confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ترین' به 'ترین') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
|- | |- | ||
|نقشهای برجسته | |نقشهای برجسته | ||
|حاکم مدینه از طرف امیرالمؤمنین علی | |حاکم مدینه از طرف [[علی بن ابی طالب|امیرالمؤمنین علی]] | ||
|- | |- | ||
|دیگر فعالیتها | |دیگر فعالیتها | ||
|جمعآوری قرآن در زمان پیامبر اسلام (ص) • مخالفت با شورای سقیفه و خلفاء • راوی پیامبر(ص) | |جمعآوری [[قرآن]] در زمان پیامبر اسلام (ص) • مخالفت با شورای سقیفه و خلفاء • راوی پیامبر(ص) | ||
|- | |- | ||
|حضور در جنگها | |حضور در جنگها | ||
|تمام غزوات • جنگهای صفین • جمل | |تمام غزوات • جنگهای [[جنگ صفین|صفین]] • [[جنگ جمل|جمل]] • [[جنگ نهروان|نهروان]] • جنگ علیه رومیان | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
| | |۵۲ ق/۶۷۲ م | ||
|- | |- | ||
|دلیل فوت | |دلیل فوت | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
|- | |- | ||
|} | |} | ||
</div | </div | ||
'''ابوایوب انصاری''' با حضوری مستمر در جبهههای نبرد، عشق و ارادت کامل به [[اهل بیت]] پیامبر (ص) و پیروی از رهبری [[علی (ع)]] پس از [[پیامبر (ص)]]. با داشتن این خصلتها در بین یاران پیامبر (ص) از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص از اولین روزهای ورود پیامبر (ص) به [[مدینه]]، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد. | '''ابوایوب انصاری''' با حضوری مستمر در جبهههای نبرد، عشق و ارادت کامل به [[اهل بیت]] پیامبر (ص) و پیروی از رهبری [[علی (ع)]] پس از [[پیامبر (ص)]]. با داشتن این خصلتها در بین یاران پیامبر (ص) از جایگاهی والا برخوردار است. این چهره فداکار و مخلص از اولین روزهای ورود پیامبر (ص) به [[مدینه]]، خانه و زندگی سادهاش را به آن حضرت تقدیم کرد. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۸: | ||
پس از [[شهادت]] امام علی و در زمان حکومت [[معاویه]]، ابوایوب انصاری برای جنگ به [[قسطنطنیه]] ([[استانبول]] فعلی) رفت و سرانجام در سال 52، در هنگام محاصره قسطنطنیه بیمار شد و درگذشت. بنا به وصیتش او را در پای دیوار شهر قسطنطنیه به خاک سپردند. پس از استیلای ترکان بر قسطنطنیه، در محل دفن ابوایوب [[مسجد]] بزرگی بنا نهاده شد، و اکنون نیز مرقدش در شهر استانبول [[زیارتگاه]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است. | پس از [[شهادت]] امام علی و در زمان حکومت [[معاویه]]، ابوایوب انصاری برای جنگ به [[قسطنطنیه]] ([[استانبول]] فعلی) رفت و سرانجام در سال 52، در هنگام محاصره قسطنطنیه بیمار شد و درگذشت. بنا به وصیتش او را در پای دیوار شهر قسطنطنیه به خاک سپردند. پس از استیلای ترکان بر قسطنطنیه، در محل دفن ابوایوب [[مسجد]] بزرگی بنا نهاده شد، و اکنون نیز مرقدش در شهر استانبول [[زیارتگاه]] [[شیعه]] و [[سنّی]] است. | ||
=مادر ابوایوب انصاری= | == مادر ابوایوب انصاری == | ||
