۸٬۲۰۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
موضوع نحسی روز و شب، چنانکه در شرح گفتار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (ساعاتُهُ اَفْضلُ السَّاعاتِ) گذشت، هم از آیات قرآنی استفاده میگردد و هم از روایات، بعلاوه با تجربه ثابت شده که بعضی از روزها، برای انسان نحس گشته و در آن روز مصائب گوناگونی به سوی او رو میآورد و یا در بعضی از شبها، حوادث رقتبار و قضایای کوبندهای بوجود میآید که خود دلیل بر صحت و امکان آنستـ والله اعلم. | موضوع نحسی روز و شب، چنانکه در شرح گفتار رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) (ساعاتُهُ اَفْضلُ السَّاعاتِ) گذشت، هم از آیات قرآنی استفاده میگردد و هم از روایات، بعلاوه با تجربه ثابت شده که بعضی از روزها، برای انسان نحس گشته و در آن روز مصائب گوناگونی به سوی او رو میآورد و یا در بعضی از شبها، حوادث رقتبار و قضایای کوبندهای بوجود میآید که خود دلیل بر صحت و امکان آنستـ والله اعلم. | ||
صدقه عامل پاکی فرد و جامعه | =صدقه عامل پاکی فرد و جامعه= | ||
«خُذْ مِنْ أمْوالِهِم صَدَقة تُطَهِّرُهُم وَ تُزَّکیهم بِها...؛ [۴۳] از اموال آنها صدقهای (به عنوان زکات بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاکسازی و پرورشدهی و (به هنگام گرفتن زکات) به آنها دعا کن که دعای تو مایه آرامش آنهاست و خداوند شنوا و داناست.» | |||
در این آیه اشاره به یکی از احکام مهم اسلامی یعنی مسأله زکات به عنوان یک قانون کلی شده است و خداوند در ابتدای این آیه چنین به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) دستور میدهد؛ از اموال آنها صدقهای بگیر و در ادامه به دو قسمت، فلسفه اخلاقی روانی و اجتماعی زکات اشاره کرده و میفرماید؛ تو با این کار آنها را پاک میکنی و نموّ میدهی، آنها را از رذائل اخلاقی، از دنیاپرستی و بُخل و اِمساک پاک میکنی و نهال نوع دوستی و سخاوت و توجه به حقوق دیگران را در آنها پرورش میدهی. | |||
از این گذشته مفاسد و آلودگیهائی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی به وجود میآید با انجام این فریضه الهی برمیچینی و صحنه اجتماع را از این آلودگیها پاک میسازی و نیز همبستگی اجتماعی و نموّ و پیشرفت اقتصادی را در سایه اینگونه برنامهها تأمین مینمائی. [۴۴] | از این گذشته مفاسد و آلودگیهائی که در جامعه به خاطر فقر و فاصله طبقاتی به وجود میآید با انجام این فریضه الهی برمیچینی و صحنه اجتماع را از این آلودگیها پاک میسازی و نیز همبستگی اجتماعی و نموّ و پیشرفت اقتصادی را در سایه اینگونه برنامهها تأمین مینمائی. [۴۴] | ||
شرایط صدقه | =شرایط صدقه= | ||
آنگونه که از سخنان معصومین (علیهمالسلام) و آیات قرآن کریم استفاده میشود صدقه دارای شرایطی میباشد از جمله؛ | آنگونه که از سخنان معصومین (علیهمالسلام) و آیات قرآن کریم استفاده میشود صدقه دارای شرایطی میباشد از جمله؛ | ||
۱- قبل از هر چیز، صدقه باید از اموال حلال و خوب و سالم باشد؛ «یا أیها الَّذینَ آمَنُوا أنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما کسَبْتُمْ وَ...؛ [۴۵] ای کسانی که ایمان آوردهاید! از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت حلال) به دست آوردید، و از آن چه از زمین برای شما خارج ساختهایم انفاق کنید!» | ۱- قبل از هر چیز، صدقه باید از اموال حلال و خوب و سالم باشد؛ «یا أیها الَّذینَ آمَنُوا أنْفِقُوا مِنْ طَیباتِ ما کسَبْتُمْ وَ...؛ [۴۵] ای کسانی که ایمان آوردهاید! از قسمتهای پاکیزه اموالی که (از طریق تجارت حلال) به دست آوردید، و از آن چه از زمین برای شما خارج ساختهایم انفاق کنید!» | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۲: | ||
