تعامل امام علی (علیه‌السلام) با خلفا در جهت وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بی تفاوت' به 'بی‌تفاوت'
جز (جایگزینی متن - ' جلوه گر ' به ' جلوه‌گر ')
جز (جایگزینی متن - 'بی تفاوت' به 'بی‌تفاوت')
خط ۹۸: خط ۹۸:
=همکاری علی(علیه‌السلام) با خلفا=
=همکاری علی(علیه‌السلام) با خلفا=
پس از وفات پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، مشکلات بسیاری بر دین نوپا هجوم آورد که غفلت از آنها می‌توانست اساس اسلام و جامعه اسلامی را با خطر مواجه سازد.<br>
پس از وفات پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، مشکلات بسیاری بر دین نوپا هجوم آورد که غفلت از آنها می‌توانست اساس اسلام و جامعه اسلامی را با خطر مواجه سازد.<br>
علی(علیه‌السلام) در این برهه حساس تاریخی، بیشتر در تلاش بود تا وظیفه الاهی و انسانی خود را در قالب مشاوره و همکاری‌های گوناگون فکری برای حفظ دین و ثبات جامعه اسلامی، به انجام رساند. او نمی‌توانست در برابر معضلات عمده‌ای که دامنگیر اسلام و امت اسلامی شده، و بقا و حیات مسلمانان و دین تازه را به خطر انداخته بود، بی تفاوت بماند آن هم به بهانه این که حق شان را گرفته‌اند.
علی(علیه‌السلام) در این برهه حساس تاریخی، بیشتر در تلاش بود تا وظیفه الاهی و انسانی خود را در قالب مشاوره و همکاری‌های گوناگون فکری برای حفظ دین و ثبات جامعه اسلامی، به انجام رساند. او نمی‌توانست در برابر معضلات عمده‌ای که دامنگیر اسلام و امت اسلامی شده، و بقا و حیات مسلمانان و دین تازه را به خطر انداخته بود، بی‌تفاوت بماند آن هم به بهانه این که حق شان را گرفته‌اند.


=تعامل علی(علیه‌السلام) با خلیفه اول=
=تعامل علی(علیه‌السلام) با خلیفه اول=
خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:


== ب. مشاوره نظامی ==
== ب. مشاوره نظامی ==
بیش از یک سال از دوران خلافت ابوبکر، نبرد با مرتدان، پیامبران دروغین<ref>اين عده كسانی چون مسيلمه كذاب، طلحه بن خويلد، سجاح بنت سلمی و ... بودند كه قبايلی چون اسد، بنی سليم و غطفان را گرد خود فراهم ساخته بودند (احمد بن ابی يعقوب، تاريخ يعقوبی، ابراهيم آيتی، ج 2 ص 4).</ref> و مانعان زکات<ref>از اين عده قبايل كنده، حضر موت، بنی يربوع و رئيس آنان مالك بن نويره، قيس بن عاصم، حارثة بن سراقه و ... هستند (كلاعی البلنسی، تاريخ الردّه، ص3 و10).</ref> سپری شد. ابوبکر پس از ختم غائله ردّه که یک سال بیشتر زنده نماند نتوانست به فتوحات همانند دوران پس از خود دست یابد و لشکرکشی وی فقط در مصاف با رومیان در شام و سوریه خلاصه شد؛ البته خلیفه به خوبی از تجربه و مهارت جنگی، فداکاری و شجاعت‌های علی(علیه‌السلام)آگاه بود و می‌دانست که نقش سرنوشت‌ساز او در نبرد با کافران از وی مرد جنگی تمام عیار و بلامنازع ساخته است و نمی‌شود از نقش مؤثر او غافل بود. از طرفی، عدم شرکت او در جنگ‌ها و فتوحات و انزوای وی می‌توانست در جامعه سؤال برانگیز باشد که «چرا علی با کافران مثل روم، بی تفاوت یا منزوی است؟» به طور قطع برای همه روشن بود که ترس او از مرگ<ref>علی(عليه السلام) فرمود: «و الله لو تظاهرت العرب علی قتالی... ; به خدا سوگند! اگر عرب تماماً در كارزار با من روبه رو شوند، به آنان پشت نمی كنم (نهج‌البلاغه، عبده، نامه 45، ص 81).