ابن الجزری
شمسالدين محمدبن محمد بن يوسف معروف به ابن الجزری شیخ مشایخ قراء امام شافعی و دارای جایگاه کمنظیر در علوم لحن و فنون قرائت تا اینکه به مقام امام القراء رسید. ابن جزری نه تنها در قرائت و قرائت عالم بود، بلکه در علوم مختلف مانند تفسیر، حدیث، فقه، اصول، توحید، بلاغت، صرف و نحو، لغت و غیره نیز صاحبنظر بود. او برای گسترش علم به انطاکیه و سپس به بورسای ترکیه سفر کرد و هنگامی که نزاع تیموریان با رومیان درگرفت، به منطقه ماوراءالنهر و سپس به شیراز در ایران سفر کرد و افراد زیادی از محضر او بهره بردند.
ابن الجزری | |
---|---|
نام کامل | شمسالدين محمدبن محمد بن يوسف |
نامهای دیگر |
|
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 751 ق، ۷۲۹ ش، ۱۳۵۰ م |
روز تولد | 25 رمضان |
محل تولد | جزیره ابن عمر در ترکیه |
سال درگذشت | 833 ق، ۸۰۸ ش، ۱۴۳۰ م |
محل درگذشت | شیراز، ایران |
دین | اسلام، سنی |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
نسب
محمد بن محمد بن محمد بن علی بن یوسف الجزری الدمشقی العمری الشیرازی الشافعی و کنیه او ابوالخیر و معروف به ابن جزری آن را به الجزری نسبت دادند که در المنح الفکریه نوشته شیخ ملاعلی القاری آمده است.
نسبش را مربوط به جزیره ابن عمر در شمال سوریه (در حال حاضر در ترکیه) همانطور که ابن المصنف ذکر کرده است و در قاموس آمده است: منطقهای در شمال موصل که اطراف آن را رود دجله مانند هلال احاطه کرده است و مراد از ابن عمر منسوب به عبدالعزیز بن عمر مردی از اهل برقعید است و آن را بنا کرد و به او نسبت داده میشود. أبوالولید بن الشحنة الحنفی در تاریخ خود «روضة المناظر فی علم الأوائل والأواخر» به این امر تصریح کرده است. در کتاب الفوائد التجویدیة فی شرح المقدمة الجزریة آمده است مربوط به جزیره ابن عمر بن الخطاب ثعلبی در حدود سال 961 میلادی و بندر ارمنیان بوده است.
تولد و تربیت
او در روز جمعه شب شنبه 25 رمضان سال 751 ق، در خط القصاعین شام متولد شد. پدرش تاجر بود و تا چهل سالگی فرزندی نداشت. تا اینکه خداوند محمد را به او داد که کودکی بسیار باهوش بود و در 13 سالگی حافظ قرآن شد. او به علوم قرائات روی آورد و از نوابغ زمان خود در این علم و علمای شام و مصر و حجاز به صورت فردی و جمعی با استفاده از مطالب کتابهای فراوانی چون شاطبیة، التیسیر، الکافی، العنوان، الإعلان، المستنیر، التذکرة، التجرید و دیگر کتب مهم و مرجع استفاده نمود.
اساتید
اساتید وی در دمشق شخصیت های زیر بوده اند:
- أبومحمد عبدالوهاب بن السلار
- أحمد بن إبراهیم الطحان
- أبوالمعالی محمد بن أحمد اللبان
- أحمد بن رجب
- أبو یوسف أحمد بن الحسین الکفری الحنفی
- أبوالفداء إسماعیل بن کثیر صاحب التفسیر المعروف، و او اولین شخصی بود که به ابن جزری اجازه فتوا و تدریس را در سال 774 هـ داد.
اساتید وی در دمشق شخصیت های زیر بوده اند:
- أبوبکر عبدالله بن الجندی
- أبوعبدالله محمد بن الصائغ
- أبومحمد عبدالرحمن بن البغدادی
- عبدالوهاب القروی
- ضیاءالدین سعدالله القزوینی
- صلاحالدین محمد بن إبراهیم بن عبدالله المقدسی الحنبلی
- البلقینی.
استاد وی در مدینه أبوعبدالله محمد بن صالح الخطیب الأنصاری، الإمام و مدرس در حرم نبوی(ص) بوده است.
