اخوان المسلمین تونس
اخوانالمسلمین یک جنبش فراملی اسلامگرای اهلسنت است که در بسیاری از کشورهای عربی طرفدار دارد. جنبش اخوانالمسلمین، بزرگترین جنبش اسلامگرا در جهان عرب میباشد. اخوانالمسلمین گروهی سنیمذهب و دارای تفکرات سلفی و دموکراسیخواه هستند. اخوانالمسلمین طرفدار تقریب مذاهب اسلامی و از حامیان جمهوری اسلامی ایران بوده و ضد رژیم اسرائیل هستند. جریان اسلامی در تونس و فعالیت اخوانالمسلمین در تونس، جنبش النهضه تونس را شکل داد.
نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.
یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در تاریخ زیر تغییر یافته است: ۱۳:۳۴، ۲۱ فوریه ۲۰۲۲؛
نام مقاله | اخوانالمسلمین تونس |
---|---|
سال تاسیس | 1972 میلادی |
مؤسس | راشد الغنوشی |
نام جریان | النهضه تونس |
نام برخی از رهبران جریان | صالح كركر، جمال العوى، الصادق شورو، محمد القلوی، محمد العكروت، محمد بن سالم، الحبیب اللوز، نورالدین العرباوی، ولید البنانی |
جنبش النهضه تونس
این جنبش تاریخی است که نشان دهنده جریان اسلامی در تونس و جنبش اخوانالمسلمین در تونس است. آغاز نهضت به اواخر دهه شصت با نام گروه اسلامی برمی گردد که اولین جلسات تشکیلاتی خود را در فروردین 1351 به صورت مخفیانه برگزار کرد. از برجسته ترین بنیانگذاران آن می توان به استاد فلسفه راشد غنوشی و وکیل عبدالفتاح مورو اشاره کرد که بعداً تعدادی از فعالان از جمله صالح کرکر، حبیب المکنی و علی العراید به آنها پیوستند. فعالیت این گروه در ابتدا با برگزاری محافل در مساجد و با شرکت در انجمنهای حفظ قرآن کریم به بعد عقیدتی محدود شد. در ابتدا، فعالیت این گروه به طور ضمنی مورد استقبال حزب سوسیالیست مشروطه (حزب تک حزبی آن زمان) قرار گرفت، که جنبش اسلامی را پشتوانهای در مقابل چپ غالب آن زمان بر مخالفان میدانست. در سال 1974 به اعضای این گروه اجازه داده شد مجله المعرفه را منتشر کنند که عملاً بستری برای ایدههای جنبش شد. در مرداد ماه سال 1358 شمسی کنفرانس موسس گروه اسلامی به صورت مخفیانه برگزار شد که در آن قانون اساسی آن به تصویب رسید که بر اساس آن ساختار سازمان ساخته شد.
راشد غنوشی در 28 می 1989، کشور را به مقصد الجزایر ترک کرد و صدیق چورو از آوریل 1988 ریاست دفتر سیاسی جنبش را بر عهده گرفت. از آغاز سال 1990 جنبش به شدت با قدرت درگیر شد و در جریان بحران جنگ خلیج فارس این رویارویی به اوج خود رسید و نیروهای امنیتی کارزار شدیدی را علیه اعضا و هواداران جنبش به راه انداختند و تعداد بازداشت شدگان به 8000 نفر رسید. در اوت 1992، دادگاه نظامی 256 رهبر و اعضای جنبش را به حبس ابد محکوم کرد.
در سالهای بعد، در بحبوحه انتقادات گسترده از انجمنهای حقوق بشر، این مرجع به تعقیب افراد وابسته به جنبش ادامه داد و علیرغم آزادی اکثر اعضای زندانی آن، فعالیتهای جنبش در تونس کاملاً ممنوع است و فعالیت شناخته شده آن محدود به اروپا و آمریکای شمالی در میان تونسیهای خارج از کشور. در حال حاضر ریاست آن را راشد غنوشی که در تبعید در لندن زندگی میکند، برعهده دارد و ولید البنانی نماینده آن است.
