امام صادق پایه‌گذار علوم و حوزه‌های اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتاب‌ها'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتاب‌ها')
خط ۹۲: خط ۹۲:
همان‏طور سواره داشتیم محرم می‌‏شدیم، ما همه لبّیک گفتیم، من نگاه کردم دیدم امام می‌‏خواهد لبّیک بگوید امّا چنان رنگش متغیر شده و آن‏چنان می‌‏لرزد که نزدیک است از روی مرکبش‏ به روی زمین بیفتد، از خوف خدا. من نزدیک شدم و عرض کردم: یا ابْنَ رسولِ اللَّه! بالاخره بفرمایید، چاره‏ای نیست، باید گفت. به من گفت: من چه بگویم؟! به کی بگویم لبّیک؟! اگر در جواب من گفته شود: «لا لبّیک» آن وقت من چه کنم؟!.
همان‏طور سواره داشتیم محرم می‌‏شدیم، ما همه لبّیک گفتیم، من نگاه کردم دیدم امام می‌‏خواهد لبّیک بگوید امّا چنان رنگش متغیر شده و آن‏چنان می‌‏لرزد که نزدیک است از روی مرکبش‏ به روی زمین بیفتد، از خوف خدا. من نزدیک شدم و عرض کردم: یا ابْنَ رسولِ اللَّه! بالاخره بفرمایید، چاره‏ای نیست، باید گفت. به من گفت: من چه بگویم؟! به کی بگویم لبّیک؟! اگر در جواب من گفته شود: «لا لبّیک» آن وقت من چه کنم؟!.


این روایتی است که مرحوم آقا شیخ عباس قمی‌ و دیگران در کتابهایشان نقل می‌‏کنند، و همه نقل کرده‏ اند. راوی این روایت چنانکه گفتیم مالک بن انس امام اهل تسنن است.
این روایتی است که مرحوم آقا شیخ عباس قمی‌ و دیگران در کتاب‌هایشان نقل می‌‏کنند، و همه نقل کرده‏ اند. راوی این روایت چنانکه گفتیم مالک بن انس امام اهل تسنن است.




خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
===حمد امین‏===
===حمد امین‏===


از معاصرین خودمان احمد امین مصری صاحب کتاب فجر الاسلام و ضُحَی الاسلام و ظُهر الاسلام و یوم الاسلام که از کتابهای فوق‏العاده مهم اجتماعی قرن اخیر است، به این بیماری ضد تشیع گرفتار است و گویا اطلاعاتی در زمینه تشیع نداشته است. با شیعه خیلی دشمن است و در عین حال نسبت به امام صادق یک احترامی‌ قائل است که من که همه کتابهای او را خوانده‏ام [می‌‏دانم‏] هرگز چنین احترامی‌ برای امامهای اهل تسنن قائل نیست. کلماتی در حکمت از امام نقل می‌کند که فوق‏العاده است و من ندیده‏ام که یک عالم شیعی این کلمات را نقل کرده باشد.
از معاصرین خودمان احمد امین مصری صاحب کتاب فجر الاسلام و ضُحَی الاسلام و ظُهر الاسلام و یوم الاسلام که از کتاب‌های فوق‏العاده مهم اجتماعی قرن اخیر است، به این بیماری ضد تشیع گرفتار است و گویا اطلاعاتی در زمینه تشیع نداشته است. با شیعه خیلی دشمن است و در عین حال نسبت به امام صادق یک احترامی‌ قائل است که من که همه کتاب‌های او را خوانده‏ام [می‌‏دانم‏] هرگز چنین احترامی‌ برای امامهای اهل تسنن قائل نیست. کلماتی در حکمت از امام نقل می‌کند که فوق‏العاده است و من ندیده‏ام که یک عالم شیعی این کلمات را نقل کرده باشد.
===جاحظ===
===جاحظ===


خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
بهترین دلیل [بر اینکه در زمان امام صادق ‌علیه‌السلام علوم عقلی نیز نضج گرفت‏] این است که در تمام کتب حدیث اهل تسنن: صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع ترمذی، سنن ابی داوود و صحیح نَسائی، جز مسائل فرعی چیز دیگری نیست: احکام وضو این است، احکام نماز این است، احکام روزه این است، احکام حج این است، احکام جهاد این است؛ و یا سیره است، مثلًا پیغمبر در فلان سفر این‏طور عمل کردند.
بهترین دلیل [بر اینکه در زمان امام صادق ‌علیه‌السلام علوم عقلی نیز نضج گرفت‏] این است که در تمام کتب حدیث اهل تسنن: صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع ترمذی، سنن ابی داوود و صحیح نَسائی، جز مسائل فرعی چیز دیگری نیست: احکام وضو این است، احکام نماز این است، احکام روزه این است، احکام حج این است، احکام جهاد این است؛ و یا سیره است، مثلًا پیغمبر در فلان سفر این‏طور عمل کردند.


