ذهبی
محمد بن احمد بن عثمان بن قایماز ترکمانی دمشقی شافعی، معروف به شمسالدین ذهبی، محدث سلفی مشهور و نویسنده پرکار و تاریخنگار مسلمان و سیرهنویس اهلسنت در سده هشتم و نهم قمری بود. وی در فقه پیرو شافعی است و در کلام به اهل حدیث و حنابله گرایش دارد. سیر اعلام النبلاء از او کتابی دربارهٔ علم رجال است. او در علم رجالبسیار سختگیر بوده به طوری که ابان بن تغلب که خود ذهبی او را توثیق میکند هم در کتاب المغنی فی الضعفا نوشتهاست.
ذهبی(شمس الدین ذهبی) | |
---|---|
نام کامل | محمد بن احمد بن عثمان بن قایماز ترکمانی |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
روز تولد | 673ق. |
محل تولد | سوریه، دمشق |
روز درگذشت | 748ق. |
محل درگذشت | سوریه، دمشق |
دین | اسلام، اهلسنت |
استادان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
معرفی اجمالی
محمد بن احمدبن عثمان بن قایماز ترکمانی دمشقی شافعی، معروف به شمس الدین ذهبی از برجستهترین علمای رجالی و از مشهورترین مورخان نیمه نخست قرن هشتم هجری است. وی نویسنده دهها کتاب رجالی و تاریخی است و تخصص عمده او در دانش رجال و جرح و تعدیل راویان و اخباریان ومحدثان است. نکته مهم درباره ذهبی و ابن حجر عسقلانی آن است که این دو، آخری افرادی هستند که به بقایای کتابهای قرون نخست اسلام دسترسی داشته و پس ازآنها، بسیاری از این آثار از میان رفته است. بنابراین ارزش کتابهای ذهبی، حفظ متون فراوانی از گذشته است که با کمال تاسف امروزه در اختیار مانیست.
اساتید
آثار
- کتاب تاریخ الاسلام در بیست جلد؛
- تاریخ النبلا در بیست جلد؛
- الدول الاسلامیه؛
- طبقات القراء؛
- طبقات الحفخاظ در دو جلد؛
- نباءالرجال؛
- تذهیب التهذیب؛
- اختصار تهذیب الکمال در سه جلد؛
- اختصار کتاب الاطراف در دو جلد؛
- اختصارالتذهیب؛
- اختصار سنن البیهقی در پنج جلد؛
- میزان الاعتدال فی نقد الرجال در سه جلد؛
- المشتبه فی الاسماء و الانساب؛
- تنقیح احادیث التعلیق لابن الجوزی؛
- المستحلی اختصار المحلی؛
- المقتنی فی الکنی؛
- المقتفی فی الضعفا؛
- العبر فی خبر من غبر در دو جلد؛
- اختصارالمستدرک للحاکم در دو جلد؛
- مختصر تاریخ ابن عساکر در ده جلد؛
- مختصرتاریخ الخطیب البغدادی در دو جلد؛
- اختصار تاریخ نیشابور؛
- الکبائر؛
- احادیث مختصر ابن الحاجب؛
- توقیف اهل التوفیق علی مناقب الصدیق؛
- نعم السمر فی سیره عم؛
- التبیان فی مناقب عثمان؛
- فتح الطالب فی اخبار علی بن ابیطالب؛
- معجم الاشیاخ؛
- اختصار کتاب الجهاد لابن عساکر؛
- مابعدالموت؛
- اختصار کتاب القدر للبیهقی؛
- هالهالبدر فی عدداهل بدر؛
- اختصار تقویم البلدان لابی الفدا؛
- نقض الجعبه فی اخبار شعبه؛
- قضا نهارک فی اخبار ابن المبارک؛
- اخبار ابی مسلم الخراسانی؛
- کتاب تذکره الحفاظ و میزان الاعتدال.
وی ازمؤ لفان پر تالیف است، به طوری که عبدالستار الشیخ، قریب ۲۷۰ اثر از وی برشمرده است .بیشتر این آثار در علم رجال، تاریخ و تلخیص آثار پیشینیان است.
مهمترین کتاب وی در تاریخ عمومی جهان اسلام، کتاب تاریخ اسلام اوست که تا کنون حوادث تا سال ۶۲۰ ضمن ۴۶ مجلد ازآن چاپ شده است. نخستین مجلد آن السیره النبویه، مجلد دوم المغازی، مجلد سوم الخلفاء الراشدون و پس ازآن بر اساس شیوه سالشمار حوادث و درگذشتگان هر سال آمده است. وی هفتاد طبقه را تصور کرده وبرای هر طبقه ده سال را در نظر گرفته است. مجلدات چاپ شده تاریخ الاسلام نیز بر همین اساس به صورت ده سال یا دو ده سال نشر یافته است.
وی دربیان شرححال افکار گذشته، دو شیوه را بکارگرفته است. در حوادث میانه سالهای ۴۰ تا ۳۰۰ که ده سال یا یک طبقه فرض کرده، درآغاز هر سال، درگذشتگان آن سال را بر میشمرد بدون آن که شرح حال آنها را بنویسد. پس از آن که ده سال مورد نظر تمام شد تحت عنوان تراجم هذه الطبقه به تفصیل شرح حال افراد در گذشته آن ده سال یا یکجا بر اساس الفبا میآورد. اما از حوادث سال ۳۰۱ به بعد ابتداء حوادث هر سال را نقل میکند تا آن دهه خاتمه مییابد. پس از آن تراجم در گذشتگان هر سال را به ترتیب الفبا به صورت سالنانه میآورد به طوری که باید درگذشتگان سال ۴۲۳ را در ذیل همان سال دید، البته نه در بخش حوادث بلکه در بخش مستقل وفیات.
