وحدت اسلامی
وحدت اسلامی (وحدت امت اسلامی) اصطلاحی است که در جهان معاصر از جانب هر دو جریان دشمنان اسلام و امت اسلامی و نیز دوستداران اسلام و امت اسلامی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. این اهمیت یافتن و در رأس توجهات قرار گرفتن تا حدودی متاثر از رویکرد اندیشمندان معاصر جهان اسلام و اصلاحگرانی است که پس از جنگ جهانی دوم و به دنبال نگاه چپاول گرایانه دولتهای استعمارگر به کشورهای اسلامی و ثروتها و منابع عظیم طبیعیشان، شاهد عقبگرد مسلمانان و مخصوصا حکمرانان کشورهای اسلامی، از عظمت و تمدن شکوهمند موجود در صدر اسلام بودند. از همین رو است که ذهنهایمان از دیر باز با واژگان همسوی متعددی چون: امت واحده، دار الاسلام، وحدت اسلامی، اتحاد اسلامی، امت محمدیه، بلوک اسلامی، جبهۀ اسلامی، جهان اسلام، همبستگی دینی و اخوت اسلامی، و... در نظریههای متفکران جهان اسلام و ادبیات سیاسی و حقوقی، انس داشته و دارد.
اندیشۀ وحدت و دیدگاهها
مقصود از وحدت اسلامی این است که پیروان هر یک از مذاهب گوناگون اسلامی در عین حال که عقاید و احکام خاص آن مذهب را برای خود حفظ میکنند و به آنها پایبند هستند، در روابط اجتماعی و سیاسی و نظامی و اقتصادی و فرهنگی خود با مسلمین دیگر همسو و تابع مصالح عالیه اسلام و امت اسلامی باشند و براساس این برداشت از وحدت، امت اسلامی مقابل دشمنان اسلام همواره به صورت «ید واحده» عمل کنند.
در این خوانش از وحدت اسلامی، قطعأ مقصود از وحدت اسلامی این نیست که شیعهها، سنی شوند و یا سنیها، شیعه شوند و همه افراد مسلمان در سراسر جهان در عقاید و احکام و اصول و فروع و همه جزئیات دین، متحد و منسجم گردند بگونهای که هیچ اختلاف نظری در اعتقادات و احکام فقهی در جامعه اسلامی وجود نداشته باشد، واقعیت این است که مقصود از وحدت اسلامی، یکی کردن اعتقادات و یکنواخت کردن احکام عملی مذهب اسلامی نبوده و چنین چیزی در خارج امکانپذیر نخواهد بود.
رابطۀ وحدت اسلامی و تقریب مذاهب اسلامی
واژۀ تقریب از باب تفعیل و از مادۀ «قرب» به معنای نزدیک و نزدیکی اخذ شده است، چنانکه گفتهاند: قرب اصل صحیح یدل علی خلاف البعد. تقریب مذاهب اسلامی هم در اصطلاح کوشش جدی برای تحکیم روابط میان پیروان این مذاهب از راه درک اختلافهای موجود میان خود و زدودن پیامدهای منفی این اختلافها و نه اصل اختلافهاست؛ به عبارت دیگر تقریب نزدیک کردن دیدگاهها و هماهنگی مواضع مسلمانان است. در تفسیر صحیح تقریب در اصطلاح میتوان گفت: تقریب مذاهب اسلامی عبارت است از اینکه تمام پیروان مذاهب اسلامی بهخصوص عالمان دینی با حفظ مذهبشان و بر اساس گفتگوهای علمی به جهت تبیین مشترکات دینی و رفع سوء برداشتهای مذهبی، هر چه بیشتر زمینۀ اتحاد و انسجام امت اسلامی را فراهم سازد.
هدف تقریب هدف کلی و اصلی از تقریب، اتحاد امت اسلامی بوده است که این امر محقق میشود، مسلمانان در اصول اسلام – آن اصولی که مسلمانان بدون آنکه به آنها اعتقاد داشته باشند، مسلمان شناخته نمیشوند – متحد باشند؛ یعنی بدانند که در این اصول با یکدیگر اتحاد دارند و در سایر مسائل هم همچون کسی که قصدش لجاجت با دیگران و غلبه بر آنان نیست، بنگرند و در این راه حق و حقیقت و معرفت صحیح را بجویند و در این صورت چنانکه توانستند با انصاف از راه دلیل و برهان در مسئلهای از مسائل مورد اختلاف به اتفاق نائل گردند، چه بهتر وگرنه هر کدام آنچه را به نظرش میرسد برای خود محفوظ داشته و دیگران را در نرسیدن به آن معذور داشته، نسبت به آنان خوشبین باشند، چه اینکه اختلاف در غیر اصول دین هیچ ضرری به ایمان نرسانده و اختلاف یافتگان در این مسائل را از دائرۀ اسلام خارج نخواهد ساخت.
اما دربارۀ تفاوت تقریب و اتحاد باید گفت که: این دو واژه در اصطلاح مصلحان مسلمان معنایی نزدیک به هم دارند و از هدف واحدی برخوردارند که همان ایجاد همبستگی و سازگاری میان مسلمانان است؛ اما میتوان این تفاوت را میان آنها قائل شد که اصطلاح اتحاد امت اسلامی عامتر است و جنبه سیاسی – اجتماعی و علمیدارد ولی اصطلاح «تقریب مذاهب اسلامی» بیشتر دارای جنبه علمی و نظری است و در میان عالمان دینی مطرح است که تلاش میکنند بر اساس مناظرات و گفتگوهای علمی و رعایت روشهای علمی و اخلاقی، زمینۀ آشنایی بیشتر مذاهب اسلامی از اصول و فروع یکدیگر را آماده سازند و در رفع سوء تفاهمات مذهبی بکوشند.
ضرورت وحدت امت اسلامی
اسلام به اصل وحدت و اتحاد از دیدگاه سیاسی - اجتماعی آن نگریسته و بر اهمیتش تأکید نموده است؛ لذا قرآن مؤمنان را برادران یکدیگر خوانده و فرموده است: إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ... [حجرات–10] که این پیوند اخوت و برادری در میان مسلمانان مدینة النبی چنان مستحکم شد که تا مدتی پس از عقد اخوت، آنان از یکدیگر ارث میبردند تا اینکه با نزول آیۀ: ... وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَىٰ بِبَعْضٍ ... [انفال–75] این حکم نسخ شد.
امروزه، در شرایطی که دشمنان اسلام تمام تلاش خویش را برای مبارزه و مقابله با اسلام به کار بستهاند، وحدت اسلامی بسیار ضروریتر از گذشته به نظر میرسد و پرداختن به اختلافات و مسائل تفرقهانگیز نتیجهای جز به هدر رفتن سرمایهها و استفادۀ دشمن از این اختلافات، نخواهد داشت.
ضرورت «وحدت اسلامی» را از وجوه مختلف میتوان اثبات کرد:
تأکید بر وحدت در آیات و روایات
در بسیاری از آیات قرآن کریم، به وحدت امت اسلامی توصیه شده است: وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللَّهِ جَمِیعاً و لاتَفَرَّقُوا [آلعمران–103] ؛ «همگی به ریسمان الهی چنگ زنید و پراکنده نشوید».
علامه طباطبایی در تفسیر این آیه چنین اظهار داشته است: «شاید وجه اینکه «اعتصام به حبل الله و متفرق نشدن» نعمت خدا خوانده شده، اشاره به این معنا باشد که اگر شما را به اعتصام و عدم تفرقه میخوانیم، بی دلیل نیست. دلیل اینکه شما را به آن دعوت کردهایم، همین است که به چشم خود ثمرات اتحاد و اجتماع، تلخی عداوت و حلاوت محبت و الفت و برادری را چشیدید و در اثر تفرقه در لبۀ پرتگاه آتش رفتید و در اثر اتحاد و الفت از آتش نجات یافتید»[۱]. قرآن کریم، اختلاف را یکی از بدترین عذابها دانسته، میفرماید: وَلَا تَکونُوا کالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَینَاتُ وَأُولَئِک لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ [آلعمران–105] ؛ «مانند کسانی که تفرقهافکندند و اختلاف کردند، بعد از اینکه به آنها بیِنه داده شد، نباشید و برای آنان عذاب بزرگی است».
همچنین پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلم) و ائمه (علیهمالسلام) پیوسته بر مسالۀ وحدت تأکید داشتهاند که از باب نمونه به برخی از روایات اشاره میشود:
- حضرت محمد (صلیالله علیه وآله وسلم) فرمود: «أیهَا النّاسُ! عَلَیکم بِالجَماعَةِ و إیاکم و الفُرقَةَ[۲]؛ ای مردم! بر شما باد به جماعت و بپرهیز از جدایی».
- همچنین رسول اکرم فرمود: «الجَماعَةُ رَحمَةٌ و الفرقَةُ عَذابٌ[۳]؛ وحدت مایۀ رحمت است، و تفرقه موجب عذاب».
- و در جای دیگر پیامبر اسلام فرمود: «یدُاللَّهِ عَلَی الجَماعَةِ و الشَّیطانُ مَعَ مَن خالَفَ الجَماعَةَ یرکضُ[۴]؛ دست خدا بر سر جماعت است و شیطان با کسی همراه است که با جماعت ناسازگاری کند».