</ref> یا سستی و کاهلی از جهاد، عامل این مسأله نبوده است؛ پس چه چیزی می‌تواند پیکارگر و قهرمان صحنه‌های نبرد را این گونه به انزوا کشانده باشد؟! این پرسشی بود که برای جامعه آن روز می‌توانست مطرح باشد؛ بدین سبب، خلیفه و یارانش می‌کوشیدند با ورود و شرکت دادن علی(علیه‌السلام) در جنگ و فتوحات، از یک طرف میدانی برای طرح چنین ابهامی فراهم نسازند و از طرف دیگر، با ورود علی(علیه‌السلام) به عرصه جنگ و فتوحات، اعتبار و مشروعیت چنین اقدامی را در اذهان بسیاری از هواخواهان، به ویژه بنی‌هاشم مستحکم کنند.<br>
بیش از یک سال از دوران خلافت ابوبکر، نبرد با مرتدان، پیامبران دروغین<ref>اين عده كسانی چون مسيلمه كذاب، طلحه بن خويلد، سجاح بنت سلمی و ... بودند كه قبايلی چون اسد، بنی سليم و غطفان را گرد خود فراهم ساخته بودند (احمد بن ابی يعقوب، تاريخ يعقوبی، ابراهيم آيتی، ج 2 ص 4).</ref> و مانعان زکات<ref>از اين عده قبايل كنده، حضر موت، بنی يربوع و رئيس آنان مالك بن نويره، قيس بن عاصم، حارثة بن سراقه و ... هستند (كلاعی البلنسی، تاريخ الردّه، ص3 و10).</ref> سپری شد. ابوبکر پس از ختم غائله ردّه که یک سال بیشتر زنده نماند نتوانست به فتوحات همانند دوران پس از خود دست یابد و لشکرکشی وی فقط در مصاف با رومیان در شام و سوریه خلاصه شد؛ البته خلیفه به خوبی از تجربه و مهارت جنگی، فداکاری و شجاعت‌های علی(علیه‌السلام)آگاه بود و می‌دانست که نقش سرنوشت‌ساز او در نبرد با کافران از وی مرد جنگی تمام عیار و بلامنازع ساخته است و نمی‌شود از نقش مؤثر او غافل بود. از طرفی، عدم شرکت او در جنگ‌ها و فتوحات و انزوای وی می‌توانست در جامعه سؤال برانگیز باشد که «چرا علی با کافران مثل روم، بی‌تفاوت یا منزوی است؟» به طور قطع برای همه روشن بود که ترس او از مرگ<ref>علی(عليه السلام) فرمود: «و الله لو تظاهرت العرب علی قتالی... ; به خدا سوگند! اگر عرب تماماً در كارزار با من روبه رو شوند، به آنان پشت نمی كنم (نهج‌البلاغه، عبده، نامه 45، ص 81).</ref> یا سستی و کاهلی از جهاد، عامل این مسأله نبوده است؛ پس چه چیزی می‌تواند پیکارگر و قهرمان صحنه‌های نبرد را این گونه به انزوا کشانده باشد؟! این پرسشی بود که برای جامعه آن روز می‌توانست مطرح باشد؛ بدین سبب، خلیفه و یارانش می‌کوشیدند با ورود و شرکت دادن علی(علیه‌السلام) در جنگ و فتوحات، از یک طرف میدانی برای طرح چنین ابهامی فراهم نسازند و از طرف دیگر، با ورود علی(علیه‌السلام) به عرصه جنگ و فتوحات، اعتبار و مشروعیت چنین اقدامی را در اذهان بسیاری از هواخواهان، به ویژه بنی‌هاشم مستحکم کنند.<br>
فتوحات و گسترش اسلام در سرزمین‌های دیگر، خواست و مطلوب هر مسلمان است و علی(علیه‌السلام)در این نبردها و فتوحات شخصاً حضور نیافت و فقط به مشاوره و کمک فکری در این خصوص پرداخت.
فتوحات و گسترش اسلام در سرزمین‌های دیگر، خواست و مطلوب هر مسلمان است و علی(علیه‌السلام)در این نبردها و فتوحات شخصاً حضور نیافت و فقط به مشاوره و کمک فکری در این خصوص پرداخت.