ولی شما به کتابهای حدیث شیعه که وارد می‌‏شوید می‌‏بینید اولین مبحث و اولین کتابش «کتاب العقل و الجهل» است. اصلًا این‏جور مسائل در کتب اهل تسنن مطرح نبوده. البته نمی‌‏خواهم بگویم منشأ همه اینها امام صادق بود؛ ریشه‏ اش امیرالمؤمنین است و ریشه ریشه‏ اش خود پیغمبر است، ولی اینها این مسیر را ادامه دادند.  
ولی شما به کتاب‌های حدیث شیعه که وارد می‌‏شوید می‌‏بینید اولین مبحث و اولین کتابش «کتاب العقل و الجهل» است. اصلًا این‏جور مسائل در کتب اهل تسنن مطرح نبوده. البته نمی‌‏خواهم بگویم منشأ همه اینها امام صادق بود؛ ریشه‏ اش امیرالمؤمنین است و ریشه ریشه‏ اش خود پیغمبر است، ولی اینها این مسیر را ادامه دادند.  


امام صادق بود که چون در زمان خودش این فرصت را پیدا کرد مواریث اجداد خودش را حفظ کرد و بر آن مواریث افزود. بعد از «کتاب العقل و الجهل» وارد «کتاب التوحید» می‌‏شویم.  
امام صادق بود که چون در زمان خودش این فرصت را پیدا کرد مواریث اجداد خودش را حفظ کرد و بر آن مواریث افزود. بعد از «کتاب العقل و الجهل» وارد «کتاب التوحید» می‌‏شویم.  
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
مسأله ‏ای است که اخیراً کشف شده و آن این است: مردی است در تاریخ اسلام به نام «جابر بن حیّان» که احیاناً به او «جابر بن حیّان صوفی» می‌‏گویند؛ او هم یکی از عجایب است.  
مسأله ‏ای است که اخیراً کشف شده و آن این است: مردی است در تاریخ اسلام به نام «جابر بن حیّان» که احیاناً به او «جابر بن حیّان صوفی» می‌‏گویند؛ او هم یکی از عجایب است.  


ابن الندیم در الفهرست‏ <ref>الفهرست ابن الندیم در فن خودش- که کتابی است در کتابشناسی- از معتبرترین کتب دنیا شمرده می‏شود. آن‏چنان محققانه در مورد کتابشناسی بحث کرده است که امروز اروپایی‏ها برای این کتاب فوق‏العاده ارزش قائل هستند. ابن الندیم در قرن چهارم هجری می‏زیسته است. او در این کتاب، کتابهای دوره اسلامی و بعضی کتابهای غیر دوره اسلامی را( کتابهایی که در زمان خودش وجود داشته) معرفی می‌کند. اصلًا یک نابغه‏ای بوده. یک ورّاق و یک کتابفروش بوده ولی آن قدر فاضل و دانشمند بوده که انسان وقتی کتابش را می‏خواند حیرت می‌کند. من تمام این کتاب را از اول تا آخر خوانده‏ام. انواع خطوطی را که در زمان خودش رایج بوده، انواع زبانهای زمان خودش و نیز ریشه‏های زبانها را نشان می‏دهد.</ref> جابر بن حیّان را یاد کرده و در حدود صد و پنجاه کتاب به او نسبت می‌‏دهد که بیشتر این کتابها در علوم عقلی است، و به قول آن روز در کیمیاست (در شیمی‌ است)، در صنعت است، در خواص طبایع اشیاء است، و امروز او را پدر شیمی‌ دنیا می‌‏نامند. ظاهراً ابن النّدیم می‌‏گوید او از شاگردان امام جعفر صادق است.
ابن الندیم در الفهرست‏ <ref>الفهرست ابن الندیم در فن خودش- که کتابی است در کتابشناسی- از معتبرترین کتب دنیا شمرده می‏شود. آن‏چنان محققانه در مورد کتابشناسی بحث کرده است که امروز اروپایی‏ها برای این کتاب فوق‏العاده ارزش قائل هستند. ابن الندیم در قرن چهارم هجری می‏زیسته است. او در این کتاب، کتاب‌های دوره اسلامی و بعضی کتاب‌های غیر دوره اسلامی را( کتاب‌هایی که در زمان خودش وجود داشته) معرفی می‌کند. اصلًا یک نابغه‏ای بوده. یک ورّاق و یک کتابفروش بوده ولی آن قدر فاضل و دانشمند بوده که انسان وقتی کتابش را می‏خواند حیرت می‌کند. من تمام این کتاب را از اول تا آخر خوانده‏ام. انواع خطوطی را که در زمان خودش رایج بوده، انواع زبانهای زمان خودش و نیز ریشه‏های زبانها را نشان می‏دهد.</ref> جابر بن حیّان را یاد کرده و در حدود صد و پنجاه کتاب به او نسبت می‌‏دهد که بیشتر این کتاب‌ها در علوم عقلی است، و به قول آن روز در کیمیاست (در شیمی‌ است)، در صنعت است، در خواص طبایع اشیاء است، و امروز او را پدر شیمی‌ دنیا می‌‏نامند. ظاهراً ابن النّدیم می‌‏گوید او از شاگردان امام جعفر صادق است.


ابن خلّکان <ref>‏قاضی ابن خلّکان در قرن ششم می‏زیسته است.</ref> نیز که او هم سنی است از جابر بن حیّان نام می‌‏برد و می‌‏گوید:
ابن خلّکان <ref>‏قاضی ابن خلّکان در قرن ششم می‏زیسته است.</ref> نیز که او هم سنی است از جابر بن حیّان نام می‌‏برد و می‌‏گوید:
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۱۳

ویرایش