سعد بن ابی وقاص

از ویکی‌وحدت
نسخهٔ تاریخ ‏۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۰ توسط Hadifazl (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - '[[حضرت علی' به '[[علی بن ابی طالب ')
نام سعد بن ابی‌وقاص
القاب و سایر نام‌ها سَعْد بن أَبي وقاص مَالِك الزهري القرشي
زاده (23 یا 27 یا 55 ه. ق / 595 یا 599 یا 674م)

مكة، تهامة، شبه الجزيرة العربية

درگذشت 55 هـ، 674م

البقيع، المدينة المنورة

فعالیت‌ها
  • بنیان‌گزاری شهر کوفه بعد از جنگ قادسیه و به فرمان عمر
  • فرمانداری کوفه پس از تاسیس آن
دین و مذهب اسلام

سعدبن ابی وقاص (از تیره قرشی بنی زهره)، (23 یا 27 یا 55 ه. ق / 595 یا 599 یا 674م) از سابقین در اسلام در مکه و از اصحاب نامدار پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به شمار می‌رود. او در عصر حکومت خلفاء از سرداران قادسیه و نهاوند و یکی از اعضای شورای شش نفره خلافت بود. سعد در زمان خلفای سه‌گانه از ملازمان و همراهان آنان بود. هر چند راضی به خلافت ایشان نبود اما به طور آشکار با آنان مخالفت نکرد. مخالفت علنی او از زمان امیرالمؤمنین (ع) و با عدم بیعت و همکاری با حضرت در جنگ‌های سه‌گانه جلوه نمود. او جز علی بن ابی طالب را لایق خلافت نمی‌دانست و به حقانیت حضرت امیر (ع) یقین داشت اما حب ثروت و قدرت و حسادت او نسبت به حضرت سبب شد تا به رقابت شدید برای به دست گرفتن خلافت با [[علی بن ابی طالب

(ع)]] بپردازد.

ولادت

او در سال (23 یا 27 یا 55 ه. ق / 595 یا 599 یا 674م) در مكة، تهامة، شبه الجزيرة العربية به دنیا آمد.

نسب سعدبن ابی وقاص

سعد بن مالک[۱] بن اهیب بن عبد مناف بن زهره بن کلاب بن مرة ابن کعب بن لوی بن غالب به فهر بن مالک بن النضر بن کنانه. نام مادرش، حمنة بنت سفیان بن امیه بن عبد شمس بند عبد مناف بن قصی و دارای دو برادر به نام‌های: عتبه و عمیر بود[۲]. عتبه کسی است که در جنگ احد پیامبر صلی الله علیه وآله را ضربت زد. امّا عمیر در جنگ بدر به شهادت رسید[۳]. خاندان سعد از طرف پدر به کلاب بن مره، جد پیامبر صلی الله علیه وآله می‌رسد و از طرف مادر به بنی‌امیه منتهی می‌شود. سعدبن ابی وقاص و پیامبر صلی الله علیه وآله در کلاب بن مره به یکدیگر می‌رسند و سعدبن ابی وقاص پسر عموزادۀ آمنه بنت وهب مادر بزرگوار پیامبر صلی الله علیه وآله می‌باشد[۴] و چون مادر پیامبر صلی الله علیه وآله از قبیله بنی زهره است پیامبر صلی الله علیه وآله ایشان را دایی خطاب می‌کردند[۵]. البته این تعبیر پیامبر صلی الله علیه وآله از راه لطف و محبت است و این تعابیر میان قبایل عرب متداول و مرسوم بوده است. کنیه سعدبن ابی وقاص، ابواسحاق و شغل سعد در دوران پیامبر صلی الله علیه وآله تیز کردن نیزه بوده است[۶].

اسلام سعدبن ابی وقاص

در مورد اسلام آوردن سعد بن وقاص اقوال متفاوت است؛ ولی طبق اکثر نقل‌ها سعد در هفده سالگی و توسط ابوبکر اسلام آورده است[۷].

