عثمان الخمیس
عثمان الخمیس.jpg
نام کاملعثمان بن محمد بن حمد بن عبد الله بن صالح الخمیس الناصری التميمی
اطلاعات شخصی
سال تولد۱۹۵۶ م، ۱۳۳۴ ش‌، ۱۳۷۵ ق
محل تولدکویت
دیناسلام، اهل‌سنت
استادان
  • عبد العزیز بن عبد الله بن باز
  • محمد بن صالح العثیمین
  • ناظم المسباح
  • و ...
آثار
  • کتاب المراجعات دراسه حدیثیه
  • حقبه من التاریخ
  • الأحادیث الوارده فی شأن السبطین
  • و ...
فعالیت‌هافعالیت‌های تحقیقی و تبلیغی از جمله آن تفسیر قرآن الکریم،‌ عقیده و توحید، فقه، علوم حدیث، فرق اسلامی، سیره و تاریخ می‌باشد.

عثمان الخمیس، مفتی وهابی و دشمن قسم خورده امام‌زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عالم سنی است‌که نسبش به قبیله نواصر از نسل مسور بن عمر بن عباد ابن حُصین تمیمی آخرین امیر سنی کویتی قبیله بنی تمیم می رسد. اصلی ترین تخصص و فعالیت الخمیس مناظره با شیعیان در فضاهای مختلف و بخصوص برنامه های ماهواره‌ای و اینترنت است. او از جمله کسانی است که به عنوان نظریه پرداز این فرقه، در یکی از سخنرانی‌های خود در نمازجمعه کشور کویت، شیعیان را متهم به تکفیر اهل‌سنت می‌کند. او همواره در سخنان و گفتارهای جنجال برانگیز خود، عقائد شیعه را که به زعم خود، برگرفته از یهود و نصاری می‌داند، با شدت هر چه تمام‌تر تکفیر می‌کند.


زندگی‌نامه

شیخ عثمان بن محمد بن حمد بن عبدالله بن صالح بن محمد الخمیس النصیری التمیمی معروف به عثمان الخمیس در 16 ژانویه 1956 میلادی در یکی از محله های ایالت کویت به دنیا آمد. وی از قبیله النواسیر از فرزندان المسوار آخرین شاهزاده قبیله بنی تمیم است و اولین مراحل تحصیل را در مدارس ایالت کویت گذراند و پس از آن به تحصیل پرداخت. در دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود در ریاض ادمه تحصیل داد و دارای دکتری ممتاز از دانشگاه ملک سعود می‌باشد. پایان‌نامه او با عنوان بررسی ها، مطالعه انتقادی مدرن است. در مورد زندگی شخصی، در سال 1366 خورشیدی ازدواج کرد و خداوند چهار فرزند به نام های فاطمه، محمد، عبدالرحمن و صالح به او عنایت کرد. مفتی وهابی و دشمن قسم خورده امام‌زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف). بیشترین فعالیت و تخصص الخمیس مناظره با شیعیان در فضاهای مختلف و بخصوص برنامه‌های ماهواره‌ای و اینترنت است.

تحصیلات و سوابق علمی

او در سال 1988 میلادی مدرک لیسانس خود را از دانشکده اصول الدین دانشگاه امام محمد بن سعود عربستان سعودی گرفت است. و مدرک فوق لیسانس خود را از دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه کویت با عنوان پایان نامه «الأحادیث الواردة فی شأن السبطین الحسن والحسین» در سال 2000 میلادی به دست آورده است. همچنین مدرک دکترای خود را از بخش فرهنگ اسلامی دانشگاه ملک سعود در حدیث و علوم حدیث با عنوان پایان نامه «كتاب المراجعات لعبد الحسین شرف الدین الموسوی ـ دراسة حدیثیة نقدیة» در سال 2012میلادی اخذ کرده است. او در سابقه علمی خود تدریس در وزارت معارف، مدرس ارشد گروه معارف اسلامی وزارت اوقاف و امور اسلامی، مدرس دانشکده شریعت و معارف اسلامی دانشگاه کویت، عضو تعدادی از کمیته های علمی و اداری وزارت اوقاف کویت، رئیس سابق هیئت مدیره کانال صفا، ناظر کل پروژه علمی محقق محمد بن صالح العثیمین در کویت را دار می‌باشد[۱].