مادر ابوایوب زنی پرهیزکار بود و با اینکه نابینا بود، بسیار دوست داشت خدمتگزار [[پیامبر خدا]] باشد (که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. آوردهاند: چون به سبب شلوغی و ازدحام استقبال کنندگان، دستش به رسول خدا (ص) نرسید، وسایل پیامبر را از روی شترش برداشت و به خانه خود برد تا پیامبر به آنجا برود. وقتی پیامبر سراغ وسایل را گرفت، گفتند: "مادر ابوایوب انصاری آنها را به خانه خود برد". حضرت فرمودند: " انسان باید همراه بار خود باشد ". و به خانه ابوایوب رفتند. <ref>ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقاء و... ، ج2، ص 140</ref> | مادر ابوایوب زنی پرهیزکار بود و با اینکه نابینا بود، بسیار دوست داشت خدمتگزار [[پیامبر خدا]] باشد (که پیامبر برای مادرش دعا کرد و چشمان نابینایش شفا یافت. آوردهاند: چون به سبب شلوغی و ازدحام استقبال کنندگان، دستش به رسول خدا (ص) نرسید، وسایل پیامبر را از روی شترش برداشت و به خانه خود برد تا پیامبر به آنجا برود. وقتی پیامبر سراغ وسایل را گرفت، گفتند: "مادر ابوایوب انصاری آنها را به خانه خود برد". حضرت فرمودند: " انسان باید همراه بار خود باشد ". و به خانه ابوایوب رفتند. <ref>ابن هشام، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقاء و... ، ج2، ص 140</ref> | ||
=شرافت نسبی ابوایوب= | == شرافت نسبی ابوایوب == | ||
یکی از اجداد ابوایوب، از عالمان بزرگ و حق جوی [[یهود]] بود. وی بنابر آموزههای [[حضرت موسی (ع)]]، منتظر [[بعثت]] پیامبر اسلام بود و چون بر این باور بود که پیامبر در مدینه ظهور میکند، در آن شهر سکونت کرد تا هنگام بعثت، در زمره یاران ایشان قرار گیرد. <ref>عبدالله المامقانی، تنقیح المقال، ج1، ص 391</ref> | یکی از اجداد ابوایوب، از عالمان بزرگ و حق جوی [[یهود]] بود. وی بنابر آموزههای [[حضرت موسی (ع)]]، منتظر [[بعثت]] پیامبر اسلام بود و چون بر این باور بود که پیامبر در مدینه ظهور میکند، در آن شهر سکونت کرد تا هنگام بعثت، در زمره یاران ایشان قرار گیرد. <ref>عبدالله المامقانی، تنقیح المقال، ج1، ص 391</ref> | ||
= | =ا= بوایوب انصاری؛ خدمتکار == | ||
از آن هنگام که پیامبر خدا به منزل ابوایوب وارد شدند، وی با همه وجود به خدمت حضرت کمر بست. ابوایوب، تنها بزغالهاش را سر ذبح نمود و با اندکی جو که در خانه داشت، نان تهیه کرد. به این ترتیب، غذایی برای [[پیامبر اکرم (ص)]] و همراهان ایشان آماده ساخت و از ایشان پذیرایی کرد. در تمام مدت اقامت پیامبر، ابوایوب همچون خدمتکاری فداکار در خدمت حضرت بود. وی از چاههای أنس و مالک بن نضر برای حضرت آب آشامیدنی میآورد. او همواره غذایی مناسب تهیه میکرد و با دقت فراوان میکوشید غذایی فراهم کند که پیامبر دوست داشته باشند. تا [[رسول خدا (ص)]] غذا نمیخوردند، او و مادرش به غذا دست نمیزدند. | از آن هنگام که پیامبر خدا به منزل ابوایوب وارد شدند، وی با همه وجود به خدمت حضرت کمر بست. ابوایوب، تنها بزغالهاش را سر ذبح نمود و با اندکی جو که در خانه داشت، نان تهیه کرد. به این ترتیب، غذایی برای [[پیامبر اکرم (ص)]] و همراهان ایشان آماده ساخت و از ایشان پذیرایی کرد. در تمام مدت اقامت پیامبر، ابوایوب همچون خدمتکاری فداکار در خدمت حضرت بود. وی از چاههای أنس و مالک بن نضر برای حضرت آب آشامیدنی میآورد. او همواره غذایی مناسب تهیه میکرد و با دقت فراوان میکوشید غذایی فراهم کند که پیامبر دوست داشته باشند. تا [[رسول خدا (ص)]] غذا نمیخوردند، او و مادرش به غذا دست نمیزدند. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۱: | ||
