حسن بن علی (مجتبی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به '‌علیه‌السلام')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:
</div>
</div>


'''حسن بن على (ع)''' فرزند ارشد [[امام علی]] (ع) و [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و امام دوم [[شیعیان]] است. آن حضرت هفت سال از دوران پیامبر اسلام را درک نمود و پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله تقریبا سى سال در کنار پدرش امام علی ‌علیه‌السلام قرار داشت. پس از شهادت پدر (در سال 40 هجرى) مردم با آن حضرت به عنوان جانشین امام علی ‌علیه‌السلام بیعت نمودند اما به دلیل عدم حمایت از آن حضرت برای جنگ و سرکوب [[معاویه]]<ref>ر.ک:مقاله معاویه</ref> آن حضرت ناچار به قبول صلح با معاویه در سال 41 هجری گردید. مدت امامت ایشان 10 سال بود و در سال 50 هجرى در حالی که 48 سال سن داشت با توطئه معاویه مسموم و به شهادت رسید.  
'''حسن بن علی (ع)''' فرزند ارشد [[امام علی]] (ع) و [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها و امام دوم [[شیعیان]] است. آن حضرت هفت سال از دوران پیامبر اسلام را درک نمود و پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله تقریبا سی سال در کنار پدرش امام علی ‌علیه‌السلام قرار داشت. پس از شهادت پدر (در سال 40 هجری) مردم با آن حضرت به عنوان جانشین امام علی ‌علیه‌السلام بیعت نمودند. اما به دلیل عدم حمایت از آن حضرت برای جنگ و سرکوب [[معاویه]]<ref>ر.ک:مقاله معاویه</ref> آن حضرت ناچار به قبول صلح با معاویه در سال 41 هجری گردید. مدت امامت ایشان 10 سال بود و در سال 50 هجری در حالی که 48 سال سن داشت با توطئه معاویه مسموم و به شهادت رسید.  


=نسب و ولادت امام حسن (ع)=
=نسب و ولادت امام حسن (ع)=


حسن بن علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن هاشم، هاشمی و قرشی است. او همچنین بزرگترین نوه [[پیامبر اسلام]](ص) از طرف مادرش حضرت فاطمه (س) است. <ref>المفید، الارشاد،۱۳۸۰، ج۲، ص۳</ref>
حسن بن علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن‌هاشم، هاشمی و قرشی است. او همچنین بزرگترین نوه [[پیامبر اسلام]](ص) از طرف مادرش حضرت فاطمه (س) است. <ref>المفید، الارشاد،۱۳۸۰، ج۲، ص۳</ref>


امام حسن (ع) در [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۰</ref> بنا بر مشهور، تاریخ ولادت او ۱۵ رمضان سال سوم هجری است. <ref>کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، پاریس، ج۵، ص۲۰</ref> البته برخی روایات و منابع تاریخی تولد وی را سال دوم هجرت دانسته‌اند. <ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، بیروت، ص۱۵۸؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۹</ref>
امام حسن (ع) در [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۳۸۰، ج۲، ص۳؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۰</ref> بنا بر مشهور، تاریخ ولادت او ۱۵ رمضان سال سوم هجری است. <ref>کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، پاریس، ج۵، ص۲۰</ref> البته برخی روایات و منابع تاریخی تولد وی را سال دوم هجرت دانسته‌اند. <ref>ابن قتیبه، الامامه و السیاسه، بیروت، ص۱۵۸؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۱، ص۴۶۱؛ شیح طوسی، تهذیب الاحکام، ج۶، ص۳۹</ref>
خط ۵۹: خط ۵۹:
=نامگذاری امام حسن (ع)=
=نامگذاری امام حسن (ع)=


واژه <big>حسن</big> به معنای نیکو است. این نام را پیامبر بر امام نهاد.<ref>ابن حنبل، المسند، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸؛ بخاری، الادب المفرد، ص۱۷۷؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۶، ص۳۳ـ۳۴</ref> در برخی احادیث این نامگذاری به الهام الهی منسوب است.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۸؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۳۶۷ـ۳۶۸</ref> بنابر برخی اقوال نام‌های حسن و حسین معادل شبر و شبیر، نام‌های پسران [[هارون]] هستند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۱</ref> گفتنی است که این دو نام از نام‌ها بهشتی‌اند که قبل از [[اسلام]] نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشته‌اند. <ref> ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۰</ref> بر اساس پاره‌ای از گزار‌ش‌ها که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، امام علی (ع) پیش از آنکه پیامبر پسر او را حسن بنامد، نام حمزه<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۰</ref> یا حرب<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۵</ref> را برای او برگزیده بود؛ اما اعلام کرد که در نامگذاری فرزندش بر رسول خدا پیشی نمی‌گیرد. <ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵</ref>
واژه <big>حسن</big> به معنای نیکو است. این نام را پیامبر بر امام نهاد.<ref>ابن حنبل، المسند، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸؛ بخاری، الادب المفرد، ص۱۷۷؛ کلینی، الکافی، بیروت ۱۴۰۱، ج۶، ص۳۳ـ۳۴</ref> در برخی احادیث این نامگذاری به الهام الهی منسوب است.<ref>ابن بابویه، علل الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج۱، ص۱۳۷ـ۱۳۸؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴، ص۳۶۷ـ۳۶۸</ref> بنابر برخی اقوال نام‌های حسن و حسین معادل شبر و شبیر، نام‌های پسران [[هارون]] هستند.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۱</ref> گفتنی است که این دو نام از نام‌ها بهشتی‌اند که قبل از [[اسلام]] نزد مردم عرب سابقه‌ای نداشته‌اند. <ref> ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۱۰</ref> بر اساس پاره‌ای از گزار‌ش‌ها که در منابع [[اهل سنت]] آمده است، امام علی (ع) پیش از آنکه پیامبر پسر او را حسن بنامد، نام حمزه<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ج۱۳، ص۱۷۰</ref> یا حرب<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۵</ref> را برای او برگزیده بود؛ اما اعلام کرد که در نام‌گذاری فرزندش بر رسول خدا پیشی نمی‌گیرد. <ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵</ref>


