حسینیه ارشاد
نام | حسینیه ارشاد |
---|---|
بنیانگذار | محمد همایون • ناصر میناچی • عبدالحسین علیآبادی |
تأسیس | سال ۱۳۴۵ ش |
مکان | تهران |
وقایع مرتبط | تعطیلی در حکومت پهلوی و بازگشایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی |
مساحت | چهار هزار متر مربع |
وضعیت | فعال |
حسینیه ارشاد، حاصل اخلاص و آگاهی و ارادت مردان بزرگ و چهرههای قابل احترامی بود که با انگیزههایی الهی پا به میدان مبارزه فرهنگی و سیاسی علیه رژیم پهلوی گذاشته بودند و در این پایگاه مذهبی و سیاسی، اندیشههای دینی را با تفسیری نوگرایانه برای دانشجویان ارایه میکردند. با سخنرانیهای جذاب و پرشور اشخاصی چون علی شریعتی، آنجا به کانونی مهم برای مخالفت علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. در مبارزات علیه رژیم پهلوی فاصله تاریخی ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ خورشیدی نقطه عطفی مهم به شمار میرود. پررنگ شدن نقش مذهب و بهویژه مساجد و حسینیهها بعد از قیام ۱۵ خرداد و شکلگیری مبارزه مسلحانه در میان دانشجویان و جوانان از شاخصههای این دوران بود. با گسترش افکار مارکسیستی، متدینانی که دل در گرو اندیشههای اسلامیداشتند، درصدد برآمدند با ارایه تفسیری جدید از مفاهیم دینی، جوانان و دانشجویان را تغذیه فکری کنند که حسینیه ارشاد برآیند چنین فضایی بود اما در ۱۴ آبان ۱۳۵۱ خورشیدی این کانون مذهبی و فرهنگی تاثیرگذار از طرف ساواک تعطیل شد. ساواک در گزارشی که ۱۱ آبان همان سال تهیه کرد، نوشت: برای آخرینبار به مسوولان حسینیه هشدار داده شده که بر اساس تعهدات پیشین خود باید جلو هرگونه فعالیت مضره را بگیرند.
تاسیس حسینه
آغاز به کار حسینیه ارشاد بدین شکل بود که در ۱۳۴۳ خورشیدی و در حاشیه جادهای که تهران را به شمیران متصل میکرد، توسط عدهای از متدینین در ایام سوگواری به رسم مألوف، چادری برپا و حسینیه آغاز به کار میکرد [۱] امّا سخنرانیهای آیتالله مرتضی مطهری و استقبال گسترده قشر تحصیل کرده از مباحث تازه و نویی که در خصوص مسایل دینی انجام میپذیرفت. [۲] باعث شد تا بنیانگذاران حسینیه ارشاد، محمد همایون، ناصر میناچی مقدم و عبدالحسین علی آبادی در نخستین اقدام، زمینی به مساحت چهار هزار متر مربع، در خیابان معروف به جاده قدیم شمیران (که نام کنونی آن خیابان شریعتی است) خریداری کنند. [۳]
در سال ۱۳۴۴ کارهای ساختمانی حسینیه پایان یافت و در همان سال نیز بانیان حسینیه به دنبال ثبت آن برآمدند. بنا بر اسناد ساواک، آیتالله مطهری، ناصر میناچی مقدم و محمد همایون پیگیر ثبت بودند و در بررسی سوابق سیاسی مؤسسان برای ایجاد مؤسسه از طرف شهربانی به غیر از آیتالله مرتضی مطهری، بقیه فاقد پیشینه سیاسی بودند. [۴] پس از استعلامات اولیه اداری و در راستای انجام ثبت مؤسسه بود که «عبدالحسین علیآبادی» حقوقدان نیز به هیاتمدیره دعوت شد. با دعوت از علمای برجستهای چون علامه محمدتقی جعفری و حجتالاسلام علی شاهچراغی جهت حضور در هیات مدیره حسینیه، کارهای ثبت آن جدیتر دنبال شد و سرانجام در دی ۱۳۴۶ در اداره ثبت شرکتها و دایره مؤسسههای غیرانتفاعی به ثبت رسید. [۵]
ابتکار و نوآوری حسینیه
