وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
به [[الهامات غيبى]] خداوند نسبت به پیامبرانش که گاهی بدون واسطه وگاهی با واسطه [[فرشتگان]] انجام می شود [[وحی]] می گویند.
'''وحی'''  به‌معنای الهام غیبی خداوند است که بندگان برگزیده‌اش به نام پیامبر آن‌را گاهی با واسطه [[فرشتگان]] و گاهی بدون واسطه دریافت می‌کنند.  هدف اصلی از وحی، دریافت پیام الهی است، زیرا که اگر وحی نباشد، دریافت مسایل مربوط به [[دین]] و شرایع آسمانی و ابلاغ آن به مردم جامعه ممکن نخواهد بود. بنابراین، وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیر‌قابل توضیح است که بین شخص [[پیامبران|پیامبر]] و خداوند در عالم‌ غیب صورت می‌گیرد.  


==معنا شناسی وحی==
== وحی در لغت ==
وحی از نظر لغوی به‌معنای اشاره سریع <ref>راغب اصفهانی مفردات، سال ۱۴۱۲قمری، ص۸۵۸</ref> <ref> فراهیدی، العین، سال ۱۴۰۹قمری، ج۳، ص۳۲۱</ref> و القای پنهانی مطلبی به دیگران <ref>ابن منظور، لسان العرب، سال ۲۰۰۰م، ج۳، ص۳۷۹.</ref> است.


مسئله وحی و ارتباط [[پیامبران]] با عالم غیب از مباحث مهم و محوری نبوت است. زیرا دریافت مسایل دین و [[شرایع آسمانی]] و ابلاغ آن به جامعه و مردم بدون وحی امکان پذیر نیست. بنا بر این وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیر قابل توضیح است که بین شخص پیامبر و خداوند در عالم غیب صورت می گیرد و هدف دریافت پیام الهی است. در این ارتباط گاهی پیامبر به طور مستقیم پیام الهی را دریافت می کند و گاهی با واسطه فرشتگان.  
== وحی در اصطلاح ==
وحی در اصطلاح دینی به‌معنای ارتباط معنوی بین شخص پیامبر(ص) با عالم غیب است که در آن، پیام خداوند به پیامبران منتقل می‌شود. نتیجه این فرایند آگاهی قطعی‌ای است که از ناحیه خداوند به برخی از انسان‌های برگزیده عطا می‌شود.<ref> طباطبایی سید محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، سال ۱۳۷۷شمسی، ص ۱۰۴</ref>


==ماهیت وحی==
== ماهیت وحی ==
ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها می‌دانیم که وحی گونه‌ای «دریافت درونی» به دور از خطا و جدای از اندیشه‌ورزی می‌باشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده است از [[علم غیب]] و دنیای پنهان از دیده‌‌ها آگاه و نیز  از حقایقی که به نیک‌بختی یا تیره‌روزی آدمی پیوسته است، با خبر می‌شود.<ref> طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه الاعلمی، ج2، ص131 و ص157</ref>


چیستی و ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها می دانیم که گونه ای «دریافت درونی»، از راهی جز اندیشه ورزی و به دور از خطا می باشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده به [[علم غیب]] و دنیای پنهان از دیده ها راه می یابد و به دنبال آن، از حقایقی که به نیک بختی یا تیره روزی آدمی پیوسته است، برخوردار می شود. <ref>علامه [[محمد حسین طباطبایی]]، [[المیزان فی تفسیر القرآن]]، ج2، ص131و ص157، مؤسسه الاعلمی.</ref>
== تفاوت وحی با الهام ==
به‌صورت کلی می‌توان گفت که وحی و الهام هر کدام معنای خاص خود را دارد و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گسترده‌تر است. اما اگر وحی به‌معنای خاص آن یعنی وحی به انبیا در قالب [[وحی تشریعی]] باشد، فقط شامل معارفی می‌شود که شخص آگاهانه آن را دریافت می‌کند. در این‌صورت، الهام اعم از آن است. الهام یعنی همه‌ معارف آگاهانه و غیر آگاهانه‌ای که از جانب خداوند و [[ملائکه]] به انسان می‌رسد. بنابراین، هنگام بررسی این دو واژه باید توجه کنیم که مقصود کدام است. در ادامه، تفاوت‌های وحی و الهام را می‌توان چنین بر شمرد:
1.وحی اعم از الهام می‌باشد؛ زیرا الهام از جانب خداوند و بدون واسطه فرشته است، ولی وحی گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون وساطت آنها صورت می‌گیرد.
2.وحی از ویژگی‌های نبوت و الهام از ویژگی‌های ولایت است.
3.وحی مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالی که الهام چنین نیست.
4.در الهام، انسان راجع به مطلبی که وارد قلبش شده آگاه نیست که آن مطلب از کجا آمده است؛ در حالی‌که منشأ وحی برای صاحب آن معلوم است.  


