سید محمد مجاهد
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۱۷، ۲۸ اوت ۲۰۲۲؛
نام | سید محمد بن علی طباطبایی |
---|---|
القاب و سایر نامها | سید محمد مجاهد • صاحب مناهل • مجاهد |
زاده | ۱۱۸۰ق • کربلا |
درگذشت | ۱۲۴۲ ق • قزوین |
استادان | سید على طباطبایى • سید محمد مهدی بحرالعلوم • ... |
شاگردان | شیخ مرتضى انصارى • شریف العلماء • سید محمدشفیع جاپلقی • سید ابراهیم قزوینی • ... |
آثار | مفاتيح الاصول • مناهل الأحکام • الوسائل فی الأصول • إصلاح العمل • المصابیح فی شرح المفاتیح للکاشانی • جامع العبائر فی الفقه • کتاب فی الاغلاط المشهورة • عمدة المقال |
دین و مذهب | اسلام • تشیع |
فعالیتها | تدریس و تحقیق در حوزه علمیه اصفهان • مقابله با روسها و صدور فتوای جهاد با آنان |
سید محمد طباطبایی مجاهد، از شاگردان علامه بحرالعلوم و استاد شیخ انصارى است. سید محمد، در کربلا نزد فقیهانی چون پدرش، سید علی طباطبایی و پدر زنش، علامه بحرالعلوم تحصیل کرد. او در زمان حیات پدر به اصفهان مهاجرت کرد و حدود ۱۳ سال در آنجا به تدریس مشغول بود. پس از درگذشت پدرش (۱۲۳۱ق) به کربلا بازگشت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. دوره مرجعیت او با جنگهای ایران و روسیه همزمان بود، از اینرو او به مبارزه با روسها پرداخت، سید محمد، نخست فتوای جهاد در برابر روسها داد و در اواخر عمر به همراه گروهی از علمای عتبات، عازم تهران و سپس تبریز شد تا مردم را به جهاد علیه روسها تشویق و پادشاه را به جنگ با آنها وادار کند. از اینرو به سید محمد مجاهد لقب گرفت.
ولادت
سید محمد طباطبایی مجاهد در سال 1180 ق . در خانه یکی از سادات دانشور کربلا چشم به دنیا گشود. پس از گذشت سالها و رسیدن به سن تمییز رفته رفته دریافت که در چه خانواده ای نشو و نما یافته است بستگان نزدیک محمد همه از علما و دانشمندان زمان بودند. پدر بزرگ مادری اش علامه محمد باقر بهبهانی (متوفی 1201 ق ) معروف به وحید بهبهانی فقیه برجسته و بی نظیر آن عصر بود. در دوران مرجعیت وحید بهبهانی جان تازه ای در کالبد حوزه درسی کربلا دمیده شد. حوزه کربلا در آن عصر به مرکز علمی جهان شیعه تبدیل گشت و شاگردان مکتب کربلا سلسله جنبانان علم و فقاهت در سراسر عالم تشیع شدند و در جای جای جهان اسلام، مشهد، کاشان، قم، کاظمین، نجف، کربلا، تبریز و هندوستان اقدام به تشکیل حوزه های علمی نمودند. دو پسر وحید بهبهانی (دایی های محمد) یعنی آقا محمد علی طباطبایی و آقا عبدالحسین طباطبایی نیز از علمای په ممتاز بودند[۱].
پدر محمد، آیت الله سید علی طباطبایی با اینکه تحصیلات را دیر آغاز کرد اما خیلی زود مراحل مختلف علمی را پشت سر نهاده و به مرحله عالی قدم گذاشت و از شاگردان خاص و شاخص وحید بهبهانی گشت . حضور زود هنگام او در درس عالم برجسته ای چون وحید بهبهانی حکایت از هوش سرشار وی و توفیقهای الهی در حق او داشت . وی در همین زمان تالیف کتاب فقهی اش (( ریاض المسائل )) را که اکنون نیز از متون فقهی مطرح و مورد توجه در حوزه های دینی است ، تالیف نمود[۲].
و اما مادر محمد نیز از زنان دانشمند و فاضل بود. گفته شده که وی همسرش را در تدوین بخشی از کتاب ریاض المسائل یاری می کرده است[۳]. در آن هنگام بیش از یازده سال از عمر محمد نمی گذشت . از آنجا که در خانواده ای اهل علم و فضیلت پرورش می یافت تحصیلات ابتدایی را به حسب ظاهر در این سنین تمام کرده بود و در همین ایام بود که قدم به مرحله جدیدی از زندگیش می گذاشت.