ابتکار و نوآوری حسینیه در همان بدو تأسیس از طرف جامعه سنتی، بدعت قلمداد شده و چندان پذیرفتنی نبود. احداث سالن مبله در حسینیه و قرار گرفتن سخنرانان، خواه روحانی و خواه غیر روحانی در پشت تریبون به جای منبر و عدم جدایی میان بانوان و آقایان در محل سخنرانی در زمره مسایلی بود که در اماکن مذهبی آن روز چندان مرسوم نبود. به هرحال با این وجود، در آخر هفتهها طلاب علوم دینی بهویژه از قم برای حضور در این حسینیه به تهران میآمدند و نفوذ حسینیه به سرعت در حوزههای علمیه احساس شد و بحثهای پیش آمده در حسینیه حتی در نحوه بیان و انشای طلبههایی که مجذوب روش و محتوای آن شده بودند، انعکاس یافت. [۶]
فعالیتهای علمی حسینیه ارشاد در سه بخش پژوهش، آموزش و تبلیغ پیشبینی شده بود. بخش پژوهش شامل گروههای اسلامشناسی، تاریخ اسلام، فرهنگ و علوم اسلامی، علوم اجتماعی، کشورهای اسلامی، ادبیات و هنر اسلامی بود و بخش تبلیغ در حیطه وعظ و خطابه دینی، برگزاری اجلاسهای تخصصی و همایش و مصاحبههای علمی، دعوت از شخصیتهای علمی اسلامی خارج و داخل، پاسخ به پرسشهای فلسفی و مذهبی، انتشار کتابهای اعتقادی، مناظرات مذهبی و... فعالیت داشت. بخش آموزش دارای گروههای قرآنشناسی، اسلامشناسی، آموزش مبلّغ، ادبیات، هنر و نمایش مذهبی، زبان و ادبیات عرب و زبانهای خارجی و تعلیمات عمومی مذهبی ویژه بانوان بود. برنامههای هریک از این بخشها در روزنامه برای آگاهی همگان منتشر میشد. [۷]
آیتالله مطهری و علی شریعتی ارکان حسینیه
علاوه بر این مسایل، مهمترین عامل اشتهار و ماندگاری حسینیه ارشاد، شخصیتهایی بزرگ و عالمی بود که به آن اعتبار بخشیدند. بدون تردید آیتالله مطهری و دکتر علی شریعتی بودند که حسینیه را به این جایگاه و عظمت رساندند وگرنه اعتبار آن به در و دیوار و تریبون نبود و اینان بودند که چراغ هدایت و مبارزه علیه بیدادگری را روشن نگه داشتند.
آیتالله مطهری از همان آغاز ورود به یکی از چهرههای شاخص حسینیه تبدیل شد. از سال ۱۳۴۶ که جلسات در محل موقت برگزار میشد، وی هر هفته چند سخنرانی ایراد میکرد و پس از مدتی هم مسوولیت انتخاب سخنرانان را که معمولاً با توصیه محمدتقی شریعتی همراه بود، بر عهده داشت. آیتالله مطهری به دلیل حضور در دانشگاه و مدارس علوم دینی، پلی بود، میان ۲ قشر طلبه و دانشجو که سالها از هم جدا نگه داشته شده بودند. حسینیه ارشاد و سخنرانیهای او بود که این خلأ را پر کرد و این ۲ گروه در وجود آیتالله مطهری نقطه ارتباط و اتصال خود را دیدند و به هم نزدیک شدند[۸].
آغاز فعالیت دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد را باید در ۱۳۴۵ خورشیدی دانست که از اواخر تابستان سال ۱۳۴۵ خورشیدی پدرش محمدتقی شریعتی به تهران رفت جلسه هایی در حسینیه نظیر کانون نشر حقایق اسلامی مشهد به وجود آورد. دکتر شریعتی در اولین دیدار با هیات مدیره حسینیه، نظرات و افکار خود را درباره نسل جوان و جامعه آن روزگار ارایه داد. در این جلسه بود که برای همکاری با حسینیه ارشاد اعلام آمادگی کرد و به دعوت آیتالله مطهری از آبان ۱۳۴۷ خورشیدی به جمع سخنرانان حسینیه ارشاد پیوست. وی با قدرت بیان و سبک و رویکرد ویژهاش به مباحث، عملاً سایر سخنرانیهای موسسه را تحت تاثیر قرار داد.
