امام جماعت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۲: خط ۵۲:
البته همچنان كه در حديثى گذشت ، امام جماعت بايد مورد پذيرش و قبول مردم باشد. اين مقبوليّت ، از راه علم و پاكى و عدالت و تواضع و اخلاق نيكو بدست مى آيد.
البته همچنان كه در حديثى گذشت ، امام جماعت بايد مورد پذيرش و قبول مردم باشد. اين مقبوليّت ، از راه علم و پاكى و عدالت و تواضع و اخلاق نيكو بدست مى آيد.
نبايد غفلت داشت كه گاهى دشمنان و اهل نفاق ، براى ضربه زدن به اسلام و روحانيت ، امام جماعتى را با شايعه و [[تهمت]] و [[دروغ]]، بدنام مى كنند تا او را به انزوا بكشند. هشيارى مردم ، خنثى كننده اين نقشه شيطانى است . پشت سر كسى نبايد به جماعت ايستاد كه با فسق و [[گناه]] و بدرفتارى ، مقبوليت خود را از دست داده است ، نه آنكه دست هاى مرموز دشمن ، او را از نظرها انداخته باشد!...
نبايد غفلت داشت كه گاهى دشمنان و اهل نفاق ، براى ضربه زدن به اسلام و روحانيت ، امام جماعتى را با شايعه و [[تهمت]] و [[دروغ]]، بدنام مى كنند تا او را به انزوا بكشند. هشيارى مردم ، خنثى كننده اين نقشه شيطانى است . پشت سر كسى نبايد به جماعت ايستاد كه با فسق و [[گناه]] و بدرفتارى ، مقبوليت خود را از دست داده است ، نه آنكه دست هاى مرموز دشمن ، او را از نظرها انداخته باشد!...
=عدالت در امام جماعت=
'''از شرايط امام جماعت ، عادل بودن است.'''
عدالت را در كتب فقهى تعريف كرده اند. فقهاى گرانقدر، از جمله حضرت [[امام خمینى]] (قدس سرّه) مى فرمايند:
عدالت ، يك حالت درونى است كه انسان را از ارتكاب [[گناهان كبيره]]، و تكرار و اصرار نسبت به [[گناهان صغيره]] باز دارد<ref>تحرير الوسيله ، ج 1، بحث امام جماعت.</ref>.
پاكى، تقوا، دورى از گناه ، از نشانه هاى عدالت است. بنا به اهميّت اين صفت، در نظام اسلامى يكى از امتيازات به حساب آمده و در [[فقه]] اسلامى و [[قانون اساسى]]، داشتن آن براى مسئولان بلند پايه و مشاغل حسّاس ، شرط است و كارهاى مهّم كشور و امور مردم ، بايد بدست افراد عادل انجام گيرد.
به برخى از اين موارد كه عدالت شرط است ، توجه كنيد:
در مسائل عبادى، امام جماعت بايد [[عادل]] باشد.
در مسائل سياسى عبادى، مثل [[نماز جمعه]]، خطيب و [[امام جمعه]] بايد عادل باشد.
در مسائل سياسى و حقوقى، (همچون نمايندگى مجلس و تصويب قوانين ) نظر فقهاى عادلى بنام شوراى نگهبان معتبر است .
در مسائل حقوقى، گرفتن و دادن هر حق به صاحبش، بايد با گواهى افراد عادل باشد.
در مسائل تربيتى، اجراى حدود اسلامى و تأديب ظالم و خلافكار، وقتى است كه افراد عادل، به خلاف و گناه او شهادت دهند.
در مسائل اقتصادى، بيت المال بايد دست افراد عادل باشد.
در مسائل اجتماعى وفرهنگى، پخش ونشر خبرها، بايد دست افراد عادل باشد و به خبر افراد فاسق ، اعتماد نمى توان كرد، مگر پس از تحقيق و تفحّص .
در مسائل نظامى، فرمانده كلّ قوا، با رهبرى است ، كه عدالت شرط آن است. پس عدالت از اركان مهم در نظام حكومتى اسلام و واگذارى مسئوليت هاى اجتماعى و تنظيم امور زندگى است .


=پانویس=
=پانویس=

نسخهٔ ‏۳۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۳

÷

Ambox clock.svg


نویسنده این صفحه در حال ویرایش عمیق است.

یکی از نویسندگان مداخل ویکی وحدت مشغول ویرایش در این صفحه می باشد. این علامت در اینجا درج گردیده تا نمایانگر لزوم باقی گذاشتن صفحه در حال خود است. لطفا تا زمانی که این علامت را نویسنده کنونی بر نداشته است، از ویرایش این صفحه خودداری نمائید.
آخرین مرتبه این صفحه در

امام جماعت
نام امام جماعت

امام جَماعت یا پیش‌ْنَماز کسی است که در نماز جماعت جلو می‌ایستد و دیگران به او اقتدا می‌کنند. در نظام اجتماعى سياسى اسلام ، آنكه امامت نملز جمعى را به عهده دارد، بايد از يك سرى فضيلت ها و برترى ها برخوردار باشد، تا فضايل او، الهام بخش ديگران نيز باشد. در فقه، امام جماعت باید واجد شرایطی باشد که بلوغ، عقل و عدالت از مهمترین آنهاست. خواندن نماز به جماعت یکی از امورات و اعمال مستحب است که تاکید فراوانی به انجام آن شده است. یکی از فواید نماز جماعت این است که به برکت امام زمان(عج) نمازهای همه قبول می شود.

امام جماعت

در نماز جماعت ، آنكه جلو مى ايستد و مردم به او اقتدا مى كنند، امام نام دارد. بعضى نيز به او پيشوا مى گويند. در نظام اجتماعى سياسى اسلام ، آنكه پيشوايى جمعى را به عهده دارد، بايد از يك سرى فضيلت ها و برترى ها برخوردار باشد، تا فضايل او، الهام بخش ديگران نيز باشد. در نماز جماعت نيز، پيش نماز، بايد در علم و عمل و تقوا و عدالت ، برتر از ديگران باشد. در حديث مى خوانيم : فَقَدِّمُوا اَفْضَلَكُمْ[۱] وفَقَدِّموا خيارَكُم[۲] يعنى به با فضيلت ترين و بهترين خودتان اقتدا كنيد. احاديث ، در اين باره ، بسيار است . به چند نمونه اشاره مى كنيم : امام جماعت ، بايد كسى باشد كه مردم به ايمان و تعهّد او اطمينان داشته باشند[۳]. امام صادق(ع) فرمود: امام جماعت ، رهبرى است كه شمارا به سوى خدا مى برد، پس بنگريد كه به چه كس اقتدا مى كنيد[۴]. ابوذر فرمود: امام شما، در قيامت ، شفيع شماست . پس شفيع خودتان را از افراد سفيه و فاسق قرار ندهيد[۵]. اقتدا كردن افراد ناشناخته و آنان كه در دين يا امامت ، غلو مى كنند، نهى شده است[۶]. افرادى كه در جامعه ، بخاطر گناه علنى ، شلاّق خورده اند، يا از طريق نامشروع ، بدنيا آمده اند، حقّ امام جماعت شدن ندارند[۷]. امام جماعت ، بايد مورد قبول مردم باشد، وگرنه آن نماز، مورد قبول درگاه خداوند نيست[۸]. امام صادق(ع) در تفسير آيه شريفه خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَكُلَ مَسْجِدٍ[۹] هنگام رفتن به مسجد، زينت خود را همراه داشته باشيد. فرمود: زينت مسجد، پيشواى شايسته و امام جماعت مسجد است[۱۰]. البته پوشيدن لباس پاك و داشتن وقار و عطر زدن و... نيز در رواياتى به عنوان زينت مسجد آمده است . امام باقر(ع) فرمود: امام جماعت بايد از افراد انديشمند و صاحب فكر باشد[۱۱]. رسول خدا(ص) فرمود: كسى كه پشت سر امام عالم نماز بخواند، گويا پشت سر من و حضرت ابراهیم، نماز خوانده است[۱۲]. امام جماعت ، بايد مراعات ضعيف ترين افراد را بكند و نماز را طول ندهد[۱۳].

انتخاب امام جماعت

از آنجا كه در امام جماعت ، برترى و فضيلت بر ديگران شرط است ، اگر در موقعيّتى ، چند نفر شايستگى آنرا داشتند كه به آنان اقتدا شود، باز هم اوصاف و شرايطى به عنوان اولوّيت در روايات مطرح است كه آموزنده است و گرايش به ارزشها و انتخاب بهتر را مى آموزد. از جمله :

  1. كسى كه قرائت نمازش بهتر باشد. اقْرئهم
  2. كسى كه در هجرت ، پيشقدم باشد. اَقْدَمُهم هِجَره
  3. كسى كه دين شناس تر و در مراتب علمى برتر باشد. اَعْلَمُهم بالسُنه واَفْقَهَهُمْ فى الدّين[۱۴].
  4. كس كه سنّ بيشترى داشته باشد. فَاَكْبَرُهم سِنّاً
  5. كسى كه انس او با قرآن بيشتر باشد.
  6. كسى كه زيباتر و خوشروتر باشد[۱۵].
  7. صاحب منزل ، از مهمان در امام جماعت شدن مقدّم است.
  8. امام جماعت دائمى ، بر افراد تازه وارد به مسجد، مقدّم است.

