طریقت عزمیه

طریقت عزمیه یکی از شاخه‌های نوبنیاد «طریقت شاذلیه»، در مصر است که در اوایل قرن بیستم میلادی، با نام «جماعة آل العزائم» تأسیس شد. سید محمد ماضی ابوالعزائم مؤسس این طریقت است. این طریقه از مهم‌ترین طرق صوفیه مصر به حساب می‌آید و در شهرهای مختلف این کشور نماینده و مرید دارد.

طریقت‌های صوفیه در مصر
نامطریقت عزمیه
قرن شکل گیریقرن 20 م
موسسسید محمد ماضی ابوالعزائم

بنیان‌گذار

سید محمد ماضی ابوالعزائم، در شب دوشنبه 27 رجب سال 1286 ق برابر با 1869 م، در شهر رشید متولد شد. نسب او از طرف پدر و مادر به حضرت زهرا (استرالیا) می‌رسد. دانشگاه گُردُن (دانشگاه خرطوم فعلی) در سال 1905 م، از ایشان برای تدریس در رشتۀ ادبیات دعوت کرد. وی در سن 68 سالگی درگذشت[۱].

مشایخ عزمیه

از ابتدای شکل‌گیری این طریقت، چهار نفر، شیخ این طریقه بوده که به ترتیب عبارتند از: سید محمد ماضی ابوالعزائم (مؤسس) و بعد از او سید احمد ماضی، سپس سید عزالدین ماضی و در نهایت سید علاءالین ماضی.

دوره‌ها

سلسۀ عزمیه سه دوره را گزرانده؛ دورۀ پیش از پیدایش، دورۀ پیدایش و دورۀ نشر و گسترش. اکنون به اختصار به تبیین این دوره‌ها می‌پردازیم.

دورۀ پیش از پیدایش

این دوره از زمان ورود تصوف به مصر در قرن سوم هجری تا زمان پیدایش «طریقت عزمیه» است.

دورۀ پیدایش

این دوره همراه است با مبارزات مسلمانان با استعمار، پیدایش اولیۀ ریشه‌های سلفی‌گری در مصر، الغای خلافت، انقلاب 1919 م، در مصر، زمینه‌سازی برای ایجاد کشور اسرائیل و از هم‌گسستگی در میان جهان اسلام می‌باشد. در این زمان «طریقت عزمیه» پا به عرصه گذاشت.

دورۀ نشر و گسترش

در دورۀ سوم، مشایخ پس از مؤسس، آثار عزمیه را تدوین و آنها را بین علاقه‌مندان و مریدان منتشر کردند. آنان سعی کردند از محبوبیت سید محمد ماضی ابوالعزائم، کمال بهره را داشته و «طریقت عزمیه» را در میان مصریان و مردم سودان ترویج دهند.

تصوف و عرفان در عزمیه

عرفان عملی

مقامات دین

  1. اسلام؛ مُسلم کسی است که به یگانگی خدا ایمان داشته، تسلیم او باشد، مُسلم باید به کتب الهی، پیامبران، ملائکه، معاد و قضا و قدر ایمان داشته باشد.
  2. ایمان؛ مومن کسی است که خداوند او را با خصال ایمانی آراسته است. که ایمان دو قسم ظاهری و باطنی دارد.
  3. احسان؛ محسن کسی است که عمل قلبی و بدنی، حال و قولش در احسن وجه قرار دارد.
  4. ایقان؛ موقن کسی است که اسرار غیوب، حکم و آیات الهی بر او منکشف شده باشد.

مقامات سلوک

  1. مقام توبه؛
  2. مقام صبر؛
  3. مقام شکر؛
  4. مقام رجا؛
  5. مقام خوف؛
  6. مقام زهد؛
  7. مقام توکل؛
  8. مقام رضا؛
  9. مقام محبت.

عرفان نظری

در عرفان نظری، انسان جایگاه ویژه‌ای دارد و رتبۀ او به لحاظ وجودی از همۀ موجودات بالاتر است. تا جایی که عارفان، مقصود اصلی از ایجاد عالَم را عالَم انسانی و نشئه وی می‌دانند. بحث خلافت الهی در قرآن و حمل امانت (امامت) توسط انسان اختصاص به این مرتبه دارد.

آداب طریقت

آداب مرید

سید محمد ماضی، اهل تصوف را دارای سه طبقه مریدِ طالب، متوسطِ سالک و واصل می‌داند.

ذکر

«ذکر» نزد صوفیه از مهم‌ترین عبادات است. یکی از آداب صوفیانه که به‌خصوص در میان اهل‌سنت مرسوم است، مراسم «حضرة» یا همان ذکر دسته‌جمعی می‌باشد.

سماع

استماع اشعار حکیمانه پس از مجلس ذکر که با صوت خوشی خوانده شود به یک رسم تبدیل شده و مؤسس عزمیه آن را «سماع» صحیح می‌نامد.

موالید

برگزاری احتفال (جشن) در مناسبت‌هایی که برای آنها اهمیت دارد، همچون جشن میلاد رسول اکرم (صلّی‌الله علیه وآله) که طرق صوفیه از 25 صفر تا 12 ربیع الاول حضور چشم‌گیری در این جشن دارند.

لیالی اهل‌بیت

یکی از آداب طریقت عزمیه، برگزاری منظم جلسات یاد اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) با عنوان لیالی اهل‌بیت است[۲] که در آن محفل به مدح و ثنا و توسل و درخواست شفاعت از اهل‌بیت می‌پردازند عقیده به توسل و شفاعت از زمان مؤسس این طریقت در میان آنها رواج داشته است.

آثار طریقت

مؤسس این طریقت در حوزه‌های مختلف علوم دینی مطالعات بسیاری داشته و آثار زیادی در موضوعات متعددی نگاشته است[۳] از جمله:

  • الطریق الی الله؛
  • جوامع الکلم؛
  • مذکرة المرشدین و المسترشدین؛
  • معارج المقربین؛
  • شراب الارواح من فضل الفتاح و ... .

با وجود اینکه سایر مشایخ همانند سید محمد ماضی ابوالعزائم از مطالعات غنی برخوردار نبودند؛ اما کتاب‌های مهمی نوشته‌اند در این میان می‌توان به دو اثر از سید عزالدین ابوالعزائم با نام‌های:

«ایها القرنیون هلا فقهتم» و «اسلام الصوفیة هو الحل لا اسلام الخوارج» یاد کرد.

رویکرد تقریبی در عزمیه

مؤسس طریقه، جهان اسلام را یک «کلِ» به‌هم‌پیوسته می‌دید. او اسلام را به یک جسد تشبیه می‌کرد که مسلمانان اعضای این پیکرند و نبود هرکدام باعث از بین رفتن این جسد خواهد شد. او به دنبال ترسیم یک مدینه فاضله و در عین حال دست یافتنی برای اتحاد و عزت جهان اسلام است. در شهر آرمانی او اسلام تنها هویت مطرح است و هیچ‌کدام از هویت‌های مذهبی و قومی، رنگی ندارند. وی اسلام را یک ملت با هویت یکسان می‌پنداشت که دچار مرضِ تفرقه شده است و برای احیای این ملت راه حل‌های داشت. ثمرۀ علمی اندیشۀ مؤسس این طریقه در بروز دیدگاه‌های تقریبی در میان پیروان در زمان حاضر و در نتیجه مواضع این طریقت نسبت به تشیع ارائه شده که عبارتند از:

الف. هویت جامعۀ اسلامی

شمارش عناصر هویت‌ساز جامعۀ اسلامی نیاز به پژوهش‌های میدانی و گسترده دارد. در این مجال عناصری که در اندیشۀ ابوالعزائم مورد کاوش قرار گرفته را برمی‌شماریم:

  • حقوق و قانون مشترک؛
  • وطن؛
  • نسب و حسب؛
  • حاکمیت سیاسی؛
  • زبان؛
  • اقتصاد؛
  • فرهنگ و عواطف مشترک.