۶- این که انفاقکننده هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکرده، بلکه خود را واسطه بین خدا و خلق بداند؛ «وَأنْفِقُوا مما جَعَلَکمْ مَسْتَخْلِفْین فِیهِ؛ [۵۰] انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است.» [۵۱] | ۶- این که انفاقکننده هرگز خود را مالک حقیقی تصور نکرده، بلکه خود را واسطه بین خدا و خلق بداند؛ «وَأنْفِقُوا مما جَعَلَکمْ مَسْتَخْلِفْین فِیهِ؛ [۵۰] انفاق کنید از آنچه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است.» [۵۱] | ||
مصارف صدقه | =مصارف صدقه= | ||
«إنّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَرا والمَساکینَ والعامِلینَ و...» [۵۲] | |||
این آیه به روشنی مصارف واقعی صدقه را بیان کرده و به تمام توقعات بیجا پایان میدهد و آن را در هشت مصرف خلاصه میکند: | |||
۱- فقرا؛ | ۱- فقرا؛ | ||
۲- مساکین؛ | ۲- مساکین؛ | ||
۳- عاملان و جمعآوریکنندگان زکات که آنچه به آنها داده میشود در حقیقت به منزله مزد و اُجرت آنها است؛ | ۳- عاملان و جمعآوریکنندگان زکات که آنچه به آنها داده میشود در حقیقت به منزله مزد و اُجرت آنها است؛ | ||
۴- «مُؤلِفَة قلوبُهُم» یعنی کسانی که انگیزۀ معنوی نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی میتوان تألیف قلب و جلب محبت آنان را نمود؛ | ۴- «مُؤلِفَة قلوبُهُم» یعنی کسانی که انگیزۀ معنوی نیرومندی برای پیشبرد اهداف اسلامی ندارند و با تشویق مالی میتوان تألیف قلب و جلب محبت آنان را نمود؛ | ||
۵- برای آزاد ساختن بردگان؛ | ۵- برای آزاد ساختن بردگان؛ | ||
۶- برای اداء دِین بدهکاران و آنها که بدون جُرم و تقصیر زیر بار بدهکاری مانده و از ادای آن عاجز شدهاند؛ | ۶- برای اداء دِین بدهکاران و آنها که بدون جُرم و تقصیر زیر بار بدهکاری مانده و از ادای آن عاجز شدهاند؛ | ||
۷- مصرف در راه خدا و منظور آن، تمام راههایی است که بر گسترش و تقویت آئین الهی منتهی شود؛ | ۷- مصرف در راه خدا و منظور آن، تمام راههایی است که بر گسترش و تقویت آئین الهی منتهی شود؛ | ||
۸- «وَابنِ سبیل» و کمک به واماندگان در راه، مسافرانی که بخاطر علتی در راه مانده و زاد و توشه کافی برای رسیدن به مقصد ندارند. [۵۳] | ۸- «وَابنِ سبیل» و کمک به واماندگان در راه، مسافرانی که بخاطر علتی در راه مانده و زاد و توشه کافی برای رسیدن به مقصد ندارند. [۵۳] | ||
انفاق و صدقه | =انفاق و صدقه= | ||
شکی نیست در اینکه انفاق به بینوایان، از صدقات مشروع بحساب آمده و دارای فوائد مذکور است، اما آیا انفاق به غیر فقیر نیز صدقه بوده و فوائد گذشته را هم در بر دارد یا نه؟ | شکی نیست در اینکه انفاق به بینوایان، از صدقات مشروع بحساب آمده و دارای فوائد مذکور است، اما آیا انفاق به غیر فقیر نیز صدقه بوده و فوائد گذشته را هم در بر دارد یا نه؟ | ||
از روایات استفاده خواهد شد که انفاق بطور کلی صدقه است و دارای همان فوائد خواهد بود، گرچه در بسیاری از آنها ذکر فقراء و مساکین شده، چنانکه در اصل خطبه شعبانیه نیز ذکر گردیده. | از روایات استفاده خواهد شد که انفاق بطور کلی صدقه است و دارای همان فوائد خواهد بود، گرچه در بسیاری از آنها ذکر فقراء و مساکین شده، چنانکه در اصل خطبه شعبانیه نیز ذکر گردیده. | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۹: | ||
پس بدرستی که خداوند بزرگ آن نیمه خرما را برای صاحب صدقه تربیت میکند، چنانکه یکی از شما بچه الاغ یا بچه شترش را میپروراند، تا اینکه آن را در قیامت به او رد کند، بزرگتر از کوه بزرگ. «کلّ معروف صدقة الی غنیّ او فقیرٍ فتصدّقوا ولو بشق تمرةٍ و اتّقُوا النّار ولو بشقّ التَّمرَةِ فانَّ اللهَ عزوجلّ یربیها لصاحبها کما یُربّی احدُکم فَلْوَهُ اَوْ فَصیلهُ حتی یوقّیَهُ ایّاه یوم القیامة حتی یکون اعظم من جبل عظیمِ.» [۵۴] | پس بدرستی که خداوند بزرگ آن نیمه خرما را برای صاحب صدقه تربیت میکند، چنانکه یکی از شما بچه الاغ یا بچه شترش را میپروراند، تا اینکه آن را در قیامت به او رد کند، بزرگتر از کوه بزرگ. «کلّ معروف صدقة الی غنیّ او فقیرٍ فتصدّقوا ولو بشق تمرةٍ و اتّقُوا النّار ولو بشقّ التَّمرَةِ فانَّ اللهَ عزوجلّ یربیها لصاحبها کما یُربّی احدُکم فَلْوَهُ اَوْ فَصیلهُ حتی یوقّیَهُ ایّاه یوم القیامة حتی یکون اعظم من جبل عظیمِ.» [۵۴] | ||
چگونگی انفاق | =چگونگی انفاق= | ||
اصولاًُ باید دانست که در آئین اسلام، در هر موضوعی خداوند حد وسط را ملاحظه کرده و به آن فرمان داده است و لذا نه افراط در آن دیده میشود و نه تفریط و بهمین جهت، امت هم به امت وسط نامیده شده است. «و کذلک جعلناکم امّةَ وَسَطاً لتَکونوُا شُهَداءَ علَی النّاس؛ [۵۵] | |||
یکی از موضوعاتی که میتوان در آن حد وسط را مشاهده کرد، انفاقات و صدقات است؛ خداوند بزرگ چنین دستور فرموده: نه آن اندازه انفاق کن که به نکوهش و حسرت بنشینی و نه دستهای خود را به گردنبندی و هیچ انفاق ننمایی، بلکه میانهروی را پیشه خود ساز. «و لا تجعل یدکَ مغلُولةً الی عُنقِکَ و لا تَبسطها کلَّ البَسطِ فَتَقعُدَ ملوُماً مَحسوراً.» [۵۶] | |||
علت نزول آیه آنطور که از امام صادق (علیهالسّلام) نقل گردیده این بود که امکان نداشت کسی شرفیاب حضور پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شود و از او چیزی درخواست نماید و حضرت او را رد سازد. | علت نزول آیه آنطور که از امام صادق (علیهالسّلام) نقل گردیده این بود که امکان نداشت کسی شرفیاب حضور پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شود و از او چیزی درخواست نماید و حضرت او را رد سازد. | ||
روزی زنی بچه خود را نزد او فرستاد و گفت: اگر آن حضرت فرمود: چیزی ندارم، بگو پیراهن خود را بده بچه نزد ایشان رفت، حضرت چیزی نداشت، آن کودک پیراهن او را گرفت آیه فرود آمد که میانهروی را مراعات کن. [۵۷] | روزی زنی بچه خود را نزد او فرستاد و گفت: اگر آن حضرت فرمود: چیزی ندارم، بگو پیراهن خود را بده بچه نزد ایشان رفت، حضرت چیزی نداشت، آن کودک پیراهن او را گرفت آیه فرود آمد که میانهروی را مراعات کن. [۵۷] | ||
صدقه مقبول | =صدقه مقبول= | ||
شکی نیست در اینکه در دنیا، انفاقات روی اغراض صورت میگیرد؛ گاهی برای شهرت در میان مردم، زمانی، برای تلافی کردن، و گاه برای زیادی هوادار، روزی بجهت کوبیدن حریف، و ممکن است برای انگیزههای دیگر انجام گیرد، البته بسیار هم دیده شده که برای رضای خدا و بجهت فرمان آفریدگار با عظمت و حکیم و داناست. و نیز انفاقات گاهی از مال حلال و زمانی از حرام و گاه از مال شبههناک صورت میگیرد. | |||
بنابراین باید کوشید که صدقه و انفاقی که آناندازه ارزنده است و دارای فوائد بسیاری است، با موانعی توام نگردد که مردود شناخته شود و مورد قبول حضرت احدیت قرار نگیرد، بلکه تا بتواند باید با تلاش بسیار و دقت زیاد، آن را از مال حلال تهیه کرده، خالصانه برای تحصیل خوشنودی خدای بزرگ، در خفا و پنهانی، انفاق نموده تا فوائد مذکور نصیب او گردد. | بنابراین باید کوشید که صدقه و انفاقی که آناندازه ارزنده است و دارای فوائد بسیاری است، با موانعی توام نگردد که مردود شناخته شود و مورد قبول حضرت احدیت قرار نگیرد، بلکه تا بتواند باید با تلاش بسیار و دقت زیاد، آن را از مال حلال تهیه کرده، خالصانه برای تحصیل خوشنودی خدای بزرگ، در خفا و پنهانی، انفاق نموده تا فوائد مذکور نصیب او گردد. | ||
خداوند حالات فُسّاق را که بیان میکند چنین میفرماید: بگو (ای پیغمبر) شما با میل یا اکره انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ زیرا شما ملت فاسقی هستید. «قل انفقوا طوعاً اَوْ کَرهاً لن یُتقَبَّلَ منکم اِنّکُم کُنتُم قوماً فاسقینَ.» [۵۸] | خداوند حالات فُسّاق را که بیان میکند چنین میفرماید: بگو (ای پیغمبر) شما با میل یا اکره انفاق کنید، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد؛ زیرا شما ملت فاسقی هستید. «قل انفقوا طوعاً اَوْ کَرهاً لن یُتقَبَّلَ منکم اِنّکُم کُنتُم قوماً فاسقینَ.» [۵۸] | ||
