حسن بصری

از ویکی‌وحدت
نام ابوسعید بن ابوالحسن یسار بصری
نام‎های دیگر حسن بصری
درگذشت 110ق

حَسَنِ بَصْری ابوسعید بن ابوالحسن یسار بصری (۲۱-۱۱۰ق / ۶۴۲- ۷۲۸م)، مکنّا به ابومحمد ابوعلی و ابوسعید، محدث، مفسر، متکلم، واعظ، از زهّاد ثمانیه، از بزرگان تابعان و از نخستین مشایخ عرفان اسلامی، که از او با عناوین بلندی چون «سید الزهاد و العباد و العلماء و الفصحاء»، «امام ازهد»، «صدر سنّت» و «سید الفتیان» یادشده است[۱].

تولد

حسن در مدینه به دنیا آمد و در وادی‌القری (از مضافات مدینه) پرورش یافت[۲]در تاریخ تولد او اتفاق‌نظر وجود ندارد. به گفته عطار[۳]. حسن در دوره حیات محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا) صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم متولد شد. اگر حسن در زمان قتل عثمان خلیفه سوم چهارده ساله بوده است، باید در سال ۲۱ به دنیا آمده باشد، ضمن آن که وکیع[۴] و صَفَدی[۵] نیز همین تاریخ را پذیرفته‌اند.

ورود به بصره

حسن در دوازده سالگی یا چهارده سالگی قرآن را از بر کرد و گفته‌اند هر سوره‌ای را که می‌آموخت شأن نزول و تأویل آن را نیز فرامی گرفت. در سال دوم خلافت علی بن ابی طالب (ع)، حسن به شانزده سالگی رسید و همراه خانواده‌اش به بصره سفر کرد و پس از مدتی با زنی ایرانی‌الاصل ازدواج کرد و از او صاحب دو پسر و یک دختر شد[۶].

اساتید

حسن استادان بسیاری داشت که برجسته‌ترین آنان انس بن مالک، جابر بن عبدالله انصاری، حُذَیفه یمانی، عبدالله بن عباس، حِطّان بن عبدالله، عمران بن حُصَین و اَحنَف بن قیس بودند[۷]. علاوه بر این، به گزارش ابن سعد[۸] او از ابوهُرَیرَه و سَمُرَةبن جُندَب نیز حدیث فراگرفته؛ اما خود ابن سعد در ادامه از برخی افراد اقوالی نقل کرده که مبنی بر عدم سماع حسن از ابوهریره است. ضمن آنکه پاره‌ای از روایات و برخوردهای حسن حکایت از خرده‌گیری او از این دو دارد[۹].

آثار

به طور قطع نمی‌توان گفت که حسن صاحب چه آثاری بوده است. ذهبی گزارش کرده است که آثاری که در آنها علم بود از حسن برجای ماند. اما بنابه گفته ابن سعد حسن همه کتاب‌هایش را به جز یکی سوزاند. با وجود این چندین اثر به او منسوب است از جمله:

نامه‌ای به عبدالملک بن مروان، (کتابٌ الی عبدالملک بن مروان فی الرّدّ علی القدریة) که هلموت ریتر آن را تصحیح کرده و بسیط (ص ۱۶۸ـ۱۸۰) عیناً همان را در کتاب خود آورده است؛ رساله حکایت قضا و قدر به فارسی، که به نظر می‌رسد با نامه یاد شده بی‌ارتباط نباشد؛ شروط الامامة؛ الاسماءالادریسیة، در تصوف؛ کتاب الاخلاص؛ نزول القرآن؛ کتاب تفسیرالقرآن، که شاید با نزول القرآن پیوندی داشته باشد[۱۰]

شیوه عرفانی

به طور کلی شیوه سلوک حسن، که خود سخت به آن پایبند بود، مبتنی بود بر اصولی چون محاسبه نفس، حزن، استفاده از نعمت‌های حلال، اجتناب از افراط در زهد، نکوهش اعتیاد به زندگی پرتجمل و گردآوری ثروت انبوه، دوری از شنیدن غنا، توجه به وظایف اجتماعی، اهتمام به امور مسلمانان و ترجیح آن بر پاره‌ای از عبادات، دوری از رابطه مریدی و مرادی و تظاهر به شوریدگی، تخطئه نگاه‌های فرا انسانی به بزرگان، دوری از طفیلی‌گری و ارتزاق از راه دین و عبادت حق بدون توجه به ثواب و عقاب[۱۱]