قزوینی می‌گوید: به حل و عقد احکام شریعت و حل مشکلات و بیان معضلات جامعه برای حفظ شریعت اسلام در مدینه پرداخت.<ref>قزوینی رازی، سید جلال الدین محدث، ص 310.</ref><br>
قزوینی می‌گوید: به حل و عقد احکام شریعت و حل مشکلات و بیان معضلات جامعه برای حفظ شریعت اسلام در مدینه پرداخت.<ref>قزوینی رازی، سید جلال الدین محدث، ص 310.</ref><br>
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
گسترش آیین اسلام و حفظ کیان جامعه اسلامی، از اهداف بزرگ و بلند امام علی(علیه‌السلام) بود. وی خود را وصی بر حق و منصوص پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانست و در عین حال که می‌دید حق مسلّمش به یغما رفته و کرسی خلافت غصب شده است، هرگاه گرهی در کار خلافت پدید می‌آمد، با فکر و نظر بلند خود، آن را می‌گشود و همانند دوران خلیفه اول، در دوران خلیفه دوم نیز مشاور و گره‌گشای بسیاری از معضلات نظامی، سیاسی، علمی، قضایی، اقتصادی و ... بود.<br>
گسترش آیین اسلام و حفظ کیان جامعه اسلامی، از اهداف بزرگ و بلند امام علی(علیه‌السلام) بود. وی خود را وصی بر حق و منصوص پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانست و در عین حال که می‌دید حق مسلّمش به یغما رفته و کرسی خلافت غصب شده است، هرگاه گرهی در کار خلافت پدید می‌آمد، با فکر و نظر بلند خود، آن را می‌گشود و همانند دوران خلیفه اول، در دوران خلیفه دوم نیز مشاور و گره‌گشای بسیاری از معضلات نظامی، سیاسی، علمی، قضایی، اقتصادی و ... بود.<br>
== أ. همکاری نظامی ==
== أ. همکاری نظامی ==
جنگ‌ها و فتوحات در دوران خلیفه دوم، دامنه گسترده تری داشت، نقش علی(علیه‌السلام) در مقایسه با دوران خلیفه اول در این خصوص محسوس‌تر بود. با توجه به دلاوری‌ها و تجربیات جنگی علی(علیه‌السلام)خلیفه دوم نمی‌توانست از راهنمایی‌ها و همکاری‌های او غافل بماند. او می‌دانست که علی(علیه‌السلام)به طور مستقیم به همکاری و شرکت در جنگ‌ها حاضر نیست؛ ولی برای استفاده از مشورت‌ها و همکاری‌های فکری او می‌کوشید. و حضرت نیز از آن جا که درباره سرنوشت مسلمانان و اسلام نمی‌توانست بی تفاوت باشد، فقط در قالب مشورت و ارائه اندیشه‌های خویش او را یاری می‌کرد که به مواردی از مشورت‌ها و همکاری‌های فکری حضرت با خلیفه دوم اشاره می‌شود:<br>
جنگ‌ها و فتوحات در دوران خلیفه دوم، دامنه گسترده تری داشت، نقش علی(علیه‌السلام) در مقایسه با دوران خلیفه اول در این خصوص محسوس‌تر بود. با توجه به دلاوری‌ها و تجربیات جنگی علی(علیه‌السلام)خلیفه دوم نمی‌توانست از راهنمایی‌ها و همکاری‌های او غافل بماند. او می‌دانست که علی(علیه‌السلام)به طور مستقیم به همکاری و شرکت در جنگ‌ها حاضر نیست؛ ولی برای استفاده از مشورت‌ها و همکاری‌های فکری او می‌کوشید. و حضرت نیز از آن جا که درباره سرنوشت مسلمانان و اسلام نمی‌توانست بی‌تفاوت باشد، فقط در قالب مشورت و ارائه اندیشه‌های خویش او را یاری می‌کرد که به مواردی از مشورت‌ها و همکاری‌های فکری حضرت با خلیفه دوم اشاره می‌شود:<br>
===1. نبرد جسر ===
===1. نبرد جسر ===
در این نبرد، مسلمانان شکست خوردند. خلیفه دوم مسلمانان را فراخواند و آنان را به جهاد ترغیب کرده، با اصحاب از جمله علی(علیه‌السلام) به مشورت پرداخت که «آیا خود به کمک سپاه برود یا کسی را بفرستد؟» علی(علیه‌السلام)نظر داد که خلیفه خود به نبرد نرود.<ref>مسعودی، ج 2، ص 318ـ319.</ref><br>
در این نبرد، مسلمانان شکست خوردند. خلیفه دوم مسلمانان را فراخواند و آنان را به جهاد ترغیب کرده، با اصحاب از جمله علی(علیه‌السلام) به مشورت پرداخت که «آیا خود به کمک سپاه برود یا کسی را بفرستد؟» علی(علیه‌السلام)نظر داد که خلیفه خود به نبرد نرود.<ref>مسعودی، ج 2، ص 318ـ319.</ref><br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش