۲۱٬۸۸۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(تغییر تصویر) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo">[[پرونده:کمیت اسدی.jpg|جایگزین=کمیت اسدی|بندانگشتی|کمیت اسدی]] | ||
[[پرونده: | |||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
!نام | !نام | ||
خط ۳۴: | خط ۳۳: | ||
|- | |- | ||
|دودمان | |دودمان | ||
| | | | ||
|- | |- | ||
|پدر | |پدر | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
|- | |- | ||
|زاد روز | |زاد روز | ||
| | | | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
| | | | ||
|- | |- | ||
|فرزندان | |فرزندان | ||
خط ۶۳: | خط ۶۲: | ||
ابومُستَهَل کُمَیْت بن زید اَسَدی (۶۰-۱۲۶ق)، از شاعران عربزبان شیعه و از مدیحهسرایان اهل بیت(ع) است. لغتشناسی آشنا به تاریخ عرب و از سخنوران قبیله مُضَر بوده است. وی محضر امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) را درک کرد. | ابومُستَهَل کُمَیْت بن زید اَسَدی (۶۰-۱۲۶ق)، از شاعران عربزبان شیعه و از مدیحهسرایان اهل بیت(ع) است. لغتشناسی آشنا به تاریخ عرب و از سخنوران قبیله مُضَر بوده است. وی محضر امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) را درک کرد. | ||
کمیت در روزگار خلافت بنیامیه میزیست و از روی تقیه شعری نیز نزد هشام بن عبدالملک در مدح بنیامیه سرود. معروفترین اشعارش را قصاید هاشمیات دانستهاند. | کمیت در روزگار خلافت بنیامیه میزیست و از روی تقیه شعری نیز نزد هشام بن عبدالملک در مدح بنیامیه سرود. معروفترین اشعارش را قصاید هاشمیات دانستهاند. | ||
ولادت و شهادت | =ولادت و شهادت= | ||
کمیت بن زید بن خنیس بن مخالد اسدی در سال ۶۰ قمری به دنیا آمد. او در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در سال ۱۲۶ق و در کوفه درگذشت.[۱] امام سجاد(ع) در زمان زنده بودن کمیت، برای شهادت او دعا کرده بود.[۲]او نخستین کسی بود که در قبرستان بنیاسد، دفن شد.[۳] | کمیت بن زید بن خنیس بن مخالد اسدی در سال ۶۰ قمری به دنیا آمد. او در زمان خلافت مروان بن محمد، آخرین خلیفه اموی، در سال ۱۲۶ق و در کوفه درگذشت.[۱] امام سجاد(ع) در زمان زنده بودن کمیت، برای شهادت او دعا کرده بود.[۲]او نخستین کسی بود که در قبرستان بنیاسد، دفن شد.[۳]<br> | ||
تعداد اشعار | |||
=تعداد اشعار= | |||
گزارشهای مختلفی در مورد تعداد اشعار کمیت وجود دارد. ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی[۴] و علامه امینی[۵] به نقل از کتاب المعاهد، اشعار او را ۵۲۸۹ بیت ذکر کرده است. در کشف الظنون به نقل از کتاب عیون الاخبار ابن شاکر، تعداد اشعار او بیش از ۵۰۰۰ قصیده گزارش شده است.[۶] | گزارشهای مختلفی در مورد تعداد اشعار کمیت وجود دارد. ابوالفرج اصفهانی در کتاب الاغانی[۴] و علامه امینی[۵] به نقل از کتاب المعاهد، اشعار او را ۵۲۸۹ بیت ذکر کرده است. در کشف الظنون به نقل از کتاب عیون الاخبار ابن شاکر، تعداد اشعار او بیش از ۵۰۰۰ قصیده گزارش شده است.[۶] | ||
بر اساس آنچه علامه امینی گزارش کرده، فراهمآورنده شعر کمیت، اصمعی و آراینده و افزایندۀ آن ابن سکیت است.[۷] ابن سکیت، راوی شعر کمیت از قول استادش نصران است. نصران گفته است که: من شعر کمیت را بر ابی حفص عمر بن ابیبکر خواندهام.[۸] | بر اساس آنچه علامه امینی گزارش کرده، فراهمآورنده شعر کمیت، اصمعی و آراینده و افزایندۀ آن ابن سکیت است.[۷] ابن سکیت، راوی شعر کمیت از قول استادش نصران است. نصران گفته است که: من شعر کمیت را بر ابی حفص عمر بن ابیبکر خواندهام.[۸]<br> | ||
هجویات و مناظرههای شاعر | |||
=هجویات و مناظرههای شاعر= | |||
کمیت نسبت به عدنانیه تعصب داشت و در تمام دوران زندگی اش با شاعران یمن هجوسرایی و پاسخگویی رواج داشت. دعبل بن علی خزاعی و ابن عیینه، قصیدۀ مذهّبۀ او را پس از مرگش پاسخ گفتند. البته ابوزلفاء بصری آزادشدۀ بنیهاشم نیز جواب آن دو را داده است. | کمیت نسبت به عدنانیه تعصب داشت و در تمام دوران زندگی اش با شاعران یمن هجوسرایی و پاسخگویی رواج داشت. دعبل بن علی خزاعی و ابن عیینه، قصیدۀ مذهّبۀ او را پس از مرگش پاسخ گفتند. البته ابوزلفاء بصری آزادشدۀ بنیهاشم نیز جواب آن دو را داده است. | ||
همچنین میان کمیت و حکیم اعور کلبی مفاخره و مناظرۀ فراوانی رخ داده است.[۹] | همچنین میان کمیت و حکیم اعور کلبی مفاخره و مناظرۀ فراوانی رخ داده است.[۹]<br> | ||
شعر کمیت در بیان دیگران | |||
=شعر کمیت در بیان دیگران= | |||
«آمدی»[۱۰] و «ابن عمر بغدادی»[۱۱] گفتهاند: اشعار کمیت بن زید دربارۀ خاندان پیغمبر (ص) مشهور است. سندوبی[۱۲] گفته است: | «آمدی»[۱۰] و «ابن عمر بغدادی»[۱۱] گفتهاند: اشعار کمیت بن زید دربارۀ خاندان پیغمبر (ص) مشهور است. سندوبی[۱۲] گفته است: | ||
کمیت از بهترین شاعران دولت اموی است، وی مردی دانا به لغات عرب و روزگار آنان بود، و از بهترین و برترین شعرهای او هاشمیات است و آن قصائدی است که در آن از خاندان پیغمبر (ص) به نیکی یاد کرده است.[۱۳] | کمیت از بهترین شاعران دولت اموی است، وی مردی دانا به لغات عرب و روزگار آنان بود، و از بهترین و برترین شعرهای او هاشمیات است و آن قصائدی است که در آن از خاندان پیغمبر (ص) به نیکی یاد کرده است.[۱۳]<br> | ||
«ثعالبی» در صفحۀ ۱۷۱ «ثمار القلوب» گفته است: | «ثعالبی» در صفحۀ ۱۷۱ «ثمار القلوب» گفته است: | ||
از خوارزمی چنین بیاد دارم که میگوید: هر کس حولیات زهیر، اعتذارات نابغه، اهاجی حطیئه، هاشمیات کمیت، نقائض جریر و فرزدق، خمریات ابی نواس، زهریات ابی العتاهیه، مراثی ابی تمام و بدایع بحتری و تشبیهات ابن معتز، روضیات صنوبری، لطائف کشاجم و قلائد متنبی را خواند و به شعر و شاعری ره نیافت به جوانی مرساد و عمرش دراز مباد.[۱۴] | از خوارزمی چنین بیاد دارم که میگوید: هر کس حولیات زهیر، اعتذارات نابغه، اهاجی حطیئه، هاشمیات کمیت، نقائض جریر و فرزدق، خمریات ابی نواس، زهریات ابی العتاهیه، مراثی ابی تمام و بدایع بحتری و تشبیهات ابن معتز، روضیات صنوبری، لطائف کشاجم و قلائد متنبی را خواند و به شعر و شاعری ره نیافت به جوانی مرساد و عمرش دراز مباد.[۱۴]<br> | ||