=کنیه‌هاو القاب امام حسن (ع)=
=کنیه‌هاو القاب امام حسن (ع)=
خط ۹۲: خط ۹۲:
=امام حسن (ع) در زمان پیامبر اکرم (ص)=
=امام حسن (ع) در زمان پیامبر اکرم (ص)=


امام حسن مجتبی(ع) 7 ساله بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله وفات نمودند. [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله او را سخت دوست مى داشت و در روایات آمده است که آن حضرت را بر شانه مى نهاد و مى گفت: خداوندا، من دوستش دارم، تو نیز او را دوست بدار! <ref>پیشواى دوم حضرت امام حسن(ع)، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم</ref>
امام حسن مجتبی(ع) 7 ساله بود که رسول خدا صلی الله علیه وآله وفات نمودند. [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله او را سخت دوست می‌داشت و در روایات آمده است که آن حضرت را بر شانه می‌نهاد و می‌گفت: خداوندا، من دوستش دارم، تو نیز او را دوست بدار! <ref>پیشواى دوم حضرت امام حسن(ع)، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم</ref>


در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامت ایشان و امام حسین ‌علیه‌السلام مورد تاکید قرار گرفته است: حسن و حسین امامند، چه قیام کنند و چه نکنند. <ref>مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص394 -ایشان می‌نویسد: اهل قبله اجماع دارند بر اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا»</ref>
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامت ایشان و امام حسین ‌علیه‌السلام مورد تاکید قرار گرفته است: حسن و حسین امامند، چه قیام کنند و چه نکنند. <ref>مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص394 -ایشان می‌نویسد: اهل قبله اجماع دارند بر اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا»</ref>


در حدیث دیگری آن حضرت می فرمایند: حسن و حسین، سرور جوانان بهشتند. این حدیث در منابع متعدد شیعه و اهل سنت نقل شده است. <ref>مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص394</ref>
در حدیث دیگری آن حضرت می‌فرمایند: حسن و حسین، سرور جوانان بهشتند. این حدیث در منابع متعدد شیعه و اهل سنت نقل شده است. <ref>مناقب آل أبی‌طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص394</ref>


امام حسن ‌علیه‌السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور دارند که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند:
امام حسن ‌علیه‌السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور دارند که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند:
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
3. در جریان نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (ع)
3. در جریان نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (ع)


بزرگى منش و سترگى روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام (ص) او را با خردى سال و کمى سن، در برخى از عهدنامه ها گواه مى گرفت، واقدى آورده است که: پیامبر، براى <big>ثقیف</big> عهد ذمه بست، خالد بن سعید آنرا نوشت و امام حسن و امام حسین آنرا گواهى فرمودند. <ref>پیشواى دوم حضرت امام حسن(ع)، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم</ref>
بزرگی منش و سترگی روح آن امام، چندان بود که پیامبر ارجمند اسلام (ص) او را با خردی سال و کمی سن، در برخی از عهدنامه‌ها گواه می‌گرفت، واقدی آورده است که: پیامبر، برای <big>ثقیف</big> عهد ذمه بست، خالد بن سعید آنرا نوشت و امام حسن و امام حسین آنرا گواهی فرمودند. <ref>پیشواى دوم حضرت امام حسن(ع)، هیئت تحریریه موسسه اصول دین قم</ref>


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیاری از آداب و تعالیم الهی و راه و روش تربیت فرزند را از طریق اعمالشان نسبت به ایشان و برادرشان، حسین ‌علیه‌السلام، به دیگران آموخت. <ref>محمدتقی مدرسی، محمدصادق آل شریعت، هدایتگران راه نور (زندگانی امام حسن مجتبی)، قم، موسسه ی فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، ج 4، ص10</ref>
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بسیاری از آداب و تعالیم الهی و راه و روش تربیت فرزند را از طریق اعمالشان نسبت به ایشان و برادرشان، حسین ‌علیه‌السلام، به دیگران آموخت. <ref>محمدتقی مدرسی، محمدصادق آل شریعت، هدایتگران راه نور (زندگانی امام حسن مجتبی)، قم، موسسه ی فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان، ج 4، ص10</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
امام حسن ‌علیه‌السلام در دوران حیات امام علی ‌علیه‌السلام همواره همراه و هماهنگ با پدر بود.
امام حسن ‌علیه‌السلام در دوران حیات امام علی ‌علیه‌السلام همواره همراه و هماهنگ با پدر بود.


