سوره فلق

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۸ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سوره فلق صدوسیزدهمین (۱۱۳) سوره قرآن کریم و یکی از دو سوره‌ای است که به مُعَوِذَتَین مشهورند. خداوند متعال در این سوره مخاطرات و اموری را ذکر می‌کنند که امت اسلامی و هر آدمی را تهدید می‌کند و برای نجات از این مشکلات نیز پناه بردن به خود را تعلیم می‌دهد.[۱] [۲]

شأن نزول

سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان درباره شأن نزول این سوره به حدیثی از کتاب الدر المنثور استناد می‌کنند که ترجمه آن اینچنین است: «عبد بن حمید، از زید بن اسلم روایت كرده كه گفت: مردی یهودی رسول خدا را جادو كرد، و در نتیجه آن حضرت بیمار شد، جبرئیل بر او نازل گشته دو سوره مُعَوِذَتَین را آورد و گفت: مردی یهودی تو را سِحر كرده و سحر مذكور در فلان چاه است، رسول خدا علی را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد گره‌های آن را باز نموده، برای هر گره یك آیه بخواند، علی هر گرهی را باز می‌كرد یك آیه را می‌خواند، به محضی كه گره‌ها باز و این دو سوره تمام شد، رسول خدا برخاست، گویا پای‌بندی از پایش باز شده باشد».[۳][۴]

محتوای سوره

آیات این سوره به یکی از واقعیت‌های زندگی انسان اشاره دارد که در هر لحظه از اوقات زندگی او ساری و جاری است. موضوع شر یا شرورات همان واقعیتی است که این سوره از برخی از آن‌ها سخن می‌گوید. شرورات در زبان فلیسوفان و متکلمان امری عدمی است و از عدم خیر انتزاع شده است، به این معنا که هرآنچه در عالم هستی است بهره‌ای از وجود دارد پس در همان مرتبه جزء خیرات است چرا که وجود، خود منشاء خیر است؛ مثلاً ممکن است که نیش عقرب در زمرهٔ شرورات شمرده شود و حال آنکه نیش عقرب برای خود او موجب امنیت در برابر دشمن است به‌همین‌ دلیل نیش عقرب از خیرات است و از این جهت که برای دیگران موجب ضرر است؛ شر خوانده می‌شود، بنابراین در عالم هستی خیرات محض است که جاری است و آنچه که از آن به شر تعبیر می‌شود صرفا شرهای عرضی است با این توضیح که چون برای دیگران موجب ضرر و زیان است شر است، از همین رو انسان موجودی است که هم می‌تواند به دیگران ضرر برساند و هم می‌تواند مورد تعرض دیگران قرار بگیرد و به‌همین دلیل انسان نیاز دارد که برای دفع و رفع ضرر به چیزی یا جایی پناه ببرد و چنین انسانی که در معرض بسیاری از رخدادهای تلخ است هیچ چاره‌ای جز استعاذه که موضوع این سوره است، ندارد.[۵]

﴿بِرَبِّ الْفَلَقِ﴾

فلق در آیه اول به معنای شكافتن و جدا كردن است که غالبا بر هنگام صبح اطلاق می‌شود، یعنی آن لحظه‌ای كه نور گریبان ظلمت را می‌شكافد و سر بر می‌آورد. خداوند در این آیه خود را به خدای صبح، صبحی که با نورش ظلمت شب را می‌شکافد معرفی می‌کند و این نوع معارفه با آیات بعدی که از برخی امور شر سخن می‌گوید تناسب دارد چرا که شر، خود ساتر خیر و مانع آن است[۶] و تنها کسی که می‌تواند ظلمت و تاریکی شرورات را برطرف کند، نقص‌ها و آفت‌ها را بشکافد و سلامت را به بار آورد خداوند است و از همین‌رو باید به او پناه جست.[۷]

مهمترین منابع شر و فساد

خداوند متعال همانطور که اشاره شد به مسئله استعاذه در برابر شرورات به عنوان یک امر ضروری اشاره می‌کنند، در استعاذه یکی از امور لازم شناخت موجود شرور است که در آیات (۵ ــ۲) سوره از آنها نام می‌برد که به‌ترتیب آیات عبارتند از:

  • ﴿مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾ شـر تـمـام مخلوقات. تعبیر (ما خلق) عبارتی است که به‌صورت عام و در یک معنای کلی آمده است بنابراین دارای مصادیقی است که در آیات پس از آن به صورت خاص به مهم‌ترین آنها اشاره شده است.[۸]
  • ﴿وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ﴾ و از شر شب وقتی كه با ظلمتش داخل می‌شود. علت اینکه شر، به شب نسبت داده شده است، به این دلیل است که شب با تاریكیش شریر را در رساندن شر كمك می‌كند، و به همین جهت می‌بینیم شروری كه در شب واقع می‌شود بیشتر از شرور واقع در روز است و از سویی؛ انسان در شب ناتوان‌تر از روز در برابر حمله شرور است.[۹]
  • ﴿وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ﴾ از شر زنان جادوگر ساحر، كه در عقده‌ها و گره‌ها علیه مسحور می‌دمند، و به این وسیله مسحور را جادو می‌كنند.
  • ﴿وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ ﴾ شر حسودان زمانی که حسادت می‌کنند.

از ایـن اجـمـال و تفصیل چنین استفاده می‌شود كه عمده شرور و آفات از همینجا سرچشمه می‌گیرد و مهمترین منابع شر و فساد این سه منبع است و این بسیار پر معنی و قابل تامل می‌باشد.[۱۰]

پانویس

  1. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۷۹
  2. https://mirbaqeri.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87/%D8%B3%D9%85%D8%AA_%D8%AE%D8%AF%D8%A7/1398-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%AF%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%B9%D8%A7%D9%84-%D8%A7%D8%B2-%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%B4%DB%8C%D8%A7%D8%B7%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B1%D8%A7%D9%87-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA%D8%8C-%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%88%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AA.html
  3. الدر المنثور، ج 6، ص 417
  4. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۳
  5. https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1
  6. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۰
  7. https://javadi.esra.ir/fa/w/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D9%84%D9%82-1399/01/28-1
  8. ترجمه تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی، جلد ۲۰، ص ۶۸۱
  9. همان
  10. https://quran.anhar.ir/tafsir-14656.htm

منابع

  • تفسیر المیزان، سید محمدحسین طباطبایی.
  • تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی.
  • تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی.