پاتریارک کریل
این مقاله هماکنون برای مدتی کوتاه تحت ویرایش عمده است. این برچسب برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شدهاست، لطفا تا زمانیکه این پیام نمایش داده میشود ویرایشی در این صفحه انجام ندهید. این صفحه آخرینبار در ۱۴:۱۷، ۲۶ فوریه ۲۰۲۴ (ساعت هماهنگ جهانی) (۸ ماه پیش) تغییر یافتهاست؛(الگو:پاکسازی) لطفا اگر در چند ساعت اخیر ویرایش نشده است، این الگو را حذف کنید. اگر شما ویرایشگری هستید که این الگو را اضافه کرده است، لطفا مطمئن شوید آن را حذف یا با {{در دست ساخت}} جایگزین میکنید. |
پاتریارک کریل، اسقف اعظم روسیه است. پدربزرگش واسیلی استپانوویچ، در اوج آزار و شکنجه ضد کلیسا، به دلیل محکومیت نوسازندگان به سولووتسکی 1 ختم شد؛ پدر میخائیل واسیلیویچ در سال 1934 به دلیل خدمت در کلیسا و آواز خواندن در گروه کر دستگیر شد. اما پاتریارک کریل که نوه و پسر سرکوبشدگان بود، با این وجود هرگز خود را دگراندیش نمیدانست. هدف تلاشهای او همیشه درگیری با دولت نبود، بلکه تقویت استقلال کلیسا، محافظت از آن در برابر مداخلات خارجی، در هر زمان و از هر کجا بود. در این مورد او به وضوح خط اسقف اعظم تیخون و پاتریارک سرگیوس را ادامه میدهد. حتی قبل از کسب این پست، پاتریارک آینده فعالیتهای اجتماعی خارجی بسیاری را در راستای منافع کلیسا و مأموریت آن آغاز کرد. از سال 1994 » کلام چوپان « ، برنامه 2 با مشارکت وی در تلویزیون روسیه پخش شد که محبوبیت زیادی به دست آورد. متروپولیتن کریل بدون اجتناب از مسائل پیچیده، آموزش معنوی مخاطبان را به زبانی ساده و در دسترس انجام داد، زیرا در آن زمان هدیه یک واعظ و سخنور را کشف کرده بود.
پاتریارک کریل | |
---|---|
نام کامل | پاتریارک کریل |
اطلاعات شخصی | |
فعالیتها | اسقف اعظم روسیه |
مقابله با نیروهای ضد کلیسا
در دوران پاتریارک کریل، برنامه 200 توسعه یافت و اهمیت قابل توجهی پیدا کرد. هدف آن ساختن معبد مسکو محل زندگی تا حد امکان برای ساکنان دورافتادهترین مناطق مسکونی مسکو بود. لازم بود تعداد آنها متناسب با رشد جمعیت کلان شهرها افزایش یابد. اما موانع متعددی در راه رسیدن به این هدف به وجود آمد. اسقف اعظم و همفکرانش باید به این امر میاندیشیدند و نئولیبرالهایی که به دنبال جلوگیری از این برنامه اصلاحطلبان ارتدکس ، که چگونه در برابر مقاومت مخالفان بودند، ایستادگی کنند. به طور کلی، این خود برنامه 200 نبود که باعث مخالفت شد، بلکه فعالیت اجتماعی کلیسا بهعنوان یک کل، موقعیت مستقل آن، به ویژه این واقعیت که کلیسا در سال 2012 از تجمع میدان بولوتنایا حمایت نکرد. تمایل کلیسا برای بازگرداندن جامعه به یک سیستم مختصات اخلاقی، محافل آتئیست رادیکال را به اتهام القای روحانیت، حملات اطلاعاتی و تحریکات متهم کرد. فقط این بار این اتهامات نه از جانب ایدئولوژیستهای مارکسیست- لنینیست، بلکه از جانب وارثان لیبرال نخبگان استعماری مطرح شد.
اندیشهها
بارها خاطرنشان کرده است که مبارزه اصلی در دنیای مدرن مبارزه برای انسانشناسی است. یعنی «هوش مصنوعی» مبارزه برای اینکه انسان مدرن چگونه باشد: آیا او شبیه خدا خواهد بود یا مانند یک حیوان یا و در اینجا شایسته است به الگوی زیر اشاره شود؛ زمانی آگاهی سکولار دکترین اومانیسم را تشکیل میداد و امروز به سمت فراانسانیستی سوق یافته است، که نوید خلقت موجودات فوق بشری را در آینده نزدیک میدهد.