اساتید

عثمان الخمیس در طی دوران تحصیل خود از اساتید مختلفی بهره برده است. دو تن از آنها از علمای سرشناس وهابیت هستند:

  1. عبد العزیز بن عبد الله بن باز.
  2. محمد بن صالح العثیمین.
  3. ناظم المسباح.
  4. أبی عمر إبراهیم اللاحم.
  5. أبی محمد ناصر حمید.
  6. أبی إبراهیم علی الیحی.
  7. أبی علی عبد الله الجعیثم.
  8. أبی محمد صالح المیان.
  9. أبی عبد الله علی الجمعه.
  10. حمود العقلا.
  11. محمد المرشد.
  12. أبو سامى.

آثار

مهمترین کتابها و تالیفات وی در طول سالهای گذشته از این قرار است:

  1. کتاب المراجعات دراسه حدیثیه: بررسی تازه کتاب المراجعات: پایان نامه دکتری وی
  2. حقبه من التاریخ:دوره ای از تاریخ
  3. کشف الجانی محمد التیجانی: این کتاب در رد کتاب آنگاه هدایت شده تیجانی نوشته شده است
  4. من هو المهدی المنتظر: مهدی منتظر کیست؟ در رد انتظار امام زمان علیه السلام
  5. سیاحه فی کتاب الکافی: گشت و گذار در کتاب کافی مرحوم کلینی
  6. کتاب الکافی – عرض ونقد: بررسی و نقد کتاب کافی
  7. شبهات وردود: شبهات و پاسخها
  8. متى یشرق نورک ایها المنتظر ؟: ای منتظر کی نورت طلوع می‌کند؟ در رد انتظار امام زمان علیه السلام
  9. من القلب إلى القلب: از قلب به قلب
  10. الأحادیث الوارده فی شأن السبطین: احادیث جعلی درباره امام حسن و امام حسین علیهماالسلام
  11. کنوز السیره: گنجهای سیره نبوی
  12. الدعاء أحکام وآداب: احکام و آداب دعا

فعالیت‌ها

او دارای فعالیت‌های تحقیقی و تبلیغی متعددی در موضوعات مختلف می‌باشد. که از جمله آن تفسیر قرآن الکریم،‌ عقیده و توحید، فقه، علوم حدیث، فرق اسلامی، سیره و تاریخ می‌باشد. مناظرات و برنامه‌های منظم ایشان در تبلیغ و فضای مجازی و شرح کتب مختلف اعتقادی و فقهی و ... موجب گشته تا مخاطبین بسیار زیادی در فضای مجازی جذب نماید. دفاعیات او از صحابه و اصول اعتقادی اهل سنت و مناظرات متعدد با علمای شیعه در مطرح شدن او تاثیر بسیاری زیادی داشته است.

برخی فعالان فضای مجازی او را یک ضلع مربع سنی مدافعین وهابیت می‌دانند، این مربع را عثمان الخمیس، عدنان العرعور، عبدالرحمن الدمشقیة و عبدالرحیم البلوشی تشکیل می‌دهند.

یکی از زمینه‌هایی که موجب شهرت او در میان جوامع اهل سنت گشت برنامه او در شبکه المستقله بوده است. او مناظرات مختلفی با علمای شیعه در کویت و یا در شبکه های ماهواره‌ای داشته است که از جمله آنها مناظره او با دکتر عصمام العماد[۲]. و علامه علی کورانی[۳] می‌باشد. نکته‌ای که در روش تبلیغی عثمان الخمیس باید مورد توجه قرار گیرد، فعالیت رسانه‌ای بالا و تولیدات رسانه‌ای بسیار زیاد او می‌باشد.

معروف‌ترین مناظره‌ها

شیخ عثمان الخمیس مناظره های بسیاری را انجام داد که از مهمترین آنها می توان به مناظره مستقل زیر ذره بین و مناظره مستقل با همراهی جعفر الصادق علاوه بر یک سریال اشاره کرد. از پاسخ به شبهات مناظرات و مناظرات او و شیعه عصام العماد و مناظرات او با شیعه عبدالله فیروز، وی همچنین مناظرات خصوصی بسیاری با مشهورترین شیوخ شیعه امامی در کشور کویت داشته و همچنین مناظرات خصوصی زیادی داشت. مکث با نویسندگان شیعه (بررسی) در مورد مطالب صوتی، تعداد مطالب صوتی شیخ عثمان الخمیس در یوتیوب به حدود 1500 مطلب رسید.

دیدگاه‌ها

عثمان الخمیس از مدافعین محمد بن عبدالوهاب می‌باشد و او را امام مصلح مجدد می‌داند و دعوت او را دعوت به عقیده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و عقیده صحابه و اهل سنت و جماعت و توحید خداوند متعال و جدایی از شرک می‌داند[۴].

او به شدت تکفیری بودن دعوت محمد بن عبدالوهاب را تطهیر نموده و به دفاع از تکفیرات او می‌پردازد[۵]. او از مدافعان وهابیت می‌باشد به این صورت که آثار محمد بن عبدالوهاب را شرح کرده است و در سایت ها و برنامه های مختلف به تدریس و توضیح آن می‌پردازد برای نمونه می‌توان به شرح کتاب التوحید محمد بن عبدالوهاب، تعلیقه بر نامه‌های عقیدتی محمد بن عبدالوهاب و شرح نواقض الاسلام اشاره نمود.

نقدها

عثمان خمیس در لابه لای مناظرات و صحبتهای خود علیه شیعه اتهامات مختلفی را مطرح کرده و بی خبران را نیز بر ضد شیعه می‌شوراند. در اینجا برخی از موارد از ادعاهای باطل او را با هم مرور می‌کنیم. پیش از آن یادآور می‌شود مشهورترین شخصیتهای شیعی که پاسخ شبهات او را داده‌اند عبارتند از:

آیت الله العظمی جوادی آملی که علاوه بر جلسات مختلف کلاسها و سخنرانیهای خود به تالیف آثاری چند در رد او پرداخته‌اند. ظاهرا کتاب مهم و ارزنده امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) موجود موعود این مرجع پرکار و توانای شیعه در رد کتاب عحیب ترین دروغ تاریخ این وهابی کویتی نوشته و منتشر شده است.

علامه علی کورانی: ایشان علاوه بر انجام مناظرات و سخنرانی در عرصه اینترنت و برنامه های ماهواره به تالیف آثاری در پاسخ به شبهات او اقدام کرده‌اند که از جمله آثار منتشر شده ایشان در این راستا می توان به مجموعه مفصل و چند جلدی شبهات و ردود (پاسخ به شبهات) ایشان اشاره کرد. جالب است بدانیم پاسخهای علامه کورانی برای مریدان همیس چنان دردناک بوده که در سایتها و وبلاگهای خود از این محقق فعال و خادم واقعی امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تعبیر زندیق یاد می‌کنند. یاد آور می‌شود آثار محققانه عصر ظهور، المعجم الموضوعی لاحادیث الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و نیز ویرایش اول معجم احادیث الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که با همکاری جمعی از محققان و فضلای حوزه علمیه قم تالیف و منتشر شده بودند مهمترین آثار مهدوی این محقق لبنانی الاصل و عاشق دلباخته امام زمان علیه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند.

استاد حسینی قزوینی ایشان نیز علامه بر سخنرانی و مناظرهای متعدد به طور مستقل در سایت موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام مغالطات و ایرادهای او را برشمرده و پاسخ داده‌اند. استاد عصام العماد وهابی یمنی مستبصر و شیعه ای که مفصلترین مناظره ها را با عثمان خمیس انجام داده و بخشی از این مناظرات در کتاب۹۰۰صفحه ای منتشر شده است. علاوه بر اساتید یاد شده محققان و پژوهشگران متعددی در قالب کتاب و سخنرانی و سایت و وبلاگهای متعدد به مطالب این دشمن فسم خورده امام عصر علیه السلام پرداخته‌اند.

پانویس

منابع

استان سیستان و بلوچستان

استان سیستان و بلوچستان در شرق جنوب شرقی ایران واقع است. این استان با حدود ۱۸۰٬۷۲۶ کیلومتر مربع وسعت، بیش از ۱۱ درصد وسعت این کشور را دربرمی‌گیرد. سیستان شامل زابل و شهرهای اطرافش است و بلوچستان دربرگیرنده بقیه شهرها از زاهدان تا چابهار می‌باشد.

سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد است.

مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و سیستانی می‌باشد که بلوچ ها به زبان بلوچی با لهجه های متفاوت و اغلب با مذهب تسنن و سیستانی ها به گویش پارسی سیستانی صحبت می کنند و عموماً پیرو مذهب تشیع اند. این استان بیشتر آب و هوای گرم و خشک دارد اما در عین حال از تنوع آب و هوایی و اقلیمی ویژه‌ای برخوردار است و مناطق کوهستانی، جنگلی و باتلاقی نیز در این استان پهناور به چشم می‌خورد.

زاهدان مرکز این استان است که از طریق راه‌آهن با میرجاوه پاکستان ارتباط دارد و از سوی کرمان هم به راه‌آهن سراسری ایران متصل است. به زودی قرار است خط راه‌آهنی از سوی چابهار به مشهد و از آنجا به کشورهای آسیای میانه کشیده شود که این خط آهن نقش مهمی را در توسعهٔ این استان و خاور ایران ایفا خواهد کرد.

استان سیستان و بلوچستان با داشتن موقعیت راهبردی بازرگانی و ترانزیتی و دارا بودن کشاورزی و باغبانی (به ویژه میوه‌های استوایی و گرمسیری) و همچنین جاذبه‌های فراوان تاریخی و طبیعی و نیز صنعت در حال رشد از توانایی و ظرفیت فوق‌العاده‌ای برای توسعه و آبادانی برخوردار است

دلیل نامگذاری

سیستان که صورت تغییر یافته سجستان یا سکستان است به معنای سرزمین قوم سکا است و بلوچستان نیز محل سکونت قوم بلوچ است.

پیش از اسلام

سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده‌است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می‌باشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت داده‌اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شده‌است. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته‌اند.

«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره‌ای ایران چون زال، سام و رستم نسبت داده‌اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می‌آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.

اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. همچنین یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب زبان فارسی را به عنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد بعد از صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک، مدتی در این سرزمین فرمان رانده‌اند.

سر زمین سیستان دارای مکان‌های باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا) است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور می‌کند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومت‌های اسلامی بعد از آن.

سرزمینی که اکنون بلوچستان نام دارد، به اسم مکا «مکه» مشهور بوده که یونانی‌ها آن را «گدروزیا» نامیده اند. در زمان قدیم در سرزمین بلوچستان باتلاق بسیار وجود داشت و «اراینا» یا «ایرینا» در زبان سانسکریت به معنی باتلاق است و برخی معتقدند از ترکیب این کلمه با کلمه «مکا» کلمه‌ای پدید آمد که به مرور زمان به مکران تبدیل شد. کلمه بلوچستان نیز از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچ‌ها در آن سکونت کردند.

در فرهنگ معین درباره قوم بلوچ آمده است:«قومی ایرانی، صحرانشین و دلیر ساکن بلوچستان، طوایف خارجی کمتر در آن ناحیه نفوذ کرده و ایشان در برابر بیگانگان مقاومت نموده‌اند. آنان لهجه خاصی دارند که به بلوچی معروف است در تپه‌های بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد می‌رساند.

آنچه مسلم است، کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران را نیز تصرف کرد. فردوسی در شاهنامه، ازگردان بلوچ سخن گفته است یکی از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین در هنگام بازگشت از هندوستان است که در جریان آن در اثر وجود ریگ‌های روان، بیابان‌های خشک و بی‌‌آب و سرسختی مردمان این سرزمین‌، اکثر قوای خویش را از دست داد .

در زمان خلافت خلیفه دوم، این سرزمین به وسیله عرب‌ها فتح و یکی از سرداران عرب به عنوان حاکم آن منصوب شد، ولی در اثر مخالفت‌ها و جنگ‌های مردم بلوچستان با وی، سرانجام این سرزمین را ترک کرد در سال سی‌صد و چهار هجری قمری، سرزمین بلوچستان به وسیله دیلمیان فتح گردید.

در زمان حکومت سلجوقیان در کرمان، منطقه بلوچستان نیز توسط آنها اشغال و تابع کرمان شد بعد از حکومت نادر، بلوچستان اسماً جزو ایران بود، اما حکومت مرکزی تسلط کاملی بر آن نداشت.

پس از اسلام

از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می‌شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت‌ها و ولایت‌های کشور حکومت خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه. ش. پس از شکست دوست‌محمدخان بارکزایی قدرت حکومت مرکزی در این بخش کشور تثبیت شد.