- امام علی (علیهالسلام) فرمود: عَلَیکم بِالتَّواصُلِ وَ التَّباذُلِ و إیاکم و التَّدابُرَ و التَّقاطُعَ[۵]؛ بر شما باد به ارتباط و بخشش به یکدیگر و دوری گزیدن از جدایی و پشت کردن به یکدیگر».
مصلحت اسلام و بهرهمندی مسلمین
یکی از دلایل ضرورت وحدت اسلامی، بهرهگیری حداکثری از اسلام است و مصلحت جامعۀ اسلامی اقتضا میکند که مسلمانان حول محور مشترک خود، به اتحاد برسند. اهمیت وحدت را زمانی درمییابیم که در تاریخ میخوانیم امام علی (علیهالسلام) پس از رحلت نبی مکرم اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم) به دلیل حفظ نظام اسلامی در برابر دشمن و تحقق اهداف نهایی وحدت که پیروزی جهان اسلام و تبیین واقعی اصول و مبانی اسلامی میباشد، به جای تصاحب خلافت که طبیعتاً حق ایشان بود، سیاست اتحاد را در پیش گرفت و به جای نزاع، بر اساس مصلحت اندیشی، مسئلۀ عقلانیت را بر حقانیتترجیح دادند و در آن بازۀ زمانی وحدت مسلمانان را مهمتر از خلافت دانستند؛ چراکه دشمنان قسم خوردۀ اسلام و مسلمین مترصد فرصتی بودند تا مسلمانان را در مقابل یکدیگر قرار دهند.
شهید مطهری رحمه الله در این خصوص مینویسد: «ما این را باید بدانیم که در این عصر از هر عصر دیگر، مسلمانان بیشتر به اتحاد و رفع اختلاف احتیاج دارند. ما شیعیان این افتخار را داریم که علی علیهالسلام بزرگترین گذشتها و فداکاریها را در زمینۀ خلافت انجام داد. در نهایت خلوص نیّت با رقبای خود همکاری و همگامی کرد؛ یعنی مصلحت اسلام را بالاترین مصلحتها دانست.» [۶]
رهبر معظم انقلاب حفظه الله نیز در خصوص بهرهمندی حداکثری از اسلام در ذیل اتحاد مسلمین، میفرمایند: «مسلمانان عالم هرچه به اسلام نزدیکتر شوند، طعم عزت را بهتر خواهند چشید، و هرچه با یکدیگر متحدتر باشند، امکان استفادۀ از اسلام را بیشتر به دست خواهند آورد.» [۷] به اعتقاد ایشان: «اتحاد دنیای اسلام و توجه به محور وحدت بخش اسلام، به سود همۀ دنیای اسلام است.» [۸]
اهمیت استراتژیک وحدت
همان گونه که گذشت، وحدت امت اسلامی، ضرورت و نیاز اجتماعی - سیاسی و امری حیاتی و استراتژیک محسوب میشود و جنبۀ صوری و تشریفاتی ندارد. مقام معظم رهبری حفظه الله میفرمایند: «هدف از این کار آن است که با شعار وحدت مسلمین - که شعار درست و ضروری ای هم هست و من از قدیم این اعتقاد و تفکر را داشتم و دارم و آن را یک مسئلۀ استراتژیک میدانم - یک مسئلۀ تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاب میکند که با مسلمین غیر شیعه ارتباطات داشته باشیم - مسلمانان، به تدریج این اختلافات مذهبی و طایفهای را کم کنند و از بین ببرند؛ چون در خدمت دشمنان است. ما با این انگیزۀ صحیح، مسئلۀ وحدت مسلمین را در جمهوری اسلامی، یک مسئلۀ اساسی قرار داده ایم.» [۹]
مقابله با دشمن
یکی از عوامل پیشرفت و رمز پیروزی هر ملتی، پیوند و اتحاد است، همان گونه که با اتحاد قطرات آب و پیوستن جویهای کوچک به همدیگر، رودخانههای عظیم و دریاهای عمیق ایجاد میشود، با اتحاد انسانها نیز صفوف بزرگی تشکیل میگردد که دشمن را به وحشت انداخته، فکر تجاوز را برای همیشه از سر او بیرون میکند: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ [انفال–60]
رهبر معظم انقلاب حفظه الله در این خصوص معتقدند: «این برای دستگاه استکبار و استعمار تهدید است؛ یک ونیم میلیارد مسلمان، این همه کشورهای اسلامی با این همه منابع، این نیروی انسانی فوقالعاده، اگر این [مجموعه] متّحد باشد و با وحدت به سمت اهداف اسلامی حرکت بکند، قدرتمندان دیگر نمیتوانند در دنیا کوس قدرت بزنند.» [۱۰]
ارائۀ تصویر واقعی از اسلام
یکی دیگر از دلایل ضرورت وحدت اسلامی، تصحیح نگاه جامعۀ جهانی نسبت به دین مبین اسلام و ترسیم خطوط حایل میان اسلام و فِرق جعلی میباشد. دشمنانی که هیچ نقطۀ تاریکی در سیاستهای پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهمالسلام نیافتهاند، سعی در به حاشیه راندن اسلام دارند و به تأسیس فرق جعلی که به نوعی زمینهای برای افراطی نشان دادن اسلام است، میپردازند. این فرقهها از سوی استعمارگر پیر (انگلیس) به جهان اسلام تحمیل شدهاند تا از اسلام در ذهن مردم جهان، به ویژه غرب، تصوری غلط بر جای بگذارد؛ اما با وحدت امت اسلام میتوان با این اقدامات مقابله نمود.