مذهب و مکتب فکری

حسن در ترویج بعضی معتقدات که امامان شیعه تعلیم می‌دادند و نیز آموزه‌هایی که مجموعه آموزه‌ای شیعه را تشکیل می‌دهند، گامهای بلندی برداشت، از آن جمله است: نفی رؤیت باری تعالی، شفاعت، مهدویت، امامتِ امامان اهل بیت و شمار آنان، تخطئه قیاس، تقیه، سرنوشت فرزندان نامسلمانان، معراج پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم، نکاح موقت، مسئله میراث پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم، تقدیس بزرگان شیعه همچون سلمان و عمار یاسر[۱۲]. وی همچنین امامان شیعه را ستایش کرده است. مثلاً از علی (ع) به عنوان ربّانی این امت و بهترین فرد امت پیامبر (ص) و نخستین مؤمن و نمازگزار با وی و از همسر و دو فرزندش به عنوان بهترین کسان پس از وی یاد کرده و نیز، به نقل از عبدالله بن مسعود، گفته است که در قیامت علی (ع) بر کرسی نور نشسته است و فقط کسی می‌تواند از صراط بگذرد که ولایت او و اهل بیت او را داشته باشد[۱۳].

درگذشت

حسن در ۱ رجب سال ۱۱۰ق در بصره درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. آرامگاه او از دیرباز شناخته شده بوده و مقدسی از آن یاد کرده و امروزه نیز پابرجاست[۱۴]

پانویس

  1. حسن بصری
  2. ابن سعد، ج۷، ص۱۵۷؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ ۱۴۰۹، ج۴، ص۵۶۴
  3. عطار، محمدبن ابراهیم، تذکرةالاولیاء، ج۱، ص۳۰، چاپ محمد استعلامی، تهران ۱۳۷۸ش
  4. وکیع، محمدبن خلف، اخبارالقضاة، ج۲، ص۳، بیروت:عام‌الکتب
  5. صفدی، اعیان العصر، ج۱۲، ص۳۰۶
  6. ذهبی، ۱۴۰۱ـ ۱۴۰۹، همانجا؛ بدوی، ص۱۵۳؛ حصری، ص۱۰۹، ۱۱۱ـ ۱۱۲
  7. ر. ک: ابن سعد، ج۷، ص۱۵۷؛ ابوطالب مکی، ج۱، ص۳۰۸؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹، ج۴، ص۵۶۵؛ صفدی، ج۱۲، ص۳۰۶؛ ابن حجر عسقلانی، ج۲، ص۲۴۶؛ برای آگاهی از دیگر استادان او رجوع کنید به ثبوت، ص۷ـ۹
  8. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۷، ص۱۱۵
  9. بدوی، عبدالرحمان، تاریخ‌التصوف الاسلامی من البدایة حتی نهایة القرن الثانی، ج۱، ص۱۷۶، کویت ۱۹۷۸
  10. ر. ک: ابن ندیم، ص۳۶، ۴۰، ۲۰۲؛ نوراللّه شوشتری، ج۲، ص۳۸؛ سزگین، ج۱، ص۵۹۲ـ۵۹۳؛ منزوی، ۱۳۶۲ـ ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۹۹۸، ج۳، ص۱۷۵۴؛ همو، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۲۰۹؛ برای آگاهی از دیگر آثار او رجوع کنید به سزگین، همانجا؛ منزوی، ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۰۰۷، ج۱۰، ص۴۳ـ۴۴
  11. ر. ک: ابن سعد، ج۷، ص۱۷۱ـ۱۷۳؛ جاحظ، ج۳، ص۱۲۰؛ ابونعیم اصفهانی، ج۲، ص۱۳۲ـ۱۳۳، ۱۵۱ـ۱۵۲؛ هجویری، ص۱۳۰؛ ابن جوزی، ۱۴۲۶، ص۲۸ـ۲۹، ۸۸، ۹۰ـ ۹۱؛ امینی، ج۸، ص۶۸؛ کتاب فی الاخلاق، ص۲۸۹
  12. ر. ک: حسن بصری، ج۱، ص۲۰۷؛ نصربن مزاحم، ص۳۲۳؛ مفید، ۱۴۱۳، ص۲۱؛ طوسی، ج۱۰، ص۱۹۹؛ شهرستانی، ج۱، ص۵۱؛ نشوان بن سعید حمیری، ص۲۵۶؛ ابن شهر آشوب، ج۲، ص۵۶؛ ابن جوزی، ۱۴۲۶، ص۱۳۰؛ مُحَلِّی، ص۳۸۵؛ ذهبی، ۱۴۰۱ـ ۱۴۰۹، ج۴، ص۵۶۸؛ خن، ص۱۲۲
  13. ر. ک: مفید، ۱۴۰۵، ص۲۱۵، ۲۲۱؛ منتجب الدین رازی، ص۴۶؛ ابن ابی الحدید، ج۴، ص۹۵ـ۹۶؛ امینی، ج۲، ص۳۲۳
  14. عبدالجبار ناجی و عبدالحسین مبارک، ص۳۰۱؛ فاطمه محمد محجوب، ج۱۴، ص۱۷