متوکل
متوكل عباسی از پلیدترین و آلوده ترین و بدنامترین خلفای آل عباس است. او که روز مرگ برادرش بر تخت خلافت نشست، مردی مطرود و مغضوب بود. وی در زمان برادرش كه مریض محتضر بود در زندان به سر می برد و با كوششهای محمد بن عبدالملك وزیر وقت بنا بود اعدام شود اما نشد. هارون واثق مُرد و جعفر متوكل به جایش نشست و نخستین فرمانی كه به دست اجرا سپرد اعدام محمد بن عبدالملك بود.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۰:۰۹، ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱؛
نام | متوکل |
---|---|
نام کامل | أبو الفضل جعفر المتوکل علیالله بن المعتصم بن الرشید بن المهدی |
لقب | معتصم |
پدر | معتصم عباسی |
مادر | شجاع |
دین | اسلام•گرایش به اهل حدیث |
سمت | دهمین خلیفه عباسی |
سلسله | عباسیان |
همزمان با | امام هادی(ع) |
مرکز حکومت | سامرا |
اقدامات مهم | ویران کردن حرم امام حسین(ع) |
دوران حكومت متوكل که از جنایتكارترین خلفاى عباسى و دشمن پرکینه امیرمۆمنان (ع) و خاندان و شیعیان او بود، یكى از سیاهترین دورانها برای شیعیان و علویان بشمار مى رود.
او نخستین خلیفه عباسی بود که مذهب شافعی اختیار کرد؛ او همچنین در فقه و سنت مطالعه کرده بود. در زمان او توفان سختی بر بغداد و بصره و کوفه و عراق وزید و چهارپایان و کشت و خواربارها از میان رفت و قحطی و خشکسالی فراگیر شد. در این دوره، بیزانسیها نیز به قلمرو عباسی دستاندازی میکردند. آغاز خلافت متوکل همزمان با قدرت یافتن ترکان در حکومت بود. خود متوکل به دست شماری از ترکان درباری به قتل رسید.
متوکل عباسی کیست
جعفر بن معتصم، در ۲۰۶ق در فمالصلح، نزدیک واسط عراق متولد شد. [۱] او در ۲۲۷ق از سوی برادرش واثق که خلیفه عباسی بود، امیرالحاج شد. از زندگی او تا پیش از رسیدن به خلافت عباسی، اخبار دقیقی در دست نیست. پس از درگذشت واثق در سال ۲۳۲ قمری، جعفر بن معتصم از سوی سرداران ترک و بزرگان دولت عباسی به خلافت برگزیده شد و به پیشنهاد احمد بن ابی داود، المتوکل علی الله خوانده شد. [۲] این اولین بار در تاریخ اسلام بود که ترکان در تعیین خلیفه دخالت کردند و موفق شدند شخص مورد نظر خود را خلیفه کنند. [۳]
متوکل عباسی سه فرزندش، محمد، ابوعبدالله و ابراهیم را ولیعهد کرد و بخشهایی از سرزمینهای اسلامی را به آنها سپرد. محمد با لقب منتصر، ولیعهد خلیفه عباسی شد، ابوعبدالله با لقب معتز، ولیعهد منتصر و ابراهیم با لقب مؤید، ولیعهد معتز شد. [۴] حکومت مصر و مغرب به منتصر، خراسان و عراق عجم به معتز و شامات و ارمنستان و آذربایجان به مؤید سپرده شد. با این حال این سه در سامرا ساکن بودند و منشیانی منصوب از سوی متوکل برای اداره سرزمینهای اسلامی فرستاده شدند. [۵] برخی از مورخان، این اقدام متوکل را در راستای تضعیف قدرت و نفوذ ترکانی دانستهاند که در دوره خلافت معتصم و واثق، بخشهایی از سرزمینهای تحت حکومت عباسیان را در دست داشتند. [۶]
متوکل پس از چندی منتصر را از ولایتعهدی خلع کرد و معتز را جانشین او ساخت. برخی این کار را ناشی از علاقه متوکل به مادر معتز دانستهاند. در جریان توهین آشکار متوکل به علی بن ابیطالب، منتصر در برابر پدرش ایستاد و برخی همین اقدام او را هم از دلایل عزل از ولیعهدی میدانند. [۷]
متوکل عباسی در سال ۲۴۷ قمری تصمیم گرفت منتصر و سرداران ترک را که با هم متحد شده بودند، از بین ببرد. ترکان مطلع شدند و با پشتیبانی منتصر، شبی در مستی متوکل، او را در سامرا، مقر خلافتش، کشتند. [۸]
جنایات متوکل
از جمله جنایات وی میتوان به:
۱. تعقیب و زندانی کردن شیعیان و آزار و اذیت آنها. [۹]
۲. دستور تخریب آرامگاه امام حسین (ع). [۱۰]
۳. قتل شیعیانی همانند «ابن سکیت» یار با وفای امام جواد(ع) و امام هادی (ع). و... اشاره کرد.
پانویس
- ↑ خضری، تاریخ خلافت عباسی، بهار ۱۳۸۴، ص ۱۰۷
- ↑ پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۵۲
- ↑ خضری، تاریخ خلافت عباسی، بهار ۱۳۸۴، ص ۱۰۷
- ↑ پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۵۲
- ↑ پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۵۲
- ↑ پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۵۲
- ↑ پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۵۳ و ۵۴
- ↑ پرسنده، بررسی سیاستهای مذهبی متوکل عباسی، در مجله تاریخ اسلام در آینه پژوهش، بهار ۱۳۸۸، ص ۵۴
- ↑ شیخ عباس قمی، منتهی الامال، چ ۴، قم، مؤسسه انتشارات هجرت، ۱۴۱۱ هـ.ق، ج ۲، ص ۶۸۱
- ↑ محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، بیروت، التراث العربی، ۱۳۷۸ هـ.، ج ۹، ص ۱۸۵