجیب الدین یحیی بن محمد السوراوی، شیخ ابوالسعادات اسعد بن عبد القاهر اصفهانی، سید كمال الدین حیدر بن محمد بن زید بن محمد بن عبدالله الحسینی و سید محب الدین محمد بن محمود مشهور به «ابن نجار بغدادی» از دیگر استادان وی شمرده میشدند. [۸]
ناگفته پیداست كه استفاده از همة این نامبردگان به شیوة معمول روزگار ما تحقق نیافته، بلكه بیشتر بهرهوری ستارة حله از آنها درقالب قرائت روایت و اجازة نقل حدیث بوده است. شتاب وی در آموختن مطالب دقیق علمی شگفتانگیز بود. آنچه دیگران در چند سال میآموختند او در یك سال فرا گرفت و پس از خواندن بخش نخست نهایه شیخ طوسی به چنان پیشرفتی دست یافت كه ابن نما در پشت جلد اول نهایه اجازهای به خط خویش برایش نگاشت. [۹]
علی كه همواره پند ورّام در گوش داشت و در هر رشته علمی كه وارد میشد به چیزی جز تخصص نمیاندیشید. به اجازه استاد بسنده نكرده، بخش دوم نهایه را نیز خواند؛ آنگاه مبسوط را به پایان برده، بدین ترتیب پس از دو سال و نیم فقه آموزی، از استاد بینیاز شد و از آن پس تنها برای نقل روایت در محضر استادان حضور یافت. [۱۰]
نام و القاب
نام او «رضیالدین ابوالقاسم سید علی ابن موسی ابن جعفر» است، و چون نام او همنام با امام هشتم شیعیان «علی ابن موسی ابن جعفر» است، برخی از شاعران معاصرش، هنگامی که وی نقابت علویان در بغداد را در سه سال آخر عمرش بر عهده گرفت، کنیه او ابوالقاسم و لقب و طاووس است. لقب «طاووس» مربوط به یکی از نیاکان او (جد هشتم وی) «ابوعبداللّه محمد بن اسحاق بن حسن» (م. حدود ۳۵۰ ق) است که به عنوان نخستین فرد از آل طاووس، مقام نقابت را در «سورا» بر عهده داشته است. وی چهره بسیار زیبایی داشت اما پاهایش با زیبایی صورتش متناسب نبود، همانند طاووس که پاهایش با زیبایی تنش تناسب ندارد. این لقب کمکم به خانواده او سرایت کرده و سپس نسلهای بعد از او نیز همین لقب را گرفته و معروف به «آل طاووس» گشتهاند. [۱۱]
تحصیلات
ابنطاووس تحصیل را در شهر حله آغاز و از پدر و جد خود، ورام بن ابی فراس علوم مقدماتی را آموخت. او در زندگی خودنوشت آورده که در تحصیل فقه در عرض یکسال آنچه را همدرسان او در چند سال پیش از آن تحصیل نموده بودند، فراگرفت. [۱۲] علی به تعبیر خودش، پس از دو سال و نیم آموختن فقه، خود را از استاد بینیاز دید. [۱۳] بعدها او مدتی در بغداد زندگی کرد و در آنجا نیز به تحصیل و تدریس پرداخت. [۱۴]
شاگردان
بسیاری از دانشوران حله و دیگر شهرهای عراق از محضر نورانی پژوهشگر فرزانه روزگار خویش ابوالقاسم رضی الدین علی بن موسی استفاده كردهاند. در میان این جمع پارسا میتوان از نامهای زیر به مثابة چهرههای برجسته محافل علمی سید یاد كرد.
1. شیخ سدید الدین یوسف علی بن مطهر (پدر علامه حلی).
2. جمال الدین حسن بن یوسف، مشهور به علامه حلی.
3. شیخ جمال الدین یوسف بن حاتم شامی.
4. شیخ تقی الدین حسن بن داوود حلی.
5. شیخ محمد بن احمد بن صالح القسّینی.
6. شیخ ابراهیم بن محمد بن احمد القسینی.
7. شیخ جعفر بن محمد بن احمد القسینی.
8. شیخ علی بن محمد بن احمد القسینی.
9. سید غیاث الدین عبدالكریم بن احمد بن طاووس (فرزند برادرش)
10. سید احمد بن محمد علوی.
11. سید نجم الدین محمد بن الموسوی.
12. شیخ محمد بن بشیر.
13. صفی الدین محمد (فرزند سید).
