سعید رمضان
سعید رمضان، یکی از چهرههای شناخته شده در بین اعضای اخوانالمسلمین، در سطح منطقه و در سطح سازمانهای بینالمللی است، او مغز متفکر و کاردان اخوانالمسلمین در سراسر جهان، به ویژه در اروپا و آمریکا بود، وی داماد حسن البنا بنیانگذار اخوانالمسلمین است، او مرکز اسلامی را در ژنو (سوئیس) تأسیس کرد و به انتشار «مجله مسلم» به عنوان جایگزین مجله «الشهاب» ادامه داد و صاحب امتیاز و سردبیر آن بود. یکی از بنیانگذاران لیگ جهانی مسلمانان و بنیانگذاران جنبش الدعوه اسلامی در اروپا بود.
سعید رمضان | |
---|---|
نام کامل | سعید رمضان |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1926 م، ۱۳۰۴ ش، ۱۳۴۴ ق |
محل تولد | مصر |
سال درگذشت | 1995 م، ۱۳۷۳ ش، ۱۴۱۵ ق |
محل درگذشت | سوئیس |
دین | اسلام، اهلسنت |
آثار |
|
فعالیتها |
|
سعید رمضان
سعید رمضان، در مصر و طنطا، استان غربیه بدنیا آمد و بزرگ شد. یکی از فعالان و دلسوزان اخوانالمسلمین بود که از بدو ورود به تا زمانی که از دنیا رفت، فعالیتهای فراوانی داشت که هنوزم پس از سالها بعد از فوتش اثرات و نتایج آن دیده میشود. دکتر حسن حثوت میگوید: «از آنچه به یاد دارم، سعید رمضان از نظر من یکی از سخنوران قرن بیستم بود، زیرا او دانشجو بود، از طنطا آمد تا وارد دانشکده حقوق شود، سخنوری متکلم بود و دانشجویان زیادی نزد او آمدند و شروع به سخنرانی کرد، پس نزد استاد حسن البنا رفتم و گفتم سعید رمضان در خانهات سکونت بده تا لیسانس و فوق لیسانس و دکترا بگیرد و بعد با مردم د ارتباط باشد و برای اخوان مبلغ شود. جمله ای که به او گفتم این بود: یک اندیشمند برای وکالت بهتر از هزار سرباز است.
تحصیلات
او دیپلم دبیرستان را در مصر گرفت و لیسانس را در انگلستان گرفت و در آنجا در رشته حقوق تخصص گرفت و سپس در دانشگاه قاهره در رشته حقوق تحصیل کرد و پس از پیوستن به اخوان المسلمین در آنجا به شهرت رسید. از دانشگاه کلن آلمان مدرک دکترا گرفت. او در سال 1958 به ژنو نقل مکان کرد و در آنجا حقوق خواند.
خصوصیات اخلاقی
- از نظر شخصیتی، او فردی دوست داشتنی، خوش قلب، مهربان، بسیار باهوش، شوخ طبع و جذاب بود.
- یکی از برجسته ترین رهبران اخوانالمسلمین در جهان بود که توانست در همه جای جهان اسلام نامی از خود به یادگار بگذارد و در پاکستان و اندونزی و مصر و شام هم بسیار شناخته شده و معروف است.
- در فعالیت شگفت انگیز بود و در میان مبلغان اسلام فعالتر از او سراغ نداریم و بارها به حج مشرف شد، در ایام حج هر روز با مردم دیدار و ملاقات داشت و با اقشار مختلف و گفتگو میکرد و در جلسات مختلف ازصبح تا شب شرکت مینمود و با صبر و حوصله مردم را ارشاد و راهنمایی مینمود. به همین دلیل اکثر روزها با خستگی شب را سحر میکرد. در گفتگو و کار پرتلاش بود و به همین خاطر اکثر اوقات فرصت نمیکرد غذا تناول کند و خواب و استراحت کافی داشته باشد. با این حال بر مجله «المسلمون» نظارت میکرد و مطلب مینوشت. دست به قلم بود اهل نوشتن. در اکثر سفرها حسن البناء را همراهی میکرد.
- علما و بزرگان اندیشمندان جهان اسلام او را ستوده و از اخلاق والای او و استعدادهای فراوانش را سخنها گفته و تعریف تمجیدهایی کردهاند. از جمله آنها به ابوالحسن النداوی که در سال 1951 میلادی در سفر النداوی به مصر با ایشان آشنا شد و بعد از آن از طریق نامه نگاری و تلفن باهم ارتباط داشتند. النداوی او را خیلی دوست داشت و به او احترام میگذاشت و دعوت او را برای نوشتن در (المسلمون) پذیرفت و او را همراهی کرد و نویسنده بزرگ عرب علی الطنطاوی تحت تأثیر فعالیت و نشاط و هوش و ذکاوت او قرار گرفت.
