۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
حدیث | '''حدیث''' اصطلاحی در فرهنگ اسلامی و علوم دینی است که بیانگر سخنان نقل شده از زبان پیامبر(ص) و دیگر [[معصومین(ع)]] یا حاکی از رفتار و سلوک ایشان باشد. اهل سنت واژه حدیث را فقط به سخنان پیامبر اطلاق نموده در حالی که شیعه سخنان اهل بیت علیهم السلام را نیز همانند سخنان پیامبر دانسته و تبعیت از آن را لازم می داند. برای احادیث تقسیمات گوناگونی ذکر شده است که در کتب علوم حدیثی فریقین بیان گردیده است . | ||
==حدیث== | ==حدیث== | ||
خط ۲۴: | خط ۱۲: | ||
معنای اصطلاحی حدیث برای اهل سنت و شیعه متفاوت است | معنای اصطلاحی حدیث برای اهل سنت و شیعه متفاوت است | ||
===معنای اصطلاحی حدیث نزد اهل سنت=== | ===معنای اصطلاحی حدیث نزد اهل سنت=== | ||
خط ۳۰: | خط ۱۷: | ||
حدیث در اصطلاح [[اهلسنّت]] عبارت است از آنچه به پیامبر اکرم نسبت داده شود.<ref>ابنحجر عسقلانى، 1300ـ1301، ج 1، ص 173</ref> ، از قول و فعل و تقریرا<ref>ابنتیمیه، ص 5؛ سخاوى، ج 1، ص 21؛ سیوطى، همانجا؛ انصارى، ص 41</ref> و صفاتِ خَلقى و خُلقى و حتى حرکات و سکنات آن حضرت در خواب و بیدارى.<ref>سخاوى، همانجا</ref> به سیره، فضائل و ویژگیهاى پیامبر اکرم در پیش از بعثت نیز حدیث اطلاق شده است<ref>رجوع کنید به ابنتیمیه، ص 7ـ8</ref> عدهاى حدیث را شامل قول، فعل و تقریرِ صحابه و تابعین <ref>رجوع کنید به سیوطى؛ انصارى، همانجاها</ref> و علما و صُلحا<ref>براى نمونه رجوع کنید به شهیدثانى، ص 54</ref> نیز دانستهاند.ظاهرا وجه نام گذاری حدیث از آن جهت است که در مقابل قرآن (که هر دو بیان احکام الهی است) قرار گرفته، زیرا بیشتر اهل سنت، قایل به قدم قرآن میباشند و از این رو، احکامی را که از شخص پیغمبر(ص) صادر شده است (حدیث) در مقابل قرآن (قدیم) نامیدهاند.<ref>فتح الباری، ج۱</ref> | حدیث در اصطلاح [[اهلسنّت]] عبارت است از آنچه به پیامبر اکرم نسبت داده شود.<ref>ابنحجر عسقلانى، 1300ـ1301، ج 1، ص 173</ref> ، از قول و فعل و تقریرا<ref>ابنتیمیه، ص 5؛ سخاوى، ج 1، ص 21؛ سیوطى، همانجا؛ انصارى، ص 41</ref> و صفاتِ خَلقى و خُلقى و حتى حرکات و سکنات آن حضرت در خواب و بیدارى.<ref>سخاوى، همانجا</ref> به سیره، فضائل و ویژگیهاى پیامبر اکرم در پیش از بعثت نیز حدیث اطلاق شده است<ref>رجوع کنید به ابنتیمیه، ص 7ـ8</ref> عدهاى حدیث را شامل قول، فعل و تقریرِ صحابه و تابعین <ref>رجوع کنید به سیوطى؛ انصارى، همانجاها</ref> و علما و صُلحا<ref>براى نمونه رجوع کنید به شهیدثانى، ص 54</ref> نیز دانستهاند.ظاهرا وجه نام گذاری حدیث از آن جهت است که در مقابل قرآن (که هر دو بیان احکام الهی است) قرار گرفته، زیرا بیشتر اهل سنت، قایل به قدم قرآن میباشند و از این رو، احکامی را که از شخص پیغمبر(ص) صادر شده است (حدیث) در مقابل قرآن (قدیم) نامیدهاند.<ref>فتح الباری، ج۱</ref> | ||
===معنای اصطلاحی حدیث نزد شیعه=== | ===معنای اصطلاحی حدیث نزد شیعه=== | ||
حدیث در اصطلاح علماى شیعه عبارت است از کلامى که قول، فعل یا تقریر معصوم را گزارش کند<ref>رجوع کنید به شیخ بهائى، ص 412؛ میرزاى قمى، ج 1، ص 409؛ مامقانى، ج 1، ص 57</ref> و اطلاق آن بر آنچه از غیر معصوم رسیده از باب مَجاز است [۱۷]. <ref>رجوع کنید به شیخ بهائى، همانجا؛ صدر، ص 81</ref> | حدیث در اصطلاح علماى شیعه عبارت است از کلامى که قول، فعل یا تقریر معصوم را گزارش کند<ref>رجوع کنید به شیخ بهائى، ص 412؛ میرزاى قمى، ج 1، ص 409؛ مامقانى، ج 1، ص 57</ref> و اطلاق آن بر آنچه از غیر معصوم رسیده از باب مَجاز است [۱۷]. <ref>رجوع کنید به شیخ بهائى، همانجا؛ صدر، ص 81</ref> | ||