شاگردان
- زین الدین الزبیدی
- ابنه أبوبکر أحمد که شرح طیبة النشر را دارد
- محمود بن الحسین بن سلیمان الشیرازی
- أبوبکر بن مصبح الحموی
- نجیب الدین عبدالله بن قطب بن الحسن البیهقی
- أحمد بن محمود بن أحمد الحجازی الضریر
- المحب محمد بن أحمد بن الهایم
- الخطیب مؤمن بن علی بن محمد الرومی
- یوسف بن أحمد بن یوسف الحبشی
- علی بن إبراهیم بن أحمد الصالحی
- علی بن حسین بن علی الیزدی
- موسی الکردی
- علی بن محمد بن علی بن نفیس
- أحمد بن إبراهیم الرمانی
- عثمان بن عمر بن أبیبکر بن علی الناشری الزبیدی العدنانی شارح الدرة المضیة فی القراءات الثلاث.
ورود به تصوف
ابن جزری درباره خود میگوید: «در پوشیدن خرقه و پیوند آن با علی بن ابی طالب آن از گروهی به من رسید که به امید آنکه در گروه دوستداران و موالیان او در روز قیامت باشم. بدین گونه که خرقه را از دست أبی حفص عمر بن الحسن بن مزید بن أمیلة المراغی الحلبی المزی پوشیدم در روز سه شنبه دوازدهم شوال سال هفتاد و دو به من گفت که آن را از عزالدین ابی العباس احمد بن شیخ امام صالح الزاهد محی الدین ابراهیم بن عمر بن الفرج بن احمد بن شبور الواسطی فاروبی شیخ قرائت و تفسیر و عرفان در سال ششصد و نود گرفته است و شیخ عزالدینی که در سلسله تصوف به سه طریق ذکر شده است:احمدیه، قادریه و سهروردیه»[۱]
مناصب
او سالها برای تعلیم و ترتیل در مسجد اموی به تلاوت مینشست. وی پس از درگذشت شیخ ابیمحمد عبدالوهاب السلار و قاضی دمشق در سال 793 هجری قمری وصی شیخ اعظم الاقرا در ام صالح شد. قاضی شیراز نیز بود و در هر یک از مدارس آن برای قاریان مجموعهای ایجاد کرد و دانش فراوانی در این زمینه بسترسازی و منتشر کرد که نام آن مجموعهها را دارالقرآن نامید. رئیس قراء در العادلیه، سپس رئیس دارالحدیث اشرفیه. وی برای مدتی ریاست صالحیه را در بیتالمقدس بر عهده داشت.
روایتی کوتاه از زندگی
حافظ بن حجر میگوید او به سرزمین رومیان رفت و مورد تکریم ملک ابی یزید بن عثمان قرار گرفت. بعد از مرگ ابی یزید با امیران تیموری ارتباط گرفت و بدین وسیله وارد ایران شد و در سال 807 از راه خراسان وارد شهر هرات شد و در سال 808 وارد شیراز شد و مدت زیادی به تدریس و منصب قضاوت علیرغم میل باطنیاش مشغول بود و در 822 به دعوت ابوالحسن اصفهانی راهی بصره شد که در بین راه قصد حج داشت ولی بدلیل مزاحمت راهزنان از آن باز ماند و در سال بعد به آن موفق شد و پس از سفرهای فراوان به یمن و مصر دیگر نقاط در اول سال 829 هجری به شیراز بازگشت.
تالیفات
تنوع موضوعات کتابهای او نشاندهنده تبحر علمی اوست؛ او علاوه بر کتابهایی در موضوع قرائت و علوم قرآن، کتابهای حدیثی، فقه و اصول، تاریخ و ادبیات که تعداد آثار او از نود کتاب فراتر برده که عبارتند از:
قرائت و تجوید
- تحبیر التیسیر فی القراءات العشر، مطبوع
- تقریب النشر فی القراءات العشر، مطبوع
- التمهید فی علم التجوید، مطبوع
- طیبة النشر فی القراءات العشر، مطبوع
- المقدمة فیما علی قارئ القرآن أن یعلمه، المشهورة بالمقدمة الجزریة، مطبوع
- منجد المقرئین ومرشد الطالبین، مطبوع
- النشر فی القراءات العشر، مطبوع
- إتحاف المهرة فی تتمة العشرة
- أصول القراءات
- إعانة المهرة فی الزیادة علی العشرة
- الإعلام فی أحکام الإدغام، شرح فی أرجوزة أحمد المقری
- الألغاز الجزریة، وهی أرجوزة ضمنها أربعین مسألة من المسائل المشکلة فی القرآن
- الاهتداء إلی معرفة الوقف والابتدا
- تحفة الإخوان فی الخلف بین الشاطبیة والعنوان
- التذکار فی روایة أبان بن یزید العطار
- التقیید فی الخلف بین الشاطبیة والتجرید
- التوجیهات فی أصول القراءات
- جامع الأسانید فی القراءات
- الدرة المعنیة فی قراءات الأئمة الثلاثة المرضیة
- رسالة فی الوقف علی الهمز لحمزة وهشام
- العقد الثمین فی ألغاز القرآن المبین، شرح لقصیدته المسماة الألغاز الجزریة
- غایة المهرة فی الزیادة علی العشرة
- الفوائد المجمعة فی زوائد الکتب الأربعة
- نهایة البررة فیما زاد علی العشرة، نظم فی قراءة ابن محیصن والأعمش والحسن البصری
- هدایة البررة فی تتمة العشرة
- هدایة المهرة فی ذکر الأءمة العشرة المشتهرة
- البیان فی خط عثمان.