شبهاتی پیرامون و حدت
در این میان که ایجاد وحدت تفکری است راهگشا برای برون رفت جهان اسلام با همه امکانات و استعدادها و منابع سرشار انسانی و طبیعی اش از حالت رکود حاکم بر آن برخی با ایراد شبهاتی نه چندان استوار و محکم به دنبال کند کردن و یا حتی از بین بردن این حرکت اصیل دینی و اساسی اند؛ که در این جا به عنوان نمونه به یکی از این شبهات اشاره مینماییم:
وحدت یک استراتژی از جانب شیعیان برای رهایی از اقلیت و ضعف
برخی این شبهه را القا میکنند که چون شیعیان از جهت جمعیتی نسبت به اهل سنت در اقلیت و ضعف هستند پس به ناچار شعار وحدت را سر میدهند تا از حالت ضعف خارج شود و در واقع این یک تاکتیک و یا استراتژی از جانب شیعیان است و با بیرون رفتن از حالت ضعف دیگر شیعیان به دنبال این تاکتیک و یا استراتژی (یعنی وحدت میان شیعه و اهل تسنن) نخواهند بود.
در پاسخ به این پرسش که از دیر باز هم از جانب مخالفان مساله وحدت اسلامی و هم از جانب دشمنان اصلی مسلمانان و جهان اسلام شنیده میشود میتوان چنین پاسخ داد که:
أولا: وحدتی که شیعیان و علمای تشیع از آن حمایت میکنند، به خاطر آیات و روایات فراوانی است که در تفاسیر مختلف شیعیان و نیز در کتب مختلف روائی از پیامبر (ص) و اهل بیت ایشان (ع) در ارتباط با ضرورت حفظ وحدت میان امت اسلامی وجود دارد و بر آن تاکید شده است. که علاوه بر آیات و روایات ، سیره اهل بیت پیامبر (ص) نیز بهترین گواه و شاهد بر این مساله است.
ثانیا: در طول تاریخ در مناطقی که شیعیان حکمفرما بودهاند نیز مساله وحدت با حدت و شدت مطرح بوده و دنبال میشده است، البته در طول حکمرانی اهل سنت نیز مساله مراودات صمیمانه میان علما و بدنه جامعه شیعی و سنی بسیار مشهود بوده به گونهای که پیوندهای نسبی و سببی فراوانی میان اهل سنت و شیعیان مشاهده میگردیده و نیز بسیاری از اهل سنت که امروزه در جهان اسلام به عنوان سادات و اشراف و یا اهل تصوف معروف اند، به انتساب خود به ائمه اهل بیت (ع) از جهت نسبی افتخار میکنند که خود شاهدی بر عمق روابط میان شیعیان و اهل تسنن است.
ثالثا: در نظام جمهوری اسلامی ایران که حکومتی قریب به پنجاه ساله دارد و حکمرانی در دست شیعیان و نظام ولایت فقیه است، تمام حمایت و پشتیبانی ای که جمهوری اسلامی ایران نسبت به شیعیان جهان دارد، دقیقا عین همان پشتیبانی را از جریانها و مستضعفین اهل سنت دارد.
رابعا: بر همگان همانند روز، روشن و عیان است که اگر به مساله "وحدت امت اسلامی در مسائل حیاتی مربوط به جهان اسلام و ملل مسلمان و نیز در مقابل هجمات نظامی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... حتی اگر به عنوان یک تاکتیک و یا استراتژی هم، نگریسته شود؛ در حد خود امری است نه تنها راجح و حسن بلکه امری است ضروری و واجب زیرا در مقابل جبهه دشمنان جهان اسلام یعنی غرب و مکاتب لیبرال سرمایهداری و کمونیستها و آمریکا همگی در برابر سلام جبهه واحدی تشکیل میدهند و با وجود اختلافات گسترده داخلی خود، در برابر مسلمانان جبهههای واحدی چون اتحادیه اروپا، پیمان ناتو و ... را تشکیل میدهند.