با توجه به منابع مهم تاریخی پس از خدیجه بنت خویلد و علی بن ابی طالب به ترتیب زید بن حارثه، ابوذر، ابوبکر، عمر بن عسبه سلمی، خالد بن سعید بن عاص، سعدبن ابی وقاص عقبه بن غروان اسلام آوردند[۸].

سعدبن ابی وقاص در دوران پیامبر (ص)

مهاجرت به حبشه

نقل است که هفتاد و دو تن بودند که به حبشه هجرت کردند، و در میان مهاجران گروهی همسران خود را نیز با خود به همراه بردند که عثمان بن عفان، جعفر بن ابی طالب، سعدبن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف، زبیر بن عوام و عمار یاسر از جمله این افراد بودند[۹].

هجرت به مدینه

واقدی در این مورد نقل می‌کند: «چون سعد و عمیر پسران ابی وقاص از مکه به مدینه هجرت کردند، در منزلی که از برادرشان عتبه بن ابی وقاص بود وارد شدند»[۱۰].

در مورد سعد بن وقاص گروهی معتقدند، که سعد بعد از هجرت رسول الله (ص) روانه مدینه شد، و گروهی هم معتقدند که وی قبل از ورود محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) به مدینه، در آن شهر حضور داشته است[۱۱].

پیمان برادری

هنگامی که مهاجران به مدینه هجرت کردند، پیامبر اکرم (ص) میان انصار و مهاجرین عقد اخوت جاری نمودند. ابن اثیر از قول ابونعیم نقل می‌کند:«وقتی در بصره ساکن بودیم، پیامبر (ص) میان سعدبن ابی وقاص و عمار یاسر، عثمان و عبدالرحمن بن عوف و ابوبکر و عمر عقد اخوت را جاری کردند[۱۲].» البته در منابع دیگر برادر دینی وی را طلحة بن عبیدالله [۱۳]، مصعب بن عمیر و سعد بن معاذ و عبدالرحمن بن عوف نام برده‌اند[۱۴].

سعدبن ابی وقاص در عرصه جهاد و سیاست

او از جمله کسانی است که در جنگ‌های بدر، احد، خندق، حدیبیه، خیبر و فتح مکه حضور داشت و در هنگام فتح مکه، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) یکی از سه پرچم مهاجران را در دست او قرار داده است.[۱۵]

از سعدبن ابی وقاص نقل است: «من نخسیتن کسی هستم که در اسلام به دشمن تیر انداختم و آن در سریه ای* بود که با شصت سوار همراه عبیدة بن حارث رفته بودیم»[۱۶] این سریه اولین رویایی مسلمین و مشرکین بوده است.[۱۷]

سعد از جمله کسانی است که در سقیفه بنی ساعده با ابوبکر بیعت کرد.

نقل شده:«بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله مردم دور ابوبکر جمع شدند و بیشتر مسلمانان در آن روز با ابوبکر بیعت کردند، شخصیت‌های بنی‌هاشم در خانۀ علی بن ابی طالب جمع شده بودند، بنی‌امیه دور عثمان را گرفتند و بنی زهره دور سعدبن ابی وقاص و عبدالرحمن بن عوف جمع شده و همگی در مسجد گرد آمده بودند. عمر به سراغ آنان رفت و پرسید: چه شده است که شما دور هم جمع شده‌اید؟! برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، زیرا مردم و انصار با او بیعت کردند، عثمان و کسانی از بنی‌امیه و سعد و عبدالرحمن بن عوف و کسانی از بنی زهره که با آنان بودند برخاستند و با ابوبکر بیعت کردند[۱۸].

بنیان‌گذار کوفه

شهر کوفه توسط سعدبن ابی وقاص بعد از جنگ قادسیه و به فرمان عمر که دستور داده بود برای اعراب شهری بسازند بنا نهاده شد[۱۹]. سعدبن ابی وقاص در کوفه اقامت نمود و نقشه‌ها را طرح نمود و خانه‌ها و محله‌ها را ساخت[۲۰].

وی در کوفه قصری نیز برای حکومت بنا نهاد که شبیه قصر کسری در مداین بود و در آن قصر را نیز از مداین به کوفه آورد و در قسمت ورودی قصر نصب نمود. خبر انتقال و نصب این در به عمر رسید و او نیز برای حفظ ظاهری حکومت خود که مدعی ادامه سنت پیامبر صلی الله علیه وآله بود به محمد بن مسلمه دستور به رفتن به کوفه و سوزاندن آن درب را داد. چون خبر سوزاندن در به سعد رسید پاسخی نداد زیرا می‌دانست به فرمان عمر بوده است[۲۱].

فرماندار کوفه

بعد از تأسیس شهر کوفه توسط سعدبن ابی وقاص عمر او را به عنوان فرماندار آن‌جا منصوب کرد. پس از چندی اهل کوفه از سعد به خلیفه شکایت کردند و گفتند که نماز را درست بلد نیست. سعد گفت: من نماز رسول الله صلی الله علیه وآله را با آنان می‌خوانم و از آن منحرف نمی‌شوم. پس عمر او را از ولایت کوفه برکنار و به جای او عمار بن یاسر را به عنوان فرماندار گماشت. سعد در قبال این حرکت بر مردم کوفه نفرین نمود که خدای عز و جل ایشان را از امیری خوشنود و امیری را از ایشان خوشنود نگرداند[۲۲]. البته در کتب تاریخی دیگر علت برکناری سعد، شکایت مردم کوفه از بی‌عدالتی سعد بن ابی وقاص عنوان شده است[۲۳].

شخصیت سعد از منظراهل سنت

اهل سنت او را جزء ده تن از اعضای عشره مبشره می‌دانند.[۲۴] [۲۵]

نظر علما اهل سنت

مسعودی

مسعودی می‌گوید: در روزگار خلافت عثمان هم خودش، و هم عده‌ای از صحابه‌ پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به ثروت‌اندوزی املاک و اموال روی آورده بودند؛ چنانکه روزی که خود عثمان‌ مرد، بهای املاک او در وادی‌القری و حنین و دیگر نواحی به بیش از دویست هزار دینار می‌رسید و شتران و اسبان بسیاری از او بر جای ماند، و ثروت زید بن ثابت هم از شمش زر و سیم به مقداری بود که آنها را با تبر می‌شکستند؛ و این علاوه بر اموال و املاکی بود که بهای آنها بصد هزار دینار می‌رسید، و طلحه و زبیر، و نیز سعد بن ابی وقاص که قصری برای خود در عقیق بنا کرده بود که سقف‌هایی بلند داشت و فضای پهناوری بدان اختصاص داد و بر فراز دیوارهای آن کنگره‌ها بساخت.[۲۶]

یعقوبی

یعقوبی می‌نویسد: سعد بن ابی وقاص قصری هم در ده میلی مدینه بنا کرده بود که در اواخر عمرش در آنجا سکونت داشت.[۲۷]

واقدی

واقدی هم در کتاب طبقات الکبری از قول فروه بن زبیر، و از عایشه‌ دختر سعد نقل می‌کند: روزی که سعد بن ابی وقاص درگذشت دویست و پنجاه هزار درهم از خود باقی گذاشت.[۲۸]

فرزندان

یکی از پسرانش، عمر بن سعد، فرمانده سپاه ابن زیاد در جنگ با حسین بن علی (علیه‌السّلام) که به شهادت آن حضرت منجر شد و بزرگ‌ترین جنایت تاریخ بشر بود و عمر بن سعد به دست مختار ثقفی کشته شد. فرزند دیگرش: محمد را حجاج بن یوسف ثقفی در جنگ «دیر جماجم» سال ۸۲ هـ. ق، کشت.

وفات

او در سال 55 هـ، 674م از دنیا رفت و در قبرستان بقيع، مدينة منورة دفن شد.

پانویس

  1. نام ابی وقاص مالک بن اهیب بن عبد مناف بن زهره بن کلاب و مردی شجاع بوده است: فتوح البدان/ ابن اعثم کوفی/ محمد بن احمد مستوفی هروی/ انقلاب اسلامی/ تهران/ 1372/ص 251. و البدء والتاریخ / مطهر بن طاهر قدسی/ محمد رضا شفیعی کدکنی / اگه/ تهران/ 1374/ ص 782/ ج 2
  2. الطبقات الکبری / محمد بن سعد کاتب واقدی/ محمود مهدوی دامغانی/ فرهنگ و اندیشه / تهران / 1375 / ج 3/ ص 118.
  3. البدء و التاریخ/ همان/ ج 2/ ص 782.
  4. البدء و التاریخ/ همان/ ج 2/ ص 782
  5. الطبقات الکبری/ همان/ ج3/ص119
  6. حیاة الحیوان الکبری/ دمیری/ ناصر خسرو/ تهران/ ج 1/ ص 275
  7. طبقات الکبری/ ج 3/ ص 140 و نیز تاریخ نامه طبری/ بلعمی/ البرز/ تهران/ ج 3/ ص 40
  8. تاریخ یعقوبی/ احمد بن ابی یعقوب ابن واضح یعقوبی (م 292)/ محمد ابراهیم آیتی/ علمی و فرهنگی/ تهران/ 1371/ ج 1/ ص 379
  9. البدایه و النهایه/ ابن کثیر دمشقی/ دارالکتب العلمیه/ بیروت/ 1409
  10. الامامه و السیاسه/ ابن قتیبیه دینوری/ الشریف الرضی / قم/1363
  11. شرح نهج‌البلاغه /ابن ابی الحدید/ دارالاحیاء الکتب العربیه/1385ق
  12. الجمل / شیخ مفید/ دفتر تبلیغات اسلامی/قم/1416ق
  13. تاریخ ابن خلدون/عبدالرحمن بن خلدون/ محمد پروین گنابادی/ علمی و فرهنگی /تهران/1375
  14. الامم و الملوک/ محمد بن جریر طبری/ دارالکتب العلمیه/بیروت/1408ق
  15. الکامل فی التاریخ، چاپ اول: بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
  16. اخبارالطوال/ ابی حنیفه احمد بن داود دینوری(م283)/ محمود مهدوی دامغانی/نشر نی/چاپ چهارم
  17. الاستیعاب/ ابن عبد البر قرطبی/دارالکتب العلمیه/ بیروت/1415
  18. الامامة و السیاسة/ ابن قتبیه دینوری/ شریف الرضی/ قم/ 1363/ ج 1/ ص 28 و شرح نهج‌البلاغه/ ابن ابی الحدید/ دار الاحیاء الکتب العربیة/ 1385ق/ ج 2/ ص 366
  19. اخبار الطوال/ ص 157 و 158 و التنبیه و الاشراف/ ابو الحسن علی بن حسین مسعودی (م 1345) / ابوالقاسم پاینده/ علمی و فرهنگی/ تهران/ 1365/ ص 341 و تاریخ طبری/ محمد بن جریر طبری/ (م 310) / ابو القاسم پاینده/ اساطیر/ تهران/ 1375/ ج 6/ ص 1775
  20. فتوح البلدان/ ص 372
  21. اخبار الطوال / ص 157 و 158
  22. تاریخ یعقوبی/ ج 2/ ص 43 و فتوح البلدان/ ص 396
  23. الاستیعاب/ ابن عبد البر قرطبی/ دار الکتب العلمیه/ بیروت/ 415 ق/ ج 2/ ص 173 و الکامل فی التاریخ/ عز الدین ابن الاثیر/ دار الاحیاء التراث العربی/ بیروت/ 1408/ ج 2/ ص 569
  24. ابن اثیرجوزی، مجدالدین، النهایة فی غریب الحدیث، چاپ چهارم: مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۶۴.
  25. ابن تغزی اتابکی، جمال‌الدین، یوسف، النجوم الزاهرة فی ملوکی مصر و القاهره، چاپ اول: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
  26. ابن حبان، کتاب الثقات، چاپ اول: بیروت، دارالکفر، ۱۳۹۳ق.
  27. کتاب المجروحین، چاپ اول: بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲ق.
  28. ابن حجر عسقلانی، اتحاف المهرة باطراف العشره، چاپ اول: عربستان، جامعة الاسلامیة فی المدینه، ۱۴۱۳ق.