یاقوت در صفحۀ ۴۱۰ جلد ۱ «معجم الادباء» به نقل از ابن نجار از ابی عبد اللّه احمد بن حسن کوفی نسّابه آورده است که وی گفت: ابن عبدۀ نسّاب میگفت: هیچ نسب شناسی، انساب عرب را به حقیقت نشناخت، مگر آنگاه که کمیت قصائد نزاریۀ خویش را پرداخت و پرده از چهرۀ بسیاری از آگاهیها برداشت. و چون من چنین شنیدم، شعر کمیت را فراهم آوردم و مددکار من در تصنیف تاریخ عرب همان اشعار بود.[۱۵] | یاقوت در صفحۀ ۴۱۰ جلد ۱ «معجم الادباء» به نقل از ابن نجار از ابی عبد اللّه احمد بن حسن کوفی نسّابه آورده است که وی گفت: ابن عبدۀ نسّاب میگفت: هیچ نسب شناسی، انساب عرب را به حقیقت نشناخت، مگر آنگاه که کمیت قصائد نزاریۀ خویش را پرداخت و پرده از چهرۀ بسیاری از آگاهیها برداشت. و چون من چنین شنیدم، شعر کمیت را فراهم آوردم و مددکار من در تصنیف تاریخ عرب همان اشعار بود.[۱۵] | ||
قصائد هاشمیات | =قصائد هاشمیات= | ||
قصیدۀ میمیه | قصیدۀ میمیه | ||
من لقلب متیم مستهام غیر ما صبوة و لا احلام | من لقلب متیم مستهام غیر ما صبوة و لا احلام | ||
خط ۸۹: | خط ۹۳: | ||
به دوستی آنان (خاندان پیغمبر ع) با بیگانگان، خویشاوند و پسرعمو شدم و از نزدیکانی که هرچه بیشتر آنها را متهم میدانستم، دوری گزیدم | به دوستی آنان (خاندان پیغمبر ع) با بیگانگان، خویشاوند و پسرعمو شدم و از نزدیکانی که هرچه بیشتر آنها را متهم میدانستم، دوری گزیدم | ||
به جایگاه شناخته شدهای روی آوردهام که توان و تمسّکم به خداوند است.[۱۸] | به جایگاه شناخته شدهای روی آوردهام که توان و تمسّکم به خداوند است.[۱۸] | ||
از کمیت را برای هشام خواندند، گفت: این ریاکار خود را به کشتن داد.[۱۹] | از کمیت را برای هشام خواندند، گفت: این ریاکار خود را به کشتن داد.[۱۹]<br> | ||
قصیدۀ باییه | |||
==قصیدۀ باییه== | |||
طربت و ما شوقا الی البیض اطرب و لا لعبا منّی و ذو الشّیب یلعب | طربت و ما شوقا الی البیض اطرب و لا لعبا منّی و ذو الشّیب یلعب | ||
... ... | ... ... | ||
خط ۹۹: | خط ۱۰۶: | ||
یقولون لم یورث و لو لا تراثه لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب» | یقولون لم یورث و لو لا تراثه لقد شرکت فیها «بکیل» و «ارحب» | ||
«سیوطی» در صفحۀ ۱۳ شرح شواهد المغنی گفته است: «ابن عساکر» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او پیغمبر را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ شرح شواهد است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «کوفه» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند هاشمی نبود.[۲۰] | «سیوطی» در صفحۀ ۱۳ شرح شواهد المغنی گفته است: «ابن عساکر» به اسناد خود از «محمّد بن عقیر» آورده است؛ بنی اسد میگفتند: در ما فضیلتی است که در عالم نیست. هیچ خانهای از - خانههای ما نیست که در آن برکت وراثت کمیت نباشد، زیرا او پیغمبر را در خواب دیده و رسول خدا به وی فرمودهاند: شعر «طربت و ما شوقا الی البیض اطرب» را بخوان و خوانده است و پیغمبر فرمودهاند. بورکت و بورک قومک «تو و خویشاوندانت را برکت باد.» و نیز در صفحۀ ۱۴ شرح شواهد است که ابن عساکر از «ابی عکرمه ضبی» از پدرش آورده است که میگفت: در «کوفه» مردم را چنان یافتم که هر کس قصیدۀ طربت. . . را نمیخواند هاشمی نبود.[۲۰] | ||
قصیدۀ لامیه | ==قصیدۀ لامیه== | ||
الاهل عم فی رأیه متأمّل و هل مدبر بعد الإسائة مقبل | الاهل عم فی رأیه متأمّل و هل مدبر بعد الإسائة مقبل | ||
ترجمه: «هان آیا هیچ کوردلی، نگران اندیشه خویش هست؟ و هیچ روی از حق تافتهای پس از تبهکاری به سوی حق باز میگردد» | ترجمه: «هان آیا هیچ کوردلی، نگران اندیشه خویش هست؟ و هیچ روی از حق تافتهای پس از تبهکاری به سوی حق باز میگردد» | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۳۶: | ||
فما نفع المستأخرين نكيصهم و لا ضرّ أهل السابقات التعجّل | فما نفع المستأخرين نكيصهم و لا ضرّ أهل السابقات التعجّل | ||
شبر، ادب الطف، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲ | شبر، ادب الطف، ج۱، ص۱۸۱-۱۸۲ | ||
اخلاص شاعر | ==اخلاص شاعر== | ||
کمیت، هدایای مادی را که به خاطر سرایش اشعار در مدح اهل بیت (ع) بود نمیپذیرفت؛ وی ۴۰۰ هزار درهم را به امام سجاد (ع) برگرداند و تن پوشی را که امام به تن داشت، درخواست کرد تا بدان تبرک جوید. نیز یک بار ۱۰۰ هزار درهم و بار دیگر ۵۰۰ هزار درهم را به امام باقر (ع) باز پس داد و پیراهنی از پیراهنهای حضرت را تقاضا کرد. او هزار دینار و جامهای را که امام صادق (ع) به وی ارزانی کرده بود، برگرداند و درخواست کرد تا او را به جامهای که بر بدن امام است، سرافراز کند. | کمیت، هدایای مادی را که به خاطر سرایش اشعار در مدح اهل بیت (ع) بود نمیپذیرفت؛ وی ۴۰۰ هزار درهم را به امام سجاد (ع) برگرداند و تن پوشی را که امام به تن داشت، درخواست کرد تا بدان تبرک جوید. نیز یک بار ۱۰۰ هزار درهم و بار دیگر ۵۰۰ هزار درهم را به امام باقر (ع) باز پس داد و پیراهنی از پیراهنهای حضرت را تقاضا کرد. او هزار دینار و جامهای را که امام صادق (ع) به وی ارزانی کرده بود، برگرداند و درخواست کرد تا او را به جامهای که بر بدن امام است، سرافراز کند.<br> | ||
ابومستهل، روستایی که عبداللّه بن حسن سندش را به وی داده بود و با چهار هزار دینار برابری میکرد همچنین پولهایی که عبدالله به خاطر سرایش کمیت در مدح بنی هاشم، از آنان فراهم آورده بود و مقدار آن به صد هزار درهم میرسید، برگرداند.[۲۲] | ابومستهل، روستایی که عبداللّه بن حسن سندش را به وی داده بود و با چهار هزار دینار برابری میکرد همچنین پولهایی که عبدالله به خاطر سرایش کمیت در مدح بنی هاشم، از آنان فراهم آورده بود و مقدار آن به صد هزار درهم میرسید، برگرداند.[۲۲] | ||