==ارتباط معنایی حدیث با دیگر اصطلاحات مرتبط خبر== | ==ارتباط معنایی حدیث با دیگر اصطلاحات مرتبط خبر== | ||
خط ۴۱: | خط ۲۶: | ||
خبر در لغت به معنی مخبر به (یعنی چیزی که از آن اخبار شده) می باشد.ولی در اصطلاح این فن مرادف حدیث استعمال شده است » <ref>درایة الحدیث , مدیرشانچی، کاظم</ref> | خبر در لغت به معنی مخبر به (یعنی چیزی که از آن اخبار شده) می باشد.ولی در اصطلاح این فن مرادف حدیث استعمال شده است » <ref>درایة الحدیث , مدیرشانچی، کاظم</ref> | ||
==سنت== | ==سنت== | ||
خط ۵۰: | خط ۳۴: | ||
روایت را به معنی حدیث گفته اند.در مجمع البحرین فرموده است: روایت، خبری است که به طریق نقل به معصوم برسد.منتها روایت، در نقل شعر و قرائت قراء قرآن و مقالات ادب عربی بسیار اطلاق شده است.<ref>درایة الحدیث , مدیرشانچی، کاظم</ref> | روایت را به معنی حدیث گفته اند.در مجمع البحرین فرموده است: روایت، خبری است که به طریق نقل به معصوم برسد.منتها روایت، در نقل شعر و قرائت قراء قرآن و مقالات ادب عربی بسیار اطلاق شده است.<ref>درایة الحدیث , مدیرشانچی، کاظم</ref> | ||
==اثر== | ==اثر== | ||
اثر را در کتب لغت مرادف با حدیث و روایت و خبر بر شمرده اند، ولی بعضی اثر را به آنچه از صحابه نقل شود، اختصاص داده اند علامه قاسمی در قواعد التحدیث، اصطلاح مزبور را به محدثان خراسان نسبت می دهد.[۲۱]<ref>درایة الحدیث , مدیرشانچی، کاظم</ref> | اثر را در کتب لغت مرادف با حدیث و روایت و خبر بر شمرده اند، ولی بعضی اثر را به آنچه از صحابه نقل شود، اختصاص داده اند علامه قاسمی در قواعد التحدیث، اصطلاح مزبور را به محدثان خراسان نسبت می دهد.[۲۱]<ref>درایة الحدیث , مدیرشانچی، کاظم</ref> | ||
==اجزاء حدیث== | ==اجزاء حدیث== | ||
===متن حدیث=== | ===متن حدیث=== | ||
متن حدیث دراصطلاح عبارت است از الفاظ حدیث که معنا را افاده میکند <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.</ref> | متن حدیث دراصطلاح عبارت است از الفاظ حدیث که معنا را افاده میکند <ref>عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، ج۱، ص۲۳، چاپ احمد عمر هاشم، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.</ref> | ||
===سند حدیث=== | ===سند حدیث=== | ||
به زنجیره راویان متن حدیث سند می گویند. | به زنجیره راویان متن حدیث سند می گویند. | ||
==علوم مرتبط با حدیث== | ==علوم مرتبط با حدیث== | ||
خط ۷۴: | خط ۵۳: | ||
2.علم رجال | 2.علم رجال | ||
3.فقه الحدیث | 3.فقه الحدیث | ||
==منابع حدیثی== | ==منابع حدیثی== | ||
در عصر نبوی علی علیهالسلام و عدهای از صحابه احادیث پیامبر(ص) را مینوشتند. پس از رحلت پیامبر(ص) اوضاع کتابت حدیث در بین اهل سنت با شیعه تفاوت زیادی پیدا کرد. خلیفه اول و دوم و به دنبال آنها عثمان و تا زمان عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی حکومت مخالفت با نقل و کتابت و تدوین احادیث پیامبر(ص) بود تا جایی که تعداد زیادی از مکتوبات حدیثی را سوزاندند. عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی را تغییر داد و تدوین کتابهای روایی آغاز گشت اما منع تدوین حدیث آثار مخرب خود در اصالت منابع بعدی را به جای گذاشت.البته شیعیان از همان دوران رسول خدا و پس از ایشان در زمان ائمه معصومین(ع) تا غیبت صغری احادیث را مینوشتند. به مرور زمان در میان اهل سنت و شیعیان کتابهای حدیث و جوامع بزرگ روایی با ویژگی های خاص خود شکل گرفتند | در عصر نبوی علی علیهالسلام و عدهای از صحابه احادیث پیامبر(ص) را مینوشتند. پس از رحلت پیامبر(ص) اوضاع کتابت حدیث در بین اهل سنت با شیعه تفاوت زیادی پیدا کرد. خلیفه اول و دوم و به دنبال آنها عثمان و تا زمان عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی حکومت مخالفت با نقل و کتابت و تدوین احادیث پیامبر(ص) بود تا جایی که تعداد زیادی از مکتوبات حدیثی را سوزاندند. عمر بن عبدالعزیز سیاست رسمی را تغییر داد و تدوین کتابهای روایی آغاز گشت اما منع تدوین حدیث آثار مخرب خود در اصالت منابع بعدی را به جای گذاشت.البته شیعیان از همان دوران رسول خدا و پس از ایشان در زمان ائمه معصومین(ع) تا غیبت صغری احادیث را مینوشتند. به مرور زمان در میان اهل سنت و شیعیان کتابهای حدیث و جوامع بزرگ روایی با ویژگی های خاص خود شکل گرفتند | ||
==منابع مهم روایی اهل سنت== | ==منابع مهم روایی اهل سنت== | ||
خط ۸۶: | خط ۶۳: | ||
مهمترین نگاشته های حدیثی اهل سنت 6 کتاب است که به صحاح سته معروف هستند. این 6 کتاب عبارتند از: صحیح بخاری, صحیح مسلم, سنن ابی داود, سنن ترمذی, سنن ابن ماجه, سنن نسائی. | مهمترین نگاشته های حدیثی اهل سنت 6 کتاب است که به صحاح سته معروف هستند. این 6 کتاب عبارتند از: صحیح بخاری, صحیح مسلم, سنن ابی داود, سنن ترمذی, سنن ابن ماجه, سنن نسائی. | ||
سه کتاب مهم دیگر در میان اهل سنت که بعد از صحاح سته قرار می گیرند عبارتند از:موطأ مالک, مسند ابن حنبل , سنن دارمی. <ref>آشنایی با تاریخ و منابع حدیث, محمد کاظم طباطبایی, ص79</ref> | سه کتاب مهم دیگر در میان اهل سنت که بعد از صحاح سته قرار می گیرند عبارتند از:موطأ مالک, مسند ابن حنبل , سنن دارمی. <ref>آشنایی با تاریخ و منابع حدیث, محمد کاظم طباطبایی, ص79</ref> | ||
منابع مهم روایی شیعه | |||
اصول اربعمائه اولین مجموعه های حدیثی در بین شیعیان بودند که برخی از آنها در حال حاضر موجود است. همچنین کتاب المحاسن تألیف احمد بن محمد بن خالد برقی و تحف العقول تألیف ابن شعبه حرانی از اولین مجموعه های حدیثی شیعه به شمار می آید. و اما مهمترین جوامع حدیثی شیعه که بین سالهای 300 تا 450 هجری قمری تألیف شد و به کتب اربعه معروف است عبارتند از | اصول اربعمائه اولین مجموعه های حدیثی در بین شیعیان بودند که برخی از آنها در حال حاضر موجود است. همچنین کتاب المحاسن تألیف احمد بن محمد بن خالد برقی و تحف العقول تألیف ابن شعبه حرانی از اولین مجموعه های حدیثی شیعه به شمار می آید. و اما مهمترین جوامع حدیثی شیعه که بین سالهای 300 تا 450 هجری قمری تألیف شد و به کتب اربعه معروف است عبارتند از | ||
خط ۱۰۳: | خط ۷۹: | ||
الوافی اثر فیض کاشانی | الوافی اثر فیض کاشانی | ||
بحارالانوار اثر علامه مجلسی | بحارالانوار اثر علامه مجلسی | ||
==طبقه بندی احادیث== | ==طبقه بندی احادیث== | ||
تا زمانی که هدف از نوشتن | تا زمانی که هدف از نوشتن حدیث، صرف ثبت و ضبط آن باشد، اهمیتی ندارد که این احادیث با چه منطقی ثبت شده باشند؛ این ویژگی در باره نخستین اصول حدیث که همین هدف را دنبال می کردند، کاملا وجود دارد. اما بزرگ شدن حجم نوشته های حدیثی و تعدد چنین نوشته هایی به تدریج نگرانی هایی را از نظر دسترسی به احادیث ثبت شده ایجاد می کرد؛ این نگرانی هم برای خود محدثان وجود داشت که لازم بود دائما با این احادیث ممارست داشته باشند و هم برای عالمان دیگر به خصوص فقیهان و واعظان لطفی نداشت که نتوانند از ثمره کار محدثان برای اهداف خود بهره گیرند. این بود که از اواسط سده 2ق، مسئله طبقه بندی احادیث و پیش بینی کردن روشی برای بازیابی آنها به موضوعی مهم در حیطه حدیث مبدل شده بود.این تلاشها منجر به گونه های مختلف طبقه بندی احادیث شد | ||