و یا درباره ریاکاران چنین میفرماید: و کسانی که اموال خود را به جهت خودنمایی و دیدن مردم انفاق میکنند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارند (آنان مستکبر و خودستا بوده) و هر که شیطان دوست او باشد (مسلّم از او عمل پذیرفته نخواهد شد) پس شیطان بد همنشینی است. «و الذین ینفقونَ اموالَهُم رئاءَ النّاس و لا یؤمنونَ باللهِ و لا بالیومِ الآخرِو مَنْ یکُن الشَّیطانُ لَهُ قریناًُ فساءَ قریناً.» [۵۹] | و یا درباره ریاکاران چنین میفرماید: و کسانی که اموال خود را به جهت خودنمایی و دیدن مردم انفاق میکنند، و به خدا و روز قیامت ایمان ندارند (آنان مستکبر و خودستا بوده) و هر که شیطان دوست او باشد (مسلّم از او عمل پذیرفته نخواهد شد) پس شیطان بد همنشینی است. «و الذین ینفقونَ اموالَهُم رئاءَ النّاس و لا یؤمنونَ باللهِ و لا بالیومِ الآخرِو مَنْ یکُن الشَّیطانُ لَهُ قریناًُ فساءَ قریناً.» [۵۹] | ||
و در خصوص منتگذارندگان چنین میفرماید: ای کسانی که ایمان دارید! صدقات خود را با منت و آزار باطل مسازید، مانند آنکه مال خود را بجهت دیدن مردم انفاق کند. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتُبطلوا صدَقاتِکم بالمن و الاذی کَالَّذی یُنفِقُ مالَه رئاء النّاس.» [۶۰] | و در خصوص منتگذارندگان چنین میفرماید: ای کسانی که ایمان دارید! صدقات خود را با منت و آزار باطل مسازید، مانند آنکه مال خود را بجهت دیدن مردم انفاق کند. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتُبطلوا صدَقاتِکم بالمن و الاذی کَالَّذی یُنفِقُ مالَه رئاء النّاس.» [۶۰] | ||
و در موضوع شرائط دیگر چنین میفرماید: ای گروندگان! از پاکیزههای آنچه کسب کردهاید انفاق نمایید و از آنچه ما از برای شما از زمین میرویانیم و از پلید آن اراده انفاق نکنید، در صورتی که خودتان گیرنده آن نیستید، مگر آنکه از آن چشمپوشی کنید، و بدانید که خدا بینیاز پسندیده است. «یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتُم و ممّا اَخرجنا لکم مِنَ الارضِ و لا تیَمَّمُوا الْخبَیثَ منهُ تُنفقونَ و لستُم بآخذیهِ الا اَن تُغمضوا فیه و اعلموا انَّ الله غنیٌ حمیدٌ.» .[۶۱] | و در موضوع شرائط دیگر چنین میفرماید: ای گروندگان! از پاکیزههای آنچه کسب کردهاید انفاق نمایید و از آنچه ما از برای شما از زمین میرویانیم و از پلید آن اراده انفاق نکنید، در صورتی که خودتان گیرنده آن نیستید، مگر آنکه از آن چشمپوشی کنید، و بدانید که خدا بینیاز پسندیده است. «یا ایها الذین آمنوا انفقوا من طیبات ما کسبتُم و ممّا اَخرجنا لکم مِنَ الارضِ و لا تیَمَّمُوا الْخبَیثَ منهُ تُنفقونَ و لستُم بآخذیهِ الا اَن تُغمضوا فیه و اعلموا انَّ الله غنیٌ حمیدٌ.» .[۶۱] | ||
روشهای نیکو در صدقه از دیدگاه روایات | =روشهای نیکو در صدقه از دیدگاه روایات= | ||
نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین آنهاست، در هر باب و در هر موضوع که قرآن وارد شده، روایات هم تذکراتی دارد و بهمین جهت در موضوع صدقات، روشهای پسندیدهای را بیان داشتهاند که بسیار مناسب است ملت مسلمان در انفاقاتشان آنها را مراعات کرده و بکار برند: | نظر به اینکه روایات متمم آیات قرآنی و مبین آنهاست، در هر باب و در هر موضوع که قرآن وارد شده، روایات هم تذکراتی دارد و بهمین جهت در موضوع صدقات، روشهای پسندیدهای را بیان داشتهاند که بسیار مناسب است ملت مسلمان در انفاقاتشان آنها را مراعات کرده و بکار برند: | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۶: | ||
شکی نیست در اینکه انفاق در پنهانی برای انسان، سالمتر است تا آشکارا؛ زیرا آدمی باید خود ساخته باشد که بتواند خود را از ریا حفظ کند و از طرفی گرفتن صدقه برای طرف نیز آسانتر میباشد، زیرا در انفاق آشکار، ممکن است شخص بینوا خجالت بکشد. | شکی نیست در اینکه انفاق در پنهانی برای انسان، سالمتر است تا آشکارا؛ زیرا آدمی باید خود ساخته باشد که بتواند خود را از ریا حفظ کند و از طرفی گرفتن صدقه برای طرف نیز آسانتر میباشد، زیرا در انفاق آشکار، ممکن است شخص بینوا خجالت بکشد. | ||
و شاید بهمین جهت باشد که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: چهار چیز از گنجهای نیکی است: کتمان حاجت، کتمان صدقه، کتمان مرض و کتمان مصیبت. «اربعة من کنوز البرِّ: کتمانُ الحاجة ِ و کتمانُ الصدقهِ و کتمان المرض، و کتمان المصیبةِ.» [۶۶] | و شاید بهمین جهت باشد که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: چهار چیز از گنجهای نیکی است: کتمان حاجت، کتمان صدقه، کتمان مرض و کتمان مصیبت. «اربعة من کنوز البرِّ: کتمانُ الحاجة ِ و کتمانُ الصدقهِ و کتمان المرض، و کتمان المصیبةِ.» [۶۶] | ||
و از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده: آنچه را که خدا بر تو واجب کرده، آشکار کردن آن بهتر از پنهان نمودن آنست و آنچه مستحبی است پنهان کردن آن از علنی کردن بهتر است و اگر انسانی زکات مالش را بر گردنش حمل کند و آشکارا تقسیم نماید، این عمل بسیار نیکوست. «کلّما فرضَ علیکَ فاعلانهُ افضل من اسراره و ما کان تطوعاً فاسرارهُ افضلُ من اعلانِهِ، و لو انّ رجلاً حمل زکات مالِه علی عاتقیه فقسّمَها علانیةً، کان ذلک حسناً جمیلاً.» [۶۷] | و از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شده: آنچه را که خدا بر تو واجب کرده، آشکار کردن آن بهتر از پنهان نمودن آنست و آنچه مستحبی است پنهان کردن آن از علنی کردن بهتر است و اگر انسانی زکات مالش را بر گردنش حمل کند و آشکارا تقسیم نماید، این عمل بسیار نیکوست. «کلّما فرضَ علیکَ فاعلانهُ افضل من اسراره و ما کان تطوعاً فاسرارهُ افضلُ من اعلانِهِ، و لو انّ رجلاً حمل زکات مالِه علی عاتقیه فقسّمَها علانیةً، کان ذلک حسناً جمیلاً.» [۶۷] | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۸۴: | ||
انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» [۶۸] | انفاق نسبت به بستگان و فامیل، هم صدقه است و هم پیوند خویشی، چنانکه از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت شده: صدقه بر مسکین صدقه است و بر خویشاوند صدقه و صله است. «الصدقة علی مسکینِ صدقةٌ، و هی علی ذی رحمٍ صدقةٌ وصلة.» [۶۸] | ||
از حسین بن علی (علیهماالسّلام) روایت شده که: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که فرمود: به کسی که متکفل امور آنها هستی، ابتداء کن؛ مادرت، پدرت، خواهرت و برادرت، سپس پائینتر بعد پائینتر و فرموده: صدقهای نیست در صورتی که فامیل محتاج باشد. «سمعتُ رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقول: ابدَ بمن تعولُ امّکَ، و اباکَ، و اختَک، و اَخاکَ، ثمَّ اَدناکَ فاَدناکَ و قالَ: لا صدقةَ و ذو رحمٍ محتاجٌ.» [۶۹] | از حسین بن علی (علیهماالسّلام) روایت شده که: از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدم که فرمود: به کسی که متکفل امور آنها هستی، ابتداء کن؛ مادرت، پدرت، خواهرت و برادرت، سپس پائینتر بعد پائینتر و فرموده: صدقهای نیست در صورتی که فامیل محتاج باشد. «سمعتُ رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یقول: ابدَ بمن تعولُ امّکَ، و اباکَ، و اختَک، و اَخاکَ، ثمَّ اَدناکَ فاَدناکَ و قالَ: لا صدقةَ و ذو رحمٍ محتاجٌ.» [۶۹] | ||
از موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) روایت شده که: در بنیاسرائیل مرد صالحی بود و زن صالحهای داشت. در خواب دید که به او گفته شد: خداوند در زندگانی برای تو چنین مقرر فرموده که نصف عمر در وسعت و نصف دیگر در تنگی و سختی باشی، اینک اختیار با توست، نصف اول عمر را اختیار میکنی یا نصف آخر را؟ من گفتم: من زن صالحهای دارم که در معاش با هم شریکیم، باید با او مشورت کنم. صبح که شد، جریان خواب را برای زن بیان کرد زن گفت: نصف اول عمر را برگزین و در عافیت بشتاب، زود است که خداوند بر ما رحم کرده و نعمت خود را تمام کند. شب که شد، دوباره طرف را در خواب دید، از او پرسید چه کردی؟ گفت: نصف اول را اختیار کردم. گفت: میل خودت است آنگاه دنیا از هر طرف به او رو آورد، زن او به او گفت: به خویشان و نیازمندان برس، به آنها پیوند کن و نیکی نما و به همسایهات و برادرت فلانی برس. | از موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) روایت شده که: در بنیاسرائیل مرد صالحی بود و زن صالحهای داشت. در خواب دید که به او گفته شد: خداوند در زندگانی برای تو چنین مقرر فرموده که نصف عمر در وسعت و نصف دیگر در تنگی و سختی باشی، اینک اختیار با توست، نصف اول عمر را اختیار میکنی یا نصف آخر را؟ من گفتم: من زن صالحهای دارم که در معاش با هم شریکیم، باید با او مشورت کنم. صبح که شد، جریان خواب را برای زن بیان کرد زن گفت: نصف اول عمر را برگزین و در عافیت بشتاب، زود است که خداوند بر ما رحم کرده و نعمت خود را تمام کند. شب که شد، دوباره طرف را در خواب دید، از او پرسید چه کردی؟ گفت: نصف اول را اختیار کردم. گفت: میل خودت است آنگاه دنیا از هر طرف به او رو آورد، زن او به او گفت: به خویشان و نیازمندان برس، به آنها پیوند کن و نیکی نما و به همسایهات و برادرت فلانی برس. | ||
چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» [۷۰] | چون نصف عمر گذشت، مردی را که دیده بود، در خواب دید، به او گفت: بدرستی که خدا از تو تشکر نموده و برای توست در تمام عمر آنچه گذشته است از وسعت. «انّ الله تعالی قد شکرَ لکَ ذلک ولکَ تمامُ عُمرِکَ سِعْةً مثلِ ما مضی.» [۷۰] | ||
خط ۱۸۷: | خط ۱۹۶: | ||
از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: به من ایمان نیاورده کسی که سیر بخوابد و همسایه مسلمان او گرسنه باشد. [۷۱] ابوالفتوح رازی، از آن حضرت نقل کرده: مؤمن نیست کسی که همسایه او از شرش ایمن نباشد. گفتند: یا رسول الله! حق همسایه بر همسایه چیست؟ فرمود: پستترین حق او اینکه اگر قرض بخواهد، به او بدهد و اگر استغاثه کند، به فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد او را احسان کند، هر زمان او را بخواند اجابت نماید، اگر مریض شود عیادتش کند، اگر بمیرد او را تشییع نماید، اگر خیری به او رسد خوشحال شود، اگر مصیبتی به او وارد گردد بد حال شود، خانه خود را بلندتر از خانه او نکند که موجب اذیّت او گردد، و اگر چیزی بخانه آورد بخانه او بفرستد. تا آنکه فرمود: آنچه را که گفتم بشنوید! ادا نمیکند حق او را مگر اندکی و براستی که مرا خداوند نسبت به همسایه سفارش فرموه که من گمان بردم برای او ارث قرار میدهد. [۷۲] | از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده: به من ایمان نیاورده کسی که سیر بخوابد و همسایه مسلمان او گرسنه باشد. [۷۱] ابوالفتوح رازی، از آن حضرت نقل کرده: مؤمن نیست کسی که همسایه او از شرش ایمن نباشد. گفتند: یا رسول الله! حق همسایه بر همسایه چیست؟ فرمود: پستترین حق او اینکه اگر قرض بخواهد، به او بدهد و اگر استغاثه کند، به فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد فریادش رسد، اگر چیزی بعاریت بخواهد، به او بدهد اگر به احسان او نیازمند گردد او را احسان کند، هر زمان او را بخواند اجابت نماید، اگر مریض شود عیادتش کند، اگر بمیرد او را تشییع نماید، اگر خیری به او رسد خوشحال شود، اگر مصیبتی به او وارد گردد بد حال شود، خانه خود را بلندتر از خانه او نکند که موجب اذیّت او گردد، و اگر چیزی بخانه آورد بخانه او بفرستد. تا آنکه فرمود: آنچه را که گفتم بشنوید! ادا نمیکند حق او را مگر اندکی و براستی که مرا خداوند نسبت به همسایه سفارش فرموه که من گمان بردم برای او ارث قرار میدهد. [۷۲] | ||
صدقه در اوقات مخصوص | =صدقه در اوقات مخصوص= | ||
از امام صادق (علیهالسّلام) روایت شده: صدقه در روز جمعه، دو چندان خواهد شد. «ولکنّ الصدقة یومَ الجمعةِ تضاعفُ اَضعافاً.» [۷۳] | |||
و نیز فرمود: هر که در ماه مبارک رمضان صدقه دهد، خداوند از او هفتاد نوع از بلا را برطرف سازد. «مَن تصدَّقَ فی شهر رمضانَ بصدقةٍ صرَفَ الله عنه سَبعینَ نوعاً من البلاء.» [۷۴] | |||
ابوحمزه ثمالی گوید: روز جمعهای با علی بن الحسین (علیهماالسّلام) نماز صبح کرده، پس از فراغ از نماز و تسبیح، از مسجد بیرون آمد، من هم با او بودم، کنیز خود را بنام «سکینه» طلبید، فرمود: مبادا سائلی را که در خانه آید، رد سازید، مگر آنکه به او غذا دهید؛ زیرا امروز روز جمعه است. | ابوحمزه ثمالی گوید: روز جمعهای با علی بن الحسین (علیهماالسّلام) نماز صبح کرده، پس از فراغ از نماز و تسبیح، از مسجد بیرون آمد، من هم با او بودم، کنیز خود را بنام «سکینه» طلبید، فرمود: مبادا سائلی را که در خانه آید، رد سازید، مگر آنکه به او غذا دهید؛ زیرا امروز روز جمعه است. | ||
به حضرت گفتم: چنین نیست که هر که سؤال کند مستحق باشد؟ حضرت فرمود: ای ثابت! (نام ابوحمزه ثمالی است.) میترسم بعضی از آنها مستحق باشد به او چیزی نخورانیده، ردش کنیم، پس بما اهل بیت آنچه را که بر یعقوب و آلش نازل شد فرود آید، آنها را غذا دهید! آنها را غذا دهید! بدرستی که یعقوب هر روز گوسفندی را میکشت، سپس از آن تصدق داده و خود و عیالش از آن میخوردند. شب جمعهای در وقت افطار سائل عبوری، مؤمن، روزهدار، غریب و مستحقی که در نزد خدا منزلتی داشت، به در خانه اش آمد، صدا زد: از زیادی غذای خود به من سائل عبوری غریب گرسنه بدهید! و مکرر همین خواهش را نموده گفتار او را میشنیدند ولی چون نمیشناختند، حرف او را تصدیق ننمودند. چون مایوس شد و شب او را فرا گرفت، گریان برگشت و شکایت گرسنگی خود را به خدای بزرگ نمود شب را به گرسنگی گذرانید و فردا را هم روزه گرفت، گرسنه و شکیبا و ثناگوی خدای بزرگ، و در آن شب یعقوب و آلش سیر خوابیدند و صبح کردند در حالی که از غذای آنها زیاده آمده بود. | به حضرت گفتم: چنین نیست که هر که سؤال کند مستحق باشد؟ حضرت فرمود: ای ثابت! (نام ابوحمزه ثمالی است.) میترسم بعضی از آنها مستحق باشد به او چیزی نخورانیده، ردش کنیم، پس بما اهل بیت آنچه را که بر یعقوب و آلش نازل شد فرود آید، آنها را غذا دهید! آنها را غذا دهید! بدرستی که یعقوب هر روز گوسفندی را میکشت، سپس از آن تصدق داده و خود و عیالش از آن میخوردند. شب جمعهای در وقت افطار سائل عبوری، مؤمن، روزهدار، غریب و مستحقی که در نزد خدا منزلتی داشت، به در خانه اش آمد، صدا زد: از زیادی غذای خود به من سائل عبوری غریب گرسنه بدهید! و مکرر همین خواهش را نموده گفتار او را میشنیدند ولی چون نمیشناختند، حرف او را تصدیق ننمودند. چون مایوس شد و شب او را فرا گرفت، گریان برگشت و شکایت گرسنگی خود را به خدای بزرگ نمود شب را به گرسنگی گذرانید و فردا را هم روزه گرفت، گرسنه و شکیبا و ثناگوی خدای بزرگ، و در آن شب یعقوب و آلش سیر خوابیدند و صبح کردند در حالی که از غذای آنها زیاده آمده بود. | ||
