امر بین الامرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۱۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عبد ' به 'عبد')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
[[شیخ صدوق]]([[محمد بن علی بن بابویه]]،306-381) از علمای بزرگ [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. این متکلم و محدث بزرگ امامیه در تفسیر [[جبر و اختیار]] و نحوه مواجهه آن با [[افعال بندگان]]، مطابق با تعالیم اولیای الهی، [[امر بین الامرین]] را بر می گزیند.
[[شیخ صدوق]]([[محمد بن علی بن بابویه]]،306-381) از علمای بزرگ [[امامیه]] در قرن چهارم هجری قمری است. این متکلم و محدث بزرگ امامیه در تفسیر [[جبر و اختیار]] و نحوه مواجهه آن با [[افعال بندگان]]، مطابق با تعالیم اولیای الهی، [[امر بین الامرین]] را بر می گزیند.
این متکلم در کتاب الاعتقادات در باب «الاعتقاد فی نفی الجبر و التفویض» ‏عقیده خود را چنین بیان می کند:«اعتقادنا فی ذلک‏ قَوْلُ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ؟ قَالَ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَى مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَا یَقْبَلُ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ» [۱] اعتقاد ما در باره جبر و اختیار، حدیث [[امام صادق]] علیه السلام است که در مواجهه با جبر و اختیار فرمود نه [[جبر]] است و نه [[تفویض]]، بلکه امری است میان دو امر. شخصی معنای امر بین الامرین را پرسید، حضرت چنین پاسخ داد مانند آن است که مردى را در حال گناه ببینى و او را از آن نهى کنى، ولى او(به جای توجه به نهی تو) گناه را انجام دهد و تو او را رها کنی! در این صورت، اگر او سخن تو را نپذیرفت و تو در همان حال رهایش کردى باعث نمى‏ شود که او را به گناه امر کرده باشى یعنی تو باعث گناه او شده باشی. به نظر می رسد نهى در حدیث مذکور‏، اشاره به عدم تفویض دارد و رها کردن‏ و اجبار نکردن،‏ ناظر بر عدم جبر است.
این متکلم در کتاب الاعتقادات در باب «الاعتقاد فی نفی الجبر و التفویض» ‏عقیده خود را چنین بیان می کند:«اعتقادنا فی ذلک‏ قَوْلُ الصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ فَقِیلَ لَهُ وَ مَا أَمْرٌ بَیْنَ أَمْرَیْنِ؟ قَالَ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَى مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَا یَقْبَلُ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ کُنْتَ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ» [۱] اعتقاد ما در باره جبر و اختیار، حدیث [[امام صادق]] علیه السلام است که در مواجهه با جبر و اختیار فرمود نه [[جبر]] است و نه [[تفویض]]، بلکه امری است میان دو امر. شخصی معنای امر بین الامرین را پرسید، حضرت چنین پاسخ داد مانند آن است که مردى را در حال گناه ببینى و او را از آن نهى کنى، ولى او(به جای توجه به نهی تو) گناه را انجام دهد و تو او را رها کنی! در این صورت، اگر او سخن تو را نپذیرفت و تو در همان حال رهایش کردى باعث نمى‏ شود که او را به گناه امر کرده باشى یعنی تو باعث گناه او شده باشی. به نظر می رسد نهى در حدیث مذکور‏، اشاره به عدم تفویض دارد و رها کردن‏ و اجبار نکردن،‏ ناظر بر عدم جبر است.
[[سید مرتضی]] علم الهدی (۴۳۶-۳۵۵ ق)، از متکلمان، فقیهان و ادیبان مشهور قرن پنجم هجری قمری و از شاگردان برجسته [[شیخ مفید]] و دارای منزلت اجتماعی والایی است.از میان شاگردان این شخصیت بزرگ شیعه، می توان به شیخ طوسی اشاره کرد که خود از ستارگان درخشان جهان اسلام است.