==طبقه بندی موضوعی== | ==طبقه بندی موضوعی== | ||
خط ۱۱۷: | خط ۹۱: | ||
==طبقه بندی سندی== | ==طبقه بندی سندی== | ||
مسانید که از سده 3ق تألیف آنها آغاز شده بود، نوشته هایی بودند که نه به ترتیب موضوعی، بلکه به ترتیب صحابیانی مرتب شده بودند که نخستین ناقل حدیث از پیامبر (ص) شمرده می شدند.مرتب کردن احادیث یک کتاب بر اساس چهارده معصوم نیز شیوه ای نزدیک به شیوه یاد شده است | |||
== | ==ترتیب الفبایی مطلع== | ||
در طی سده های متمادی، | در طی سده های متمادی، شیوه دیگری برای بازیابی زمینه پیدایی طیفی از کتب شده است؛ در این شیوه، مطلع متن حدیث مبنای طبقه بندی بود و هدف ارائه احادیث با ترتیب الفبایی مطلع آنها بود. | ||
==تقسیمات حدیث== | ==تقسیمات حدیث== | ||
خط ۱۴۰: | خط ۱۱۳: | ||
عالمان حدیث برای حل این دو مشکل از دو علم رجال و درایه بهره میبرند و به این وسیله حدیث سره از ناسره را بازمیشناسند. | عالمان حدیث برای حل این دو مشکل از دو علم رجال و درایه بهره میبرند و به این وسیله حدیث سره از ناسره را بازمیشناسند. | ||
==پدیده نقل به معنا== | ==پدیده نقل به معنا== | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۱۹: | ||
پدیدۀ نقل به معنا که یک حقیقت تأیید شده در تاریخ حدیث است یعنی برخی از راویان حدیث ــ به ویژه در دورۀ متقدم حدیث، پیش از تدوین آثار حدیثی ــ در مواردی شنیدههای خود از معصوم را در قالب معانی حفظ میکردند و به هنگام انتقال در قالب الفاظی بیان میکردند که انتخاب واژگان و ترکیب نحوی آن مربوط به خود ایشان بود، البته با این تأکید که راوی مطمئن بود مطلب را به درستی منتقل میکند.<ref>مثلاً نک: دارمی، ۱/۱۰۴-۱۰۶؛ کلینی، ۱/۵۱-۵۲؛ قرطبی، ۱/۴۱۲</ref> | پدیدۀ نقل به معنا که یک حقیقت تأیید شده در تاریخ حدیث است یعنی برخی از راویان حدیث ــ به ویژه در دورۀ متقدم حدیث، پیش از تدوین آثار حدیثی ــ در مواردی شنیدههای خود از معصوم را در قالب معانی حفظ میکردند و به هنگام انتقال در قالب الفاظی بیان میکردند که انتخاب واژگان و ترکیب نحوی آن مربوط به خود ایشان بود، البته با این تأکید که راوی مطمئن بود مطلب را به درستی منتقل میکند.<ref>مثلاً نک: دارمی، ۱/۱۰۴-۱۰۶؛ کلینی، ۱/۵۱-۵۲؛ قرطبی، ۱/۴۱۲</ref> | ||
کمتر میتوان در باب واحد، احادیثی را منقول از راویان موازی بازجست که در آنها الفاظ عیناً با یکدیگر انطباق داشته باشند و میتوان بر این پایه مدعی شد که نسبت نقل به معنا در مقایسه با نقل عین الفاظ، نسبتی قابل توجه است. | کمتر میتوان در باب واحد، احادیثی را منقول از راویان موازی بازجست که در آنها الفاظ عیناً با یکدیگر انطباق داشته باشند و میتوان بر این پایه مدعی شد که نسبت نقل به معنا در مقایسه با نقل عین الفاظ، نسبتی قابل توجه است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۳۰: | ||
3. آشنایی با تاریخ و منابع حدیث, محمد کاظم طباطبایی, قم: نشر هاجر,1385 | 3. آشنایی با تاریخ و منابع حدیث, محمد کاظم طباطبایی, قم: نشر هاجر,1385 | ||
منبع : دانشنامه | منبع : دانشنامه اسلامی | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:علوم حدیثی]] | [[رده:علوم حدیثی]] |