در ميان امتيازات ، به مسئله (عالِم بودن ) بيش از هر چيزى تكيه شده است . اين دانايى و اعلميّت ، در همه مواردى كه نوعى رهبرى و پيشوايى در كار است ، شرط و امتياز است . در حديث است : مَنْ صَلّى بقومٍ وَ فيهم مَنْ هُوَ اَعْلَمُ مِنْهُ لَمْ يَزَلْ اَمْرُهم اِلَى السِّفالِ الى يوم القيامه[۱۶]. كسى كه امامت نماز و پيشوايى گروهى را به عهده بگيرد، در حالى كه ميان آنان ، داناتر از او هم باشد، وضع آن جامعه تا قيامت ، همواره رو به سقوط و پستى است . البته همچنان كه در حديثى گذشت ، امام جماعت بايد مورد پذيرش و قبول مردم باشد. اين مقبوليّت ، از راه علم و پاكى و عدالت و تواضع و اخلاق نيكو بدست مى آيد. نبايد غفلت داشت كه گاهى دشمنان و اهل نفاق ، براى ضربه زدن به اسلام و روحانيت ، امام جماعتى را با شايعه و تهمت و دروغ، بدنام مى كنند تا او را به انزوا بكشند. هشيارى مردم ، خنثى كننده اين نقشه شيطانى است . پشت سر كسى نبايد به جماعت ايستاد كه با فسق و گناه و بدرفتارى ، مقبوليت خود را از دست داده است ، نه آنكه دست هاى مرموز دشمن ، او را از نظرها انداخته باشد!...

عدالت در امام جماعت

از شرايط امام جماعت ، عادل بودن است.

عدالت را در كتب فقهى تعريف كرده اند. فقهاى گرانقدر، از جمله حضرت امام خمینى (قدس سرّه) مى فرمايند: عدالت ، يك حالت درونى است كه انسان را از ارتكاب گناهان كبيره، و تكرار و اصرار نسبت به گناهان صغيره باز دارد[۱۷]. پاكى، تقوا، دورى از گناه ، از نشانه هاى عدالت است. بنا به اهميّت اين صفت، در نظام اسلامى يكى از امتيازات به حساب آمده و در فقه اسلامى و قانون اساسى، داشتن آن براى مسئولان بلند پايه و مشاغل حسّاس ، شرط است و كارهاى مهّم كشور و امور مردم ، بايد بدست افراد عادل انجام گيرد. به برخى از اين موارد كه عدالت شرط است ، توجه كنيد:

در مسائل عبادى، امام جماعت بايد عادل باشد. در مسائل سياسى عبادى، مثل نماز جمعه، خطيب و امام جمعه بايد عادل باشد. در مسائل سياسى و حقوقى، (همچون نمايندگى مجلس و تصويب قوانين ) نظر فقهاى عادلى بنام شوراى نگهبان معتبر است . در مسائل حقوقى، گرفتن و دادن هر حق به صاحبش، بايد با گواهى افراد عادل باشد. در مسائل تربيتى، اجراى حدود اسلامى و تأديب ظالم و خلافكار، وقتى است كه افراد عادل، به خلاف و گناه او شهادت دهند. در مسائل اقتصادى، بيت المال بايد دست افراد عادل باشد. در مسائل اجتماعى وفرهنگى، پخش ونشر خبرها، بايد دست افراد عادل باشد و به خبر افراد فاسق ، اعتماد نمى توان كرد، مگر پس از تحقيق و تفحّص . در مسائل نظامى، فرمانده كلّ قوا، با رهبرى است ، كه عدالت شرط آن است. پس عدالت از اركان مهم در نظام حكومتى اسلام و واگذارى مسئوليت هاى اجتماعى و تنظيم امور زندگى است .

پانویس

  1. من لايحضر، ج 1، ص 377.
  2. همان مدرك.
  3. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 490.
  4. وسائل الشيعه ، ج 5، ص 416.
  5. وافى ، ج 2، ص 177.
  6. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 491.
  7. همان.
  8. وسائل الشيعه ج 5، ص 417.
  9. اعراف ، آيه 31.
  10. ورالثقلين ، ج 2، ص 19.
  11. مستدرك الوسائل ، ج 1، ص 492.
  12. همان مدرك .
  13. من لايحضر، ج 1، ص 381.
  14. الكافي : 3/376/5.
  15. وافى ، ج 1، ص 177، وسائل الشيعه ، ج 5، ص 419.
  16. من لايحضر، ج 1، ص 378.
  17. تحرير الوسيله ، ج 1، بحث امام جماعت.