۸۷٬۸۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
همانطور سواره داشتیم محرم میشدیم، ما همه لبّیک گفتیم، من نگاه کردم دیدم امام میخواهد لبّیک بگوید امّا چنان رنگش متغیر شده و آنچنان میلرزد که نزدیک است از روی مرکبش به روی زمین بیفتد، از خوف خدا. من نزدیک شدم و عرض کردم: یا ابْنَ رسولِ اللَّه! بالاخره بفرمایید، چارهای نیست، باید گفت. به من گفت: من چه بگویم؟! به کی بگویم لبّیک؟! اگر در جواب من گفته شود: «لا لبّیک» آن وقت من چه کنم؟!. | همانطور سواره داشتیم محرم میشدیم، ما همه لبّیک گفتیم، من نگاه کردم دیدم امام میخواهد لبّیک بگوید امّا چنان رنگش متغیر شده و آنچنان میلرزد که نزدیک است از روی مرکبش به روی زمین بیفتد، از خوف خدا. من نزدیک شدم و عرض کردم: یا ابْنَ رسولِ اللَّه! بالاخره بفرمایید، چارهای نیست، باید گفت. به من گفت: من چه بگویم؟! به کی بگویم لبّیک؟! اگر در جواب من گفته شود: «لا لبّیک» آن وقت من چه کنم؟!. | ||
این روایتی است که مرحوم آقا شیخ عباس قمی و دیگران در | این روایتی است که مرحوم آقا شیخ عباس قمی و دیگران در کتابهایشان نقل میکنند، و همه نقل کرده اند. راوی این روایت چنانکه گفتیم مالک بن انس امام اهل تسنن است. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
===حمد امین=== | ===حمد امین=== | ||
از معاصرین خودمان احمد امین مصری صاحب کتاب فجر الاسلام و ضُحَی الاسلام و ظُهر الاسلام و یوم الاسلام که از | از معاصرین خودمان احمد امین مصری صاحب کتاب فجر الاسلام و ضُحَی الاسلام و ظُهر الاسلام و یوم الاسلام که از کتابهای فوقالعاده مهم اجتماعی قرن اخیر است، به این بیماری ضد تشیع گرفتار است و گویا اطلاعاتی در زمینه تشیع نداشته است. با شیعه خیلی دشمن است و در عین حال نسبت به امام صادق یک احترامی قائل است که من که همه کتابهای او را خواندهام [میدانم] هرگز چنین احترامی برای امامهای اهل تسنن قائل نیست. کلماتی در حکمت از امام نقل میکند که فوقالعاده است و من ندیدهام که یک عالم شیعی این کلمات را نقل کرده باشد. | ||
===جاحظ=== | ===جاحظ=== | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
بهترین دلیل [بر اینکه در زمان امام صادق علیهالسلام علوم عقلی نیز نضج گرفت] این است که در تمام کتب حدیث اهل تسنن: صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع ترمذی، سنن ابی داوود و صحیح نَسائی، جز مسائل فرعی چیز دیگری نیست: احکام وضو این است، احکام نماز این است، احکام روزه این است، احکام حج این است، احکام جهاد این است؛ و یا سیره است، مثلًا پیغمبر در فلان سفر اینطور عمل کردند. | بهترین دلیل [بر اینکه در زمان امام صادق علیهالسلام علوم عقلی نیز نضج گرفت] این است که در تمام کتب حدیث اهل تسنن: صحیح بخاری، صحیح مسلم، جامع ترمذی، سنن ابی داوود و صحیح نَسائی، جز مسائل فرعی چیز دیگری نیست: احکام وضو این است، احکام نماز این است، احکام روزه این است، احکام حج این است، احکام جهاد این است؛ و یا سیره است، مثلًا پیغمبر در فلان سفر اینطور عمل کردند. | ||
ولی شما به | ولی شما به کتابهای حدیث شیعه که وارد میشوید میبینید اولین مبحث و اولین کتابش «کتاب العقل و الجهل» است. اصلًا اینجور مسائل در کتب اهل تسنن مطرح نبوده. البته نمیخواهم بگویم منشأ همه اینها امام صادق بود؛ ریشه اش امیرالمؤمنین است و ریشه ریشه اش خود پیغمبر است، ولی اینها این مسیر را ادامه دادند. | ||
امام صادق بود که چون در زمان خودش این فرصت را پیدا کرد مواریث اجداد خودش را حفظ کرد و بر آن مواریث افزود. بعد از «کتاب العقل و الجهل» وارد «کتاب التوحید» میشویم. | امام صادق بود که چون در زمان خودش این فرصت را پیدا کرد مواریث اجداد خودش را حفظ کرد و بر آن مواریث افزود. بعد از «کتاب العقل و الجهل» وارد «کتاب التوحید» میشویم. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
مسأله ای است که اخیراً کشف شده و آن این است: مردی است در تاریخ اسلام به نام «جابر بن حیّان» که احیاناً به او «جابر بن حیّان صوفی» میگویند؛ او هم یکی از عجایب است. | مسأله ای است که اخیراً کشف شده و آن این است: مردی است در تاریخ اسلام به نام «جابر بن حیّان» که احیاناً به او «جابر بن حیّان صوفی» میگویند؛ او هم یکی از عجایب است. | ||
ابن الندیم در الفهرست <ref>الفهرست ابن الندیم در فن خودش- که کتابی است در کتابشناسی- از معتبرترین کتب دنیا شمرده میشود. آنچنان محققانه در مورد کتابشناسی بحث کرده است که امروز اروپاییها برای این کتاب فوقالعاده ارزش قائل هستند. ابن الندیم در قرن چهارم هجری میزیسته است. او در این کتاب، | ابن الندیم در الفهرست <ref>الفهرست ابن الندیم در فن خودش- که کتابی است در کتابشناسی- از معتبرترین کتب دنیا شمرده میشود. آنچنان محققانه در مورد کتابشناسی بحث کرده است که امروز اروپاییها برای این کتاب فوقالعاده ارزش قائل هستند. ابن الندیم در قرن چهارم هجری میزیسته است. او در این کتاب، کتابهای دوره اسلامی و بعضی کتابهای غیر دوره اسلامی را( کتابهایی که در زمان خودش وجود داشته) معرفی میکند. اصلًا یک نابغهای بوده. یک ورّاق و یک کتابفروش بوده ولی آن قدر فاضل و دانشمند بوده که انسان وقتی کتابش را میخواند حیرت میکند. من تمام این کتاب را از اول تا آخر خواندهام. انواع خطوطی را که در زمان خودش رایج بوده، انواع زبانهای زمان خودش و نیز ریشههای زبانها را نشان میدهد.</ref> جابر بن حیّان را یاد کرده و در حدود صد و پنجاه کتاب به او نسبت میدهد که بیشتر این کتابها در علوم عقلی است، و به قول آن روز در کیمیاست (در شیمی است)، در صنعت است، در خواص طبایع اشیاء است، و امروز او را پدر شیمی دنیا مینامند. ظاهراً ابن النّدیم میگوید او از شاگردان امام جعفر صادق است. | ||
ابن خلّکان <ref>قاضی ابن خلّکان در قرن ششم میزیسته است.</ref> نیز که او هم سنی است از جابر بن حیّان نام میبرد و میگوید: | ابن خلّکان <ref>قاضی ابن خلّکان در قرن ششم میزیسته است.</ref> نیز که او هم سنی است از جابر بن حیّان نام میبرد و میگوید: |