عشره مبشره: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰٬۴۰۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۲۱: خط ۲۱:
# [[ابوعبیده |ابوعبیده عامر بن عبدالله بن جرّاح]].
# [[ابوعبیده |ابوعبیده عامر بن عبدالله بن جرّاح]].


== بررسی سندی حدیث ==
== بررسی طرق سندی حدیث ==
حدیث عشره مبشره، چندین سند دارد که در این جا به ذکر دو سند مشهور اکتفا می‌شود:
حدیث عشره مبشره از برخى از صحابه رسول‌خدا (صلی‌الله علیه و آله) نقل شده که در اینجا به سه طریق آن، اشاره می‌کنیم:
=== الف) ازطریق عبدالرحمن بن عوف ===
احمد بن حنبل در «مسند» و ترمذى در «سنن» و نسائى در «فضائل الصحابه» از قتیبة بن سعید، از عبدالعزیز بن محمّد درآوردی، از عبدالرحمن بن حمید، از پدرش عبدالرحمن بن عوف نقل کرده که رسول خدا (صلی‌الله علیه واله) فرمود: «ابوبکر در بهشت است و عمر در بهشت است و عثمان در بهشت است و على در بهشت است و طلحه در بهشت است و زبیر در بهشت است و عبدالرحمن بن عوف در بهشت است و سعد در بهشت است و سعید در بهشت است و ابوعبیدة بن جرّاح در بهشت است»<ref>مسند احمد، ج 1، ص 193; ترمذى، ج 5، ص 647; کتاب المناقب باب مناقب عبدالرحمن بن عوف؛ فضائل الصحابه، ص 28</ref>.
<big>این حدیث از جهاتى اشکال دارد:</big><br>


# طریق اول، حمیدبن‌عبدالرحمن‌بن‌عوف از پدرش عبدالرحمن نقل می‌کند. در حالی که حمید در سال 32 ه. ق به دنیا آمده، و عبدالرحمن(پدر او)در سال 33 ه.ق فوت کرده است؛ پس او نمی‌تواند از پدرش مستقیما حدیث نقل کند، و حتما باید واسطه‌ای بین این دو باشد که هویت این واسطه معلوم نیست.
# حدیث ترمذى از طریق مصعب بدون شک مرسل است; زیرا حمید بن عبدالرحمن بن عوف، پیامبر(صلی‌الله علیه واله) را درک نکرده است. و این حدیث از طریق اوّل نیز مرسل به نظر مى رسد; زیرا حمید بن عبدالرحمن بنا بر قول فلاّس و احمد بن حنبل و ابى اسحاق حربى و ابن ابى عاصم و خلیفة بن خیّاط و یعقوب بن سفیان و ابن معین، در سال 150 وفات یافته است<ref>تهذیب التهذیب، ج 2، ص 30.</ref> و در آن سال، 73 سال داشته است. در نتیجه در سال 32 که همان سال وفات پدرش عبدالرحمن بن عوف یا بعد از او به یک سال است متولد شده است؛ یعنی حمید در سال 32 ه. ق به دنیا آمده، و عبدالرحمن(پدر او)در سال 33 ه.ق فوت کرده است؛ پس او نمی‌تواند از پدرش مستقیما حدیث نقل کند، و حتما باید واسطه‌ای بین این دو باشد که هویت این واسطه معلوم نیست. به همین جهت است که بخارى گفته: حدیث حمید بن عبدالرحمن بن عوف از سعید بن زید صحیح تر از حدیث او از پدرش مى باشد<ref>سنن ترمذى، ج 5، ص 647.</ref>.
# طریق دوم، عبدالله‌بن‌ظالم از سعیدبن‌زید نقل کرده است. این طریق به نظر [[بخاری]] و [[مسلم]] صحیح نیست.
# حمید بن عبدالرحمن بن عوف را نمى‌توان در این حدیث از تهمت جعل مبرّا ساخت؛ زیرا او از جمله کسانى است که از جانب معاویه براى جعل امثال این احادیث مأمور شده است.
# از آنجا که راوى این حدیث یعنى عبدالرحمن بن عوف از جمله این ده نفر در متن حدیث است لذا به آن سوء ظنّ حاصل مى شود که ممکن است این حدیث را در شأن خودش جعل کرده باشد.
# عبدالعزیز بن محمّد بن عبید دراوردى از جمله کسانى است که در سند این حدیث قرار دارد. او مورد طعن و قدح و جرح عدّه اى از رجالیین قرار گرفته است. ابوزرعه می‌گوید: او سیّىء الحفظ است. نسائى او را قوىّ در حدیث نمى داند<ref>تهذیب التهذیب، ج 3، ص 471.</ref> ابوحاتم می‌گوید: به احادیث او احتجاج نمی‌شود<ref>میزان الاعتدال، ج 2، ص 634.</ref>ابن حجر می‌گوید: «بخارى به جز دو حدیث از او نقل نکرده و آن دو را نیز به عبدالعزیز بن ابى حازم و دیگران مقرون ساخته است<ref>هدى السارى، ص 441.</ref>.
=== ب) ازطریق سعید بن زید ===
بیشتر طرق حدیث «عشره مبشّره» به سعید بن زید بن عمرو بن نفیل عدوى بازمی‌گردد که پنج نفر از راویان از او نقل کرده‌اند:
<big>1 ـ روایت عبدالله بن ظالم مازنى</big><br>
 
عقیلى حدیث او را صحیح دانسته، و ابن عدى از بخارى همین مطلب را نقل کرده است<ref>تهذیب التهذیب، ج 3، ص 176.</ref>.  
این طریق به نظر بخاری و مسلم صحیح نیست، حاکم نیشابورى در «المستدرک على الصحیحین» می‌گوید: بخارى و مسلم به روایات عبدالله بن ظالم احتجاج نکرده‌اند<ref>المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 316و317.</ref>. ذهبى نیز در «تلخیص المستدرک» می‌گوید: بخارى عبدالله بن ظالم را یاد کرده و می‌گوید: حدیثش صحیح نیست<ref>المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 316و317.</ref>.
<big>2 ـ روایت عبدالرحمن بن أخنس</big><br>
 
ابن حجر از او به «مستور» تعبیر کرده<ref>تقریب التهذیب، ج 1، ص 472</ref> و سرخسى «مستور» را در ردیف فاسق و کافر و بی‌عقل و هواپرست قرار داده است، و گفته است که محمّد بن حسن شیبانى تصریح کرده بر این که خبر او همانند خبر فاسق است<ref>اصول سرخسى، ج 1، ص 370.</ref> درحالی‌که درباره خبر صحیح شرط کرده‌اند که ناقل آن در عدالت مشهور باشد.
اشکال دیگرى که در این سند وجود دارد این که محمّد بن طلحة بن مصرف یامى کوفى در سند آن واقع شده که نسائى او را قوى ندانسته و ابن معین او را ضعیف معرفى کرده و ابن سعد می‌گوید: او داراى احادیث منکر است.
<big>3 ـ روایت حُمید بن عبدالرحمن بن عوف</big><br>
 
حدیث حُمید بن عبدالرحمن بن عوف از سعید بن زید از پسرش عبدالرحمن بن حمید نقل کرده، و او از عمر بن سعید بن شریح مدنى، و او از موسى بن یعقوب زمعى و او از محمّد بن اسماعیل بن ابى فدیک حدیث «عشره مبشره» را نقل کرده است.
در مورد حُمید بن عبدالرحمن که قبلا سخن به میان آمد.
و امّا موسى بن یعقوب؛ على بن مدینى او را ضعیف الحدیث و منکر الحدیث دانسته و نسائى او را غیر قوى معرفى کرده است تهذیب التهذیب، ج 5، ص 585. و ابن ابى فدیک را نیز ابن سعد غیر حجت معرفى کرده است<ref>تهذیب التهذیب، ج 5، ص 42.</ref>.
<big>4 ـ روایت ریاح بن حارث</big> <br>
 