کمیت اسدی، هنگام پس دادن این هدیهها جملاتی گفته است. مثلا؛ در پاسخ به هدیه فاطمه دختر حسین (ع) که سیصد دینار با اسبی سواری بود دیده هایش به اشک نشست و گفت: نه، بخدا سوگند نمیپذیرم که من شما را بهاندیشۀ دنیاداری، دوست نمیدارم.[۲۳] کمیت به امام سجّاد (ع) گفت: من شما را از آن جهت مدح گفته ام، که برایم وسیلهای در پیشگاه پیغمبر خدا باشید. به امام باقر (ع) گفت: بخدا سوگند کس نداند (و آن روز نیاید) که من از شما درهم و دیناری بگیرم، تا خدای گرامی و بزرگی هست که مرا کفایت کند. و قول او به صادقین (ع) این است که: بخدا قسم من شما را بهاندیشۀ دنیاداری دوست نمیدارم و اگر خواستار دنیا بودم به نزد کسی میرفتم که آن را به دست داشت امّا من برای آخرت به شما مهر میورزم.[۲۴] | کمیت اسدی، هنگام پس دادن این هدیهها جملاتی گفته است. مثلا؛ در پاسخ به هدیه فاطمه دختر حسین (ع) که سیصد دینار با اسبی سواری بود دیده هایش به اشک نشست و گفت: نه، بخدا سوگند نمیپذیرم که من شما را بهاندیشۀ دنیاداری، دوست نمیدارم.[۲۳] کمیت به امام سجّاد (ع) گفت: من شما را از آن جهت مدح گفته ام، که برایم وسیلهای در پیشگاه پیغمبر خدا باشید. به امام باقر (ع) گفت: بخدا سوگند کس نداند (و آن روز نیاید) که من از شما درهم و دیناری بگیرم، تا خدای گرامی و بزرگی هست که مرا کفایت کند. و قول او به صادقین (ع) این است که: بخدا قسم من شما را بهاندیشۀ دنیاداری دوست نمیدارم و اگر خواستار دنیا بودم به نزد کسی میرفتم که آن را به دست داشت امّا من برای آخرت به شما مهر میورزم.[۲۴] | ||
او در پاسخ به محبت عبد اللّه بن حسن بن علی (ع) میگوید: بخدا سوگند قصیدهای دربارۀ شما جز برای خدا نسرودهام و من در برابر آنچه برای خدا گفته ام، مزد و بهایی نمیگیرم. سخنش به عبداللّه از نوادگان جعفر این است؛ من از مدح شما، جز رضای خدا و رسولش ارادهای نداشتهام و پاداش دنیوی از شما نمیخواهم.[۲۵] | او در پاسخ به محبت عبد اللّه بن حسن بن علی (ع) میگوید: بخدا سوگند قصیدهای دربارۀ شما جز برای خدا نسرودهام و من در برابر آنچه برای خدا گفته ام، مزد و بهایی نمیگیرم. سخنش به عبداللّه از نوادگان جعفر این است؛ من از مدح شما، جز رضای خدا و رسولش ارادهای نداشتهام و پاداش دنیوی از شما نمیخواهم.[۲۵] | ||
دعاهای اهل بیت درباره کمیت | =دعاهای اهل بیت درباره کمیت= | ||
کمیت، به عنوان شاعری که در زمان بنی امیه به ستایش خاندان پیامبر میپرداخت، نزد امامانی که آنها را درک کرد از جایگاه خاصی برخوردار بوده. زین العابدین (ع) بدین امر تصریح کرده: خداوندا! در روزگاری که دیگران خودداری میکردند، این کمیت بود که در راه خاندان پیغمبرت ازخودگذشتگی نشان داد و آنچه دیگران پنهان میداشتند آشکار کرد.[۲۶] | کمیت، به عنوان شاعری که در زمان بنی امیه به ستایش خاندان پیامبر میپرداخت، نزد امامانی که آنها را درک کرد از جایگاه خاصی برخوردار بوده. زین العابدین (ع) بدین امر تصریح کرده: خداوندا! در روزگاری که دیگران خودداری میکردند، این کمیت بود که در راه خاندان پیغمبرت ازخودگذشتگی نشان داد و آنچه دیگران پنهان میداشتند آشکار کرد.[۲۶] | ||