ب. جایگاه اهل‌بیت

در این طریقه اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) دارای جایگاه ممتاز هستند. بزرگان این طریقت در کتب‌، مراسم، اذکار و عقایدشان اهتمام ویژه‌ای به اهل‌بیت دارند. در بعضی از آثار این طریقه از قرآن به‌عنوان «کتاب الله الصامت» و از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) به‌عنوان «کتاب الله الناطق» یاد شده است[۴]. در طریقت عزمیه از امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)، سیدالوصیین و وارث علم نبی و از امام حسن (علیه‌السّلام) و امام حسین (علیه‌السّلام) سیدا شباب اهل الجنه و از حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) سیدة نساء العالمین یاد می‌کنند.

شرافت اهل‌بیت

عزمیه بر این باورند که خداوند اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) را به واسطۀ آیۀ تطهیر:   إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [احزاب–33]   شرافت داده و از حقوق اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) برمومنان این است که بر اساس آیۀ مودت:   قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ [شوری–23]   محبت و مودت نسبت به آنها داشت.

نعم انتم حصن الأمان وملجألکل فتی وافاکمُ بمعونة[۵].

محبت اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و دوری از دشمنانشان بر مسلمانان واجب است و دشمنی اهل‌بیت نشانه دوستی شیطان است و محبت‌شان نشانۀ موالات رحمن.

اهل‌بیت النبی انتم شموساشرقت دائما بغیر غروب[۶].

ج. تعامل تقریبی با تشیع

روحیۀ حاکم بر طریقۀ عزمیه، تلاش برای تقریب مذاهب و اتحاد جهان اسلام است. طریقه عزمیه با تشیع در بیشتر مسائل اعتقادی اتفاق نظر دارد[۷].

عزمیه و سلفیت

صوفیان همواره توسط سلفی‌ها به بدعت در دین و خرافه متهم می‌شوند. در مقابل، تصوف از خود دفاع و عقاید سلفی‌ها را برداشتی سطحی و به دور از روح حقیقی دین می‌داند. بر اساس تحلیل‌های پذیرفته شده در طریقت عزمیه، سلفیت در مصر یک جریان مصری نیست؛ بلکه در پی دسیسۀ انگلیس از جانب عربستان سعودی وارد مصر شده و دلیل این امر نیاز حکومت آل‌سعود به افزایش عمق نفوذ استراتژیک در مصر است. پیدایش جنبش سلفی در مصر به اوایل دهۀ دوم قرن بیستم برمی‌گردد. گرچه سال‌ها پیش جنبش اصلاح دینی توسط جمال‌الدین اسدآبادی شکل گرفته بود؛ اما جنبش سلفی خود را وامدار این جریان نمی‌دانست و از آن فاصله می‌گرفت[۸].

جستارهای وابسته

پانویس

  1. تفصیل زندگی‌نامۀ او را می‌توان در کتاب خاتم الوارث المحمدیین؛ نوشتۀ سید علاءالدین ملاحظه کرد.
  2. این جلسات به‌صورت ماهیانه و در شام جمعه برگزار می‌شود.
  3. برخی از این کتاب‌ها به‌صورت کتابچه و جزوه هستند که برای مریدان نگاشته شده است.
  4. ر. ک: لجنة البحوث و الدراسات بالطریقة العزمیه، ام الانوار فاطمه الزهراء، ص 17.
  5. ترجمۀ شعر: آری شما دژ امن و پناهگاه کسی هستید که به یاری شما می‌آید.
  6. ترجمۀ شعر: ای خاندان پیامبر، شما خورشیدهایی هستید که هیچ‌گاه از تابیدن باز نمی‌ایستند.
  7. ر. ک: مدخل؛ عزمیه و شیعه در ویکی‌وحدت.
  8. ر. ک: مدخل؛ عزمیه و سلفیت در ویکی‌وحدت.

منابع

  • ساجدیان، حمید، جریان‌های معاصر تصوف در مصر طریقت عزمیه؛ مکث اندیشه، چاپ اول، 1399 ش.