نخستین سخنرانی وی در سوم آبان همان سال مورد توجه مخاطبان قرار گرفت با استقبال گرمی که از دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد به عمل آمد، شهرت دیگر سخنرانان فروکش کرد و فصل جدیدی از فعالیتهای حسینیه آغاز شد. همکاری بیش از پیش دکتر شریعتی با حسینیه ارشاد و مؤسسان آن که با پذیرش گستردهای از طرف جوانان بهویژه دانشجویان همراه بود، باعث شد که نوارهای گردآوری شده از سخنرانیهای او در حسینیه ارشاد به صورت جزوه و کتاب منتشر شود. شمار قابل ملاحظهای از این کتابها به سوریه و لبنان ارسال میشد که برخی از آنها به وسیله امام موسی صدر و دکتر مصطفی چمران از فارسی به عربی ترجمه شد. [۹]
مباحث مختلف و متنوع در حوزه جامعهشناسی، اسلامشناسی، تاریخ و ادیان که از طرف دکتر شریعتی در حسینیه ایراد میشد، توانست در کوتاهترین زمان ممکن جوانان و روشنفکران را جذب حسینیه کند[۱۰]. به هر حال در آن زمان دکتر شریعتی با شناخت صحیح از نیاز فکری جوانان و دانشجویان، بیشتر سخنرانیهایش را روی موضوع تحلیل تاریخ اسلام بهخصوص تاریخ صدر اسلام متمرکز کرد اما از فروردین ۱۳۵۰ خورشیدی در پی خروج آیتالله مطهری، حسینیه ارشاد عملاً پایگاه فعالیت بیوقفه دکتر شریعتی شد و او که با ممنوعیت تدریس در دانشگاه مشهد نیز مواجه شده بود، همه فرصت و توان خود را مصروف تدریس و ایراد سخنرانی در این مرکز کرد[۱۱].
با گسترش اقبال جوانان و گروههای مختلف دانشجویان به سخنان دکتر شریعتی و کانون سیاسی شدن حسینیه ارشاد بود که ساواک احساس خطر کرد و بیش از پیش آنجا را تحت نظر گرفت. در طول سالهایی که حسینیه ارشاد در رونق و شکوفایی بود (۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱) نه تنها حکومت که برخی جریانات و تفکرات سیاسی نیز با آن مشکل داشتند و واکنشهای مثبتی نسبت به آن نداشتند.
ساواک و حسینیه ارشاد
با وجود موافقت با تاسیس حسینه ارشاد از طرف رژیم پهلوی، ساواک با توجه با تجاربی که در گذشته نسبت به اینگونه موسسات داشت و همچنین نحوه پیشرفت این موسسه علمی و دینی از همان ابتدا درصدد برآمد با استفاده از تمامی امکانات موجود، موسسه، گردانندگان و وعاظ مرتبط با آن را تحت مراقبت بگیرد و نتایج حاصله را به مراکز مربوطه منعکس کند[۱۲]. تشکیل پرونده «حسینیه ارشاد» در مرکز ساواک در پی استعلام شهربانی جهت صدور مجوز تاسیس موسسه حسینیه صورت گرفت و پس از بررسی سوابق اعضای موسس این مرکز ساواک اعلام کرد که تشکیل این مرکز بلامانع است. [۱۳]
چنین دیدگاهی نزد ساواک البته با اوجگیری فعالیتهای دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد تغییر کرد. تئوریسینهای ساواک بر این خیال بودند که مشغول شدن جوانان به کارهای فکری و فرهنگی، آنها را از رادیکال شدن و تقویت مبارزات قهرآمیزی که در آن دوران در حال شکلگیری بود، باز میدارد و میتوان در صورت امکان از وجود دکتر شریعتی در جهت مصالح کشور و تنویر افکار دانشجویان بهرهبرداری مؤثری کرد[۱۴].
