صحابه جمع صحابی است و به افرادی گفته می‌شود که شخصاً پیامبر اسلام (ص) را دیده‌ و با او مصاحبت داشته‌ [۱]و سخنش را شنیده‌ و در زمان حیات حضرت مسلمان شده‌اند. همچنین به زنانی که جزء یاران پیامبر (ص) بوده‌اند، صحابیات می‌گویند. [۲]

صحابه از نظر لغت

صحابه یا «الصحابه» جمع «الصاحب» و به معنای رفاقت، یاری، دوستی و هم‌نشینی است.[۳] صاحب یعنی معاشر و ملازم و جمع آن صحب، اصحاب، و صحاب، و صحابة است[۴] و صحابی به کسی گفته می‌شود که ملازمت و مصاحبت طولانی‌مدت با کسی داشته باشد و اقتضای مصاحبت هم همراهی و همنشینی طولانی است.[۵]

معنا‌شناسی صحابه

صحابه به افرادی گفته می‌شود که پیامبر(ص) را ملاقات کرده و همراه و هم‌نشین حضرت بوده و پس از رحلت پیامبر صلوات الله علیه، بر ایمان و اسلام خود پایدار بوده‌اند.[۶] شهید ثانی می‌گوید ملاقات در این جا معنایی عام دارد و شامل هم‌نشینی، همراهی و رسیدن به دیگری می‌شود، هر چند هیچ حرفی بین شخص و حضرت هم رد و بدل نشده باشد و یا به دلیل این که شخص نا‌بینا بوده پیامبر را ندیده باشد. [۷] با این‌حال، برخی گفته‏‌اند که صحابی کسی است که در زمان طولانی هم‌نشین پیامبر بوده و یا از حضرت روایاتی حفظ کرده باشد و یا همراه پیامبر در جنگ ها حضور داشته و در رکاب او شهید شده باشد، ولی آن چه نزد علما پذیرفته شده است، همان تعریف نخست است.[۸]

تعداد صحابه

در برخی از منابع آمده است که تعداد اصحاب پیامبر(ص) هنگام وفات پیامبر صلوات الله علیه، 114 هزار نفر بوده است.[۹]

راه تشخیص صحابه

راه تشخیص صحابه، اخبار موثق، شهرت، استفاضه و تواتر است. [۱۰]

دسته‌بندی صحابه پیامبر

صحابه پیامبر به سه گروه تقسیم می‌شوند. گروه اول مسلمانانی هستند که در مکه اسلام آوردند و در ادامه به مدینه مهاجرت کردند. گروه دوم مسلمانانی از قبیله اوس و خزرج هستند که در مدینه حضور داشته و به پیامبر و مهاجرین همراه حضرت، پناه داده‌اند. گروه سوم افرادی هستند که بعد از فتح مکه مسلمان شده‌اند. با این‌حال افرادی بودند که در مدینه خدمت پیامبر رسیدند و در همان جا مسلمان شدند، اما با این سه گروه ارتباطی نداشتند. در بین آنها می‌شود به سلمان فارسی اشاره کرد.

پایان دوره صحابه

پایان دوره صحابه را می‌شود از زمان رحلت پیامبر صلوات الله علیه تا سال‌های پایانی قرن اول هجری دانست، زیرا برخی از صحابه تا آن زمان در قید حیات بودند.[۱۱] مثلا آخرین صحابی‌ای که در کوفه از دنیا رفت، عبدالله بن ابی اوفی در سال ۸۶ق بود. آخرین صحابی‌ای که در مدینه از دنیا رفت، سهل بن سعد ساعدی (۹۱ق.) بود که ۱۰۰ سال عمر کرد. آخرین صحابی‌ای که در بصره درگذشت، انس بن مالک در سال ۹۱ق یا ۹۳ق بود. آخرین صحابی‌ای که در شام وفات کرد، عبدالله بن یسر در سال ۸۸ قمری بوده است.[۱۲] و اما آخرین تاریخ درگذشت میان صحابه، مربوط به عامر بن واثله می‌باشد.[۱۳]وی در دولت مختار بن ابی عبید ثقفی پرچم‌دار بوده و بعد از سال ۱۰۰ قمری درگذشت. [۱۴]