کتب حدیثی
- الأربعون حدیثاً
- الأولیة فی أحادیث الأولیة
- البدایة فی علوم الروایة
- تذکرة العلماء فی أصول الحدیث، مختصر جعله بدایة لمنظومته المسماة بالهدایة إلی معالم الروایة
- التوضیح فی شرح المصابیح، فی ثلاث مجلدات، وهو شرح مصابیح السنة للبغوی
- جنو الحصن الحصین، مختصر کتابه الحصن الحصین
- الحصن الحصین من کلام سید المرسلین، فی الأذکار والدعوات
- عدة الحصن الحصین، مختصر آخر للحصن الحصین
- عقد اللآلی فی الأحادیث المسلسلة العوالی
- القصد الأحمد فی رجال مسند أحمد
- المسند الأحمد فیما یتعلق بمسند أحمد
- المصعد الأحمد فی ختم مسند أحمد
- مفتاح الحصن الحصین، وهوشرح للحصن الحصین
- مقدمة علوم الحدیث
- الهدایة فی علم الروایة.
کتب تاریخی
- الإجلاء والتعظیم فی مقام إبراهیم.
- أسنی المطالب فی مناقب علی بن أبیطالب
- مناقب الأسد الغالب مُمزق الکتائب، ومُظهر العجائب لیث بن غالب، أمیر المؤمنین أبی الحسن علی بن أبیطالب
- التعریف بالمولد الشریف
- عرف التعریف بالمولد الشریف، وهو مختصر کتابه التعریف
- ذات الشفا فی سیرة المصطفی ومن بعد من الخلفا
- ذیل طبقات القراء للذهبی
- الرسالة البیانیة فی حق أبوی النبی
- غایة النهایة فی أسماء رجال القراءات، وهو مختصر من کتاب طبقات القراء الکبیر للمؤلف
- فضل حراء
- مختصر تاریخ الإسلام للذهبی
- مشیخة الجنید بن أحمد البلیانی، من تخریج ابن الجزری
- نهایة الدرایات فی أسماء رجال القراءات، وهو طبقات القراء الکبیر.
کتب دیگر
- الإبانة فی العمرة من الجعرانة
- أحاسن المنن
- الإصابة فی لوازم الکتابة
- الاعتراض المبدی لوهم
- التاج الندی
- التکریم فی العمرة من التنعیم
- تکملة ذیل التقیید لمعرفة رواة السنن والأسانید
- الجوهرة فی النحو
- حاشیة علی الإیضاح فی المعانی والبیان لجلالالدین القزوینی
- الذیل علی مرآة الزمان للنوی
- الزهر الفائح فی ذکر من تنزه عن الذنوب والقبائح، وهی رسالة فی الحث علی الفضیلة
- شرح منهاج الأصول
- عوالی القاضی أبی نصر
- غایة المنی فی زیارة منی
- فضائل القرآن
- کفایة الألمعی فی آیة یا أرض ابلعی
- مختار النصیحة بالأدلة الصحیحة
- منظومة فی الفلک
- منظومة فی لغز
- المولد الکبیر، وهو فی سیرة النبی
- وظیفة مسنونة.
وفات
وی در روز جمعه پنجم ربیع الاول سال 833 هجری قمری در خانهاش در بازار پینهدوزان شیراز درگذشت. او را در ۸۲ سالگی در دار القرآنی که در آنجا تأسیس کرده بود به خاک سپرده شد[۲].
پانویس
- ↑ مناقب الأسد الغالب علی بن أبیطالب، تألیف:ابن الجزری، تحقیق: طارق الطنطاوی، مکتبة القرآن، مصر - القاهرة، ص25
- ↑ ابن الجزری