موانع تحقق وحدت اسلامی
جوامع اسلامی همواره در معرض تفرقه، اختلاف و به نوعی واگرایی و تشتت قرار داشتهاند. وجود شکافهای اجتماعی و اختلافات مختلف، موجب چندگانگی و رشد دسته جات مختلف شده، گاه به تنش و درگیری در جامعه انجامیده و قدرت و وحدت ملی را با نقص و ضعف روبرو نموده است. هرچند بخشی از این واگراییها در ذات جامعۀ بشری و وجود اختلافات و تنوع در حوزۀ شناخت، نگرش، عواطف و احساسات ریشه دارد؛ اما بخشی دیگر محصول منفعت طلبیها، زیاده خواهیها و حب و بغضها است. در این بخش پایانی، به برخی از موانع تحقق وحدت و عوامل ایجاد تفرقه اشاره میگردد:
1. دسیسههای استعمار
شیعه و سنی هر دو مسلمان اند و در اعتقادات، احکام، اخلاق و... دارای مشترکات زیادی هستند. البته اختلافهایی نیز دارند که انکارشدنی نیست؛ اما این اختلافها به اندارهای نیستند که خود به خود منجر به خصومت و دشمنی شوند و به اساس اتحاد و برادری اسلامی ضربه وارد سازند و قطعاً دسیسۀ دشمنان و استکبار و جهالت برخی دوستان است که این اختلافات را وسیع و دامنه دار میکند.
علامه شرف الدین معتقد است: «سیاست ، سبب جدایی شیعه و سنی شد. همو نیز باید سبب اتحاد شیعه و سنی شود.»[35] منظور این است که سیاست استعماری و دسیسههای بیگانگان، فرق اسلامی و از جمله شیعه و سنی را از هم جدا کرده است، پس باید سیاست اسلامی به منظور مقابله با دشمن مشترک نیز آنها را به هم پیوند دهد و به فرمودۀ رهبر معظم انقلاب حفظه الله: «امروز نگاه دستگاه استکبار و استعمار به دنیای اسلام، این است که سعی میکنند دنیای اسلام را هرچه بیشتر از وحدتِ خود دور کنند.» [۱۱]
2. کج فهمی و بی اطلاعی
در برخی موارد، بی اطلاعی و کج فهمی و یا به تعبیر دقیقتر، فهم و درک نادرست است که مذاهب و کشورهای اسلامی نسبت به یکدیگر داشتهاند و این فهم نادرست منجر به تحلیل نادرست و در نهایت، اقدام تفرقهافکنانه میشود.
رهبر معظم انقلاب حفظه الله: «چیزهایی مانع از اتحاد میشود که عمدۀ آنها بعضاً کج فهمیها و بیاطلاعیهاست. از حال هم خبر نداریم، دربارۀ هم توهمات میکنیم؛ دربارۀ عقاید هم، دربارۀ تفکرات یکدیگر دچار اشتباه میشویم؛ شیعه دربارۀ سنی، سنی دربارۀ شیعه. فلان ملت مسلمان دربارۀ آن ملت دیگر، دربارۀ همسایهاش. سوءتفاهمها که دشمنان هم به شدت بر این سوءتفاهمها دامن میزنند. افرادی هم متأسفانه بر اثر همین سوء فهم، سوء تحلیل، ندیدن نقشۀ کلی دشمن، بازیچۀ این بازی دشمن قرار میگیرند و دشمن از آنها استفاده میکند. گاهی یک انگیزۀ خیلی کوچک، انسانی را وادار میکند حرفی بزند، موضعی بگیرد، کاری بکند که دشمن در نقشۀ کلی خود از آن حرف استفاده میکند و شکاف را بین برادران زیاد میکند.» [۱۲]
3. عوامانه شدن اختلافات مذهبی
اگر اختلافات علمی و اعتقادی در خواص و نخبگان فرق مختلف اسلامی به سطح عوام جامعه برسد، وحدت اسلامی را مخدوش کرده، موجب ایجاد تفرقه و اختلاف میشود. مقام معظم رهبری حفظه الله میفرمایند: «اختلاف بین طرفداران دو عقیده بر اثر تعصبات، یک امری است که هست و طبیعی است، و مخصوص شیعه و سنی هم نیست. بین فِرَق شیعه، خودشان؛ بین فِرَق سنی، خودشان؛ در طول زمان از این اختلافات وجود داشته است. تاریخ را نگاه کنید، میبینید هم بین فرق فقهی و اصولی اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعیه و اینها - هم بین فرق مختلف شیعه، بین خودشان، اختلافاتی وجود داشته است. این اختلافات وقتی به سطوح پایین - مردم عامی - میرسد، به جاهای تند و خطرناکی هم میرسد؛ دست به گریبان میشوند. علما مینشینند با هم حرف میزنند و بحث میکنند؛ لیکن وقتی نوبت به کسانی رسید که سلاح علمی ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادی استفاده میکنند که این خطرناک است.
