سلطان العلماء
علاءالدین سید حسین بن رفیعالدین (م 1001 ق)، معروف به سلطان العلماء از سادات و بزرگان مذهبی و سیاسی شیعه در قرن یازدهم هجری قمری است. وی از محضر عالمانی همچون پدر بزرگوارش، سید رفیعالدین محمد، ملا محمود زمانى، شیخ بهایی، سید محمد بن على و ملا حسین یزدى ندوشتى تلمذ، و شاگردان مانند آقا حسین خوانسارى، علامه مجلسى، میرزا عبدالرزاق کاشانى، ملا محمد سلیم رازى و ... تربیت نمودند. شهرت علمی سلطان العلماء موجب شد که در سال 1033 ق، از طرف شاه عباس به وزارت منصوب شود و در همین سال نیز با دختر شاه ازدواج کرد و داماد شاه شد. وی تا وفات شاه عباس اول در این منصب بود و سپس در زمان شاه صفی به دلیل کدورتی که بین او و شاه رخ داد از این مقام عزل و به قم تبعید شد که در مدت اقامت در این شهر آثار گوناگونی را از جمله حاشیه بر کتابهای مختلف حدیثی، فقهی، اصولی و تفسیری تألیف کرد. سلطان العلماء، دوباره توسط شاه به مقام وزارت دعوت شد و تا زمان وفاتش در عصر شاه عباس دوم در این مقام وزارت بود. رسیدگی به امور علویون، علما و فقیران، دایر کردن دفاتر اداره اوقاف، تأسیس مدارس علمیه و درمانگاهها از فعالیتهای دورۀ وزارت ایشان بود. او سرانجام در سال 1064 ق، در مازندران درگذشت و بدن او به نجف اشرف انتقال و در حرم مطهر به خاک سپرده شد.
سلطان العلماء | |
---|---|
نامهای دیگر | علاءالدین سید حسین بن رفیعالدین، خلیفه السلطان |
اطلاعات شخصی | |
سال تولد | 1001 ق، ۹۷۱ ش، ۱۵۹۳ م |
محل تولد | ایران، اصفهان |
سال درگذشت | 1064 ق، ۱۰۳۲ ش، ۱۶۵۴ م |
محل درگذشت | ایران، بهشهر، مازندران |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان |
|
آثار |
|
فعالیتها |
|
زندگینامه
علاءالدین سید حسین بن رفیع الدین، معروف به سلطان العلماء در سال 1001 ق، در شهر اصفهان متولد شد. بیشتر نیاکان و اجداد وی از بزرگان مذهبی و سیاسی در عصرهای مختلف، و در دورۀ متأخر به سادات خلیفه مشهور بودند. نسب او از جانب پدر با 29 واسطه به امام سجاد (علیهالسلام) میرسید و از جانب مادر از سادات شهرستان بود. اجداد سید حسین از علماء و حکام مازندران بودند از جمله جد اعلاى او سید میر بزرگ مرعشى مدتى از عمر شریفش را در مازندران حکومت کردند و از خاندان وی نخستین کسی که در اصفهان ساکن شده، میر نظامالدین على بن میر قوامالدین محمد است. جد ایشان، سید شجاعالدین محمود بن سید على، در علوم معقول و منقول تبحر داشت و اموال زیادی را وقف امور خیریه کرد. پدر او رفیع الدین "الحق"، و برادرش میرزا قوامالدین بن میرزا رفیعالدین محمد از بزرگان مذهبی سیاسی، که در زمان شاه عباس اول به صدارت منصوب شدند، به فضل، کمال، سلامت نفس و خیر اندیشی معروف بود[۱].
تحصیلات و تدریس
سید حسین در خاندان علم و فضل متولد، و رشد کرد. نخستین و بهترین استاد و مربى او پدر بزرگوارش، رفیعالدین بود. وی در دروان تحصیل با ملا خلیل همبحث بود و به غیر از همبحث بودن ارتباط دوستی عمیقی نیز بین آن دو بود، طوری که ملا خلیل کتاب شافی فی شرح الکافی را به اسم سلطان العلماء منتشر نمودند. این دو علاوه بر شاگردی از محضر رفیعالدین، پدر سلطان العلماء، در مجلس درس شیخ بهایی، ملا محمد زمانی و ملا حسین یزدی ندوشتی حضور یافتند و از محضرشان استفاده کردند[۲].
استادان
- ملا محمود زمانى؛
- ملا حسین یزدى ندوشتى؛
- سید محمد بن على بن محمد حسنى؛
- شیخ بهایى بهاءالدین محمد بن حسین بن عبدالصمد؛
- پدر بزرگوارش، سید رفیعالدین محمد بن شجاعالدین محمود حسینى.
تدریس
ایشان از مشهورترین مدرسان و استادان زمان خود بود و در مجالس درس و منابر وعظ او بیش دو هزار نفر حضور داشتند[۳]. وی در دروس مانند منطق، اخلاق، تفسیر، فقه و اصول، مجلس درس داشتند و شاگردان و آثار گوناگونی را در این زمینه تربیت و تألیف کردند.
شاگردان
- میرزا عنایت اللّه بن آغا محمد مؤمن بن محمد باقر اصفهانى، دایى صاحب ریاض؛
- محمد داود تویسرکانى؛
- سید حسن، سید على، سید محمد و سید ابراهیم، فرزندان سلطان العلماء؛
- آقا حسین خوانسارى صاحب مشارق الشموس؛
- علامه مجلسى صاحب بحار الأنوار؛
- میرزا عیسى پدر سید على صاحب الریاض؛
- میرزا عبد الرزاق کاشانى؛
- ملا ابو الخیر محمد تقى فارسى صاحب رسالة معرفة التقویم؛
- ملا محمد سلیم رازى.
آثار
- توضیح الأخلاق، خلاصه کتاب اخلاق ناصرى تألیف خواجه نصیر الدین طوسى؛
- حاشیه بر تهذیب و استبصار؛
- دیوان سلطان العلماء؛
- آداب الحج؛
- أنموذج العلوم؛
- حاشیه بر تفسیر بیضاوى؛
- حاشیه بر حاشیه خفرى بر شرح تجرید قوشچى؛
- حاشیه بر شرح لمعه؛
- حاشیه بر شرح اربعین حدیث شیخ بهایى؛
- حاشیه بر شرح مختصر الأصول عضدى؛
- حاشیه بر شرح شمسیه؛
- حاشیه بر معالم؛
- حاشیه بر شرح مطالع؛
- حاشیه بر مختلف علامه؛
- حاشیه بر کشاف؛
- حاشیه بر زبدة الأصول شیخ بهایى؛
- حاشیه بر شرائع الإسلام؛
- حاشیه بر من لا یحضره الفقیه، (بر بعضى ابواب آن(؛
- حاشیه بر حاشیه قدیمه جلالیه؛
- رساله مناظراته مع الشیخ أبی السعود فی القسطنطنیة. این کتاب حاصل زحمات فرزندش سید على است.
مناظرات علمی
سید حسین به مناطق مختلفی از، از جمله قسطنطنیه، مصر و یمن مسافرت کرده است و در مصر با علماى قاهره به مناظره و تبادل نظر پرداخته است. همچنین در یمن با امام زیدیه ملاقات داشته و در سفرش به قسطنطنیه با ابى مسعود، مفتى و صاحب تفسیر معروف، مناظراتى داشته که بعدها فرزندش سید على آن را بهصورت کتابى تدوین کرده است.
منصب وزارت
با رشد علمی سید حسین، وی مورد توجه و عنایت شاه عباس اول واقع شد و پس از وفات سلمان خان وزیر وقت شاه، در سال 1033 ق، از طرف شاه عباس به وزارت منصوب شد، در همان زمان پدر ایشان رفیع الدین نیز صاحب منصب صدرات بود و این دو بزرگوار هر کدام در مقام خود پاسخگوی مراجعات مردم بودند. سلطان العلماء در زمان شاه عباس، علاوه بر اینکه حدود چهار تا پنج سال وزارت شاه عباس را به عهده داشت، در سال 1033 ق، نیز با دختر او ازدواج کرد و داماد شاه نیز بود که حاصل این وصلت تولد چهار فرزند پسر به نامهاى سید ابراهیم، سید حسین، سید رفیعالدین محمد و سید على شد که همه آنان از دانشمندان و بزرگان زمان خود و داراى مقام اجتهاد و استنباط بودند. وی پس از درگذشت شاه عباس، به مدت دو سال وزارت شاه صفى را به عهده داشت و به دلیل درگیری با شاه در یکی از جنگها بین او و شاه صفى، در سال 1041 ق، توسط شاه از مقام وزارت عزل گردید و شاه دستور داد تا تمام فرزندانش کور شده و خودش نیز به قم تبعید گشت. سید حسین بعد از تبعید به قم بین ده تا پانزده سال مشغول به مطالعه و تدریس و تألیف بود که کتاب حاشیه بر معالم الدین را نیز در این زمان نوشت. پس از مدتى شاه صفى او را به اصفهان فراخواند و دوباره به وزارت منصوب کرد. او برای فریضه حج به مکه مکرمه رفته بود که شاه صفى از دنیا رفت و شاه عباس دوم به سلطنت رسید و پس از قتل میر تقى خان در سال 1052 ق، او را به وزارت منصوب کرد که تا آخر عمر شریفش در سال 106 ق، مدت هشت سال و شش ماه وزارت شاه عباس دوم را به عهده داشت.
ویژگیهای اخلاقی
سلطان العلماء علاوه بر خصوصیات بارزی همچون فضل، کمال سلامت نفس، تواضع و خیراندیشی، سعه صدر و توانایى روحى بسیار بالاىی داشت. طوری که پس از درگیریش با شاه صفی، عزل از مقام وزارت و کور شدن فرزندانش و تبعید به قم توسط شاه، با صبر و مقاومت در قم به تألیف و تحقیق پرداخت و با تحمل این مصائب، آثار ارزشمندى را از خود بر جاى گذاشت.
فعالیتها
درگذشت
سلطان العلماء پس از برگشتن از فتح قندهار در سال 1064 ق، در بهشهر مازندران درگذشت و بدن او به نجف اشرف انتقال و در محلى به نام کشوانیه، در جنوب شرقى حرم مطهر به خاک سپرده شد.
جستارهای وابسته
پانویس
منابع
- سید حسین حسینى مرعشى (سلطان العلماء)، پایگاه علمی، فرهنگی، اعتقادی الشیعه، تاریخ درج مطلب: بیتا، تاریخ مشاهدۀ مطلب: 6 مرداد 1403 ش.
- کریمی، علیرضا، خلیفه سلطان (سلطان العلماء) فقیه و وزیر اعظم عصر، فصلنامه حکومت اسلامی، شماره 6، زمستان 1376 ش.