ابوایوب و مادر بزرگوارش، در طول میزبانی از رسول خدا (ص) با دقت، ادب و احترام کامل از آن حضرت پذیرایی میکردند و همواره مراقب بودند کاری برخلاف آداب اسلامی انجام ندهند. روزی ابوایوب با خود اندیشید، مبادا راه رفتن او و مادرش در طبقه بالا، رسول خدا (ص) را در طبقه پایین آزار دهد. این بود که نزد پیامبر آمد و دراینباره پرس و جو کرد. حضرت فرمودند: "من در طبقه پایین راحت ترم". با این همه، ابوایوب در رفت و آمدها و انجام کارهای مربوط به نظافت خانه، پخت و پز و... بسیار دقت میکرد تا مبادا موجب برهم خوردن آسایش پیامبر اکرم (ص) گردد. | ابوایوب و مادر بزرگوارش، در طول میزبانی از رسول خدا (ص) با دقت، ادب و احترام کامل از آن حضرت پذیرایی میکردند و همواره مراقب بودند کاری برخلاف آداب اسلامی انجام ندهند. روزی ابوایوب با خود اندیشید، مبادا راه رفتن او و مادرش در طبقه بالا، رسول خدا (ص) را در طبقه پایین آزار دهد. این بود که نزد پیامبر آمد و دراینباره پرس و جو کرد. حضرت فرمودند: "من در طبقه پایین راحت ترم". با این همه، ابوایوب در رفت و آمدها و انجام کارهای مربوط به نظافت خانه، پخت و پز و... بسیار دقت میکرد تا مبادا موجب برهم خوردن آسایش پیامبر اکرم (ص) گردد. | ||
=یاری پیامبر (ص) پس از میزبانی= | == یاری پیامبر (ص) پس از میزبانی == | ||
ابوایوب، حتی پس از آنکه پیامبر خدا در خانه کنار [[مسجد]] ساکن شدند، باز هم در حد توان به آن حضرت کمک میکرد. ام المومنین ام سلمه میگوید: "برخی از انصار بیشتر از دیگران به رسول خدا (ص) نیکی میکردند. یکی از آنان ابوایوب انصاری بود. آنان همواره پیامبر اکرم (ص) را در انجام کارها یاری میکردند". <ref>محمدبن سعد، طبقات الکبری، ج8، ص 163</ref> | ابوایوب، حتی پس از آنکه پیامبر خدا در خانه کنار [[مسجد]] ساکن شدند، باز هم در حد توان به آن حضرت کمک میکرد. ام المومنین ام سلمه میگوید: "برخی از انصار بیشتر از دیگران به رسول خدا (ص) نیکی میکردند. یکی از آنان ابوایوب انصاری بود. آنان همواره پیامبر اکرم (ص) را در انجام کارها یاری میکردند". <ref>محمدبن سعد، طبقات الکبری، ج8، ص 163</ref> | ||
هنگامی که حضرت زهرا(س) به عقد علی (ع) درآمد، ابوایوب انصاری گوسفندی را به پیامبر اکرم (ص) هدیه داد. پیامبر هدیه وی را پذیرفتند و برای وی دعا فرمودند. <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج18، ص 21</ref> | هنگامی که حضرت زهرا(س) به عقد علی (ع) درآمد، ابوایوب انصاری گوسفندی را به پیامبر اکرم (ص) هدیه داد. پیامبر هدیه وی را پذیرفتند و برای وی دعا فرمودند. <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج18، ص 21</ref> | ||
=شرکت ابوایوب در جنگها= | == شرکت ابوایوب در جنگها == | ||
ابوایوب انصاری مجاهدی ایثارگر و سربازی فداکار بود که در همه جنگهای زمان پیامبر و پس از آن فعالانه شرکت داشت. وی در جنگ احد، افزون بر نبرد، با رجزها و شعارهایش، لشکر اسلام را به جنگ با دشمن تشویق میکرد. او در این جنگ آیه " انفرو خفافاً و ثقالاً "؛ "همگی به سوی میدان جهاد حرکت کنید؛ چه سبک بار باشید، چه سنگین بار" را میخواند. | ابوایوب انصاری مجاهدی ایثارگر و سربازی فداکار بود که در همه جنگهای زمان پیامبر و پس از آن فعالانه شرکت داشت. وی در جنگ احد، افزون بر نبرد، با رجزها و شعارهایش، لشکر اسلام را به جنگ با دشمن تشویق میکرد. او در این جنگ آیه " انفرو خفافاً و ثقالاً "؛ "همگی به سوی میدان جهاد حرکت کنید؛ چه سبک بار باشید، چه سنگین بار" را میخواند. | ||