در دنیا این همیشه بوده؛ همیشه هم مؤمنین و خیرخواهان سعی میکردند که مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان این بوده است که نگذارند سطوح غیرعلمی کارشان به درگیری برسد؛ لیکن از یک دورهای به این طرف، یک عامل دیگری هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمیخواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنی همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه. احساساتِ خودشان هم دخیل بوده. بعضی از جهالتها، بعضی از تعصبها، بعضی از احساسات، بعضی از کج فهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتی استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد.» [۱۳]
طلایه داران ایجاد وحدت در امت اسلامی
وحدت در سیره علمای دین
به طور قطع در قرن معاصر افراد زیادی هستند که در این امر خطیر به فعالیت مشغولند که در این مجال امکان انعکاس نام و فعالیتهای آنان نیست، و بیان زوایای تفکرات ایشان فرصتی جداگانه و به طور مستقل را میطلبد، که متأسفانه در این مقال، نمیگنجد. علمای بلاد و کشورها و دولتهای اسلامی میتوانند با اتخاذ سیاستهای مشترک در برابر دشمنان خود ایستاده و از اختلافات پرهیز نمایند. بدین سان مقصود از وحدت، وحدت عقیدتی نیست، بلکه وحدت عملی است. این امر هم ضرور است و هم به معنای دست برداشتن از اصول و اعتقادات نیست. البته در این شرایط باید از هر گونه عوامل تنش زا و تفرقه پرهیز شود، زیرا دنیای استکبار در برابر دنیای اسلام ایستاده و در صدد نابودی آن میباشد.
وحدت در اندیشه آیتالله بروجردی
ایشان وحدت میان مذاهب را از وظایف حیاتی هر عالم شیعی مىدانست و به همین جهت علاقهمند بود تا حُسن تفاهمی بین شیعه و سنی برقرار شود تا از طرفی وحدت اسلامی که منظورِ بزرگ این دین مقدس است، تأمین گردد و از طرف دیگر، فقه شیعه و معارف شیعه آن طور که هست، به جامعة تسنّن که اکثریتِ مسلمانان را تشکیل میدهند معرفی شود. هر گونه تفرقه، و دامن زدن به آن زمینه نابودی جهان اسلام را فراهم میکند. از این رو مصلحان جهان اسلام مانند آیتالله بروجردی همواره دم از «جهان اسلام» و «وحدت امت اسلامی» میزد و اصطلاحات دیگر مانند «تقریب مذاهب»، «انسجام اسلامی»، «اصلاح امور مسلمین» را به کار نمیبرد، اما اندیشه داوری او همه این مفاهیم را در بر میگرفت. [۱۴] هدف ایشان از وحدت اسلامی، هرگز این نبود که یک گروه در گروه دیگر هضم شود و همه آنها یک گروه و یک فرقه شوند؛ بلکه تأکید داشت با بیان نقاط مشترک همه گروهها، دوستی، محبت و صمیمیت در میان آنها به وجود آید و همه در برابر دشمنان اسلام به ید واحده تبدیل گردند. در نظر مرحوم آیتالله بروجردی(ره)، نیل به این هدف مقدس، از راه تمسک به حدیث ثقلین و معرفی امامان معصوم(ع) به عنوان مصادیق بارز اهل بیت(ع) و تبیین مرجعیت علمی آنان ، بهترین، آسانترین، کم هزینهترین و معقولترین راه میباشد.
شیخ محمود شلتوت
شیخ محمود شلتوت از علمای معروف اهلسنت نیز معتقد به وحدت و همگرایی بین مسلمانان بود و از اهل سنت درخواست مینمود که از برخوردهای فیزیکی و عوامل تفرقه پرهیز نموده و با شیعیان اتحاد داشته باشند.
بی شک علامه محمود شلتوت از معدود عالمانی بود که به وحدت اسلامی اهتمام ویژه داشت. وی وحدت اسلامی را اینگونه تعریف میکند: «برادر دینی بین قلوب مسلمین پیوند برقرار میکند و آنها را همچون خانوادهای واحد میسازد.
مسلمان از خوشحالی مسلمانان، خوشحال و از ناراحتی او ناراحت میشود. هنگامی که گمراه شد او را هدایت و هنگامی که اغفال شد او را ارشاد و هنگامی که ضعیف شد به او رحم میکند؛ و در یک جمله، آن گونه که برای خود میپسندد با او رفتار میکند.» [۱۵] شیخ شلتوت کتاب خدا و سنت رسول الله(ص) را وجه اشتراک همه مذاهب مىدانست. [۱۶]
وحدت در اندیشه حضرت امام خمینی
اندیشه وحدت امام خمینی از مهمترین و نابترین اندیشههای آرمانی محسوب میشود که این اندیشه نقطه عطف تاریخی در وحدت اسلامی محسوب میشود، آرمان وحدت امام از آنجا ناشی میشود که تفرقه در میان امت اسلامی نتایج ذلتباری ببار آورده که جبران آنها شاید هرگز امکانپذیر نباشد، زیرا اجانب بر مسلمین سیطره یافته و جوامع اسلامی تحت سلطه استعمار فروپاشیده اند، مسلمانان شخصیت و شرافت انسانی خود را از دست داده و در همه ابعاد عقب ماندهاند بنابراین استقلال و آزادی و عظمت خود را از کف داده و به شرق و غرب وابسته شدهاند، با توجه به این شرایط ننگین است که امام ضرورت وحدت را شدیدا لمس و احساس میکند و برای اصلاح جامعه بشری قیام مینماید تا با ایجاد همبستگی اسلامی و بالاتر از آن بین مستضعفین جهان از دخالت ابرقدرتها در مقدرات کشورهای اسلامی جلوگیری نموده و آنان را به سر منزل پیروزی رهنمون گردد. حضرت امام خمینی همواره امت مسلمان را دعوت به اتحاد و وحدت نمودهاند. وتلاش کردهاند که مسلمانان متحد با هم متحد شوند.
آغاز نهضت اسلامی امام خمینی در سال ۱۳۴۲ و وقوع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ ایران نقطه عطف تفکر وحدت اسلامی - وحدت شیعه و سنی از یک طرف و وحدت کشورهای اسلامی از طرف دیگر - بود که شخص امام خمینی (ره) منادی این وحدت بود. اندیشه وحدت از دیدگاه امام خمینی وسیله و ابزار اصلی نفی سبیل و سلطه غیر مسلمان بر امت اسلامی بوده و وحدت رمز پیروزی و بقای امت اسلامی است. [۱۷]
وحدت در اندیشه مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای
به حق و به جرات میتوان گفت بزرگترین منادی وحدت در عصر حاضر و پرچمدار تقریب بین مذاهب، مقام معظم رهبری است که ایشان همیشه و همواره به عنوان رهبر و شخصیت برجسته دینی، دعوت به وحدت و همبستگی بین مسلمانان مینمایند. در اینجا فقط به چند نمونه از بیانات ارشمند ایشان اکتفا میکنیم. [۱۸]
ایشان میفرماید: من از قدیم این اعتقاد و تفکر را داشتم و دارم و آن را یک مسئله استراتژیک میدانم؛ یک مسئله تاکتیکی و مصلحتی هم نیست که حالا بگوییم مصلحت ما ایجاد میکند که با مسلمین غیرشیعه ارتباطات داشته باشیم. مسلمانان به تدریج این اختلافات مذهبی و طایفهای را کم کنند و از بین ببرند؛ چون در خدمت دشمن است. ما با این انگیزه صحیح، مسئله وحدت مسلمین را در جمهوری اسلامی، یک مسئله اساسی قرار داده ایم. [۱۹] در جایی دیگر میفرماید: «...تدوین منشور وحدت اسلامی به همت علمای اسلام، ضروری و مطالبهای تاریخی است، که اگر امروز به این وظیفه عمل نشود، نسلهای بعدی ما را مؤاخذه خواهند کرد. در شرایطی که دنیای استکبار سعی در تخریب چهرة مسلمانان دارد... و بیداری اسلامی را میان شیعه و سنی، برای خود خطر میداند... آیا عاقلانه است که مسلمانان درگیر نزاع قومی و مذهبی شوند و دشمن مشترک خود را فراموش کنند؟ [۲۰]
مقام رهبری در جایی دیگر میفرماید: این قدر ما در روایات، در ثواب شرکت در نماز جماعت اهل سنت در زمان ائمه داریم که روایت دارد که در مسجدالحرام اگر پشت سر اینها نماز بخوانید؛ مثل این که پشت سر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نماز خوانده اید. این معنایش چیست؟ معلوم است امام صادق (علیه السلام) نماز آن امام جماعت را با نماز پیامبر مقایسه نمیکند. مقایسه با نماز یک پیرو خودش هم نمیکند؛ اما میگوید پشت سر او نماز بخوانید؛ این یعنی چه؟ این نمایش وحدت است. عملاً وحدت را نشان بدهید. [۲۱]