تعطیلی حسینیه ارشاد
تأثیرات عمیقی که فعالیتهای حسینیه ارشاد بر جامعه گذاشته بود و آگاهی یافتن رژیم پهلوی از عمق و تأثیر این فعالیتها که در لوای مذهب صورت میگرفت و به آنها چندان توجه نشده بود، دلیلی عمده در تعطیلی حسینیه ارشاد بود. گزارشهای ساواک هم ضمن اشاره به این مسأله، سخنرانیهای دکتر شریعتی را دارای جنبههای تحریک کننده میدانست که به عناصر فرصت میداد تا به فعالیتهای براندازی دست بزنند و مرکز متشکلی داشته باشند[۱۵].
به دنبال تقدیم این گزارش و گزارشهای دیگر سرانجام این محفل مذهبی در ۱۴ آبان ۱۳۵۱خورشیدی تعطیل و قرار بر این شد که فعالیتهای مذهبی حسینیه موقوف و تحت نظارت اوقاف قرار بگیرد[۱۶]. اما چون این حسینیه در اداره ثبت شرکتها ثبت قانونی شده بود، نتوانستند این کار را انجام دهد. [۱۷] با وجود تعطیلی برنامههای رسمی حسینیه، توسعه و تکمیل بنای آن ادامه یافت و با استفاده از امکانات و فضای آن، اقدامات محدودی از جمله تهیه سرودهای انقلابی توسط حمید شاهنگیان و حسین صبحدل و چاپ و تکثیر مخفیانه جزوات و کتابهای دکتر شریعتی صورت گرفت.
پانویس
- ↑ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۳، مقدمه، ص ۷
- ↑ دانشنامه تهران بزرگ، جعفری، شیوا و سیما طایفه، حسینیه ارشاد، تهران، دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۲، ص ۳۷۹
- ↑ همان، مقدمه، ص ۳۸، ۳۹
- ↑ همان، ص ۶-۸
- ↑ «حسینیه ارشاد، خطبا و گویندگان آن به روایت میناچی»، حمیدزاده، اکبر، مجله یاد، ش۷۸، ۱۳۸۴، ص ۳۳۳
- ↑ حسینیه ارشاد، دشنه اسلام در قلب تهران پهلوی. یاوری دلانکور، نوشین، تهران، به کوشش شهریار عدل و برنار اورکاد، ترجمه ابوالحسن سروقد مقدم، ۱۳۷۵، ص ۳۸۷-۳۸۸
- ↑ اطلاعات، ش ۱۳۷۹۱، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۱، ص ۱۷
- ↑ «متفکر معاصر و دانشجویان»، مجتبیزاده، عبدالکاظم مجله دانشگاه اسلامی، س ۶، ش ۱۵، ۱۳۸۱، ص ۱۳۶
- ↑ تاریخچه حسینیه ارشاد، مجموعه مصاحبهها، دفاعیات و خاطرات ناصر میناچی، میناچی مقدم، ناصر، (۱۳۸۴)، تهران، ص ۳۹۰-۳۹۱
- ↑ مجله یاد، حمیدزاده، اکبر، (۱۳۸۴) «حسینیه ارشاد، خطبا و گویندگان آن به روایت میناچی»، ش۷۸، ص ۳۳۴
- ↑ طرحی از یک زندگی، پوران شریعترضوی، تهران، ج ۱، ۱۳۷۶، ص ۱۵۹
- ↑ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۶۷
- ↑ حسینیه ارشاد به روایت اسناد، جودکی، محبوبه، (۱۳۸۸)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ص ۹۹
- ↑ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۲۱۷
- ↑ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک
- ↑ حسینیه ارشاد به روایت اسناد ساواک، ص ۳۶۱
- ↑ میناچی، ص ۸۷
منابع
برگرفته از سایت حسینیه ارشاد؛ کانونی برای همگرایی روحانیون و نواندیشان در ...