در کتابهای شیعه و سنی خواب هایی به کمیت و دیگران (مثل خواب ابا ابراهیم سعد اسدی) نسبت داده شده که در آن پیامبر (ص) از کمیت ابراز رضایت کرده و حتی یک مرتبه دعبل را از معارضه با او بازداشته است. در این خواب ها، پیغمبر برای او درخواست رحمت کرده،[۲۷] پاداش خیر خواسته و ثنایش گفته[۲۸] و در حقش با الفاظ؛ «بورکت و بورک قومک» دعا کرده است.[۲۹] | در کتابهای شیعه و سنی خواب هایی به کمیت و دیگران (مثل خواب ابا ابراهیم سعد اسدی) نسبت داده شده که در آن پیامبر (ص) از کمیت ابراز رضایت کرده و حتی یک مرتبه دعبل را از معارضه با او بازداشته است. در این خواب ها، پیغمبر برای او درخواست رحمت کرده،[۲۷] پاداش خیر خواسته و ثنایش گفته[۲۸] و در حقش با الفاظ؛ «بورکت و بورک قومک» دعا کرده است.[۲۹] | ||
امام سجاد (ع) درباره کمیت این گونه دعا میکند؛ خداوندا! او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما![۳۰] امام باقر (ع) در موارد متعددی مانند ایام تشریق در منا، و غیر آن روی به کعبه آورده و دربارۀ او به درخواست رحمت و آمرزش، دعا کرده که «پیوسته به روح القدس مؤید باشی».[۳۱] | امام سجاد (ع) درباره کمیت این گونه دعا میکند؛ خداوندا! او را به خوشبختی زنده بدار و به شهادت بمیران و پاداش دنیوی او را به وی بنما و ثواب اخرویش را برایش ذخیره فرما![۳۰] امام باقر (ع) در موارد متعددی مانند ایام تشریق در منا، و غیر آن روی به کعبه آورده و دربارۀ او به درخواست رحمت و آمرزش، دعا کرده که «پیوسته به روح القدس مؤید باشی».[۳۱] | ||
امام صادق در مواقف شهود دستها را به دعا بلند کرد و گفت: خدایا! گناهان گذشته و آینده و پنهان و آشکار «کمیت» را بیامرز و آن قدر به وی عطا کن که راضی شود.[۳۲] | امام صادق در مواقف شهود دستها را به دعا بلند کرد و گفت: خدایا! گناهان گذشته و آینده و پنهان و آشکار «کمیت» را بیامرز و آن قدر به وی عطا کن که راضی شود.[۳۲] | ||
قصیده راییه و مدح بنی امیه | ==قصیده راییه و مدح بنی امیه== | ||
خالد بن عبد اللّه قسری با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «یمن» با مطلع | خالد بن عبد اللّه قسری با شنیدن قصیدۀ کمیت در هجو «یمن» با مطلع | ||
الا حییت عنا یا مدینا و هل ناس تقول مسلمینا | الا حییت عنا یا مدینا و هل ناس تقول مسلمینا | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۵۷: | ||
او در این مجلس مرثیه ای در سوگ معاویه پسر هشام هم خواند. در این مجلس مسلمه به بیست هزار درهم و هشام به چهل هزار درهم برای وی دستور دادندو هشام طی نامهای به خالد نوشت که: کمیت و خانوادهاش در امانند و تو را بر آنان تسلّطی نیست.[۳۷] | او در این مجلس مرثیه ای در سوگ معاویه پسر هشام هم خواند. در این مجلس مسلمه به بیست هزار درهم و هشام به چهل هزار درهم برای وی دستور دادندو هشام طی نامهای به خالد نوشت که: کمیت و خانوادهاش در امانند و تو را بر آنان تسلّطی نیست.[۳۷] | ||
از آن قصیده جز آنچه مردم بیاد داشتند، در دست نیست و چون دیگران جمع آوری کرده و از خود کمیت دربارۀ آن پرسیدند، گفت چیزی از آن در حفظ ندارم آنچه گفتم منحصرا ارتجالی بود.[۳۸] | از آن قصیده جز آنچه مردم بیاد داشتند، در دست نیست و چون دیگران جمع آوری کرده و از خود کمیت دربارۀ آن پرسیدند، گفت چیزی از آن در حفظ ندارم آنچه گفتم منحصرا ارتجالی بود.[۳۸] | ||