همچنین در جنگ بدر شجاعانه جنگید و "مطلب بن حنطب" را که جنگجویی شجاع بود، اسیر کرد. <ref>ابوعبدالله محمدبن عمرالواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، ج1، ص 141</ref>ابوایوب نقش مهمی در پیروزی مسلمانان ایفا کرد و پس از رحلت رسول خدا و در زمان علی (ع) نیز در همه جنگها شرکت داشت. | همچنین در جنگ بدر شجاعانه جنگید و "مطلب بن حنطب" را که جنگجویی شجاع بود، اسیر کرد. <ref>ابوعبدالله محمدبن عمرالواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، ج1، ص 141</ref>ابوایوب نقش مهمی در پیروزی مسلمانان ایفا کرد و پس از رحلت رسول خدا و در زمان علی (ع) نیز در همه جنگها شرکت داشت. | ||
=نگهبانی از پیامبر اکرم | == نگهبانی از پیامبر اکرم == | ||
پس از جنگ خیبر، زنی یهودی به جان پیامبر خدا سوء قصد کرد. از این روی، بسیاری از یاران پیامبر نگران بودند که دشمن بار دیگر جان ایشان را به خطر اندازد. آوردهاند که در بازگشت از جنگ خیبر، سپاه اسلام شب را در منزلی میان راه اطراق کرد. ابوایوب که بیش از دیگران نگران جان پیامبر بود، بر آن شد که از پیامبر نگاهبانی کند. | پس از جنگ خیبر، زنی یهودی به جان پیامبر خدا سوء قصد کرد. از این روی، بسیاری از یاران پیامبر نگران بودند که دشمن بار دیگر جان ایشان را به خطر اندازد. آوردهاند که در بازگشت از جنگ خیبر، سپاه اسلام شب را در منزلی میان راه اطراق کرد. ابوایوب که بیش از دیگران نگران جان پیامبر بود، بر آن شد که از پیامبر نگاهبانی کند. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۰: | ||
همچنین آوردهاند که پیامبر دو بار فرمودهاند: "رحمک الله یا اباایوب"؛ "ای ابوایوب، خدا تو را رحمت کند" <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج21، ص 33</ref> | همچنین آوردهاند که پیامبر دو بار فرمودهاند: "رحمک الله یا اباایوب"؛ "ای ابوایوب، خدا تو را رحمت کند" <ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج21، ص 33</ref> | ||
=رویارویی با منافقان= | == رویارویی با منافقان == | ||
منافقان از خطرناکترین دشمنان جامعه اسلامی به شمار میآیند. آنان به ظاهر همراه و هم مسلک نظاماند، ولی در عمل با دشمنان هماهنگ و هم عقیدهاند. در زمان رسول خدا (ص) نیز این گروهها ضربههای فراوانی به جامعه اسلامی وارد کردند. | منافقان از خطرناکترین دشمنان جامعه اسلامی به شمار میآیند. آنان به ظاهر همراه و هم مسلک نظاماند، ولی در عمل با دشمنان هماهنگ و هم عقیدهاند. در زمان رسول خدا (ص) نیز این گروهها ضربههای فراوانی به جامعه اسلامی وارد کردند. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۹۷: | ||
همچنین عبدالله بن ابی- یکی از سران منافقان- از حضور در جنگ احد سرباز زد، ولی پس از جنگ دوباره در مسجد حاضر شد و خواست، خود را در زمره یاران پیامبر خدا جای دهد. اما ابوایوب انصاری با همراهی تنی چند، او را از مسجد بیرون کردند. <ref>همان، ج3، ص111؛ ابوعبدالله محمدبن عمرالواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، ج1، ص 318</ref> | همچنین عبدالله بن ابی- یکی از سران منافقان- از حضور در جنگ احد سرباز زد، ولی پس از جنگ دوباره در مسجد حاضر شد و خواست، خود را در زمره یاران پیامبر خدا جای دهد. اما ابوایوب انصاری با همراهی تنی چند، او را از مسجد بیرون کردند. <ref>همان، ج3، ص111؛ ابوعبدالله محمدبن عمرالواقدی، المغازی، تحقیق مارسدن جونز، ج1، ص 318</ref> | ||