روایت ریاح از سعید بن زید را به طور انفراد نوه‌اش صدقة بن مثنى بن ریاح نقل کرده است، و از صدقه، یحیى بن سعید قطان و عیسى بن یونس، و او از هشام بن عمار و عبدالواحد بن زیاد، و او از ابوکامل مظفّر بن مدرک این حدیث را نقل کرده‌اند.
در مورد هشام بن عمار، ابوداوود می‌گوید: چهارصد حدیث مسند روایت کرده که هیچ یک اصل و اساسى ندارد<ref>تهذیب التهذیب، ج 6، ص 37.</ref>
و در مورد عبدالواحد بن زیاد عبدى بصرى، ذهبى در ترجمه او می‌گوید: یحیى و ابن حبّان او را چیزى به‌حساب نیاورده و ذهبى درباره او می‌گوید: او داراى اوهامى است<ref>تذکرة الحفاظ، ج 1، ص 258.</ref>.
<big>5 ـ روایت ابوالطفیل</big><br>
 
روایت ابوالطفیل عامر بن واثله از سعید بن زید منفرداً از ولید بن عبدالله بن جُمیع قرشى و فرزندش از او، و محمّد بن بکیر حضرمى نیز از ثابت این حدیث را نقل کرده است.
اما ولید بن عبدالله; ابن حبّان او را در جمله ضعفا برشمرده و احتجاج به احادیث او را باطل دانسته است. و عقیلى می‌گوید: در حدیث او اضطراب است و حاکم نیشابورى می‌گوید: اگر مسلم حدیث او را تخریج نمی‌کرد اولى بود و  فرزندش ثابت از مجاهیل است و محمّد بن بکیر نیز به صاحب غرائب معرفى شده است<ref>تهذیب التهذیب، ج 6، ص 90.</ref>.
روایات سعید بن زید غیر از آن که از حیث سند مشکل دارد از حیث متن نیز مضطرب است؛ زیرا در بعضى از سندها، ابوعبیدة بن جراح از جمله ده نفر شمرده شده و در برخى نیز به ابن مسعود بشارت داده شده است<ref>مستدرک حاکم، ج 3، ص 316.</ref> مضافاً به این که سعید بن زید در متن حدیث «عشره مبشره» آمده و لذا او در صدد تزکیه خودش و دیگران است، و این جاى اتهام است که چگونه شخصى خودش را تزکیه می‌کند و در جاى خود به اثبات رسیده که اگر کسى دیگرى را تزکیه کند درحالی‌که آن شخص دیگر تزکیه کننده مزکّى است، تزکیه او در شریعت اسلام مورد قبول واقع نمی‌شود<ref>الافصاح فى الامامة، ص 71; تلخیص الشافى، ج 3، ص 241.</ref>.
=== ج) ازطریق عبدالله بن عمر ===
طبرانى از احمد بن الحسین بن عبدالملک قصرى مؤدب و او از حامد بن یحیى و او از سفیان، از سفیان بن خمس، از حبیب بن ابى ثابت، از عبدالله بن عمر از رسول خدا (صلی‌الله علیه واله) حدیث «عشره مبشره» را نقل کرده است<ref>المعجم الاوسط، ج 3; کنز العمال، ج 11، ص 645.</ref>.
در سند این حدیث سفیان بن عیینه واقع شده که اهل تدلیس معرفى شده است <ref>میزان الاعتدال، ج 2، ص 170، رقم 3327.</ref>.
و نیز در سندش حبیب بن ابى ثابت است که ابن خزیمه و ابن حبّان او را مدلّس به‌حساب آورده‌اند<ref>تهذیب التهذیب، ج 1، ص 431.</ref>.<ref>گردآوری از کتاب: امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ اول، ج 2، ص 602.</ref>


== اختلاف در سند و محتوای حدیث ==
== اختلاف در سند و محتوای حدیث ==
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش