اباحیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'ي' به 'ی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ي' به 'ی')
خط ۱۳: خط ۱۳:


در شرع اباحه آن است كه شریعت حكم به آن نكند بلكه شخص‏ مخیر بین فعل یا ترك آن باشد. به عبارت دیگر، «اباحه» در اصطلاح [[فقها]] حكمى است كه عارى از طلب باشد و «تخییر» حكمى است كه بین فعل و ترك آن مخیر باشد  و مكلّف بتواند آن را  انجام دهد یا ندهد. در لغت، اباحه و اباحت به معنى مباح كردن، حلال كردن و جایز شمردن آمده كه مقابل حظر و تحریم است.اباحه در اصطلاح، معمولا بر افعال سهل‏ انگارانه اخلاقى كه منع شرعى و عرفى دارد، اطلاق مى‏ شود.چنان كه بعضى از فرق غلاة و متصوّفه را متهم به اباحه كرده‏ اند.بعضى از [[غلاة]] شیعه مى‏ گفتند كه ما باید بار تكلیف را از دوش برداریم و كارى یا چیزى را بر خود حرام نشماریم. برخى دیگر مى ‏گفتند كه حرام و حلالى كه در [[قرآن]] و [[سنت]] آمده است، مقصود از آن ها تبرّاى از دشمنان امامان و تولاى به ایشان و دوستان ایشان است.بعضى معتقد بودند كه شناختن امام و مهر ورزیدن به وى براى ایشان كافى است و دیگر احتیاجى از پرهیز چیزهاى «[[حرام]]» ندارند از این رو انجام هر كارى را و لو این كه مخالف [[شرع]] باشد بر خود مباح مى ‏دانستند.
در شرع اباحه آن است كه شریعت حكم به آن نكند بلكه شخص‏ مخیر بین فعل یا ترك آن باشد. به عبارت دیگر، «اباحه» در اصطلاح [[فقها]] حكمى است كه عارى از طلب باشد و «تخییر» حكمى است كه بین فعل و ترك آن مخیر باشد  و مكلّف بتواند آن را  انجام دهد یا ندهد. در لغت، اباحه و اباحت به معنى مباح كردن، حلال كردن و جایز شمردن آمده كه مقابل حظر و تحریم است.اباحه در اصطلاح، معمولا بر افعال سهل‏ انگارانه اخلاقى كه منع شرعى و عرفى دارد، اطلاق مى‏ شود.چنان كه بعضى از فرق غلاة و متصوّفه را متهم به اباحه كرده‏ اند.بعضى از [[غلاة]] شیعه مى‏ گفتند كه ما باید بار تكلیف را از دوش برداریم و كارى یا چیزى را بر خود حرام نشماریم. برخى دیگر مى ‏گفتند كه حرام و حلالى كه در [[قرآن]] و [[سنت]] آمده است، مقصود از آن ها تبرّاى از دشمنان امامان و تولاى به ایشان و دوستان ایشان است.بعضى معتقد بودند كه شناختن امام و مهر ورزیدن به وى براى ایشان كافى است و دیگر احتیاجى از پرهیز چیزهاى «[[حرام]]» ندارند از این رو انجام هر كارى را و لو این كه مخالف [[شرع]] باشد بر خود مباح مى ‏دانستند.
عبد القاهر بغدادى در كتاب «الفرق بین الفرق» از بعضى فرقه ‏هاى اباحى نام برده است و مى‏ نویسد كه: «[[بابكيه|بابكیه]]» را در كوهستان شان جشنى است و در آن شب مردان و زنان شان با هم گرد آیند و مى ‏گسارند و ساز و ناى نوازند، ناگاه چراغ را بكشند و جامه بركنند و مردان در زنان آویزند. «[[معتزله]]» مى‏ گفتند: آیا افعال آدمى را پیش از [[وحى]] یا در فاصله میان دو وحى باید اصولا مجاز شمرد یا ممنوع؟ و چون آنان میزان «[[عقل]]» را در «حسن و قبح اعمال» جارى می دانستند مى‏ گفتند: افعال خوب و سودمند روا و افعال زشت و زیان‏ بخش ناروا است. [[جاحظ]] كه یكى از بزرگان «معتزله» بوده مى‏ گفت: هر چه در قرآن و سنت نهى نشده باشد مباح مطلق است. «[[اسماعيليه|اسماعیلیه]]» مى‏ گفتند: «اذا ظهرت الحقایق بطلت الشرایع» یعنى اگر حقایق [[دين|دین]] آشكار شود، [[شرايع|شرایع]] و [[قوانين|قوانین]] باطل مى‏ گردد.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی،مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1272 خورشیدی، چاپ دوم، ص 4 با ویرایش محدود.</ref>
عبد القاهر بغدادى در كتاب «الفرق بین الفرق» از بعضى فرقه ‏هاى اباحى نام برده است و مى‏ نویسد كه: «[[بابكیه|بابكیه]]» را در كوهستان شان جشنى است و در آن شب مردان و زنان شان با هم گرد آیند و مى ‏گسارند و ساز و ناى نوازند، ناگاه چراغ را بكشند و جامه بركنند و مردان در زنان آویزند. «[[معتزله]]» مى‏ گفتند: آیا افعال آدمى را پیش از [[وحى]] یا در فاصله میان دو وحى باید اصولا مجاز شمرد یا ممنوع؟ و چون آنان میزان «[[عقل]]» را در «حسن و قبح اعمال» جارى می دانستند مى‏ گفتند: افعال خوب و سودمند روا و افعال زشت و زیان‏ بخش ناروا است. [[جاحظ]] كه یكى از بزرگان «معتزله» بوده مى‏ گفت: هر چه در قرآن و سنت نهى نشده باشد مباح مطلق است. «[[اسماعیلیه|اسماعیلیه]]» مى‏ گفتند: «اذا ظهرت الحقایق بطلت الشرایع» یعنى اگر حقایق [[دین|دین]] آشكار شود، [[شرایع|شرایع]] و [[قوانین|قوانین]] باطل مى‏ گردد.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی،مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1272 خورشیدی، چاپ دوم، ص 4 با ویرایش محدود.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۷۵

ویرایش