=ارادت ابوایوب به امیر مؤمنان علی | == ارادت ابوایوب به امیر مؤمنان علی == | ||
پس از پیامبر، [[ایمان]] و ارادت ابوایوب انصاری هیچ گاه به ولایت امام علی (ع) کم نشد و همواره به توصیههای رسول خدا (ص) درباره [[اهل بیت]] گوش میسپرد. او از یاران ویژه امام علی (ع) بود | پس از پیامبر، [[ایمان]] و ارادت ابوایوب انصاری هیچ گاه به ولایت امام علی (ع) کم نشد و همواره به توصیههای رسول خدا (ص) درباره [[اهل بیت]] گوش میسپرد. او از یاران ویژه امام علی (ع) بود | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۰۴: | ||
گفتند: آیا خودت این حدیث را از پیامبر (ص) شنیدی؟ پاسخ داد: آری، خودم شنیدم. گفتند: آن چه خودت درباره علی از پیامبر شنیدی، برای ما نقل کن. ابوایوب گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: «علی مع الحق والحق معه و هو الامام والخلیفة بعدی یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل...» [[علی]] همراه حق است و حق همراه او؛ او امام و جانشین پس از من است. | گفتند: آیا خودت این حدیث را از پیامبر (ص) شنیدی؟ پاسخ داد: آری، خودم شنیدم. گفتند: آن چه خودت درباره علی از پیامبر شنیدی، برای ما نقل کن. ابوایوب گفت: از پیامبر شنیدم که فرمود: «علی مع الحق والحق معه و هو الامام والخلیفة بعدی یقاتل علی التاویل کما قاتلت علی التنزیل...» [[علی]] همراه حق است و حق همراه او؛ او امام و جانشین پس از من است. | ||
=نقل حدیث غدیر= | == نقل حدیث غدیر == | ||
ابوایوب انصاری از کسانی بود که در فرصتهای مناسب، حدیث غدیر را برای مردم باز میگفت. بدین ترتیب، از امام علی (ع) دفاع میکرد. | ابوایوب انصاری از کسانی بود که در فرصتهای مناسب، حدیث غدیر را برای مردم باز میگفت. بدین ترتیب، از امام علی (ع) دفاع میکرد. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۱۶: | ||
</ref> | </ref> | ||
=شرکت فعال در جنگهای عصر خلافت امام علی | == شرکت فعال در جنگهای عصر خلافت امام علی == | ||
ابوایوب انصاری جزو بزرگانی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) است که در جنگهای جمل و صفین کنار حضرت علی (ع) بود و در رکاب آن حضرت شمشیر میزد. وی در جنگ نهروان نیز پیشاپیش سپاه به جنگ با خوارج رفت.<ref>بدالحمید بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم،، ج10، ص 17 | ابوایوب انصاری جزو بزرگانی از اصحاب پیامبر اکرم (ص) است که در جنگهای جمل و صفین کنار حضرت علی (ع) بود و در رکاب آن حضرت شمشیر میزد. وی در جنگ نهروان نیز پیشاپیش سپاه به جنگ با خوارج رفت.<ref>بدالحمید بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم،، ج10، ص 17 | ||
</ref> | </ref> | ||
== ابوایوب در جنگهای عصر خلافت علی == | |||
ابوایوب انصاری، علاوه بر جنگهای پیامبر (ص)، در جنگهای جمل و صفین و نهروان نیز شرکت کرد. او سبب همراهی با علی (ع) در جنگها را نیز برای مردم تبیین میکرد. ابراهیم بن علقمه و اسود میگویند: روزی به ابوایوب انصاری گفتیم:ای ابوایوب! خداوند به وسیله پیامبر به تو کرامتی عنایت فرموده که به دیگری نداده است. میزبان پیامبر بودی، چرا در جنگها با علی (ع) همراهی کردی و به نبرد با مسلمانان پرداختی؟ | ابوایوب انصاری، علاوه بر جنگهای پیامبر (ص)، در جنگهای جمل و صفین و نهروان نیز شرکت کرد. او سبب همراهی با علی (ع) در جنگها را نیز برای مردم تبیین میکرد. ابراهیم بن علقمه و اسود میگویند: روزی به ابوایوب انصاری گفتیم:ای ابوایوب! خداوند به وسیله پیامبر به تو کرامتی عنایت فرموده که به دیگری نداده است. میزبان پیامبر بودی، چرا در جنگها با علی (ع) همراهی کردی و به نبرد با مسلمانان پرداختی؟ | ||