به هنگامى که [[ابوذر]] به [[ربذه]] تبعید مى‌شد عثمان دستور داد هیچکس او را بدرقه نکند اما امام حسن و امام حسین علیهما السلام و پدرشان به گرمى او را بدرقه کردند و به هنگام بدرود ابوذر را به شکیبایى و پایدارى پند دادند.<ref>حیاة الامام الحسن بن على (ع)، ص 261-260</ref>
به هنگامی که [[ابوذر]] به [[ربذه]] تبعید می‌شد عثمان دستور داد هیچکس او را بدرقه نکند اما امام حسن و امام حسین علیهما السلام و پدرشان به گرمی او را بدرقه کردند و به هنگام بدرود ابوذر را به شکیبایی و پایداری پند دادند.<ref>حیاة الامام الحسن بن على (ع)، ص 261-260</ref>


به سال 36 هجرى با پدر از مدینه به سوى [[بصره]]<ref>ر.ک:مقاله بصره</ref> آمد تا آتش جنگ جمل را که [[عایشه|عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر|زبیر]] بر افروخته بودند فرو نشانند.
به سال 36 هجری با پدر از مدینه به سوی [[بصره]]<ref>ر.ک:مقاله بصره</ref> آمد تا آتش جنگ جمل را که [[عایشه|عایشه]] و [[طلحه]] و [[زبیر|زبیر]] بر افروخته بودند فرو نشانند.


پیش از ورود به بصره به فرمان حضرت على ‌علیه‌السلام، همراه عمار یاسر صحابی پیامبر به کوفه رفت تا مردم را بسیج کند و آنگاه با مردم به یارى امام به سوى بصره بازگشت. <ref>طبقات کبیر، ج3، قسمت اول، ص 20</ref>
پیش از ورود به بصره به فرمان حضرت علی ‌علیه‌السلام، همراه عمار یاسر صحابی پیامبر به کوفه رفت تا مردم را بسیج کند و آنگاه با مردم به یاری امام به سوی بصره بازگشت. <ref>طبقات کبیر، ج3، قسمت اول، ص 20</ref>


در [[جنگ صفین|جنگ صفین]] نیز همراه پدر پایمردی‌ها کرد. در این جنگ معاویه عبیدالله بن [[عمر]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref> را نزد او فرستاد که: «از پیروى پدر دست بردار ما خلافت را به تو وامى‌گذاریم چرا که قریش از پدر تو به سابقه‌ى پدر کشتگى‌ها ناراحتند اما ترا پذیرا توانند شد...»
در [[جنگ صفین|جنگ صفین]] نیز همراه پدر پایمردی‌ها کرد. در این جنگ معاویه عبیدالله بن [[عمر]]<ref>ر.ک:مقاله عمر</ref> را نزد او فرستاد که: «از پیروی پدر دست بردار ما خلافت را به تو وامی‌گذاریم چرا که قریش از پدر تو به سابقه‌ی پدر کشتگی‌ها ناراحتند اما ترا پذیرا توانند شد...»


امام حسن (ع) در پاسخ فرمود: قریش بر آن بود که پرچم اسلام را بیفکند و در هم پیچد، اما پدرم، به خاطر خدا و اسلام، گردنکشان ایشان را کشت و آنان را پراکند، پس با پدرم بدین جهت به دشمنى برخاستند و بدو کینه مى ورزند. <ref> حیاة الامام الحسن بن على ج 1 ص 445-444</ref>
امام حسن (ع) در پاسخ فرمود: قریش بر آن بود که پرچم اسلام را بیفکند و در هم پیچد، اما پدرم، به خاطر خدا و اسلام، گردنکشان ایشان را کشت و آنان را پراکند، پس با پدرم بدین جهت به دشمنی برخاستند و بدو کینه می‌ورزند. <ref> حیاة الامام الحسن بن على ج 1 ص 445-444</ref>


او در این جنگ، هماره از پشتیبانى پدر، دست نکشید و تا پایان همراه و همدل بود، و چون، دو تن را از سوى سپاه (سپاه حضرت على (ع) و معاویه)، برگزیدند تا [[حَکَم]] شوند، و آنان به ناروا حکم کردند، امام حسن به فرمان پدر، در یک سخنرانى پر شور، توضیح داد که:
او در این جنگ، هماره از پشتیبانی پدر، دست نکشید و تا پایان همراه و همدل بود، و چون، دو تن را از سوی سپاه (سپاه حضرت علی (ع) و معاویه)، برگزیدند تا [[حَکَم]] شوند، و آنان به ناروا حکم کردند، امام حسن به فرمان پدر، در یک سخنرانی پر شور، توضیح داد که:
اینان برگزیده شدند تا کتاب خداوند را بر خواهش دل، پیش دارند و مقدم شمارند اما، واژگونه رفتار کردند و چنین کسى، حَکم نامیده نمى شود، بلکه <big>محکوم</big> است. <ref>حیاة الامام الحسن بن على ج 1 ص 479</ref>
اینان برگزیده شدند تا کتاب خداوند را بر خواهش دل، پیش دارند و مقدم شمارند اما، واژگونه رفتار کردند و چنین کسی، حَکم نامیده نمی‌شود، بلکه <big>محکوم</big> است. <ref>حیاة الامام الحسن بن على ج 1 ص 479</ref>


امام على ‌علیه‌السلام به هنگام رحلت بنا به فرمانى که از پیش از پیامبر اسلام (ص) داشت، امام حسن (ع) را جانشین خویش فرمود، و [[امام حسین|امام حسین]] و سایر فرزندان گرامى خویش و بزرگان شیعه را بر این امر، گواه گرفت. <ref> اصول کافى ج 1 ص 298-297</ref>
امام علی ‌علیه‌السلام به هنگام رحلت بنا به فرمانی که از پیش از پیامبر اسلام (ص) داشت، امام حسن (ع) را جانشین خویش فرمود، و [[امام حسین|امام حسین]] و سایر فرزندان گرامی خویش و بزرگان شیعه را بر این امر، گواه گرفت. <ref> اصول کافى ج 1 ص 298-297</ref>