جغرافیای استان

استان سیستان و بلوچستان با وسعتی حدود ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع، پهناورترین استان ایران می‌باشد،که با قرار گرفتن در بین ۲۵ درجه و ۳ دقیقه تا ۳۱ درجه و ۲۷ دقیقه عرض شمالی از خطاستوا و ۵۸ درجه و ۵۰ دقیقه تا ۶۳ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ، از نظر جمعیتی از کم تراکم‌ترین استان‌های کشور است.

استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل می‌شود و از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب بهدریای عمان و از مغرب به استان‌های کرمان و هرمزگان محدود می‌شود.

شمال استان، برآمده از آبرفتهای رودخانه هیرمند، که بزرگ‌ترین دریاچه آب شیرین جهان را در خویش جای داده‌است. کوه خواجه تنها پشتهٔ بلندی می‌باشد که در منطقه مسطح سیستان خود نمایی نموده و نزد اهالی از قداستی خاص برخوردار است. دشت سیستان که در گروه اقلیم بیابانی میانه قرار دارد، بارشی کمتر از ۶۵ میلی متر را در سال دریافت می‌کند و میزان تبخیر در آن به بیش از ۵۰۰۰ میلی متر می‌رسد. این شرایط در مجموع باعث خشکی فیزیکی شدید محیط بوده و در سالهایی که میزان ورودی آب رودخانه هیرمند کاهش می‌یابد، خشکسالی‌های مخرب توسعه پیدا می‌کند. شریان حیاتی منطقه یعنی هیرمند نوسانات سالیانه قابل ملاحظه‌ای را نشان می‌دهد. وزش بادهای ۱۲۰ روزه که از اواخر بهار تا پایان تابستان می‌وزد در تشدید نیاز و خشکی محیط موثر است.

جنوب استان که وسعت متنوع اش را با دریای عمان گره زده‌است. این وادی دارای طبیعتی کوهستانی می‌باشد. مناطق جنوبی استان با توجه به مجاورت با دریای عمان و بهره‌گیری از بادهای موسمی اقلیم متفاوتی دارند. بالا بودن میانگین دما و پایین بودن نوسانات آن از مشخصه‌های اساسی اقلیم منطقه‌است. با توجه به پایین بودن بارش و عدم وجود منابع برفی کوهستانی اکثر جریانات رودخانه‌ای، موقتی و فصلی بوده و در بخش وسیعی از استان منابع محدود آب‌های زیر زمینی تنها امکانات تأمین آب بشمار می‌آیند. وجود مخروط آتشفشانی تفتان با ۳۹۴۱ متر ارتفاع در شمال بلوچستان مرکزی، شرایط اقلیمی متنوع و جالبی را فراهم آورده‌است. با توجه به دوره آماری ۱۳۷۵- ۱۳۵۹ میانگین بارش سالیانه استان ۸/۱۳۹ میلی متر و میانگین دمای سالیانه ۶/۲۲ درجه سانتی گراد، می‌باشد.

شهرهای استان

آثار باستانی معروف

اقوام در سیستان و بلوچستان

لباس محلی

لباس محلی در بلوچستان بر می‌گردد به اقلیم و آب و هوای بلوچستان که حالت گرم و خشک دارد لباسشان هم را از قدیم‌الایام بیشتر برهمین اساس انتخاب کرده‌اند. پوشاک و لباس بلوچی نیز می‌تواند برای بررسی قدمت تاریخی این قوم و مطالعات فرهنگی و تبار شناسی مورد توجه قرار گیرد. لباس بلوچی، لباسی است که در یک منطقه بزرگ جغرافیایی از قدیم مورد استفاده مردم بوده است. مناطقی چون ناحیه سیستان و بلوچستان ایران، بخش‌هایی از خراسان (به خصوص جنوب آن)، بخش‌هایی از استان کرمان و هرمزگان، کشورهایی چون پاکستان، هندوستان، افغانستان و... از جمله نواحی هستند که مردمان ملبس به این لباس را در آن‌ها مشاهده می‌کنیم. شباهت لباس برخی دیگر از اقوام ایرانی با لباس بلوچ به دلیل ریشه‌های مشترک مردمی، قومی، تبارشناسی، فرهنگی و تاریخی مردم ایران است.

