ابن عقده
احمد بن محمد بن سعید بن عقده، معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه (زیدی جارودی). در سال 249هجری در كوفه متولد شد و در هفتم ذیالقعده سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در مسجد «براثا»(یكی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. وی از استادان كلینی است و كلینی در كتاب كافی بارها از او روایت كرده است. وی با اینكه مذهب جارودی(چهار امامی) داشت مورد احترام علمای امامیه بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه اثنا عشری میدانند.
احمد بن محمد بن سعید بن عقده | |
---|---|
نام کامل | احمد بن محمد بن سعید بن عقده |
نامهای دیگر | ابن عقده كوفی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | کوفه |
روز درگذشت | سال 332 .ق، هفتم ذیالقعده |
محل درگذشت | کوفه |
دین | اسلام، جارودی(چهار امامی) |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها | محدث، حافظ |
معرفی اجمالی
احمد بن محمد بن سعید بن عقده، معروف به «ابن عقده كوفی». از محدثان و حافظان مشهور شیعه(زیدی جارودی). وی از موالی بنیهاشم بود و جد اعلای او «عجلان» اهل همدان بوده است. پدرش «محمد عقده» معلم قرآن در كوفه و فردی خوش خط بود كه در ضمن این كار، به حرفه صحافی نیز اشتغال داشت. ظاهراً وی نیز از موقعیت شغلی پدرش استفاده میكرد و اوراق و نوشتههایش را (كه به ششصد بار شتر میرسید) در آنجا صحافی میكرد. فرزند او «ابونعیم محمد بن احمد بن عقده» از راویان و حافظان حدیث بوده و تلعكبری در زمان حیات پدرش، از او روایت گرفته است. به گفته ذهبی وی بعد از سال260هجری به طلب حدیث پرداخت و در شهرهای كوفه، بغداد و مكه از راویان بیشماری حدیث گرفت به طوری كه یادداشتهای او قابل شمارش نیست. ذهبی در ادامه میگوید: «وی در حفظ حدیث به این درجه عالی رسید اما چون كینه خلفای نخستین را در دل داشت پس او معاند و زندیق است». یافعی درباره صاحب شرححال، ضمن اینكه وی را «شیعی» معرفی كرده است میگوید: «یكی از اركان حدیث و یكی از نشانههای خداوند در حفظ بود». دارقطنی میگوید: «آنچه وی دارد مردم ندارند و آنچه دیگران دارند در وی موجود است». ابنعقده از حافظان بزرگی است كه اهل كوفه بالاجماع وی را همطراز با «عبدالله بن مسعود صحابی» قرار دادهاند. به گفته دارقطنی، وی 120 هزار حدیث همراه با اسانید آنها را حفظ كرده بود، و درباره 300 هزار حدیث در خصوص اهلبیت (علیه السلام)، آمادگی گفتگو و مناظره داشت.
وی فردی شجاع و بی پروا بود و در زمانی كه در بغداد بود، منبری در مسجد «براثا»(یكی از پایگاههای مهم شیعیان) داشت و در آنجا به ذكر مطاعن و مثالب سلف میپرداخت، به همین دلیل بارها دستگیر و به زندان انداخته شد. بسیاری از علمای حدیث از عامه و خاصه از وی روایت كردهاند و جز اندكی (مانند ذهبی، یافعی و دارقطنی) كه او را صرفاً به خاطر شیعه بودنش جرح نمودهاند، بقیه به ستایش از او پرداختهاند.
اساتید
وی در جمع آوری احادیث بیشمارش نزد اساتید بسیاری روایت گرفته است كه از جمله آنها «ابوجعفر محمدبن مفضل بن ابراهیم اشعری»، «علی بن حسن بن علی بن فضال»، «جعفربن احمد بن یوسف اودی»، «حمیدبن زیادبن نینوایی»، «قاسم بن محمد بن حسین بن خازم»، «جعفر بن عبدالله علوی» و «حسین بن حمدان» هستند. از جمله شاگردان روایی او «احمدبن محمدبن موسی بن صلت اهوازی»، «محمدبن علی بن بابویه»(م381ق)، «محمدبن احمدبن داود»، «هارون بن موسی تلعكبری»(م385ق) و «جعفر بن محمدبن قولویه» میباشند. وی نویسندهای پركار بود و آثار فراوانی از خود به یادگار گذاشته است.
شاگردان
وی از استادان كلینی است و كلینی در كتاب كافی بارها از او روایت كرده است. «ابوغالب زراری»، «ابوعبدالله محمدبن ابراهیم نعمانی» معروف به «ابن ابی زینب» و «احمدبن صلت اهوازی» نیز از وی اجازه روایت داشتهاند. وی با اینكه مذهب جارودی(چهار امامی) داشت مورد احترام علمای امامیه بود و اینان ارزش آثار وی را به اندازه تألیفات دانشمندان شیعه اثنا عشری میدانند.
آثار
معروفترین تألیفات او: «الولایه و من روی عن غدیر خم»، «فضل الكوفه»، «اخبار ابی حنیفه»، «من روی عن امیرالمؤمنین و مسنده»، «من روی عن الحسن و الحسین(علیه السلام) »، «من روی عن زیدبن علی»، «الرجال»، «الجهر ببسم الله»، «اخبار یحیی بن حسین بن زید» و «صلح الحسن(علیه السلام)» هستند.
درگذشت
در سال 249هجری در كوفه متولد شد و در هفتم ذیالقعده سال 332 هجری در كوفه دعوت حق را لبیك گفت. برخی نیز وفات او را به سال 333هجری نوشتهاند.
منابع
- رجال طوسی، ص409 شماره 5949، وص443 شماره 6317؛
- الفهرست، شیخ طوسی، ص73 شماره 86؛
- یافعی، مرآه الجنان، ج2ص311 وقایع سال 332ق؛
- دائره المعارف تشیع، ج1ص350؛
- معجم رجال الحدیث، ج3ص64 شماره 871؛
- تاریخ بغداد، ج5ص220 شماره 2680؛
- سیر أعلام النبلاء، ج15ص340 شماره 178؛
- الاعلام، زركلی، ج1ص207؛
- الانساب، سمعانی، ج4ص215؛
- المجدی فی أنساب الطالبیین، ص322؛
- الكنی و الالقاب، ج1ص358؛
- الذریعه، ذیل عناوین كتابها.