=دوران امامت و خلافت امام حسن (ع)=
=دوران امامت و خلافت امام حسن (ع)=


هنگامی که امیر مؤمنان علی (ع) از دنیا رفت، امام حسن (ع) برای مردم خطبه خواند و حق خود (یعنی حقوق رهبری) را برای مردم بیان کرد، یاران پدرش با آن حضرت بیعت کردند، بر این اساس که هرکه با او می جنگد، بجنگند و با هر که با او در صلح هست، در صلح باشند.
هنگامی که امیر مؤمنان علی (ع) از دنیا رفت، امام حسن (ع) برای مردم خطبه خواند و حق خود (یعنی حقوق رهبری) را برای مردم بیان کرد، یاران پدرش با آن حضرت بیعت کردند، بر این اساس که هرکه با او می‌جنگد، بجنگند و با هر که با او در صلح هست، در صلح باشند.


[[علامه حلی]]<ref>ر.ک:مقاله علامه حلی</ref> خطبه آن حضرت در آغاز خلافت را به نقل از ابواسحاق سبیعی و دیگران چنین می آورد: در صبح آن شبی که امیرمؤمنان علی از دنیا رفت، امام حسن برای اصحاب سخنرانی کرد، پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن بر پیامبر فرمود: شب گذشته مردی از میان شما رفت که پیشینیان در کردار نیک از او پیشی نگرفتند و آیندگان در رفتار، به او نخواهند رسید، او همواره همراه رسول خدا با دشمنان جنگید و با نثار جانش از حریم پیامبر دفاع نمود،... در همان شبی که [[عیسی بن مریم]] به سوی آسمان عروج کرد و حضرت یوشع بن نون وصی موسی وفات یافت... .  
[[علامه حلی]]<ref>ر.ک:مقاله علامه حلی</ref> خطبه آن حضرت در آغاز خلافت را به نقل از ابواسحاق سبیعی و دیگران چنین می‌آورد: در صبح آن شبی که امیرمؤمنان علی از دنیا رفت، امام حسن برای اصحاب سخنرانی کرد، پس از حمد و ثنای الهی و درود فرستادن بر پیامبر فرمود: شب گذشته مردی از میان شما رفت که پیشینیان در کردار نیک از او پیشی نگرفتند و آیندگان در رفتار، به او نخواهند رسید، او همواره همراه رسول خدا با دشمنان جنگید و با نثار جانش از حریم پیامبر دفاع نمود،... در همان شبی که [[عیسی بن مریم]] به سوی آسمان عروج کرد و حضرت یوشع بن نون وصی موسی وفات یافت... .  


در این هنگام گریه گلوی امام حسن ‌علیه‌السلام را گرفت و گریه کرد و همه‌ی حاضران با او گریه کردند. سپس فرمود: من پسر بشیر ( مژده دهنده، یعنی [[رسول خدا]] هستم، من پسر کسی هستم که به اذن خدا مردم را به سوی خدا دعوت می‌کرد، من پسر چراغ تابناک هدایت هستم، من از خاندانی هستم که خداوند، پلیدی و ناپاکی را از آنان دور ساخت و آنان را به طور کامل پاکیزه نمود. من از خاندانی هستم که خداوند دوستی به آنان را در قرآنش واجب کرده و فرموده است:... قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترب حسنة نزد له فیها حسنا... ؛ ای پیامبر! بگو من پاداشی برای رسالت نمی‌خواهم، مگر دوستی در حق خویشاوندان و هر که نیکی کند، بر نیکی او بیفزاییم. <ref>آیه 23 سوره شوری</ref> منظور از حسنه ( نیکی ) در این آیه، دوستی ما خاندان است» و سپس ( سخنرانی را به پایان رساند و ) نشست. <ref> نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر</ref>
در این هنگام گریه گلوی امام حسن ‌علیه‌السلام را گرفت و گریه کرد و همه‌ی حاضران با او گریه کردند. سپس فرمود: من پسر بشیر ( مژده دهنده، یعنی [[رسول خدا]] هستم، من پسر کسی هستم که به اذن خدا مردم را به سوی خدا دعوت می‌کرد، من پسر چراغ تابناک هدایت هستم، من از خاندانی هستم که خداوند، پلیدی و ناپاکی را از آنان دور ساخت و آنان را به طور کامل پاکیزه نمود. من از خاندانی هستم که خداوند دوستی به آنان را در قرآنش واجب کرده و فرموده است:... قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی و من یقترب حسنة نزد له فیها حسنا... ؛ ای پیامبر! بگو من پاداشی برای رسالت نمی‌خواهم، مگر دوستی در حق خویشاوندان و هر که نیکی کند، بر نیکی او بیفزاییم. <ref>آیه 23 سوره شوری</ref> منظور از حسنه ( نیکی ) در این آیه، دوستی ما خاندان است» و سپس ( سخنرانی را به پایان رساند و ) نشست. <ref> نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر</ref>


پس از پایان خطبه «ابن ‌عباس» به پا خاست و از مردم برای امام حسن بیعت گرفت و آن حضرت کارگزاران خویش را تعیین نموده به شهر ها فرستاد و فرماندهان را نصب نمود و امور را زیر نظر گرفت. <ref> الإرشاد، شیخ مفید،ج‏2، ص9</ref>
پس از پایان خطبه «ابن ‌عباس» به پا خاست و از مردم برای امام حسن بیعت گرفت و آن حضرت کارگزاران خویش را تعیین نموده به شهر‌ها فرستاد و فرماندهان را نصب نمود و امور را زیر نظر گرفت. <ref> الإرشاد، شیخ مفید،ج‏2، ص9</ref>
=جنگ و صلح امام حسن (ع) با معاویه=
=جنگ و صلح امام حسن (ع) با معاویه=


امام حسن(ع) در شرایطی خلافت را به دست گرفت که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرش علی(ع) بروز نموده بود به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی معاویه که داعیه خلافت را در سر داشت سعی نمود از این اوضاع به نفع خود استفاده کند.
امام حسن(ع) در شرایطی خلافت را به دست گرفت که جو تشویش و نگرانی و شکی که در اواخر زندگانی پدرش علی(ع) بروز نموده بود به اوج خود رسیده بود. در چنین شرایطی معاویه که داعیه خلافت را در سر داشت سعی نمود از این اوضاع به نفع خود استفاده کند.