- اشتیاق سعید به عبادت و توانایی برتر خود در شرکت در جلسات متعدد، داشتن حافظه قوی و توانایی شگفت انگیز خود در به دست آوردن دوستان از دیگر خصوصیات وی بود.
فعالیتها
- او پس از فارغ التحصیلی به عنوان وکیل، مشغول وکالت شد.
- او در آلمان سازمانی را تأسیس کرد که به یکی از سه سازمان اسلامی در آنجا تبدیل شد، یعنی جامعه اسلامی آلمان که از سال 1958 تا 1968 رهبری آن را بر عهده داشت.
- رهبر سازمان بینالمللی اخوانالمسلمین در جهان.
- دبیر کل سازمان کنفرانس عمومی اسلامی - بیتالمقدس در سال 1953 میلادی و پس از آن.
- مرکز اسلامی را در ژنو و سوئیس تأسیس کرد و رئیس آن شد و این مرکز اولین مرکز اخوانالمسلمین در اروپا به شمار میرود و از طریق آن شعبههایی هم در دیگر کشورهای اروپایی ایجاد و را اندازی کردند.
- عضو شورای موسس اتحادیه جهانی مسلمانان، او بود که ایده تاسیس چنین تشکیلاتی را مطرح کرد و خودش یکی از اعضای هیئت مدیره آن بود.
- یکی از بنیانگذاران لیگ جهانی مسلمانان بود.
- یکی از بنیانگذاران جنبش الدعوه اسلامی در اروپا.
- وی از دوران دانشجویی مورد اعتماد حسن البناء بود و به محض اخذ لیسانس حقوق از دانشگاه قاهره در سال 1946 میلادی در سن بیست سالگی، البنا او را به عنوان دبیر شخصی خود انتخاب کرد، به پاس قدردانی از صفات و ستایش اشتیاق و اخلاص او، سپس مدیریت مجله (الشهاب) که ماهنامه است . منطبق با 14 نوامبر 1947 میلادی، مجلهای حقوقی مشابه مجله المنار و در زمینه تحقیقات و مسائل اسلامی، ماهنامهای جامع بود که در آغاز هر ماه عربی منتشر می شد و البناء سردبیری آن را بر عهده داشت.
- اخوانالمسلمین فلسطین در سال 1945 با تلاش سعید رمضان که جوانی 20 ساله بود، تأسیس شد. او پانزده هزار عضو اخوانالمسلمین را در فلسطین جمع کرد و در سال 1947، این رقم از بیست هزار نفر فراتر رفت.
فعالیت در مطبوعات
- در سال 1371ق/1951میلادی مجله (المسلمون) را در قاهره تأسیس کرد و سردبیر آن شد. مجله المسلمون در واقع یک مدرسه عالی است و شاید در سطح دانشگاهی ویا بالاتر از آن باشد. این مجله فقط یک روزنامه نبود، بلکه یک مکتب فکری پیشرو در کشورهای اسلامی عربی بود که نویسندگان و مبلغان آن جمع میشدند و جوانان مؤمن در آن گرد هم می آمدند و تبادل اطلاعات علمی میکردند.
- زمانی که البناء روزنامه «الشهاب» را منتشر کرد، سعید رمضان به عنوان منشی برای سردبیری این مجله کار کرد و تجربه روزنامه نگاری او از اینجا شروع شد. اولین روزنامه اسلامی که به این نام اطلاق شد، یک روزنامه الجزایری بود که توسط عبدالحمید بن باریس منتشر میشد، حسن البناء تحت تأثیر ابن باریس قرار داشت و او را تحسین میکرد، بنابراین روزنامه را منتشر کرد. روزنامه کایرن «الشهاب» و سپس مصطفی السباعی «الشهاب» را در دمشق منتشر کردند، سپس جنبش اسلامی در لبنان روزنامه لبنانی الشهاب را منتشر کرد.
نام «الشهاب» با روزنامه نگاری اسلامی پیوند خورده است، هرجا کلمه الشهاب در حوزه روزنامه نگاری مطرح شود، بدون تردید به ذهن متبادر می شود که این روزنامه اسلامی است.