خط ۲۰۹: | خط ۱۹۸: | ||
معاویه که نمیپنداشت ابوایوب این گونه آشکارا درباره دوران [[جاهلیت]] و کفر او سخن گوید، از سربه زیر انداخت. شامیان نیز بر ابوایوب خشمگین شدند. سپس معاویه سر بلند کرد و گفت: "رها کن، رها کن، به جان خودم من درباره این موضوع از تو نپرسیدم و قصدم نیز این نبود". <ref>سیدمحسن الامین، اعیان الشیعه، ج6، ص 286</ref> | معاویه که نمیپنداشت ابوایوب این گونه آشکارا درباره دوران [[جاهلیت]] و کفر او سخن گوید، از سربه زیر انداخت. شامیان نیز بر ابوایوب خشمگین شدند. سپس معاویه سر بلند کرد و گفت: "رها کن، رها کن، به جان خودم من درباره این موضوع از تو نپرسیدم و قصدم نیز این نبود". <ref>سیدمحسن الامین، اعیان الشیعه، ج6، ص 286</ref> | ||
=مقام علمی ابوایوب= | == مقام علمی ابوایوب == | ||
یکی از جنبههای مهم شخصیت ابوایوب، مقام علمی او و آشنایی اش با معارف عالی اسلامی است. وی افزون بر آنکه سربازی رشید و خدمتگذاری صدیق برای رسول خدا (ص) بود، به همراه پنج تن از انصار، [[قرآن کریم]] را در زمان حیات پیامبر، جمع کرد. <ref>محمدبن سعد، طبقات الکبری، ج2، ص 356</ref> | یکی از جنبههای مهم شخصیت ابوایوب، مقام علمی او و آشنایی اش با معارف عالی اسلامی است. وی افزون بر آنکه سربازی رشید و خدمتگذاری صدیق برای رسول خدا (ص) بود، به همراه پنج تن از انصار، [[قرآن کریم]] را در زمان حیات پیامبر، جمع کرد. <ref>محمدبن سعد، طبقات الکبری، ج2، ص 356</ref> | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۲۱: | ||
ایشان در روایت دیگری نقل میکند: "هرگاه پشت سر پیامبر اکرم (ص) نماز میخواندم، آن حضرت پس از پایان نمازش، این دعا را میخواند: خدایا، همه خطاها و گناهانم را بیامرز. خدایا، به من از نعمتهایت عطا کن و مرا زنده بدار و به من روزی بده و مرا به انجام دادن کارهای شایسته و اخلاق نیکو هدایت کن؛ زیرا جز تو کسی به کارهای شایسته هدایت نکند و جز تو کسی وی را از کارهای بد باز ندارد". <ref>سیدمحسن الامین، اعیان الشیعه، ج6، ص 286</ref> | ایشان در روایت دیگری نقل میکند: "هرگاه پشت سر پیامبر اکرم (ص) نماز میخواندم، آن حضرت پس از پایان نمازش، این دعا را میخواند: خدایا، همه خطاها و گناهانم را بیامرز. خدایا، به من از نعمتهایت عطا کن و مرا زنده بدار و به من روزی بده و مرا به انجام دادن کارهای شایسته و اخلاق نیکو هدایت کن؛ زیرا جز تو کسی به کارهای شایسته هدایت نکند و جز تو کسی وی را از کارهای بد باز ندارد". <ref>سیدمحسن الامین، اعیان الشیعه، ج6، ص 286</ref> | ||
=رحلت ابوایوب انصاری= | == رحلت ابوایوب انصاری == | ||
ابوایوب در سنین پیری باخبر شد که سپاه روم در کمین است تا فرصتی برای حمله به مرزهای اسلامی بیابد. پس، از آنجا که اساس [[اسلام]] در خطر بود، بر خویش واجب دید تا همراه با سپاه مسلمانان به سوی [[روم]] حرکت کند. او در تمام طول عمر با برکت خویش، همواره پا در رکاب و شمشیر به دست بود و برای اعتلای اسلام و دفاع از حق در میدانهای نبرد میجنگید. هنگامی که سپاه اسلام به نزدیکی قسطنطنیه رسید، ابوایوب در حین نبرد با لشکریان روم بیمار شد <ref>عزالدین ابوالحسن علی بن