14. رضی الدین محمد (فرزند دیگر سید) [۱۵]
مشاغل ابن طاووس
سید بن طاووس در میان علما و مردم زمان خویش از احترامی خاص برخوردار بود. او علاوه بر اینکه فقیهی نامآور بود، ادیبی گرانقدر و شاعری توانا شمرده میشد، اگرچه شهرت اصلی او در زهد و تقوا و عرفان اوست و اکثر تألیفات او در موضوع ادعیه و زیارات میباشد. [۱۶]
ابن طاووس از نگاه عالمان
سید بن طاووس نزد همه دانشمندان شیعه، معروف به زهد و تقوی بوده و همگی عظمت علمی او را ستوده اند. با آن که قرنها از رحلت وی می گذرد، هنوز با افتخار و احترام در محافل علمی از او یاد می شود. آوازه علمی و فکری و اخلاص عملی او به قدری است که شخصیتهای علمی معاصر او و نیز نسخه برداران آثارش، او را تمجید کرده اند. اینک برخی از گفتارهای بزرگان درباره ی سید بن طاووس را به اختصار بیان می داریم:
۱. علامه حلی (متوفی ۷۲۶ هجری) در حق رضی الدین می گوید: رضی الدین دارای کراماتی بود که برخی از آنها را خودش برایم بیان کرد و پاره ای از آنها را پدرم بازگو کرد و من از او شنیدم. [۱۷]
۲. علامه مجلسی گوید: السید النقیب، الثقة الزاهد، جمال العارفین. [۱۸]
۳. محدث قمی می گوید: السید رضی الدین ابوالقاسم الأجل الأورع الأزهد الأسعد، قدوة العارفین و مصباح المتهجدین، صاحب الکرامات، طاووس آل طاووس، السید بن طاووس قدس الله سره و رفع فی الملأ الأعلی ذکره. [۱۹]
۴.علامه طهرانی در مهر تابان می نویسند: "مرحوم استاد علامه طباطبایی به دو نفر از علماء اسلام بسیار ارج می نهادند و مقام و منزلت آنان را به عظمت یاد می کردند:
اوّل: سیّد أجلّ علیّ بن طاووس - أعلی اللهُ تعالَی مقامَه الشّریف -، و به کتاب اقبال او اهمّیّت می دادند و او را «سیّد أهل الْمُراقَبة» می خواندند.
دوّم: سید مهدی بحرالعلوم أعلی اللهُ تعالَی مقامَه." [۲۰]
پانویس
- ↑ فیض العلام فی عمل الشهور و وقایع الایام، شیخ عباس قمی، ص 158
- ↑ روضات الجنات، خوانساری، ج 4، ص 325
- ↑ مقدمة برنامة سعادت، سید محمد باقر شهیدی گلپایگانی، ص 2
- ↑ روضات الجنات، ج 4، ص 337
- ↑ كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، اتان گلبرگ، سید علی قرائی و رسول جعفریان، ص 20
- ↑ فیض العلام، ص 143
- ↑ مقدمة كشف المحجة لثمرة المهجة، سید بن طاووس، سید محمد باقر شیهدی گلپایگانی، ص 7
- ↑ مقدمة كشف المحجة لثمرة المهجة، سید بن طاووس، سید محمد باقر شیهدی گلپایگانی، ص 7
- ↑ كشف المحجة لثمرة المهجة، سید بن طاووس، فصل 143، نسخة كتابخانة آیت الله العظمی مرعشی ره
- ↑ كشف المحجة لثمرة المهجة، سید بن طاووس، فصل 143، نسخة كتابخانة آیت الله العظمی مرعشی ره
- ↑ گلبرگ، اتان، کتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او، ص۲۰
- ↑ سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵
- ↑ سید بن طاووس، کشف المحجه، ۱۴۱۷ق، ص۱۸۵
- ↑ کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ۱۳۷۱ش، ص۲۳-۲۴
- ↑ مقدمه برنامه سعادت، ص 8
- ↑ شیخ حر عاملی، محمد بن الحسن، أمل الآمل، ج ۲، ص ۲۰۵ ۲۰۷، مکتبةالأندلس، بغداد، ۱۳۸۵ق.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۷، ص۶۳ و ۶۴
- ↑ بحارالانوار،ج۱، ص۲۰۵
- ↑ قمی، شیخ عباس، الفوائد الرضویة فی أحوال علماء المذهب الجعفریة، ترجمه و تحقیق ناصر باقری بیدهندی، قم، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۵شمسی، ج۱، ص۵۴۲
- ↑ مهر تابان، علامه طهرانی، ص٨٦