در مجلسی دیگر،کمیت در سرایش شعری که به آشتی هشام بن عبدالملک و کنیز مورد علاقهاش ،صدوف، انجامید از هریک از آن دو، هزار دینار صله دریافت کرد. | در مجلسی دیگر،کمیت در سرایش شعری که به آشتی هشام بن عبدالملک و کنیز مورد علاقهاش ،صدوف، انجامید از هریک از آن دو، هزار دینار صله دریافت کرد. | ||
کمیت پیش از سرایش قصیده راییه، برادرش ورد بن زید را پیش امام باقر (ع) فرستاده بود تا در این باره اجازه بگیرد. امام (ع) نیز به او اجازه داده بود. | کمیت پیش از سرایش قصیده راییه، برادرش ورد بن زید را پیش امام باقر (ع) فرستاده بود تا در این باره اجازه بگیرد. امام (ع) نیز به او اجازه داده بود<ref>الغدیر، ج۴، ص۳۴، به نقل از اغانی، جلد۱۵، صفحۀ۱۲۶.</ref>. | ||
1. پرش به بالا↑ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۹۹۴م، ج۱۷، ص۳۰. | 1. پرش به بالا↑ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ۱۹۹۴م، ج۱۷، ص۳۰. | ||
2. پرش به بالا↑ امینی، الغدیر، ج۴، ص۵۰. | 2. پرش به بالا↑ امینی، الغدیر، ج۴، ص۵۰. | ||
خط ۱۹۰: | خط ۱۹۸: | ||
37. پرش به بالا↑ امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۳-۴۴ | 37. پرش به بالا↑ امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۳-۴۴ | ||
38. پرش به بالا↑ امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۴ | 38. پرش به بالا↑ امینی، الغدیر، ج۴، ص۴۴ | ||
منابع | منابع | ||
• ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق-۱۹۹۴م. | • ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق-۱۹۹۴م. | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۹: | ||
وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سرودههای او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شدهاست. وی نهایتا در دوران امویان کشته شد. | وی که حافظ قرآن و فقیه نیز بود، به سخاوت و دلیری شهرت داشت. مجموعه سرودههای او در دوجلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی» گردآوری و چاپ شدهاست. وی نهایتا در دوران امویان کشته شد. | ||
وی هنگامیکه در مدینه نزد محمد باقر رفت و قصیدهاش را برای او خواند، و محمد باقر او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرارداد و دعایش کرد. دعای محمد باقر این بود که: «تا وقتی که از اهل بیت و حق دفاع میکنی، روح القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» | وی هنگامیکه در مدینه نزد محمد باقر رفت و قصیدهاش را برای او خواند، و محمد باقر او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرارداد و دعایش کرد. دعای محمد باقر این بود که: «تا وقتی که از اهل بیت و حق دفاع میکنی، روح القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» | ||
=پانویس= | |||
<references /> |