معاویه پس از اعلام خلافت امام حسن ‌علیه‌السلام از سوى مردم [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> و تایید ضمنى آن از ناحیه مردم [[حجاز]]، [[یمن|یمن]] و فارس، به مجردى که خبر انتخاب امام حسن ‌علیه‌السلام را دریافت نمود، این انتصاب را تقبیح کرد و در سخنان و نامه هایش، تصمیم راسخ خود را به سرکشى و عدم شناسایى امام حسن ‌علیه‌السلام به عنوان [[خلیفه|خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> اعلام داشت. <ref>تشیع در مسیر تاریخ، حسین محمد جعفرى، مترجم سید محمد تقى آیت‌اللهى‏، تهران‏:دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، ص 162</ref>
معاویه پس از اعلام خلافت امام حسن ‌علیه‌السلام از سوی مردم [[عراق]]<ref>ر.ک:مقاله عراق</ref> و تایید ضمنی آن از ناحیه مردم [[حجاز]]، [[یمن|یمن]] و فارس، به مجردی که خبر انتخاب امام حسن ‌علیه‌السلام را دریافت نمود، این انتصاب را تقبیح کرد و در سخنان و نامه‌هایش، تصمیم راسخ خود را به سرکشی و عدم شناسایی امام حسن ‌علیه‌السلام به عنوان [[خلیفه|خلیفه]]<ref>ر.ک:مقاله خلیفه</ref> اعلام داشت. <ref>تشیع در مسیر تاریخ، حسین محمد جعفرى، مترجم سید محمد تقى آیت‌اللهى‏، تهران‏:دفتر نشر فرهنگ اسلامى‏، ص 162</ref>


او همچنین دو جاسوس به شهرهای [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> و [[بصره]] روانه کرد تا زمینه تضعیف حکومت امام حسن را مهیا کند. اما آن حضرت از این امر اطلاع پیدا کرده آن دو جاسوس را دستگیر و اعدام نمود و نامه ای برای معاویه نوشت که در آن آمده بود:
او همچنین دو جاسوس به شهرهای [[کوفه]]<ref>ر.ک:مقاله کوفه</ref> و [[بصره]] روانه کرد تا زمینه تضعیف حکومت امام حسن را مهیا کند. اما آن حضرت از این امر اطلاع پیدا کرده آن دو جاسوس را دستگیر و اعدام نمود و نامه ای برای معاویه نوشت که در آن آمده بود:


تو مردانی را به عنوان حیله گری و غافلگیری می فرستی و جاسوسانی را گسیل می داری، گویی جنگ را دوست می داری و من آن را نزدیک می بینم، در انتظار آن باش - ان شاء الله تعالی <ref>نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر</ref> اما معاوبه در پاسخ نامه امام حسن ‌علیه‌السلام ضمن تایید فضائل اهل البیت علیهم السلام امر حکومت را به تجربه وابسته دانسته از این نظر خود را بر امام ترجیح داد و از آن حضرت خواست تسلیم او شود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حسن بن علی امام" از محمود مهدوی دامغانی و اسماعیل باغستانی</ref>
تو مردانی را به عنوان حیله‌گری و غافلگیری می‌فرستی و جاسوسانی را گسیل می‌داری، گویی جنگ را دوست می‌داری و من آن را نزدیک می‌بینم، در انتظار آن باش - ان شاء الله تعالی <ref>نگاهی بر زندگی دوازده امام (علیهم السلام)، علامه حلی، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، در دسترس در سایت مرکز اطلاع رسانی غدیر</ref> اما معاویه در پاسخ نامه امام حسن ‌علیه‌السلام ضمن تایید فضائل اهل البیت علیهم السلام امر حکومت را به تجربه وابسته دانسته از این نظر خود را بر امام ترجیح داد و از آن حضرت خواست تسلیم او شود.<ref>دانشنامه جهان اسلام، مدخل "حسن بن علی امام" از محمود مهدوی دامغانی و اسماعیل باغستانی</ref>


پس از چندی معاویه با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۶</ref> از آن سو امام حسن ‌علیه‌السلام نیز در میان مردم اعلان بسیج عمومى نمودند و رزمندگان کوفه و سایر شهرها را براى دفع تهاجم دشمن فراخواندند. هنگامى که دو سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفتند و درگیرى‌ هاى پراکنده‌ اى میان آنان به وقوع پیوست، برخى از سران سپاه امام حسن‌ مجتبى علیه‌السلام از جمله "عبیدالله بن عباس" که فرماندهى کل را بر عهده داشت به سپاه معاویه پیوست و از این راه توان روحى و فیزیکى سپاه امام حسن علیه‌السلام را کاهش دادند.
پس از چندی معاویه با لشکری به سوی عراق حرکت کرد. <ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۸۶</ref> از آن سو امام حسن ‌علیه‌السلام نیز در میان مردم اعلان بسیج عمومی نمودند و رزمندگان کوفه و سایر شهرها را برای دفع تهاجم دشمن فراخواندند. هنگامی که دو سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفتند و درگیری‌‌های پراکنده‌‌ای میان آنان به وقوع پیوست، برخی از سران سپاه امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام از جمله "عبیدالله بن عباس" که فرماندهی کل را بر عهده داشت به سپاه معاویه پیوست و از این راه توان روحی و فیزیکی سپاه امام حسن علیه‌السلام را کاهش دادند.


نفوذى‌ هاى معاویه در میان سپاهیان امام حسن علیه‌السلام و در میان عامه مردم شهرها، اقدام به شایعه پراکنى و گمانه‌زنى ‌هاى خلاف واقع کردند و به تدریج جامعه اسلامى و رزمندگان را از داخل، دچار تردید و تزلزل نمودند. به طورى که برخى از سپاهیان، شبانه از اردوگاه ‌ها و پادگان‌ ها گریخته و صحنه نبرد را ترک مى‌ کردند و برخى از فریب‌خوردگان [[خوارج]] در شهرهاى پشت جبهه اقدام به آشوب مى‌ کردند و حتى در <big>ساباط مداین</big>، به خیمه‌گاه امام حسن علیه‌السلام هجوم آورده و اقدام به غارت و بى‌ نظمى نمودند و در یک رویدادى، امام حسن مجتبى علیه‌السلام را ترور کرده و وى را به شدت زخمى نمودند.
نفوذی‌‌های معاویه در میان سپاهیان امام حسن علیه‌السلام و در میان عامه مردم شهرها، اقدام به شایعه‌پراکنی و گمانه‌زنی‌های خلاف واقع کردند و به تدریج جامعه اسلامی و رزمندگان را از داخل، دچار تردید و تزلزل نمودند. به طوری که برخی از سپاهیان، شبانه از اردوگاه‌ها و پادگان‌‌ها گریخته و صحنه نبرد را ترک می‌‌کردند و برخی از فریب‌خوردگان [[خوارج]] در شهرهای پشت جبهه اقدام به آشوب می‌‌کردند و حتی در <big>ساباط مداین</big>، به خیمه‌گاه امام حسن علیه‌السلام هجوم آورده و اقدام به غارت و بی‌نظمی نمودند و در یک رویدادی، امام حسن مجتبی علیه‌السلام را ترور کرده و وی را به شدت زخمی نمودند.


ریش‌سفیدان و صاحب‌نفوذان عراق و حجاز و برخى از فرماندهان سپاه امام حسن علیه‌السلام مخفیانه نامه‌هایى به معاویه داده و اظهار اطاعت و پیروى مى‌ نمودند و حتى نوشتند که حاضرند امام حسن علیه‌السلام را تسلیم وى کرده و یا او را به قتل رسانند. امام حسن‌ مجتبى علیه‌السلام که از تمامى نفاق‌ ها و خیانت‌ هاى سپاه خویش خبردار بود، با گردآورى آنان و ایراد خطبه و روشن نمودن اذهان آنان از دسیسه ‌هاى دشمن، تلاش وافر نمود که روحیه مردانگى و رزم‌آورى را در آنان، بار دیگر زنده کرده و توطئه‌ هاى دشمن را نقش بر آب کند.
ریش‌سفیدان و صاحب‌نفوذان عراق و حجاز و برخی از فرماندهان سپاه امام حسن علیه‌السلام مخفیانه نامه‌هایی به معاویه داده و اظهار اطاعت و پیروی می‌‌نمودند و حتی نوشتند که حاضرند امام حسن علیه‌السلام را تسلیم وی کرده و یا او را به قتل رسانند. امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام که از تمامی نفاق‌‌ها و خیانت‌‌های سپاه خویش خبردار بود، با گردآوری آنان و ایراد خطبه و روشن نمودن اذهان آنان از دسیسه‌های دشمن، تلاش وافر نمود که روحیه مردانگی و رزم‌آوری را در آنان، بار دیگر زنده کرده و توطئه‌‌های دشمن را نقش بر آب کند.


ولى رسوخ نفاق و خیانت، سپاه آن حضرت را از کارایى لازم انداخته و توازن نظامى را به کلى دگرگون کرده بود و سرانجام، امام حسن علیه‌السلام را وادار به پذیرش صلح ناخواسته کرد و آن حضرت به ناچار در 25 ربیع الاول و به قولى در نیمه جمادى الاول سال 41 قمرى بر اساس شرایطى، خلافت را به معاویة بن ابى‌سفیان واگذاشت و خود از آن کناره گرفت. <ref>جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۸-۱۵۵</ref>
ولی رسوخ نفاق و خیانت، سپاه آن حضرت را از کارایی لازم انداخته و توازن نظامی را به کلی دگرگون کرده بود و سرانجام، امام حسن علیه‌السلام را وادار به پذیرش صلح ناخواسته کرد و آن حضرت به ناچار در 25 ربیع الاول و به قولی در نیمه جمادی الاول سال 41 قمری بر اساس شرایطی، خلافت را به معاویة بن ابی‌سفیان واگذاشت و خود از آن کناره گرفت. <ref>جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۸-۱۵۵</ref>


=شهادت امام حسن (ع)=
=شهادت امام حسن (ع)=


امام حسن (ع) بنابه قول مشهور در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری <ref>کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۶؛ ترجمه الامام الحسن(ع)، ابن سعد، ص ۹۱</ref> مسموم شدند و به شهادت رسیدند. برخی سال‌های ۴۷[ <ref> البدء و التاریخ، ج ۳، ص ۷۴</ref> و ۴۹ <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲۵؛ تاریخ دمشق، ج ۷، ص ۱۲۲</ref> و نیز هفت صفر <ref>الدروس شهید اول، ج ۲، ص ۷</ref> را زمان شهادت امام دانسته‌اند. بنابه قول مشهور، جعده همسر آن حضرت به تحریک معاویه، ایشان را مسموم کرد. <ref>کمال الدین، المقصد الاقصی فی ترجمه المستقصی، ص ۵۹۶</ref> معاویه که امام را مانع تحقق اهداف خود در موروثی کردن حکومت مى‌دانست، با وعده ازدواج جعده و یزید و دادن اموال فراوان وی را به این کار ترغیب کرد. <ref>حبیب السیره، ج ۲، ص ۳۱</ref>
امام حسن (ع) بنابه قول مشهور در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری <ref>کشف الغمه، ج ۱، ص ۵۱۶؛ ترجمه الامام الحسن(ع)، ابن سعد، ص ۹۱</ref> مسموم شدند و به شهادت رسیدند. برخی سال‌های ۴۷[ <ref> البدء و التاریخ، ج ۳، ص ۷۴</ref> و ۴۹ <ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲۵؛ تاریخ دمشق، ج ۷، ص ۱۲۲</ref> و نیز هفت صفر <ref>الدروس شهید اول، ج ۲، ص ۷</ref> را زمان شهادت امام دانسته‌اند. بنابه قول مشهور، جعده همسر آن حضرت به تحریک معاویه، ایشان را مسموم کرد. <ref>کمال الدین، المقصد الاقصی فی ترجمه المستقصی، ص ۵۹۶</ref> معاویه که امام را مانع تحقق اهداف خود در موروثی کردن حکومت می‌دانست، با وعده ازدواج جعده و یزید و دادن اموال فراوان وی را به این کار ترغیب کرد. <ref>حبیب السیره، ج ۲، ص ۳۱</ref>


اهل بیت بنا به وصیت آن حضرت (ادفنونی عند ابی)، خواستند او را در کنار قبر جدش پیامبر به خاک بسپارند، اما [[بنی امیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه</ref> به سرکردگی مروان بن حکم حاکم مدینه، <ref>الوافی بالوفیات، ج ۱۲، ص ۱۱۰</ref> به همراهی برخی زنان پیامبر <ref>تذکره الخواص، ج ۲، ص ۶۵</ref> مانع شدند. آنان که کینه دفن عثمان در حش کوکب <ref> البدایه و النهایه، ج ۸، س ۴۵</ref> (قبرستان یهودیان) را به دل داشتند، سوگند یاد کردند تا مانع دفن ایشان در کنار پیامبر (ص) شوند. [[بنی هاشم]] برای مقابله با بنی امیه آماده گردیدند که امام حسین (ع)، بنابه وصیت برادرش مانع شدند و به ناچار آن حضرت در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. <ref>بحار الانوار، ج ۴۴/ ص ۱۳۴</ref> بنا به نقلی، سعید بن عاص اموی بر آن حضرت نماز خواند. <ref>تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۲۹۳</ref>
اهل بیت بنا به وصیت آن حضرت (ادفنونی عند ابی)، خواستند او را در کنار قبر جدش پیامبر به خاک بسپارند، اما [[بنی امیه]]<ref>ر.ک:مقاله بنی امیه</ref> به سرکردگی مروان بن حکم حاکم مدینه، <ref>الوافی بالوفیات، ج ۱۲، ص ۱۱۰</ref> به همراهی برخی زنان پیامبر <ref>تذکره الخواص، ج ۲، ص ۶۵</ref> مانع شدند. آنان که کینه دفن عثمان در حش کوکب <ref> البدایه و النهایه، ج ۸، س ۴۵</ref> (قبرستان یهودیان) را به دل داشتند، سوگند یاد کردند تا مانع دفن ایشان در کنار پیامبر (ص) شوند. [[بنی هاشم|بنی‌هاشم]] برای مقابله با بنی امیه آماده گردیدند که امام حسین (ع)، بنابه وصیت برادرش مانع شدند و به ناچار آن حضرت در [[بقیع]] به خاک سپرده شد. <ref>بحار الانوار، ج ۴۴/ ص ۱۳۴</ref> بنا به نقلی، سعید بن عاص اموی بر آن حضرت نماز خواند. <ref>تاریخ الخمیس، ج ۲، ص ۲۹۳</ref>


برخی مانند ابن عربی (م. ۵۴۳ ق)؛ <ref>العواصم و القواصم، ص ۲۱</ref> ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق) <ref>منهاج السنه، ص ۲۲۵</ref> و تحت تأثیر آن ها ابن جوزی <ref>صفوه الصفوه، ج ۱، ص ۳۴۳</ref> و ذهبی، <ref>تاریخ الاسلام، ج ۴، ص </ref> در شهادت آن حضرت به دست معاویه تردید کرده یا منکر به شهادت رسیدن امام توسط معاویه شده و گفته‏‌اند: امام خود خلافت را تسلیم معاویه کرد. لذا دلیلی بر این مسموم کردن نبوده است. از طرف دیگر نیز مسمومیت امر پنهانی است، لذا اگر مسموم می‌کرد نباید کسی متوجه می شد. علاوه بر این، دو نفر و به تبع آنان ابن خلدون <ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲/ ص ۴۴۹</ref> نیز بدون هیچ گونه استدلالی و تنها از روی تعصب، منکر شهادت امام شده‌اند، در حالی که بر شهادت امام مجتبی به دست معاویه اجماع است. <ref>البدء و التاریخ، ج ۶، ص ۵</ref> و بسیاری از تاریخ نگاران به دست داشتن او در شهادت آن حضرت تصریح کرده‌اند. <ref>البدء و التاریخ، ج ۵، ص ۲۳۶</ref>
برخی مانند ابن عربی (م. ۵۴۳ ق)؛ <ref>العواصم و القواصم، ص ۲۱</ref> ابن تیمیه (م. ۷۲۸ ق) <ref>منهاج السنه، ص ۲۲۵</ref> و تحت تأثیر آن‌ها ابن جوزی <ref>صفوه الصفوه، ج ۱، ص ۳۴۳</ref> و ذهبی، <ref>تاریخ الاسلام، ج ۴، ص </ref> در شهادت آن حضرت به دست معاویه تردید کرده یا منکر به شهادت رسیدن امام توسط معاویه شده و گفته‏‌اند: امام خود خلافت را تسلیم معاویه کرد. لذا دلیلی بر این مسموم کردن نبوده است. از طرف دیگر نیز مسمومیت امر پنهانی است، لذا اگر مسموم می‌کرد نباید کسی متوجه می‌شد. علاوه بر این، دو نفر و به تبع آنان ابن خلدون <ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲/ ص ۴۴۹</ref> نیز بدون هیچ گونه استدلالی و تنها از روی تعصب، منکر شهادت امام شده‌اند، در حالی که بر شهادت امام مجتبی به دست معاویه اجماع است. <ref>البدء و التاریخ، ج ۶، ص ۵</ref> و بسیاری از تاریخ نگاران به دست داشتن او در شهادت آن حضرت تصریح کرده‌اند. <ref>البدء و التاریخ، ج ۵، ص ۲۳۶</ref>


امام حسن (ع) در [[قبرستان بقیع]] و کنار مرقد مادربزرگش فاطمه بنت اسد و عباس عموی پیامبر (ص) به خاک سپردند. خوارزمی قبه و بارگاه امام حسن (ع) را بلندترین و عالی ترین عمارت [[مدینه]] وصف کرده است. <ref>کمال الدین، القصد الاقصی، فی ترجمه المستفصی، ص ۵۹۶</ref> قبر مطهر امام حسن (ع) و عمویش عباس و هم چنین [[امام زین‌العابدین]] و [[امام باقر]] (ع) زیر یک قبه بوده است. دیار بکری در شرافت این مکان و قبه می گوید:
امام حسن (ع) در [[قبرستان بقیع]] و کنار مرقد مادربزرگش فاطمه بنت اسد و عباس عموی پیامبر (ص) به خاک سپردند. خوارزمی قبه و بارگاه امام حسن (ع) را بلندترین و عالی ترین عمارت [[مدینه]] وصف کرده است. <ref>کمال الدین، القصد الاقصی، فی ترجمه المستفصی، ص ۵۹۶</ref> قبر مطهر امام حسن (ع) و عمویش عباس و هم چنین [[امام زین‌العابدین]] و [[امام باقر]] (ع) زیر یک قبه بوده است. دیار بکری در شرافت این مکان و قبه می‌گوید:


فللّه درّه من قبر ما أکرمه و أشرفه و أعلی قدره عند اللّه. <ref>تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج ۲، ص ۲۸۷</ref>
فللّه درّه من قبر ما أکرمه و أشرفه و أعلی قدره عند اللّه. <ref>تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس، ج ۲، ص ۲۸۷</ref>


فاسی نیز درباره بارگاه آن حضرت گفته است: امام حسن (ع) دارای بارگاه و قبه عالی بوده به طوری که در مدینه عمارتی بالاتر از آن نبوده است. <ref>العقد الثمین، ج ۳، ص ۳۹۶</ref> در سال ۹۵ مجدالملک بلاسانی، معماری قمی را برای ساختن گنبدی بالای آرامگاه امام حسن (ع) به مدینه فرستاد. <ref>الکامل، ج ۱۰، ص ۳۵۲</ref> گنبد بالای آرامگاه امام حسن (ع) در روز هشتم شوال سال ۱۳۴۳ توسط وهابی های سعودی تخریب شد. <ref>تاریخ حرم ائمه بقیع(ع) و آثار دیگر در مدینه منوره، ص ۹۳</ref>
فاسی نیز درباره بارگاه آن حضرت گفته است: امام حسن (ع) دارای بارگاه و قبه عالی بوده به طوری که در مدینه عمارتی بالاتر از آن نبوده است. <ref>العقد الثمین، ج ۳، ص ۳۹۶</ref> در سال ۹۵ مجدالملک بلاسانی، معماری قمی را برای ساختن گنبدی بالای آرامگاه امام حسن (ع) به مدینه فرستاد. <ref>الکامل، ج ۱۰، ص ۳۵۲</ref> گنبد بالای آرامگاه امام حسن (ع) در روز هشتم شوال سال ۱۳۴۳ توسط وهابی‌های سعودی تخریب شد. <ref>تاریخ حرم ائمه بقیع(ع) و آثار دیگر در مدینه منوره، ص ۹۳</ref>


=پانویس=
=پانویس=
{{پانویس|3}}
{{پانویس|۲}}


[[رده:امامان دوازده گانه شیعه]]
[[رده: امامان شهید]]
[[رده: امامان شیعه]]
[[رده:اهل البیت]]
[[رده: اهل البیت]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۶۹

ویرایش