طاووسیه‏ فرقه ‏اى از شيعه و پيرو آقا محمد كاظم تنباكوفروش اصفهانى ملقب به طاووس العرفاء هستند.

موسس

محمّدکاظم اصفهانی معروف به شیخ زین‌الدّین و مشهور به طاووس العرفا و در طریقت ملقّب به سعادت علیشاه، قطب سی و سوم سلسلهٔ نعمت‌اللهی سلطان علیشاهی گنابادی بعد از غیبت امام دوازدهم است.

وجه تسمیه

ین فرقه را از آن جهت طاووسیه نامیدند که چون زين العابدين شيروانى که محمد کاظم تنباکو فروش مرید وی بود، در سال 1253 هجری قمری درگذشت، او از طرف محمد شاه قاجار ملقب به طاووس العرفاء شد.

تاریخچه

اين فرقه از طريقه نعمت اللهيه نشأت گرفته است. موسس آن در اصفهان متولد و از مریدان حاج زين العابدين شيروانى شد. وى بعد از رحمت على شاه شيرازى كه جانشين مستعلى شاه مؤلف كتاب «بستان السياحه» بود، از تبعيت جانشين او امتناع کرده به تهران رفته ادعای قطبيت كرد.

ادعاها

محمد کاظم تنباکو فروش ادعای الوهيت كرده و گفت يكصد و بيست و چهار هزار پيامبر و دوازده امام در وى حلول كرده ‏اند و او خليفه و تجلى همه آنان است و اگر همه آن ها به اين جهان بازگردند، از او اطاعت خواهند كرد. همچنین مى ‏گفت که من باطن قرآن، نماز، روزه و حج هستم و هیچ چيزى از قدرت من خارج نيست و رسيدگى به امور زندگان و مردگان با من است و هركسی دوازده سال تمام از من اطاعت كند و از من فرمان ببرد، انسان كامل و نفس و روح جديد و شمس الشموس می شود و بايد وى را به چشم ملكوتی نگریست نه به چشم ظاهر.

آداب و رسوم

مريدان او می بايستى طعامی فراهم می آوردند و مرید طعام را بر سر نهاده و سپس پيش پاى قطب قرار می داد و قطب طعام را بر میهمانان خود تقسيم می کرد. به اين رسم «نياز» می گفتند.علاوه، مرسوم بود که هر مریدی اگر برای او هدایایی می آورد به او می گفت از این پس لازم نیست نماز بخوانی، زیرا من این نیازت را را بر عهده می گیرم.

وفات

آقا محمد کاظم تنباکو فروش، در سال 1293 هجرى قمری در تهران درگذشت و در مقبره سراج الملك در حضرت عبد العظيم، شهر رى به خاك سپرده شد. [۱] [۲] [۳] [۴]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 326 با ویرایش و جابجایی و اصلاح جملات
  2. ترجمه دائرة المعارف الاسلاميه، چاپ اول، ج 15.
  3. مدرسی چهار دهی نور الدین، سيرى در تصوف، شرح حال هفتاد تن از مشايخ و اقطاب صوفيه، تهران، ص 78.
  4. همایونی مسعود، تاريخ سلسله‏ هاى طريقه نعمة الهيه در ايران، تهران ص 128