ابراهیم بن محمد بن عباس ختلی
ابراهیم بن محمد بن عباس ختلی | |
---|---|
نام کامل | ابراهیم بن محمد بن عباس ختلی |
اطلاعات شخصی | |
محل تولد | سمرقند |
روز درگذشت | 265ق. |
محل درگذشت | عراق، كوفه |
دین | اسلام، شیعه |
استادان |
|
شاگردان | ابوعمرو كشی |
فعالیتها | راوی معتبر شیعه |
ابراهیم بن محمد بن عباس ختلی، از راویان معتبر شیعه بوده است.
معرفی اجمالی
ابراهیم بن محمد بن عباس ختلی، ولادت او در اواسط قرن سوم (حدود 265ق) اتفاق افتاده است، زیرا بعضی از اساتید او در 290 هجری وفات یافتهاند پس او باید در آن زمان از سن کافی برخوردار بوده باشد تا بتواند از آنها نقل حدیث نماید. سال درگذشت او نیز به خوبی روشن نیست اما می توان گفت وفات او بعد از 306هجری روی داده است. زیرا وی شاگرد احمدبن ادریس قمی (م306ق) بوده است.
همچنین از اینکه وی استاد «ابوعمرو کشّی» (م. ح363ق) بود، میتوان حدس زد که وی چند دهه از سده چهارم را نیز درک کرده است. از نسبت «ختلی» (به ضم خاء و فتح تاء) بر میآید که وی اصالتاً ایرانی و اهل یکی از روستاهای ماوراءالنهر در سمرقند بوده و احتمالاً در همانجا به دنیا آمده است. پدرش از عالمان شیعه و شاگرد حسن بن علی بن ابی حمزه بطائنی است و در پرورش علمی او نقش داشته است. وی پس از تحصیلات مقدماتی به کوفه آمد و بخشی از علوم حدیث را فرا گرفت. سپس به قم عزیمت نمود و نزد فقهاء و محدثان سرشناس این شهر به استماع حدیث پرداخت و به حد کمال رسید. مدت اقامت او در قم اگرچه نسبتاً طولانی بوده است زیرا تعداد زیادی از اساتید او در قم اقامت داشتهاند، اما به نظر میرسد وی در اواخر عمر به عراق بازگشته است، زیرا «ابوعمرو کشی» که از شاگردان معروف و هموطن اوست در کوفه یا بغداد سکونت داشته است و روایات متعددی از او نقل کرده است. به گفته شیخ طوسیوی مردی وارسته و احادیث او قابل اعتماد است. در منابع، کتاب یا رسالهای از او معرفی نشده است.
استادان
از اساتید او در کوفه میتوان علی بن حسن بن فضال (م290ق) را نام برد. در قم نیز نزد بزرگان شیعی مانند سعدبن عبدالله اشعری (م301ق) و احمدبن ادریس قمی (م306ق) شاگردی نموده است.
شاگردان
وی استاد ابوعمرو کشّی (م. ح363ق) بوده است.
منابع
- اختیار معرفه الرجال، ج1ص6 حدیث3، و ص346 حدیث213، و ج2ص628 حدیث622، وص676 حدیث709، وص761 حدیث878؛
- خلاصه الاقوال، ص53 شماره28؛
- رجال طوسی، ص407 شماره 5925؛
- قاموس المحیط، فیروزآبادی، ج3ص366 ذیل کلمه ختل.