کنفرانس ها
او در بسیاری از کنفرانس ها و سمینارهای اسلامی از جمله:
- کنفرانس فرهنگ اسلامی که به دعوت دانشگاه پرینستون و کتابخانه کنگره و با حضور تعداد زیادی از دانشمندان و مستشرقان مسلمان برگزار شد.
- در جلسه سازمان ملل در بحث آثار تجاوز یهود، مسئله الجزایر و کشمیر شرکت کرد و در سازمان ملل سه یادداشت ارائه کرد: یکی در مورد تجاوز مثلث خیانتکارانه و مسئولیت بدن باید به طور کامل بدون مصالحه پاسخ دهد. دیگری در مورد مسئله مسلمانان کشمیر بود و سوم در مورد مسئله مبارزه با الجزایر بود.
- در سال 1956 میلادی از مغرب بازدید کرد.
- دسیسههای دشمنان اسلام او را از شرکت در کنفرانس موگادیشو (سومالی) در ژانویه 1965 م باز داشت.
- از آمریکا دیدار کرد و شهرهای آن را گشت و ظلم مادی گرایی را در آنجا دید و در آنجا با کشیشان ملاقات کرد و خطبههای خود را در کلیسای ویرجینیا ایراد کرد و شنوندگان آنجا را تحت تأثیر قرار داد و مفاهیم آنها را اصلاح کرد.
- در پاسخ بهدعوت تعدادی از سازمانهای اسلامی در دانشگاهها، بیشتر ماه آوریل 1963 را در یک تور سخنرانی پربرکت در کانادا و ایالات متحده آمریکا گذراند.
- برای سازماندهی اولین نشست کنفرانس اسلامی در فوریه 1949 به پاکستان سفر کرد.
- با همت و تلاش او دومین نشست کنفرانس اسلامی در فوریه 1951 م برگزار شد.
ازدواج
در سال 1951 میلادی با وفا دختر حسن البنا، ازدواج و از وی صاحب چند فرزند دختر و پسر شد. او در تمام لحظات زندگی و روزهای خوب و بد و حتی در تبعید درکنارش بود؛ خداوند فرزندانی به آنها عطا کرد که بارزترین آنها عبارتند از: ایمن و طارق رمضان که بسیاری از کارهای به جا مانده از پدرشان را انجام میدهند، به ویژه در سوئیس که ملیت آنجا دارند.
فرزندان
- طارق رمضان:(پدرم به عنوان مسئول اخوانالمسلمین در تبعید انتخاب شد) بیشتر عمر خود را در خارج از کشور گذراند و از بازگشت به وطن خود، مصر خودداری کرد. زیرا حاکمان مصر اکثرا ظالم بودن و مشغول ظلم وستم برمردمان بودن، تنها ظلم و ستم آنها متفاوت بایکدیگر متفاوت بود. او ترجیح داد حتی در اواخر عمر خود را هم در غرب با همسر و فرزندانش زندگی کند و زندگی خود را وقف خواندن و نوشتن کرد.
- هانی رمضان: رئیس مرکز اسلامی ژنو.
- ایمن رمضان: پدرم بهترین پشتیبان و یاور بعد از خدا بود؛ در تربیت من و بقیه فرزندانش نهایت تلاشش را کرد. بخاطر رفاه و آسایش ما سختی را بجان خرید. متاسفانه به خیلیها پدرم کمک کرد ولی آنها در روزهای سخت او را تنها گذاشتند.
- بلال؛
- یاسر؛
- عروه.
اخوان المسلمین فلسطین
چند ماه قبل از مرگ شیخ عزالدین قسام، که حماس او را پیشرو و رهبر خود میداند، از 3 تا 6 اوت 1935، هیئتی از اخوانالمسلمین مصر برای اولین بار از فلسطین دیدن کرده بود.
در آن زمان، مسئله فلسطین از قبل برای اخوانالمسلمین اهمیت حیاتی داشت. ناسیونالیستهای مصری موضوع فلسطین را اساساً از منظر ژئوپلیتیک می نگریستند، زیرا یک کشور یهودی در فلسطین تهدیدی دائمی برای مصر بود. اما با این حال، بنیانگذار اخوانالمسلمین (البنا و همکارانش) به مسئله فلسطین بهعنوان یک موضوع دینی و مذهبی مهم مینگریستند.