گویش سیستانی

گویش سیستانی یکی از گویش های مهم زبان فارسی است که مردم سیستان بدان تکلم می کنند. این گویش هم اکنون به صورت عمده در منطقه سیستان ایران، نیمروز و فراه افغانستان، سرخس ایران، ترکمنستان و دشت گرگان جاری می باشد.

این گویش از یک سو بیشترین خویشاوندی واژگانی و دستوری را با گویش موجود و گذشته خراسانی و فراتر از آن با لهجه های مرده ماوراءالنهری وتاجیکی کنونی دارد و از سوی دیگر واژه های مشترک بسیار با بلوچی دارد که با توجه به پیوندهای تاریخی و پیوستگی های جغرافیایی و مهاجرتهای قومی و خویشاوندی طایفه ای، امری طبیعی می باشد.

سابقه تاریخی

فرهنگ نویسان، سیستانی را یکی از چهار زبان متروک پارسی یاد کرده‌اند. ابوریحان بیرونی در الصیدنه، چند لغت از زبان قدیم سیستانی آورده است. بسیاری از واژگان سیستانی از هزار سال پیش تاکنون تفاوت چندانی نکرده است. اگرچه اصل زبان که احیاناً همان سکزی است، پیش از این منقرض شده و تنها گویش آن باقی‌مانده است.

یک سرود دینی به گویش سیستانی باقی‌مانده است که به اواخر دوره ساسانی نسبت داده می شود. سرود آتشکده کرکویه یکی از زیباترین سرودهای مذهبی زرتشتیان سیستان بوده است که به هنگام روشن کردن آتشگاه ها، به آواز بلند خوانده می شده است.

خاستگاه

گویش سیستانی از گویشهای وابسته به زبان‌های ایرانی غربی و از شاخه جنوبی آن است که به گروه زبانهای هندوایرانی تعلق دارند.

دکتر محمد معین در مقدمه کتاب برهان قاطع، گویش های سگزی و زاولی را زیرمجموعه زبانهای ایرانی قید کرده است.

نوشتار

گویش سیستانی هیچگاه یک زبان نوشتاری نبوده است، پس اثر مکتوبی که مستقلاً متعلق به گویش سیستانی باشد نیز وجود ندارد. در میان کتب ادبی به نوشتار سیستانی در صده اخیر نیز ناهماهنگی های بارزی در رسم الخط سیستانی به چشم می خورد. تلاش های اخیری که برای یکپارچه سازی رسم الخط سیستانی انجام شده است تاکنون با بی اقبالی مواجه شده است.

گونه های زبانی

چهار گونه فرعی می توان برای گویش سیستانی متصور شد که شامل گونه های زرگری، ادبی (ملّایی)، سیّدی و عربی می شود.

زرگری

در گونه زرگری، ساخت هجایی یک اصل زیربنایی بوده و گویش به هجاهای سازنده تقسیم می شود و پس از هر هجای اصلی، یک هجای تبعی با ساخت «ز+مصوت» ظاهر می شود. به عنوان مثال واژه پو (به معنی پا) به صورت پوزو تلفظ می شود.

ادبی

گونه ادبی سیستانی مورد کاربرد در مواردی از قبیل تقلید ادا، مداحی، متن خوانی، شبیه خوانی (تعزیه)، زبان ملایی و سخن گفتن از سر تأمل می باشد. این گونه از چند زاویه با گونه معیار گویش سیستانی در تفاوت می باشد، شامل: ساختمان تک واژ وجهی «می»، ساختمان تک واژ وجهی «ب»، جزء پیشین، ساختمان تک واژ نفی و نهی و تکیه فعل هایی که تک واژ «می» دارند.

سیدی

در گونه سیدی، واج «س» به جای واج نخست قرار گرفته و در پایان عبارت «واج نخست حذف شده + اِدی» افزوده می شود. مثلاً کتاب به ستابکدی تبدیل می شود.

عربی

گونه عربی تنها در میان طایفه شیخ (از طوایف سیستانی) دیده می شود و غالباً برای ایجاد ارتباط میان اعضای خانواده در حضور مهمان بیگانه به کار برده می شود و حالت خصوصی دارد. این گونه از لغات عربی بیشتری بهره می جوید.

زبان بلوچی

اولین محققی که لهجه‌های بلوچی را بیشتر بطور سیستماتیک مورد مطالعه قرارداد ویلهلم گیگر Wilhelm Geiger بود. او بلوچی را به دو لهجه اصلی تقسیم کرده و بلوچی شمالی (سرحدی) و بلوچی جنوبی (مکرانی) نامید. وی همچنین بلوچی جنوبی را به گروههای شرقی و غربی و بلوچی شمالی را به گروههای شمالی و جنوبی که بترتیب توسط طوایف لغاری Leghلri و مری Mari نمایندگی می‌شدند تقسیم کرد. گیگر برای نشان دادن تفاوت لغوی لهجه‌ها به این واقعیت اشاره می‌کند که بلوچی جنوبی به میزان بالایی از زبانهای هندی همسایه لغت اقتباس می‌کند در حالیکه بلوچی شمالی بیشتر دارای لغات اقتباس شده با ریشه فارسی می‌باشد.(ترجمه و نقل از جهانی (۸۹)) یکی دیگر از محققین لهجه‌های بلوچی “سر جرج گریرسون” Sir George Grierson می‌باشد. او لهجه‌های بلوچی را به شرقی و غربی تقسیم کرد. وی معتقد بود که بلوچی غربی در محدوده حکومتی بریتانیا دارای سه لهجه می‌باشد و آنهارا بر اساس منطقه عمده‌ای که در آن صحبت می‌شوند، لهجه کراچی karلči، کیچی kیči و پنجگوری panjguri نامید.

محقق برجسته دیگری که بصورت سیستماتیک لهجه‌های بلوچی را مطالعه کرده است پروفسور جوزف الفنبین Josef Elfenbein می‌باشد، او در کتاب “زبان بلوچی، لهجه شناسی بامتن” برای نشان دادن تفاوت بین لهجه‌های مختلف، لیستی شامل آواشناسی، دستور (صرف و نحو) و لغت تهیه کرده و آنرا بعنوان معیار مقایسه شباهت‌ها و تمایز لهجه‌ها بکار برده است.

مدارس دینی

این استان، یکی از استان‌هایی است که بیشترین مدارس علوم دینی اهل‌سنت را در خود جای داده است استان سیستان و بلوچستان است. در دوران پیش از انقلاب تعداد مدارس علمیه در استان سیستان و بلوچستان محدود بوده و حداکثر از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی‌کرد و علاقمندان به تحصیل علوم دینی برای فراگیری این علوم اغلب به کشورهای هندوستان و پاکستان مهاجرت می‌کردند. کیفیت مدارس دینی نیز به دلیل محدودیت‌های مختلف و کمبود علمای برجسته در حد پایینی بود. پیش از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان 3 مدرسه دینی وجود داشت و اکنون 130 مدرسه دینی مخصوص برادران و 450 مدرسه دینی خواهران در استان در حال فعالیت هستند. با پیروزی انقلاب اسلامی و رشد روزافزون مدارس دینی در استان باعث شد طالبان علوم دینی از مهاجرت به کشورهای خارجی برای فراگیری علوم دینی بی‌نیاز گشته و مدارس متعددی در شهرهای مختلف استان راه‌اندازی گردید. هم اکنون تعداد مدارس دینی (مکاتب) و حوزه‌های علمیه در استان به بیش از 100واحد می‌رسد. رشد کیفی حوزه‌های علمیه باعث شده بسیاری از هموطنان اهل‌سنت از نقاط مختلف کشور و حتی کشور افغانستان و ایالت بلوچستان پاکستان برای تحصیل علوم دینی به مراکزدینی بلوچستان مراجعه کنند. تعداد محصلین علوم دینی در این استان 7000 نفر تخمین زده می‌شود، این در حالی است که رقم محصلین علوم دینی قبل از انقلاب در این استان از 300 نفر تجاوز نمی‌کرده است. هم اکنون عالی‌ترین سطوح دینی در حوزه‌های علمیه اهل‌سنت سیستان و بلوچستان تدریس می‌شود. در کنار مدارس علوم دینی اهل‌سنت در استان سیستان و بلوچستان موسسات و کانون‌های فرهنگی نیز فعال هستند. کتاب‌خانه‌های مجهز سالن‌های مطالعه خذمات بی‌نظیری را به اهل‌سنت ارائه می‌دهد.

منابع