==تفسیر سید مرتضی از امر بین الامرین==
این متکلم مطابق با عقاید شیعه و بزرگانی چون [[شیخ صدوق]] و شیخ مفید که بر گرفته از تعالیم امامان معصوم علیهم السلام است، امر بین الامرین را تفسیر می کند.«کان الشریف المرتضى یذهب فی اصول عقائده مذهب سائر الشیعة الإمامیة من قولهم بتوحید اللّه عزّ و جلّ و عدله و امتناع صدور الظلم منه ......و ذهبوا إلى أن الإنسان المکلّف محاسب على أعماله المکلّف بها على قدر اختیاره لها و قدرته علیها « لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها، لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ.(البقره،(2) 286 <ref>سید مرتضی، [[الذخیرة فی علم الکلام]]، ص 24 </ref>
یعنی عقیده سید مرتضی چون سایرعقاید شیعه امامیه است که معتقد به توحید و عدل الهی اند. می گوید خدا ظالم نیست و اعمال انسان مکلف بر مبنای اختیار و قدرتش، محاسبه خواهد شد. هر کار خوبی که انجام دهد، به نفع خودش انجام می دهد و هر کار بدی که انجام می دهد، بر ضرر خودش انجام می دهد، زیرا خداوند در قرآن می فرماید که هیچ کسی را بیشتر از توانایی اش تکلیف نمی کند.وی معتقد است که بر اساس مبانی [[عدل الهی]]، [[افعال عباد]] می بایستی فعل واقعی عباد باشد تا مستحق جزا شوند
در نگاه این متکلم، افعال عباد یعنی افعالی که مختص عباد است. این یک اضافه ملکی و اختصاصی بین افعال و عباد است. بنا بر این، هر فاعلی نسبت به افعالش مسئول است و مورد محاسبه قرار خواهد گرفت. سید مرتضی مدعای خود را با استناد به آیه 286 [[سوره بقره]] ثابت می کند.
وی در برابر این پرسش که: «ما القول فی أفعال العباد، هل هی مخلوقة أم لا؟ و این بیان [[امام صادق علیه السلام]] که فرمود: «أفعال العباد مخلوقة خلق تقدیر لا خلق تکوین أمر بین أمرین لا جبر و لا تفویض<ref> سید مرتضی،[[رسائل الشریف المرتضى]]، ج‏1، ص: 135</ref> می نویسد: :«أما أفعال العباد فلیست مخلوقة للَّه عز و جل، و کیف یکون خلقا له و هی مضافة الى العباد اضافة الفعلیة؟و لو کانت مخلوقة؛ لکانت من فعله، و لو کانت فعلا له، لما توجه الذم و المدح على قبحها و حسنها الى العباد، کما لا یذمون و یمدحون بخلقهم و صورهم و هیئتهم<ref>همان</ref>اما افعال عباد چون به عباد اضافه شده است، بنا بر این، مختص عباد است و اگر قرار بود خدا خالق افعال عباد باشد، اضافه آن به عباد معنا نداشت علاوه اگر افعال عباد از قبل خلق شده بود، پس فعلی از افعال الهی به حساب می آمد در این صورت، هیچ مدح و ذمی متوجه عباد نمی شد.
همچنان که عباد به دلیل خلق صورت و هیئت فعل نیز مدح و ذم نمی شوند.بنا بر این، افعال عباد از نظر تقدیر از قبل خلق شده است چون تقدیر خلق جزء علم الهی است، ولی از نظر تکوین خلق نشده است، چون مربوط به فعل بشر است و این معنای امری میان دو امر است ، نه جبر است و نه تفویض
سید مرتضی در ادامه به مطلبی اشاره می کند و می نویسد:«هذا ان أرید بالخلق هاهنا الاحداث و الإنشاء على بعض الوجوه،و ان أرید بالخلق التقدیر الذی لا یتبع الفعلیة، جاز القول بأن أفعال العباد مخلوقة للَّه عز و جل» <ref>همان</ref>این بیان زمانی موجه است که مطابق با برخی از تفاسیر، از خلق احداث و انشاء(ایجاد) را اراده کنیم، ولی اگر مقصود از خلق، صرفا تقدیری باشد که موجب فعلی در خارج نشود، در آن صورت می شود گفت که افعال عباد مخلوق خداوند است چون آن فعل مطابق با بیان امام صادق علیه السلام، مخلوق تقدیر است نه تکوین.
این متکلم امامیه در پاسخ به این پرسش که «هل هی مخلوقة للعباد أم لا؟»آیا افعال عباد مخلوق عباد است یا نه؟ پاسخ می دهد که درست آن است بگوییم: «کون العباد خالقین لأفعالهم المقصودة المجرى بها الى الأغراض الصحیحة، هو مذهب أکثر أهل العلم.» یعنی عباد، خالق افعال خویش هستند که مطابق با اغراض صحیحه آن ها است و این عقیده اکثر اهل علم است. <ref>همان</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده: مفاهیم اسلامی]]
[[رده: مفاهیم اسلامی]]
۸٬۱۴۴

ویرایش