فلسطین تنها یکی از مسائل متعددی نبود که اخوانالمسلمین در دهههای 1930 و 1940 به آن علاقهمند شد. این مسئله اساسی مورد توجه البنا بود تا پیروانش را به درک بعد فراملی سوق دهد و جنبشی را که با افق محدود مصری متولد شده بود به یک واقعیت جهان اسلام تبدیل کند.
اخوانالمسلمین به دلیل اینکه مسئله فلسطین را بر مسئله مصر ارجحیت داد، تعدادی از اعضای مصری خود را از دست دادند. از سوی دیگر، آنها این فرصت را داشتند که به وضوح خود را از ناسیونالیستهای مصری متمایز سازند. به همین خاطر تبليغات به نفع آرمان فلسطين اساس موفقيت بينالمللی جنبش اخوانالمسلمین را در سالهای ۱۹۴۵_۱۹۳۵رقم زد.
پس از تأسیس شاخههای سوری و لبنانی در سال 1937، شاخه فلسطینی اخوان در سال 1945 با تلاش سعید رمضان که در آن ایام جوان 20 ساله بود، تأسیس شد.
فعالیتهای سعید رمضان فوقالعاده موفق بود: در یک سال، یعنی از سال 1945 تا 1946، او پانزده هزار عضو اخوانالمسلمین را در فلسطین جذب کرد و در سال 1947، این رقم از بیست هزار نفر فراتر رفت.
اعضای فلسطینی اخوان خط اصیل را آنگونه از حسن البنا و داماد وی دریافته بودند که با هرگونه مواضع سازش پذیر با اسرائیل را غاصب، سخت مخالفت میکردند و هرگونه حل و فصل مسالمت آمیز در خصوص مسئله فلسطین را قاطعانه پس میزدند.
دیدار با آيتالله كاشانى
سعيد رمضان در سفرى به ايران، در دوران شكوفايى نهضت ملى صنعت نفت، به محضر آيتالله كاشانى رسيد و تحت تأثير معنويت و صداقت او قرار گرفت و طى نامه سرگشادهاى، آرزوها و ايدههاى خود را با ايشان در ميان گذاشت.
طبق گفته مرحوم جعفر رائد: «از سعید رمضان در تهران استقبال گرم و صمیمانهاى به عمل آمد. او از رادیو تهران، خطاب به مسلمانان جهان مطالبى گفت و نیز در اجتماعى که به افتخار او برپا شده بود، سخنرانى پرشورى ایراد کرد؛ ولى آخرالامر مأموریتش شکست خورد، زیرا هنگامى که او به آیتالله کاشانى پیشنهاد کرده بود که بزرگوارى و پدرى کرده و سایه خود را از سر جمعیت اخوانالمسلمین کوتاه نکند و آن را در پناه خود بگیرد، کاشانى گفته بود: جمعیت اخوانالمسلمین یک سازمان چپ گراست و من به هیچ وجه حاضر نیستم که از جمعیتى حمایت کنم که مرام و روش آن را نمىپسندم. این جواب بر سعید رمضان بسیار گران آمد و به این جهت دل شکسته و افسرده و نومید ایران را ترک کرد[۱]».
ژنو
او به ژنو، سفر کرد تا در سال 1958 آن را مقر خود قرار داد. سپس دکتری حقوق را از دانشگاه کلن آلمان، در زمینه شریعت گرفت و مرکز اسلامی را در ژنو در سال 1961، درست چند قدم دورتر، تأسیس کرد. دکتر میگوید: این مرکز به مقر اخوانالمسلمین اخراج شده از مصر تبدیل شد و سپس در سال 1964 مراکزی را در لندن و مونیخ افتتاح کرد.
آثار
- تشریع اسلام؛
- برادری اسلام کجاست؟؛
- نور بر نور؛
- صلاح الدین ایوبی؛
- اندیشههای ارائه شده توسط محقق علی الطنطاوی؛
- نشانههای جاده ارائه شده توسط راهنمای عمومی اخوان، محمد الحمید ابوالنصر.
- دارای صدها مقاله و سخنرانی است.
حکم اعدام
قوه قضائیه مصر او را به دلیل مشارکت در توطئه ترور جمال عبدالناصر رئیس جمهور این کشور به طور غیابی به اعدام محکوم کرد.
درگذشت
سعید رمضان در سال 1995 میلادی در ژنو سوئیس درگذشت و جسدش به زادگاهش منتقل شد و در مصر به خاک سپرده شد.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جعفر رائد، «آیتالله کاشانى آن طور که من شناختم»، تاریخ و فرهنگ معاصر، ش 6 ـ 7، ص 331 ـ 332.»