محمدبن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص 461</ref> | ابوایوب در سنین پیری باخبر شد که سپاه روم در کمین است تا فرصتی برای حمله به مرزهای اسلامی بیابد. پس، از آنجا که اساس [[اسلام]] در خطر بود، بر خویش واجب دید تا همراه با سپاه مسلمانان به سوی [[روم]] حرکت کند. او در تمام طول عمر با برکت خویش، همواره پا در رکاب و شمشیر به دست بود و برای اعتلای اسلام و دفاع از حق در میدانهای نبرد میجنگید. هنگامی که سپاه اسلام به نزدیکی قسطنطنیه رسید، ابوایوب در حین نبرد با لشکریان روم بیمار شد <ref>عزالدین ابوالحسن علی بن محمدبن الاثیر، الکامل فی التاریخ، ج3، ص 461</ref> | ||
خط ۲۴۴: | خط ۲۳۱: | ||
مزار این صحابیپاک رسول خدا (ص) و سردار رشید و با اخلاص اسلام، هم اکنون در شهر [[استانبول]] واقع بوده و [[زیارتگاه]] بسیاری از مسلمانان از اقصی نقاط جهان میباشد. | مزار این صحابیپاک رسول خدا (ص) و سردار رشید و با اخلاص اسلام، هم اکنون در شهر [[استانبول]] واقع بوده و [[زیارتگاه]] بسیاری از مسلمانان از اقصی نقاط جهان میباشد. | ||
=دفن در کنار دیوار= | == دفن در کنار دیوار == | ||
پس از مرگ ابوایوب، یزید بر جنازه وی نماز گزارد (چون در زمان او بود) و فرمان داد تا در کنار دیوار شهر به خاکش سپارند و سپس، براساس برخی روایات، سواره نظام را مأمور ساخت، تا با اسبهای خود محل دفن او را لگدکوب و محو کنند تا دشمن نتواند قبرش را بیابد، اما خبر درگذشت ابوایوب و محل دفن او از دشمن پوشیده نماند و امپراتور روم شایع ساخت که چون مسلمانان بازپس نشینند، قبر او را نبش خواهد کرد و جسدش را طعمه درندگان خواهد ساخت. | پس از مرگ ابوایوب، یزید بر جنازه وی نماز گزارد (چون در زمان او بود) و فرمان داد تا در کنار دیوار شهر به خاکش سپارند و سپس، براساس برخی روایات، سواره نظام را مأمور ساخت، تا با اسبهای خود محل دفن او را لگدکوب و محو کنند تا دشمن نتواند قبرش را بیابد، اما خبر درگذشت ابوایوب و محل دفن او از دشمن پوشیده نماند و امپراتور روم شایع ساخت که چون مسلمانان بازپس نشینند، قبر او را نبش خواهد کرد و جسدش را طعمه درندگان خواهد ساخت. | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۳۷: | ||
خانه ابوایّوب در مدینه نیز پیوسته مورد عنایت مسلمانان بوده است، چنانکه در آن جا مدرسهای برای مذاهب اربعه ساخته شد که به شهابیه شهرت یافت و در آن، موضع فرود آمدن شتر پیامبر (ص) را که بدان مَبروکه میگفتند، مشخص ساخته و بدان تبرک میجستند. | خانه ابوایّوب در مدینه نیز پیوسته مورد عنایت مسلمانان بوده است، چنانکه در آن جا مدرسهای برای مذاهب اربعه ساخته شد که به شهابیه شهرت یافت و در آن، موضع فرود آمدن شتر پیامبر (ص) را که بدان مَبروکه میگفتند، مشخص ساخته و بدان تبرک میجستند. | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://hawzah.net/fa/Note/View/50567/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C برگرفته از سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه] | [https://hawzah.net/fa/Note/View/50567/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%DB%8C%D9%88%D8%A8-%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%DB%8C برگرفته از سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه] | ||
[[رده:صحابه]] | [[رده:صحابه]] | ||
[[رده:انصار]] | [[رده:انصار]] |