عبدالله ابن عباس
عبدالله ابن عباس | |
---|---|
نام کامل | عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب |
نامهای دیگر | ابوالعباس، ابن عباس، حبرالامه، بحر |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | شعب ابیطالب |
محل درگذشت | طائف |
دین | اسلام، شیعه |
آثار |
|
فعالیتها | |
عبدالله بن عباس معروف به ابن عباس پسر عموی پیامبر گرامی اسلام است که مورد احترام شیعه و اهلسنت بوده و سخنان او در متون تفسیری و کلامی فریقین به طور فراوان دیده میشود. ابن عباس بیشترین زمان از عمر خود را با امیرالمومنین علی (علیهالسلام) بوده است، با وجود این، همو مشاور و امین عمر بن خطاب خلیفه دوم نیز به شمار میآمده است. وی روایات تفسیریِ فراوانی داشته، شاگرد و مشاور امام علی (علیهالسلام) بوده است. محدث، مفسر و فقیه صدر اسلام و از اصحاب کم سن و سال آن حضرت بود. او تا زمان امام سجاد (علیهالسلام) زنده بود و در زمره اصحاب ائمه علیهمالسلام بود.
دودمان ابن عباس
عبداللّه بن عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف، پسر عموی پیامبر بوده و مادرش لبابه دختر حارث بوده و کنیهاش ابوالعباس میباشد[۱].
ولادت ابن عباس
در تاریخ ولادت وی اختلاف است، ولی مشهور این است که ابن عباس سه سال قبل از هجرت در شعب ابیطالب به دنیا آمد[۲].
دوران پیامبر
ذهبی مینویسد: «عبدالله بن عباس بیش از سی ماه همراه پیامبر بوده است[۳].»
طبق نقلهای تاریخی، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد عبدالله بن عباس دعای خیر فرمود؛ چنانچه در کتب حدیثی و تاریخی آمده که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به ابن عباس فرمود: «اللهم علّمه الحکمةَ[۴].»
در جای دیگر چنین فرمود: «الّلهمّ بارِکْ فیه و انْشُرْ مِنْه[۵].»
همچنین نقل شده پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دست مبارک خود را بر سر ابن عباس گذارده و فرمود: «اللهم اَعْطِهِ الحکمة و عَلِّمْهُ التأویل[۶].»
سنّ ابن عباس هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتب تاریخی بین 10 تا 15 سال نقل شده است[۷].»
ایمان به دوازده امام
عطا میگوید: «ما سی تن از بزرگان طائف در بیماری دم مرگ عبداللّه بن عباس بر او وارد شدیم، او ناتوان شده بود، سلام کردیم و نشستیم. ابن عباس از من پرسید: عطا اینها چه کارهاند؟ گفتم: آقا! اینها بزرگان شهرند و عبداللّه بن سلمة بن حضرمی طائفی، عمارة بن ابی الاجلح و ثابت بن مالک در میان آنهایند.
من یک به یک از آنها نام بردم و آنان نزد او رفتند و گفتند: ای پسر عموی رسول خدا! تو پیامبر خدا را دیده و سخن او را شنیده ای، ایشان پیرامون اختلاف این امت چه گفتند؛ گروهی علی را بر دیگران مقدم دانستهاند و گروهی دیگر او را پس از سه تن قرار دادند؟
ابن عباس نفسی کشید و گفت: از رسول خدا شنیدم که فرمود: «علی با حق است و حق با علی است. او امام و جانشین پس از من است؛ هر کس به او تمسّک جوید، رستگار میشود و نجات مییابد و هر کس از فرمانش سرپیچی کند، گمراه شود. آری، او مرا کفن میکند و غسل میدهد و قرضم را ادا میکند. او پدر دو سبط من، حسن و [[حسین بن علی (سید الشهدا)
(سید الشهدا)|حسین]] است و امامان نه گانه از نسل حسین هستند و مهدی این امت، از ماست».
عبداللّه بن سلمة بن حضرمی گفت: ای پسر عموی رسول خدا! چرا پیش تر اینها را به ما نگفتید؟ گفت: به خدا سوگند! من آنچه را شنیده بودم، بازگفتم و شما را نصیحت کردم لیکن شما نصیحت کنندگان را دوست ندارید!
سپس گفت: ای بندگان خدا! تقوای الهی پیشه کنید همانند تقوای کسی که از این موضوع عبرت نمیگیرد...پیش از رسیدن مرگ برای آخرت کاری بکنید و به ریسمان محکم عترت پیامبرتان چنگ زنید که من از او شنیدم که میفرمود: «هرکس پس از من به خاندانم تمسّک جوید، از رستگاران است.»
آنگاه به شدت گریست و حاضران گفتند: آیا با این جایگاهی که نسبت به رسول خدا داری، میگریی؟ رو به من کرد و گفت: ای عطا! من برای دو چیز میگریم؛ ترس از قیامت و جدایی دوستان!
سپس مردم پراکنده شدند و ابن عباس به من گفت: ای عطا! دستم را بگیر و مرا به صحن خانه ببر، آنگاه دستها را به آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا! من به وسیله محمد و آل محمد به تو تقرّب میجویم. پروردگارا! من به وسیله آقایم علی بن ابیطالب به تو تقرّب میجویم. و این عبارت را آن قدر تکرار کرد تا بر زمین افتاد. ما پس از ساعتی درنگ، او را بلند کردیم و دیدیم که چشم از جهان فرو بسته است[۸].»