اگر وحدت و نزدیکی فرق اسلامی چیزی است که در خدمت اسلام میباشد و اگر قبول داریم که اتحاد مسلمین به حال مسلمین مفید است و در جهت عظمت اسلام میباشد، یقینا بایدمعتقد باشیم که از سوی دشمنان اسلام، سختترین تلاشها و پیچیدهترین توطئهها، علیه این وحدت و اتحاد در جریان است. این دو از هم غیرقابل انفکاک است. امروز، هر چیزی که برای اسلام نافعتر است، از نظر دشمنان اسلام مبغوضتر میباشد. امروز، هر چیزی که بیشتر در جهت عظمت اسلام باشد، بیشتر هم مورد تهاجم دشمنان اسلام است. این، یک معادله ی قطعی است. [۲۲]
اندیشه وحدت امت اسلامی در کشورهای مسلمان نشین
جمهوری اسلامی ایران
اندیشه وحدت و امام خمینی
اندیشه وحدت و مقام معظم رهبری
رهبر معظم انقلاب حفظه الله در تفسیر وحدت معتقدند: «مراد ما از وحدت اسلامی، یکی شدن عقاید و مذاهب اسلامی نیست. مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: (وَلَا تَنَازَعُوا فتَفْشَلُوا) [۲۳] تنازع نباشد، اختلاف نباشد.» [۲۴]
همچنین معظمله میفرمایند: «اتحاد مسلمین، به معنای انصراف مسلمین و فرَق گوناگون از عقاید خاص کلامی و فقهی خودشان نیست؛ بلکه اتحاد مسلمین به معنای این است که فرَق گوناگون اسلامی (فِرَق سنی و فِرَق شیعه) - که هر کدام فِرَق مختلف کلامی و فقهی دارند - حقیقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلی و همدستی و همکاری و همفکری کنند.» [۲۵]
پانویس
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، سید محمدحسین طباطبایی، جامعه مدرسین، قم، 1417 ق، ج 3، ص 574.
- ↑ میزان الحکمة، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، قم، 1389ش، ح ۲۴۳۴.
- ↑ کنز العمال، متقی هندی، مؤسسه الرسالۀ، بیروت، 1409ق، ح ۲۰۲۴۲.
- ↑ همان، ح ۱۰۳۱.
- ↑ نهجالبلاغه، سید رضی، تصحیح: صبحی صالح، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، نامه ۴۷.
- ↑ یادداشتهای استاد مطهری، صدرا، تهران، 1391ش، ج 7، ص ص 82 - 83.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار کارگزاران نظام، مورخ 26/۰۸/۱۳۷۷.
- ↑ همان، مورخ 21/۱۱/۱۳۷۵.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنفرانس جهانی اهل بیت(ع)، مورخ 26/۰۱/۱۳۶۹.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی اسلامی، 27/۰۹/۱۳۹۵.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی اسلامی، مورخ 27/۰۹ /۱۳۹۵.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار کارگزاران نظام، مورخ 17/۰۱/۱۳۸۶.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار شرکتکنندگان در هم اندیشی علمای اهل تسنن و تشیع، مورخ 25/۱۰/۱۳۸۵.
- ↑ مجله حوزه، شماره ۴۳ و ۴۴، ۱۳۷۰ش.
- ↑ الاسلام عقیده و شریعه، ص ۴۴۵
- ↑ طلایهداران تقریب(۲)، ص ۹۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه انقلاب، وصیتنامه سیاسی - الهی رهبر کبیر انقلاب اسلامی
- ↑ خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۳۴
- ↑ بیانات مقام معظم رهبری، در تاریخ ۱۹مهر ۱۳۶۸
- ↑ بیانات مقام معظم رهبری، در تاریخ ۱۸ فروردین ۱۳۸۶
- ↑ بیانات مقام معظم رهبری، در تاریخ ۴ آبان ۱۳۸۸
- ↑ حدیث ولایت، ج ۲، دفتر مقام معظم رهبری
- ↑ انفال: 46.
- ↑ بیانات رهبری(حفظه الله) در دیدار شرکتکنندگان در همایش کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی اسلامی، مورخ 30/۰۵ /۱۳۸۵.
- ↑ همان