تحصیلات سید
وجود کسان دانشمند و فرزانه در میان بستگان نزدیکش بر افکار و آرمانها و او تاثیر گذار بود. تعلیم و تربیت او تحت نظر پدرش آغاز شد و تا مراحل عالی ادامه یافت . محمد گرچه توفیق حضور در مجلس درس پدربزرگش وحید بهبهانی را نیافت لیکن از محضر شاگردان شاخص و برجسته وی بهره برد. علاوه بر پدرش از علامه بحرالعلوم (متوفی 1212 ق ) در نجف بهره جست و از علم و زهد و کرامات توشه های آسمانی برگرفت و به افتخار ازدواج با دختر آن عالم گرانقدر نائل آمد. اما توفیق بهره بردن از آن بزرگ دیری نپایید و علامه بحرالعلوم هفت سال پس از وفات وحید بهبهانی دیده از دنیا فروبست[۴].
سید محمد در نجف اشرف چندی نیز از محضر فقیه توانا شیخ جعفر کاشف الغطاء(متوفی 1228 ق ) بهره برد. شیخ جعفر کاشف الغطاء(ره ) در استنباط مسائل و فروع فقهی بسیار مسلط و توانا بود. وی فردی بسیار متواضع بود و علاوه بر ریاست دینی ، پیشوای شجاع ملی نیز به شمار می آمد. درک زمان و نیازهای زمان نیز از خصوصیات شایسته کاشف الغطاء بود. تالیف کتابی در رد اخباری گری و نیز کتابی در رد فرقه وهابی بر همین اساس بود[۵].
سید محمد طباطبایی از اساتید خود تنها فقه نیاموخت ، احساس مسئولیت در برابر مسائل اجتماع و شهامت نیز آموخت . پس از آن خود عالمی فاضل گشته بود که دیگر از تحصیل نزد استاد بی نیاز می نمود. بعد از آن نیز آنچه بود گذشت زمان بود و غنای هر چه بیشتر علمی در رهگذر تحقیق و تدریس و تالیف . این فصل از زندگانی او به طور مشخص در اصفهان آغاز شد.
در سال 1216 ق . کربلا مورد هجوم وحشیانه وهابیها قرار گرفت و بیش از سه هزار نفر از جمله بسیاری از علما کشته شدند. بخش اعظم بارگاه امام حسین(ع) و اماکن بسیاری مورد تخریب قرار گرفت و اموال مردم به غارت رفت . آنان پس از قتل و غارت و تخریب ، شهر را ترک کردند[۶]. این واقعه عمده موجب مهاجرت سید محمد طباطبایی به اصفهان شد.
در اصفهان
زمانی که سید محمد طباطبایی در اصفهان اقامت اختیار کرد حوزه اصفهان همچنان یکی از حوزه های معتبر جهان شیعه به شمار می آمد و با حضور برخی از علمای تراز اول کربلا و شاگردان برجسته وحید بهبهانی یا تربیت یافتگان شاگردان او از رونق و اعتبار برخوردار بود. بزرگانی چون محمد اصفهانی ، تقی اصفهانی ، سید محمد باقر شفتی معروف به (( حجت الاسلام )).
سید محمد طباطبایی در مدت ده سال اقامت در اصفهان در جو مناسب حوزه اصفهان تنها به تدریس و تالیف مشغول بود و از پذیرش دیگر مناصب چشم پوشیده بود. نقل شده است یکی از اموری که باعث شهرت سید محمد باقر شفتی از (مراجع بزرگ اصفهان ) شد و توصیف آیت الله سید محمد طباطبایی از وی بود. می گویند از او پرسیده شد آیا سید محمد باقر شفتی مجتهد است ؟ او در جواب گفت: (( شان او بالاتر از آن است که من او را تایید کنم، بلکه از او بپرسید که آیا سید محمد مجتهد است یا نه[۷].))
مجلس درس او بسیار مورد استقبال و توجه دانش پژوهان حوزه اصفهان قرار داشت. آنگاه که تالیف کتاب لمفاتیح فی الاصول خود را آغاز نمود قبل از آنکه تالیف کتاب به اتمام رسیده باشد فصلهای مختلف آن نزد طلاب و فضلا دست به دست می گشت و از آن رونویسی می کردند[۸]. باید گفت سیزده سال اقامت آیت الله سید محمد طباطبایی در اصفهان سالهای تعمیق نظرات علمی و غنای فقهی از رهگذر تحقیق ، تالیف و تدریس بود.
پانویس
- ↑ درباره وحید بهبهانی (ره ) و فرزندانش می توانید به کتاب وحید بهبهانی ، علی دوانی ، انتشارات امیرکبیر مراجعه کنید.
- ↑ قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی ، انتشارات علمیه اسلامیه ، ص 175 به بعد، اعیان الشیعه ، محسن امین ، دارالتعاریف للمطبوعات ، قطع رحلی ، ج 8، ص 314، فوائد الرضویه ، شیخ عباس قمی ، انتشارات کتابخانه مرکزی ، ص 324.
- ↑ وحید بهبهانی ، ص 259.
- ↑ همان ، ص 178 به بعد.
- ↑ همان ، ص 195.
- ↑ همان ، ص 340.
- ↑ قصص العلماء، ص 143.
- ↑ روضات الجنات ، محمد باقر موسوی خوانساری ، ج 7، ص 145، انتشارات اسماعیلیان .