ویژگی‌های صحابه از منظر اهل سنت

اهل سنت درباره صحابه تعریف موسعی دارند و معتقدند هر مسلمانی که پیامبر صلوات الله علیه را حتی اگر در زمان کوتاهی مثلا یک ‏ساعت دیده باشد، می‌تواند به عنوان صحابه حضرت معرفی شود.[۱۵] از نظر آنان، همه صحابه عادل‌اند[۱۶] و مسلمانان می‌‏توانند احکام دین و معارف اسلام را از آنان بگیرند و تمام احادیث آنها را بدون چون و چرا بپذیرند؛ زیرا آنان در دوره رسالت حضرت و زمان وحی حضور داشته و آن زمان را درک کرده‌اند و نیز با تفسیر و تأویل قرآن کریم آشنا شدند و به‌طور مستقیم از زبان حضرت احکام دین را فرا گرفتند‏ و هر آن چه فرموده را حفظ کردند و توفیق همراهی و یاری پیامبر صلوات الله علیه را داشتند. به همین دلیل، خداوند در برخی از آیات قرآن آنان را ستوده است. پس کسی حق ندارد به «تنقیص» صحابه بپردازد یا روایات آنان را رد کند.

ویژگی‌های صحابه از منظر امامیه

امامیه نیز معتقدند که مصاحبت و همراهی با پیامبر صلوات الله علیه، افتخار بزرگی است.[۱۷]بسیاری از صحابه پیامبر، جهت گسترش احکام اسلام و تثبیت مبانی دین بسیار کوشیدند و با ایثار مال و جان خود، اهداف بلند رسول ‏خدا را پی‏ گرفتند. قرآن کریم در توصیف این گروه که پروانه‌وار گرد حضرت بوده و در رکابش جان‌فشانی کردند، این گونه می‌فرماید:«وَ السَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» [۱۸]پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت و آنها (نیز) از او خشنود شدند و باغ‌های بهشتی را برای آنان آماده کرده که نهرها از پای درختانش جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند و این است رستگاری و پیروزی بزرگ. همچنین در شأن صحابه مهاجری که به عشق اسلام و پیامبر صلوات الله علیه از دیار خود و همه آن چیزی که داشتند دست کشیدند، می‌فرماید: «لِلْفُقَراءِ الْمُهاجِرِینَ الَّذِینَ اُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ أَمْوالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللهِ وَ رِضْواناً وَ یَنْصُرُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ اُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ» [۱۹][این اموال] برای مهاجران نیازمند است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند. درحالی که فضل الهی و رضای او را می‏‌طلبند و خدا و پیامبرش را یاری می‏‌کنند و آنها راست‌گویان‌اند. در ضمن، آیات دیگری نیز مانند آیه 18 و 29 سوره فتح به ستایش و تعریف برخی از صحابه فداکار و مؤمن می‌‏پردازد.

اصناف اصحاب پيامبر

(صلى الله عليه و آله) صحابه رسول خدا را- به گواهى آيات قرآن مجيد- مى‏‌توان به پنج گروه عمده تقسيم كرد:

  1. پاكان و صالحان: آنها گروه‏هاى مؤمن و با اخلاص بودند كه ايمان، در عمق جانشان نفوذ كرده بود و از هيچ گونه ايثار و فداكارى در راه خدا و اعتلاى كلمه اسلام كوتاهى نمى‏كردند. همان گروهى كه هم خدا از آنها راضى بود و هم آنها از الطاف پروردگار راضى بودند، (رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ).[۲۰]
  2. مؤمنان خطاكار: همان گروهى كه در عين ايمان و عمل صالح، گاهى لغزش‏هايى داشتند و اعمال صالح و ناصالح را به هم آميختند كه به گناه خود معترف بودند و اميد عفو و بخشش درباره آنها مى‏رود: (وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ).آ[۲۱]
  3. افراد آلوده به گناه: كه قرآن نام فاسق بر آنها نهاده و فرموده اگر فاسقى خبرى براى شما آورد، بدون تحقيق نپذيريد: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا)[۲۲]، كه مصداق آن در تفاسير شيعه و اهل سنّت ذكر شده است.و یا قلب آنان را دچار بیماری می‌داند: «وَاِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ اِلَّا غُرُورًا؛[۲۳] و هنگامی که منافقان و کسانی که در دل‌هایشان بیماری است می‌گفتند: خدا و فرستاده‌اش جز فریب به ما وعده‌ای ندادند!» و برخی از صحابه با آرزوی مرگ رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ازدواج با همسران آن حضرت، زمینه اذیت و آزار ایشان را فراهم کردند: «وَمَا کَانَ لَکُمْ اَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا اَنْ تَنْکِحُوا اَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ اَبَدًا اِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا؛[۲۴] و شما حق ندارید رسول خدا را برنجانید و مطلقا (نباید) زنانش را پس از (وفات) او به نکاح خود درآورید؛ چرا که این (کار) نزد خدا همواره (گناهی) بزرگ است. با این‌که قرآن با صراحت به کسانی که پیامبر گرامی را اذیت کنند، لعنت فرستاده و وعده آتش جهنم به آنان داده است: «اِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآَخِرَةِ وَاَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِینًا؛[۲۵] بی‌گمان کسانی که خدا و پیامبر او را آزار می‌رسانند، خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خفت آور آماده ساخته است.» در سنت نبویه نیز در مورد این دسته، روایات فراوان آمده است؛ در حدیث مشهور حوض با صراحت بیان شده که عده زیادی از صحابه بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مسیر حق منحرف شدندو جز تعداد‌ اندکی، گرفتار آتش جهنم خواهند شد: فَلاَ اُرَاهُ یَخْلُصُ مِنْهُمْ اِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ. بخاری، [۲۶]، پس نمی‌بینم که از بین این افراد (از اصحاب من) جز به‌اندازه گله‌ای شتر بی‌ساربان، (از عذاب) رهایی یابند!
  4. مسلمانان ظاهرى: آنها كه ادّعاى اسلام داشتند ولى ايمان در اعماق قلبشان نفوذ نكرده بود: (قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ)[۲۷].
  5. منافقان: افرادى كه با روح نفاق در لابه‏‌لاى مسلمانان، گاهى به صورت شناخته شده، و گاه ناشناخته به سر مى‌‏بردند و از كارشكنى در امر اسلام و پيشرفت مسلمين ابا نداشتند: (وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ)[۲۸] و در منابع معتبر اهل‌سنت نسبت به آلودگی برخی از صحابه به بیماری نفاق صراحت شده، در صحیح مسلم از پیامبر گرامی (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده که فرمود: فی اصحابی اثنا عشر منافقاً.[۲۹] در اصحاب من دوازده نفر منافق هستند و در نقل هیثمی پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ۳۶ نفر از منافقین را در میان صحابه معرفی نمود: قال: انّ منکم منافقین، فمّن سمیّت فلیقم! ثمّ قال: قم یا فلان! قم یا فلان! قم یا فلان! حتّی سمّی ستّة وثلاثین رجلاً.[۳۰] پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: به‌درستی‌ که عده‌ای از شما منافق هستند؛ هرکسی را که نام بردم باید بایستد؛ سپس فرمودند فلانی بایست؛ فلانی بایست؛ فلانی بایست تا اینکه سی و شش نفر را نام بردند‌!

بى‌‏شك همه اينها پيامبر (صلى الله عليه و آله) را ديده بودند و با او مصاحبت و معاشرت داشتند و بسيارى از آنها در غزوات شركت داشتند و هر تعريفى براى صحابه كنيم بر همه اين گروه‏هاى پنج‏گانه تطبيق مى‏شود، آيا مى‏توان همه را اهل بهشت و پاك دانست؟
جا دارد ما هم صحابه را به گروه‏هاى پنج‏گانه قرآنى تقسيم كنيم، به نيكان و پاكان آنها نهايت احترام را بگذاريم و هر يك از گروه‏هاى‏ ديگر را در جايگاه شايسته آنها بنشانيم، و از غلوّ و افراط و تعصّب بپرهيزيم.

پانویس

  1. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸
  2. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۶۷۹.
  3. ر ک، بستانی، فرهنگ ابجدی، ۱۳۷۵ش، ص۵۴۴.
  4. ر.ک: لسان العرب، مادة "صحب".
  5. مفردات الراغب، مادة "صحب".
  6. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵۸.
  7. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۳۹.
  8. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ج۱، ص۱۵۹.
  9. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ص۳۴۵.
  10. شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، صص۳۴۲-۳۴۳.
  11. شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۲.
  12. شهابی، ادوار فقه، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۹۳ با تصرف اندک در عبارت.
  13. ابن‌ حجر عسقلانی، الإصابة، ج۳، ص۲۴۳.
  14. شهابی، ادوار فقه ص۳۹۳.
  15. صحیح مسلم، شرح نووی، ج 1، ص 5.
  16. .صحیح مسلم، شرح نووی، صص 1 ـ 22
  17. ر.ک، لسان العرب و مفردات راغب، ماده «صحب»
  18. سوره توبه، آیه 100
  19. سوره حشر، آیه 8
  20. آيه 100 سوره توبه
  21. يه 102 سوره توبه
  22. سوره‏ حجرات آيه 6
  23. حجرات، ۱۲.
  24. حجرات،53.
  25. حجرات،57.
  26. محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۸، ص۱۲۱، ح۶۵۸۷
  27. يه 14 سوره حجرات
  28. آيه 101توبه
  29. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۱۴۳، (رقم۹۲۷۷۹)
  30. هیثمی، علی بن ابی‌بکر، مجمع الزوائد، ج۱، ص۱۱۲.