جایگاه علمی ابن عباس
در برخی احادیث آمده که پیامبر، ضمن دعا برای ابن عباس، از خدا خواسته است که علم تأویل قرآن را به وی بیاموزد[۹].
ابن عباس مشهورترین مفسر قرآن در قرن اول هجری است. او میگوید: من علم تفسیر را مدیون علی بن ابیطالب هستم. آنچه من میدانم در برابر علم او چونان قطرهای در برابر اقیانوس است[۱۰]. جایگاه علمی او چنان بود که در میان صحابه و تابعین هنگام اختلاف در تفسیر قرآن سخن وی را مقدم میداشتند[۱۱].
مجاهد روش تفسیری ابن عباس را مکتب تفسیری مکه مینامد[۱۲]. وی اول کس بود که برای توضیح مفردات قرآن شواهدی از اشعار کهن عرب میآورد[۱۳]. ذهبی او را از بزرگان منابع فقه، حدیث، تفسیر معرفی کرده است[۱۴].
به گفته ذهبی و زرکلی ابن عباس ۱،۶۶۰ حدیث نقل کرده است[۱۵]. که بخاری ۱۲۰ حدیث و مسلم ۹ حدیث از وی نقل کردهاند. بخش بزرگی از روایات پیشبینی خلافت بنیعباس به او منسوب است[۱۶].
ابن عباس از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، علی(علیهالسلام)، عمر، معاذ بن جبل و ابوذر روایت کرده است[۱۷]. افراد بسیاری از او روایت کردهاند از جمله:
- علی بن حسین
- عبدالله بن عمر
- انس بن مالک
- ابوالطفیل
- ابو امامه بن سهل بن حنیف
- کثیر بن عباس
- علی بن عبدالله بن عباس
- عکرمه
- وهب بن منبه
- عروة بن زبیر
- سعید بن مسیب
- عمرو بن دینار
- مجاهد
- عبید بن عمیر
- محمد بن کعب
- عبیدالله بن عبدالله بن عتبة
- سلیمان بن یسار و...[۱۸].
جایگاه ابن عباس در نقل احادیث
ابن عباس پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در طلب علم و جمعآوری احادیث ایشان بسیار کوشیده است. [۱۹] ذهبی مینویسد: «ابن عباس بیش از 1660 حدیث نقل کرده که بخاری 120 حدیث و مسلم فقط 9 حدیث از وی نقل کردهاند[۲۰].»
رحلت ابن عباس
ابن عباس در اواخر عمر خود در مکه زندگی میکرد، که با نبرد عبدالله بن زبیر و عبدالملک بن مروان مواجه شد. عبدالله بن زبیر از وی بیعت خواست ولی ابن عباس سرباز زد؛ لذا ابن زبیر وی را از مکه بیرون کرد و روانه طائف ساخت[۲۱].
در تاریخ وفات ابن عباس، اختلاف است ولی مشهور این است که ابن عباس در سال 68 هجری و در 70 سالگی در شهر طائف بدرود حیات گفت و محمد بن حنفیه بر وی نماز خواند و جنازه وی را در همانجا دفن نمود[۲۲].
پانویس
- ↑ سیر اعلام النبلاء ج3، ص 332
- ↑ اسدالغابة، ابن حجر عسقلانی، ج3، ص 193
- ↑ سنن ابن ماجه ح166؛ حُلیة الاولیاء ج1، ص 315؛ طبرانی، المعجم الکبیر ج10، ص 293، ج11، ص 345؛ هندی، کنز العمال، ح 33586
- ↑ کتاب الثقات ج3، ص 207، ج 1، ص 315؛ صفة الصفوة، ج 1، ص 323
- ↑ حلیة الاولیاء، ج1، ص 316. ابن جوزی در نقل دیگر از پیامبر مینویسد:«اللهم فقّهه فی الدین و علّمهُ التأویل.» صفة الصفوة، ج 1، ص 233
- ↑ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 117؛ استیعاب ج3، ص 70؛ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 353؛ شمس الدین ذهبی، العِبَر ج1، ص 30؛ الوافی بالوفیات، ج 17، ص 234
- ↑ صفة الصفوة، ج1،ص323؛اسدالغابة، ج3،ص193
- ↑ ابن خزاز قمی، کفایة الاثر، ص 10 ـ 22، ابو عمرو کشّی، اختیار معرفة الرجال، ص56، شماره 106؛ کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص 231 ـ 238
- ↑ جفری، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۵۳۵۴
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ق٬ ج۱، ص۱۹
- ↑ ذهبی، التفسیر و المفسرون، ۱۴۰۷ق٬ ج۱، ص۵۱
- ↑ نوفل مجاهد، المفسر و التفسیر، ۱۴۱۱ق٬ ج۱، ص۲۷۲ـ۲۷۳
- ↑ عقیقی بخشایشی٬ طبقات مفسران شیعه، ۱۳۸۷ش٬ ص۷۹۲
- ↑ ذهبی، ج۳، ص۳۳۱
- ↑ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۹۵
- ↑ بلاذری، جمل من انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۶۳
- ↑ أسدالغابة، ج۳، ص۱۸۸
- ↑ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۱۸۸
- ↑ الاصابه، ج۴، ص۱۲۵
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج 3، ص 359
- ↑ تاریخ خلیفه بن خیاط، ص 110؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص 353
- ↑ صفة الصفوة، ج1، ص 323