ادریسیه

نسخهٔ تاریخ ‏۷ مارس ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۸ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')

ادریسیه به پیروان ادریس بن عبدالله بن حسن مثنى گفته می‌شود.

تاریخچه

ادریس بن عبدالله بنیان‌گذار حکومت و دولت ادریسیه در مغرب (شمال آفریقا) بود. وى در آغاز با حسین بن على بن حسن در عصر خلافت هادى عباسى خروج کرد و چون حسین در واقعه فخّ کشته شد به فرمان برادرش محمد بن عبدالله (نفس زکیه) به مغرب شتافت و دولت علوى - شیعى را در سال 172 هجری قمری، در آن سامان تشکیل داد و مرکز حکومت را در شهر ولیله نزدیک مراکش فعلى قرار داد که امروزه معروف به شهر قصر فرعون است. چون مردم مغرب او را شناخته و به نسبش پى بردند وى را گرامى داشتند و استاندار عباسیان را از کار بر کنار نموده و مقدمه حکومت او را پى ریختند و در روز جمعه چهارم رمضان سال 172 هجرى او را به خلافت برگزیدند. وى مردى شجاع و دلیر بود و شهرهاى مغرب از جمله فاس و تلمسان را به تصرف در آورد.ادریس بن عبدالله در تلمسان مسجدى بنا کرد و بر منبر آن مسجد، نام وى نوشته شده بود و تا زمان ابن خلدون باقى بود.

نحوه به قتل رسیدن ادریس بن عبدالله

نقل شده است در زمانی که ادریس به امر برادرش محمد بن عبدالله از دست عباسیان به مغرب گریخت غلامى به نام «راشد» داشت که در همه جا همراه او بود تا به مصر رسیدند. چون جاسوسان عباسى در تعقیب او بودند به تدبیر غلامش خود را از بیراهه به قیروان رسانید و به شهرهاى فاس و طنجه(در مراکش) رفت. مردم بربر با او بیعت و او را امام خود کردند. چون این خبر به هارون الرشید رسید، خاطرش از جانب وى پریشان گشت و با تدبیر وزیرش یحیى بن خالد برمکى سلیمان بن جریر رقى که یکى از سخنوران فرقه بتریه از زیدیه بود را براى مسموم ساختن وى به آفریقا فرستاد. سلیمان بن جریر در فرصت مناسب او را به وسیله شیشه عطرى که زهرآگین بود مسموم کرد و سپس گریخت و به هارون پیوست. چون ادریس در گذشت غلام «راشد» سرپرستى همسر او را که باردار بود به عهده گرفت و چون پسرى به دنیا آورد او را به نام پدرش ادریس خواند. زمان وفات ادریس بن عبدالله در سال 177 هجری قمری بود. مسکوکاتى که از او باقى است در بلاد تدغه، و لیله ضرب شده است. دولت ادریسیه» مقارن سال 246 هجری قمری (860 میلادى) به اوج خود رسید و در سال 375 هجری قمری منقرض شد.[۱]

پانویس

  1. مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 خورشیدی، چاپ اول، ص 43 با ویرایش