رهبران جریان
شروع فعالیت این جریان به رهبری راشد الغنوشی آغاز شد و پس از ایشان چند نفر دیگر در این جایگاه قرار گرفتند از جمله:
رهبران جریان | رهبران جریان | رهبران جریان |
---|---|---|
الرؤوف بولعابی | الفاضل البلدی | حمادی الجبالی |
صالح كركر | جمال العوى | الصادق شورو |
محمد القلوی | محمد العكروت | محمد بن سالم |
الحبیب اللوز | نورالدین العرباوی | ولید البنانی |
نقش اندیشمندان در تقویت جریان
اندیشمندان و روحانیون اصلاح طلب دانشگاه اسلامی زیتونه نقش مؤثری در غنای جریان فکری تجددگرا و اصلاح طلب اسلامی این دیار داشته و محافل فکری و فرهنگی و مذهبی منطقه را تحت تأثیر افکار خویش قرار داده است. نهضت اسلامی علما و جوانان مسلمان تونس در سازماندهی مبارزات مردمی تونس و تکمیل زیرساختارهای مقاومت ملی علیه جریانات فکری غرب گرایی و استعماری، نقش برجستهای داشت. افکار و اندیشههای حسن البنا و دیگر رهبران اخوانی همچون السباعی رهبر اخوانیهای سوریه پس از جنگ جهانی دوم در میان جوانان مذهبی تونس رواج داشت. در مقابل سیاستهای غرب گرایی و لیبرال حبیب بورقبیه، نهضت و جریان اسلام گرایان تونس رشد کرد و راشد الغنوشی (متولد 1941 در یکی از شهرهای جنوب تونس) فارغ التحصیل سوربن و متأثر از اندیشههای حسن البنا و سید قطب و ابوالاعلی مودودی نقش برجستهای در تکوین و سازماندهی یک جریان سیاسی اسلام گرایی در تونس داشته است.
شکلگیری جریان
راشد الغنوشی با همفکری عبدالفتاح مورو (متولد سال 1948 در شهر تونس) در اوایل دهه هفتاد هستههای اولیه جنبش النهضه را پایه ریزی نمود. در ابتدا نام این جنبش حرکت الاتجاه الاسلامی بود. علنی شدن فعالیت این گروه با شدت عمل رژیم بورقبیه روبرو بود. مطبوعات فرانسه خطر گسترش این نهضت در میان جوانان مذهبی تونس به بورقبیه و دستگاه اطلاعاتی امنیتی وی گوشزد نمودند.
زیرساختار فکری النهضه متأثر از اندیشههای متفکران اخوانالمسلمین همچون حسن البنا، سید قطب، السباعی [۱] و ابوالاعلی المودودی [۲] بوده است. همچنین افکار و اندیشههای مالک بن نبی از اندیشمندان بزرگ مسلمان الجزایر در تکوین فکری و ایدئولوژیک رهبران النهضه تونس نقش مؤثری داشته است.
گرچه اندیشهها و فعالیتهای این تشکیلات اسلامی به رهبری الغنوشی مسالمتآمیز و دور از هرگونه خشونت بوده ولی حکومتهای تونس از گسترش فعالیت این گروه در میان جوانان هراسان بودند. دستگاه های اطلاعاتی امنیتی ضربات مهلکی بر پیکره و بدنه این تشکیلات وارد نمود و به طور رسمی آن را منحل و فعالیتشان را ممنوع کرده است. اکنون برخی از رهبران النهضه در زندان های تونس به سر می برند و راشدالغنوشی در لندن در حال تبعید زندگی می کند. اخیراً دولت تونس در یک اقدام زندانیان سیاسی از جمله برخی از چهره ها و شخصیت های النهضه را آزاد کرده است.
طی دهه هفتاد و هشت گروه ها و شخصیت هایی از تشکیلات النهضه جدا شده از جمله صلاح الجورشی، احمیده النیفر و زیاد کریشان، آنها پس از جدایی به تشکیل گروه اصلاح طلب و تجددگرای اسلامی پرداختند. نام این گروه « الاسلامیین التقدمیین » است که ارگان آنها مجله روشنفکری مذهبی به نام (15 + 21) اشاره به آغاز قرن 15 هجری و 21 میلادی است . این گروه شیوه سیاسی و مسالمت آمیز را رها کرده و به مبارزه قهرآمیز علیه رژیم تونس پرداختند، طلائع الفداء[۳] به رهبری الحبیب الاسود، بخشی از النهضه بودند و توسط نیروهای امنیتی سرکوب شدند. پس از به قدرت رسیدن افسران آزاد و منازعه آنها با اخوانیها الورتلانی عرصه فعالیت و اقامت در مصر را تنگ می بیند و به لبنان می رود و در سال 1959 در همان جا زندگی را بدرود گفت.