حضرت فرمود: خداوند بزرگ به او وحی فرمود: ای یعقوب! بنده مرا خوار ساختی، بنحوی که مستحق غضب من گردیدی و مستوجب ادب من و فرود آمدن عقوبت من بر تو و بر فرزندانت. ای یعقوب! بدرستی که محبوبترین پیمبرانم به سوی من و گرامیترین آنها نزد من کسی است که بیچارگان بندگانم را رحم کند و آنان را به خود نزدیک نموده، غذایشان دهد و پشتیبان و پناهگاه آنها باشد. | حضرت فرمود: خداوند بزرگ به او وحی فرمود: ای یعقوب! بنده مرا خوار ساختی، بنحوی که مستحق غضب من گردیدی و مستوجب ادب من و فرود آمدن عقوبت من بر تو و بر فرزندانت. ای یعقوب! بدرستی که محبوبترین پیمبرانم به سوی من و گرامیترین آنها نزد من کسی است که بیچارگان بندگانم را رحم کند و آنان را به خود نزدیک نموده، غذایشان دهد و پشتیبان و پناهگاه آنها باشد. | ||
ای یعقوب! آیا به «ذمیال» بنده من رحم ننمودی؟ با آنکه در عبادت خود کوشا و از ظاهر دنیا به کم قانع است، او هنگام افطار به در خانهات آمد و شما را ندا کرد، به او غذا ندادید، گریان برگشت و به من شکایت کرد و گرسنه خوابید صبح برای من روزه گرفت و تو با فرزندانت ای یعقوب! سیر خوابیده و صبح کردید در حالی که زیادی غذای شب در نزد شما بود؟! | ای یعقوب! آیا به «ذمیال» بنده من رحم ننمودی؟ با آنکه در عبادت خود کوشا و از ظاهر دنیا به کم قانع است، او هنگام افطار به در خانهات آمد و شما را ندا کرد، به او غذا ندادید، گریان برگشت و به من شکایت کرد و گرسنه خوابید صبح برای من روزه گرفت و تو با فرزندانت ای یعقوب! سیر خوابیده و صبح کردید در حالی که زیادی غذای شب در نزد شما بود؟! | ||
آیا نمیدانی که عذاب و بلای من به دوستانم سریعتر است تا به دشمنانم؟ و چنین کاری از جهت حسن نظر من به آنها است و استدراج برای دشمنان است آگاه باش! سوگند بعزت خود، هر آینه به تو بلای خود را فرو فرستم و تو و فرزندانت را نشانه تیر مصائب خود قرار دهم و تو را بعقوبت خود میآزارم. پس آماده بلا و خشنود به حکم من بوده و به مصیبتها شکیبا باشید. [۷۵] آری، آدمی نمیداند که در رد سائل چه ضررهایی متوجه انسان شده و چه منافعی از دست او میرود که همین داستان و داستانهای دیگر مانند داستان علویه و نصرانی و شیخ بلد و غیر آن، روشنگر آنست و باید چنین قضایایی درس بزرگی باشد برای دیگران و عبرتی برای هر فرد مسلمان. | آیا نمیدانی که عذاب و بلای من به دوستانم سریعتر است تا به دشمنانم؟ و چنین کاری از جهت حسن نظر من به آنها است و استدراج برای دشمنان است آگاه باش! سوگند بعزت خود، هر آینه به تو بلای خود را فرو فرستم و تو و فرزندانت را نشانه تیر مصائب خود قرار دهم و تو را بعقوبت خود میآزارم. پس آماده بلا و خشنود به حکم من بوده و به مصیبتها شکیبا باشید. [۷۵] آری، آدمی نمیداند که در رد سائل چه ضررهایی متوجه انسان شده و چه منافعی از دست او میرود که همین داستان و داستانهای دیگر مانند داستان علویه و نصرانی و شیخ بلد و غیر آن، روشنگر آنست و باید چنین قضایایی درس بزرگی باشد برای دیگران و عبرتی برای هر فرد مسلمان. | ||
رد سائل و نکوهش سؤال در اسلام | =رد سائل و نکوهش سؤال در اسلام= | ||
در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» [۷۶] و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه آنها اطلاع حاصل کند، امکان ندارد گدایی کند و یا اگر سائلی به او مراجعه کرد، او را ناامید سازد و براستی که اگر احتیاج، کسی را مجبور به سؤال کرد و حقیقتاً درمانده و محتاج گردید، وظیفه هر فرد مسلمان است که حاجت او را برطرف سازد، بلکه تا بتواند او را بر خود مقدم دارد و این درس را از مکتب علی (علیهالسّلام) فرا گیرد: | در قرآن حالات بینوایان عفیف «یحسبُهُم الجاهلُ اَغنیاءَ من التَّعفٌّفِ» [۷۶] و بدی رد سائل آمده و همچنین در روایات مفصل بیان گردیده که اگر کسی به همه آنها اطلاع حاصل کند، امکان ندارد گدایی کند و یا اگر سائلی به او مراجعه کرد، او را ناامید سازد و براستی که اگر احتیاج، کسی را مجبور به سؤال کرد و حقیقتاً درمانده و محتاج گردید، وظیفه هر فرد مسلمان است که حاجت او را برطرف سازد، بلکه تا بتواند او را بر خود مقدم دارد و این درس را از مکتب علی (علیهالسّلام) فرا گیرد: | ||