==وحی در لغت==
== کاربردهای وحی در قرآن ==
واژه «وحی» در [[قرآن]] شریف در چند مورد به‌کار گرفته شده است:


وحی از نظر لغوی، به معنای اشاره سریع. <ref>[[راغب اصفهانی،]] مفردات، ۱۴۱۲ق، ص۸۵۸</ref> سرعت، <ref> [[فراهیدی]]، العین، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲۱</ref> و القای پنهانی مطلبی به دیگران آمده است.<ref>[[ابن منظور]]، لسان العرب، ۲۰۰۰م، ج۳، ص۳۷۹.</ref>
'''اشاره پنهانی'''


==وحی در اصطلاح==
اشاره پنهانی و پوشیده؛ «فَخَرَجَ عَلَی‌ قَوْمِهِ‌ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَی‌ إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَ عَشِیا» <ref>سوره مریم، آیه 11</ref> از محراب به‌سوی قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء کرد که صبح و شام خدا را تسبیح کنند.
 
در اصطلاح دینی، ارتباطی معنوی بین شخص پیامبر با عالم غیب است و در آن، پیام خداوند به پیامبر منتقل می‌شود. نتیجه این فرایند، آگاهی قطعی‌ای است که از ناحیه خداوند، به برخی از انسان‌های برگزیده عطا می‌شود.<ref>محمد حسین طباطبایی، وحی یا شعور مرموز، ۱۳۷۷ش، ص</ref>۱۰۴
 
==تفاوت وحی با الهام==
 
وحی و [[الهام]] هر کدام معنای خاص  خود را داشته و و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گسترده تر است که به موارد آن اشاره می شود.اما اگر معنای خاص وحی (وحی به انبیا، [[وحی تشریعی]]) را در نظر داشته باشیم، شامل معارفی می‌شود که شخص به صورت آگاهانه دریافت می‌کند؛ اما الهام، اعم از آن است؛ یعنی، همه‌ی معارف آگاهانه و غیر آگاهانه‌ای که از جانب خدا و [[ملائکه]] به انسان می‌رسد. بنابراین هنگامی که از تفاوت این دو واژه می‌پرسیم، باید ابتدا نگاه کنیم که از هر یک چه منظوری اراده شده است.
در ادامه می توان به فهرستی از تفاوت میان وحی و الهام اشاره کرد.
1.وحي، اعم از الهام مى باشد؛ زيرا الهام از جانب خدا بدون واسطة فرشته است، ولى وحى گاهى به واسطه فرشته و گاهى بدون آن است.
2.وحي، از ويژگى هاى نبوت و الهام از ويژگى هاى ولايت است.
3. وحي، مقيد به تبليغ و رسانيدن است، در حالى كه الهام چنين نيست.
4.در الهام، انسان آگاه نيست كه از كجا مطلبی به قلبش وارد شده است؛ در حالى كه وحى برخلاف اين است و منشأ وحى براى صاحب آن معلوم است.
 
==کاربردهای وحی در قرآن==
 
واژه «وحي» در [[قرآن]] شريف در چند استعمال شده است:
 
'''اشاره پنهانی''
 
اشاره پنهانى و پوشيده؛ «فَخَرَجَ عَلَى‌ قَوْمِهِ‌ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى‌ إِلَيهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُكْرَةً وَ عَشِيا» (سوره مريم/11) از محراب به سوى قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء كرد كه صبح و شام خدا را تسبيح كنند.


'''امر غریزی و فطری'''
'''امر غریزی و فطری'''


امر غريزى و تكويني؛ «وَ أَوْحَى‌ رَبّكَ إِلَى النحْلِ أَنِ اتَّخذِى مِنَ الْجِبَالِ بُيوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا يعْرِشُونَ» (سوره نحل/68) پروردگار تو به [[زنبور عسل]] وحى كرد كه خانه‌هاى خود را در ميان كوه‌ها و درختان بنا كند.
«وَ أَوْحَی‌ رَبّکَ إِلَی النحْلِ أَنِ اتَّخذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُونَ» <ref>سوره نحل، آیه 68</ref> پروردگارت  به زنبور عسل وحی کرد که خانه‌های خود را در میان کوه‌ها و درختان بنا کند.


'''الهام نفسانی'''
'''الهام نفسانی'''


[[الهام نفسانى]] به افراد عادی ممكن است خاطره ذهنى يا القاى روحى و روانى از عالم بالا باشد. مانند اين آيه شريفه:«و َأَوْحَينَآ إِلَى‌ أُمِ‌ّ مُوسَى‌ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيهِ فَأَلْقِيهِ فِى الْيمِ‌ّ وَ لَا تَخَافِى وَ لَا تَحْزَنِى إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيكِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» (سوره قصص/ 7) به مادر موسى وحى كرديم كه طفل خود را شير بده و اگر ترسيدى كه فرعون گزندى به او رساند او را در نيل رها كن.
الهام نفسانی در‌باره افراد عادی ممکن است به‌معنای خاطره ذهنی یا القای روحی و روانی از عالم بالا باشد، مانند این آیه شریفه:«و َأَوْحَینَآ إِلَی‌ أُمِ‌ّ مُوسَی‌ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِ‌ّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» <ref>سوره قصص، آیه 7</ref> به مادر موسی وحی کردیم که طفل خود را شیر بده و اگر ترسیدی که فرعون گزندی به او برساند، او را در نیل رها کن.


'''الهام غیبی'''
'''الهام غیبی به پیامبران'''


[[الهام غيبى]] به پيامبران؛ وحى به اين معنا بيش از هفتاد بار در قرآن كريم به كار رفته است؛ از جمله آن كه: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَينَآ إِلَيكَ هَذَا الْقُرْءَانَ»([[سوره يوسف]]/ 3) ما به وسيله وحى اين قرآن به تو بهترين داستان‌ها را براى تو بيان مي‌كنيم.
وحی به‌معنای الهام غیبی، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَینَآ إِلَیکَ هَذَا الْقُرْءَانَ»<ref>سوره یوسف، آیه 3</ref> ما بهترین سرگذشت‌ها را از طریق این قرآن -که به تو وحی کردیم- برای تو بازگو می‌کنیم؛ و به‌طور حتم پیش از این، از آن خبر نداشتی.


''' خطاب به جمادات'''
''' خطاب به جمادات'''


وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا <ref>سوره فصلت،آیه 12</ref> و در هر آسمانى كار آن (آسمان) را وحى (و مقرّر) فرمود
وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا <ref>سوره فصلت، آیه 12</ref> و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود.
   
   
'''وسوسه های شیطانی'''
'''وسوسه‌های شیطانی'''
 
کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِی عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ <ref>سوره انعام آیه 112</ref>
 
اين چنين در برابر هر پيامبرى، دشمنى از [[شياطين]] [[انس]] و [[جنّ]] قرار داديم؛ آن ها بطور سرى (و درگوشى) سخنان فريبنده و بى‏ اساس (براى اغفال مردم) به يكديگر مى‏ گفتند


کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِیّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ <ref>سوره انعام، آیه 112</ref>
این چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین [[انس]] و جنّ قرار دادیم؛ آنها به‌طور سرّی (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی‏‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‏‌گفتند.


==پانویس==
== پانویس ==  
{{پانویس}}


==رده ها== علوم قرآنی، اعقتادات مشترک شیعه و سنی،پیامبر شناسی، کلام اسلامی
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]]
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۰۱

وحی به‌معنای الهام غیبی خداوند است که بندگان برگزیده‌اش به نام پیامبر آن‌را گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون واسطه دریافت می‌کنند. هدف اصلی از وحی، دریافت پیام الهی است، زیرا که اگر وحی نباشد، دریافت مسایل مربوط به دین و شرایع آسمانی و ابلاغ آن به مردم جامعه ممکن نخواهد بود. بنابراین، وحی در واقع نوعی ارتباط معنوی و غیر‌قابل توضیح است که بین شخص پیامبر و خداوند در عالم‌ غیب صورت می‌گیرد.

وحی در لغت

وحی از نظر لغوی به‌معنای اشاره سریع [۱] [۲] و القای پنهانی مطلبی به دیگران [۳] است.

وحی در اصطلاح

وحی در اصطلاح دینی به‌معنای ارتباط معنوی بین شخص پیامبر(ص) با عالم غیب است که در آن، پیام خداوند به پیامبران منتقل می‌شود. نتیجه این فرایند آگاهی قطعی‌ای است که از ناحیه خداوند به برخی از انسان‌های برگزیده عطا می‌شود.[۴]

ماهیت وحی

ماهیت وحی با همه زوایایش برای ما شناخته شده نیست. تنها می‌دانیم که وحی گونه‌ای «دریافت درونی» به دور از خطا و جدای از اندیشه‌ورزی می‌باشد که در فرآیند آن، شخصی که از سوی خداوند گزینش شده است از علم غیب و دنیای پنهان از دیده‌‌ها آگاه و نیز از حقایقی که به نیک‌بختی یا تیره‌روزی آدمی پیوسته است، با خبر می‌شود.[۵]

تفاوت وحی با الهام

به‌صورت کلی می‌توان گفت که وحی و الهام هر کدام معنای خاص خود را دارد و البته دایره شمول معنایی وحی از الهام گسترده‌تر است. اما اگر وحی به‌معنای خاص آن یعنی وحی به انبیا در قالب وحی تشریعی باشد، فقط شامل معارفی می‌شود که شخص آگاهانه آن را دریافت می‌کند. در این‌صورت، الهام اعم از آن است. الهام یعنی همه‌ معارف آگاهانه و غیر آگاهانه‌ای که از جانب خداوند و ملائکه به انسان می‌رسد. بنابراین، هنگام بررسی این دو واژه باید توجه کنیم که مقصود کدام است. در ادامه، تفاوت‌های وحی و الهام را می‌توان چنین بر شمرد: 1.وحی اعم از الهام می‌باشد؛ زیرا الهام از جانب خداوند و بدون واسطه فرشته است، ولی وحی گاهی با واسطه فرشتگان و گاهی بدون وساطت آنها صورت می‌گیرد. 2.وحی از ویژگی‌های نبوت و الهام از ویژگی‌های ولایت است. 3.وحی مقید به تبلیغ و رسانیدن است، در حالی که الهام چنین نیست. 4.در الهام، انسان راجع به مطلبی که وارد قلبش شده آگاه نیست که آن مطلب از کجا آمده است؛ در حالی‌که منشأ وحی برای صاحب آن معلوم است.

کاربردهای وحی در قرآن

واژه «وحی» در قرآن شریف در چند مورد به‌کار گرفته شده است:

اشاره پنهانی

اشاره پنهانی و پوشیده؛ «فَخَرَجَ عَلَی‌ قَوْمِهِ‌ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَی‌ إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُواْ بُکْرَةً وَ عَشِیا» [۶] از محراب به‌سوی قومش شتافت و به اشاره به آنان القاء کرد که صبح و شام خدا را تسبیح کنند.

امر غریزی و فطری

«وَ أَوْحَی‌ رَبّکَ إِلَی النحْلِ أَنِ اتَّخذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یعْرِشُونَ» [۷] پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد که خانه‌های خود را در میان کوه‌ها و درختان بنا کند.

الهام نفسانی

الهام نفسانی در‌باره افراد عادی ممکن است به‌معنای خاطره ذهنی یا القای روحی و روانی از عالم بالا باشد، مانند این آیه شریفه:«و َأَوْحَینَآ إِلَی‌ أُمِ‌ّ مُوسَی‌ أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِ‌ّ وَ لَا تَخَافِی وَ لَا تَحْزَنِی إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَیکِ وَ جَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ» [۸] به مادر موسی وحی کردیم که طفل خود را شیر بده و اگر ترسیدی که فرعون گزندی به او برساند، او را در نیل رها کن.

الهام غیبی به پیامبران

وحی به‌معنای الهام غیبی، بیش از هفتاد بار در قرآن کریم به کار رفته است: «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَآ أَوْحَینَآ إِلَیکَ هَذَا الْقُرْءَانَ»[۹] ما بهترین سرگذشت‌ها را از طریق این قرآن -که به تو وحی کردیم- برای تو بازگو می‌کنیم؛ و به‌طور حتم پیش از این، از آن خبر نداشتی.

خطاب به جمادات

وَأَوْحَی فِی کلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا [۱۰] و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود.

وسوسه‌های شیطانی

کذَٰلِک جَعَلْنَا لِکلِّ نَبِیّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ یوحِی بَعْضُهُمْ إِلَی بَعْضٍ [۱۱] این چنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها به‌طور سرّی (و درگوشی) سخنان فریبنده و بی‏‌اساس (برای اغفال مردم) به یکدیگر می‏‌گفتند.

پانویس

  1. راغب اصفهانی مفردات، سال ۱۴۱۲قمری، ص۸۵۸
  2. فراهیدی، العین، سال ۱۴۰۹قمری، ج۳، ص۳۲۱
  3. ابن منظور، لسان العرب، سال ۲۰۰۰م، ج۳، ص۳۷۹.
  4. طباطبایی سید محمد حسین، وحی یا شعور مرموز، سال ۱۳۷۷شمسی، ص ۱۰۴
  5. طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، نشر موسسه الاعلمی، ج2، ص131 و ص157
  6. سوره مریم، آیه 11
  7. سوره نحل، آیه 68
  8. سوره قصص، آیه 7
  9. سوره یوسف، آیه 3
  10. سوره فصلت، آیه 12
  11. سوره انعام، آیه 112