اخوان و رابطه آنها با تونس
تونس مانند الجزایر و مراکش تحت اشغال فرانسوی ها قرار گرفته است و فرانسه از زمانی که در الجزایر تأسیس شده است به دنبال کنترل کشور تونس بوده است و در واقع توانست در سال 1881 به این امر دست یابد. این کشور به حمله برخی از قبایل تونس به این کشور اشاره کرد. مرز با الجزایر برای مداخله نظامی در کشور تونس و محاصره کاخ بیگ باردو در 12 مه 1881 میلادی و از زمان تأسیس اخوان برای آزادی میهن اسلامی از دست هر استعمارگر تلاش کردند امام البناء حتی اداره ارتباط با جهان خارج را تأسیس کرد تا به این کشورها کمک کند تا راهی برای رهایی از دست اشغالگر پیدا کنند. این اداره کنفرانسی را با دعوت نمایندگان سازمان های عربی و اسلامی و جمعی از مردم کشورهای برادر مصر برگزار کرد. به منظور گفتگو در مورد مسائل طرابلس، الجزایر، تونس، مراکش و فلسطین؛ این به دلیل موضع کشورهای متفقین در مورد آن مسائل و مخالفت آنها با حقوق آن کشورها است. در این جلسه جمعی از صاحب نظران و مردم آن کشورها سخنرانی کردند و یکی از سخنرانان ارشد این جلسه جناب عبدالمجید ابراهیم صالح پاشا بود و در پایان جلسه حاضرین تصمیماتی گرفتند: اول: حمایت مردم لیبی و رهبران آن در آنچه خواستار استقلال و اتحاد کشور لیبی و الحاق آن به اتحادیه عرب است. دوم: محکوم کردن تجاوزات وحشیانه فرانسه در تونس و مراکش، از جمله کشتار و خرابکاری، زندانی کردن آزادگان، خفه کردن آزادی ها و اجازه دادن به ناموس، معیشت و جان، و همچنین آنچه اسپانیا در منطقه خود در مراکش انجام می دهد. سوم: هشدار به فرانسه که جهان عرب و اسلام از تکرار اعتراضات و محکومیتها خسته شدهاند و اگر روش وحشیانه آن که کمترین حقوق انسانی را نسبت به آسیبدیدگان حکمش قائل نیست، پایان نیابد، خشم آنها پایان نخواهد یافت. محدود به تحریم اقتصادی و فرهنگی است.
رهبران این مملکت مشتاق بودند که از منبر اخوان موضوع خود را مطرح کنند و پروفسور عبدالحکیم عبدین در خاطرات خود این را بازگو می کند و می گوید: «دکتر حسنی عباس روزی از من دیدن کرد و مرا به شام دعوت کرد. برای دیدار با حبیب بورقیبه، رئیس حزب قانون اساسی آزاد تونس. به او گفتم: این مردی که ما هرگز نام او را نشنیدهایم. گفت: برای دفاع از نهضت تونس و جنگ با فرانسوی ها در خانه های خودشان به فرانسه رفت و چون فهمید من به مصر می روم گفت: ای کاش می توانستم با شما برای آشنایی با اخوانالمسلمین بروم. به او گفتم: منظورت از اخوانالمسلمین چیست؟ وی گفت: هیچ دعوتی موفق نمی شود مگر اینکه از مصر باشد و در مصر هم جز اخوان علاقه ای به مسائل اسلامی ندارد. پروفسور عبدالحکیم عبدین نیز اشتیاق اخوان برای در آغوش گرفتن رهبران همه جنبش های آزادیبخش جهان اسلام را تأیید می کند و می گوید: «ما شروع به پذیرایی از شخصیت های شمال آفریقا کردیم و شروع به ارائه آنها به سخنرانی عمومی در خانه اخوانالمسلمین کردیم و به سخنرانی پرداختیم. در خانه درباره مسائل خود در مرکز اخوانالمسلمین الجزایر و مراکش شنیدن صدای آنها در خواست آزادی کشورشان را جز از خانه اخوانالمسلمین آرزو نمی دانستند، بنابراین او به ما مراجعه کرد. آن روز به عنوان نماینده تونس، و او همان مرد متقی و متقی و پاک، شیخ محی الدین قالیبی و دیگران است.
تصمیمات کنفرانس
وحدت اسلامی، جوانان محمد، ارشاد اسلامی، جبهه دفاع شمال آفریقا، جوانان ملی، مرجع تبلیغ و ارشاد الازهر، و کمیته دفاع طرابلس با حضور عبدالمجید صالح پاشا، منصور فهمی پاشا، شیوخ محمد الخدری، عبدالرحمن نصیر و سعد اللبان. این کنفرانس به اتفاق آرا تصمیمات زیر را اتخاذ کرد: اول: فاجعه دردناکی که فرانسه این روزها در کشورهای برادر شمال آفریقا: تونس، الجزایر و مراکش با ابزارهای مختلف تروریسم اعم از کشتار، زندان و گرسنگی و با محاصره ای که تا زمان فاجعه بر این کشورها تحمیل کرده است انجام می دهد. ادغام آن با فرانسه برخلاف میلش - در غیاب جهان متمدن - انجام می شود و اصول انسانیت انتزاعی و همچنین قوانین عدالت در آن را نقض می کند. بنابراین ما به نام اعراب محکوم می کنیم. و ملتهای اسلامی و به نام وجدان انسانی - این اقدام وحشیانه، و از کشورهای عربی و کشورهای همپیمان که سلاحهایی را که فرانسه در حال حاضر در این تروریسم استفاده میکند، تهیه کردهاند، میخواهیم سریعاً برای توقف این سیاست وحشیانه مداخله کنند. روح خود نمایندگان فرانسوی را تحریک کرد و در آخرین جلسات مجلس شورای اسلامی آن را محکوم کرد. دوم: درخواست از دولتهای عربی و دموکراتیک برای تلاش سریع برای نجات جان محکومان به اعدام، بازگرداندن تبعیدیان و تبعیدیان و آزادی رهبران زندانی آن کشورها و همچنین اعزام کمیتههای تحقیقات بینالمللی برای افشای جنایات فرانسویها. استعمارگران در آن کشورها سوم: کار بر روی اعزام هیئتی به نمایندگی از نهادهای عربی حاضر در این کنفرانس برای بیان روابط نزدیکتر برادری بین آن کشورها و مردم مصر.
چهارم: درخواست از دولت مصر، جمعیت هلال احمر و مبارک محمدعلی برای اعزام هیئت های پزشکی برای نجات قربانیان انقلاب اخیر در الجزایر و همچنین اعزام ماموریت پزشکی به هزینه ارگان های حاضر در این کنفرانس. پنجم: حمایت برادران عرب ما در مراکش، الجزایر و تونس از خواسته هایشان که استقلال کامل این کشورهاست و پیوستن آنها به اتحادیه عرب بر اساس حق طبیعی آنها در تعیین سرنوشت. ششم: درخواست از دولتهای عربی و دموکراتیک برای به رسمیت شناختن استقلال این کشورها و کمک عملی به آنها در دستیابی به آزادی و استقلال و تشکر از مطبوعات عربی به خاطر علاقهشان به این کشورها، به امید توجه بیشتر به آرمان و هوشیاری آنها. جهان به حقوق خود هفتم: تلاش برای برگزاری یک کنفرانس عمومی برای اطلاع رسانی آرمان این کشور، اطلاع رسانی به جهانیان از واقعیت آن و تشکیل کمیته ای برای اجرای این تصمیمات، آمادگی برای این کنفرانس و تهیه برنامه های آن. همچنین مرکز عمومی اخوانالمسلمین در روز سه شنبه 28 رجب 1366 هجری شمسی - 27 ژوئن 1947 میلادی، کنفرانس جامع اسلامی را به مناسبت سالروز اسراء و معراج برگزار کرد و توسط نمایندگان سازمان های اسلامی و مقامات ارشد عرب و شرق. سپس تجمع کنندگان در خانه اخوانالمسلمین در مراسم تجلیل از رهبران کشورهای غرب، فلسطین، سوریه، طرابلس و اندونزی و به مناسبت سالگرد اسراء و معراج، چندین مورد مهم را صادر کردند. تصمیماتی که به شرح زیر اشاره می کنیم:
حاضران اعلام می کنند که حق آزادی کامل و استقلال کامل لیبی و کشورهای غربی (تونس، الجزایر و مراکش) مقدس است، هر چقدر استعمارگران آن را انکار کنند و سعی کنند احساسات ملی را با آهن و آتش سرکوب کنند، و اتحاد اعراب باعث خواهد شد. تا زمانی که جناح چپ عربیت از کشورهای مراکش، آزاد و مستقل که آن را محکوم می کنند، به آن ملحق نشوند، با تمام ظلم هایی که فرانسوی ها و اسپانیایی ها در این کشورهای عزیز مرتکب می شوند، کامل نباشد. 2- شرکت کنندگان به اعلیحضرت پادشاه بزرگ مراکش، سیدی محمد بن یوسف، آغازگر رنسانس ملی در مغرب دور سلام می کنند. آنها همچنین به محمد ناصیف بیگ تونس و پادشاه قانونی آن در تبعید در فرانسه ادای احترام می کنند.