وی درمقدمه سیره نبوی فهرستی اجمالی از مآخذ خود را به دست داده که به طور عمده آثار شناخته شده پیشینیان است. با این حال برخی از آثار که وی یاد کرده، در حال حاضر موجود نیست.
منابع ذهبی
- دلائل النبوه بیهقی؛
- سیره النبی ابن اسحاق؛
- المغازی ابن عائذ کاتب؛
- طبقات الکبری ابن سعد؛
- تاریخ ابوعبدالله بخاری؛
- تاریخ احمد بن ابی خیثمه؛
- تاریخ یعقوب فسوی؛
- تاریخ محمد بن مثنی عنزی؛
- تاریخ ابوحفص فلاس؛
- تاریخ ابن ابی شیبه؛
- تاریخ واقدی؛
- تاریخ هیثم بن عدی؛
- تاریخ و طبقات خلیفه بن خیاط؛
- تاریخ ابوزرعه دمشقی؛
- الفتوح سیف بن عمر؛
- تاریخ مفضل بن غشان غلابی.
وی از آثار دیگری هم که آنها را تلخیص کرده بهره برده است. از جمله آنها تاریخ نیشابور حاکم نیشابور و تاریخ دمشق ابن عساکر و وفیات الاعیان ابن خلکان و الانساب سمعانی است. تلخیص آثار بزرگ پیشین، یکی از مهمترین کارهای علمی ذهبی است. در این میان، تلخیصی از کتاب طرق حدیث غدیر طبری مورخ کرده که خوشبختانه برجای مانده است. ذهبی در همان مقدمه میافزاید: برای تالیف این اثر تاریخ طبری، تاریخ ابن اثیر، تاریخ ابن الفرضی، تاریخ وصله ابن بشکوال، و کتابهای دیگری ازجمله مرآه الزمان را مطالعه کرده است.
در بیشتر موارد اخبار کتاب سیره و مغازی مسند بوده و یا دست کم منبع کتابی نقل با اید ازنام مؤلف آمده است. از گردآوری آن موارد استکه میتوان دامنه کار ذهبی را در استفاده از مآخذ مختلف به دست آورد. به هر روی نگاهی به کتاب تاریخ الاسلام نشان میدهد که این تنها یک فهرست کلی است و ذهبی در جای جای شرححالها از کتابهای بیشماری بهره برده که در حال حاضر در اختیار نیست.
نمونه آن تاریخ الشیعه ابن ابی طی است که قطعات نقل شده در تاریخ الاسلام ذهبی را ما در مقالی مستقل گردآوری کردیم[۱]. آنچه جالب است این که وی، نخستین تحریر کتاب تاریخ الاسلام را در سال ۷۱۴ در حالی که چهل سال داشت به پایان برده است.
پس از ذهبی کتاب تاریخ الاسلام از مصادر و ماخذ اصلی آثار مؤلفان برجستهای مانند صفدی در الوافی بالوفیات، ابن شاکر کتبی در عیون التواریخ، تقی الدین سبکی در طبقات الشافعیه، و ابن کثیر در البدایه والنهایه و شماری دیگر درآمد. همچنین این کتاب چهار بار به گونههای متفاوت تلخیص شد.
در اینجا نمیتوان از اثر سترگ دیگر ذهبی یعنی سیر اعلام النبلاء سخن نگفت. اثری که ضمن آن تراجم چهرههای بیشماری از بزرگان دنیای اسلام از هر فرقه و مسلک و هر نقطه جهان اسلام درج شده است. این کتاب توسط موسسه الرساله وزیر نظر شعیب الارنؤ .ط در ۲۳ جلد به بهترین صورت به چاپ رسیده است. اخیرا دارالفکر بیروت نیز چاپ چاپ دیگری از آن عرضه کرده و قسم چاپ ناشده ای را بر آن افزوده است.
کتاب تذکره الحفاظ و میزان الاعتدال نیز از آثار پر ارجی است که در عرضه شناساندن محدثان و راویان نوشته شده است. نباید پنهان کرد که ذهبی آگاهیهای رجالی خود را در کتابهای مختلف خود جای داده و میان هر کدام با دیگری به نوعی تمایز و تفاوتی گذاشته است. این تمایز گاه به تقسیم بندی طبقه ای، گاه در وارد کردن امیران و عالمان با یکدیگر و گاه به تفصیل و تلخیص است.
گرایش مذهبی
گرایشهای سلفی و اهل حدیثی است و ستایش وی از ابن تیمیه (۶۶۱ ۷۲۸) علیرغم اشاره به برخی انتقادها، نشانگر تمایلات مذهبی اوست. وی کتابی مفرد با عنوان الدره الیتیمه فی سیره ابن تیمیه تالیف کرده است. به همین دلیل گرایش ضد شیعی او قوی است و این مساءله به خوبی در میزان الاعتدال وی در ارزیابی ضعفا روشن است.
درگذشت
وی در سوم ذی القعده سال ۷۴۸ در دمشق سوریه درگذشت و در قبرسات باب الصغیر مدفون شد.
پانویس
- ↑ آینه پژوهش، ش ۴۶.