پرش به محتوا

منشور وحدت اسلامی (کتاب)

از ویکی‌وحدت
منشور وحدت اسلامی
ناممنشور وحدت اسلامی
پدیدآوراندبیرخانه هیئت علمی کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی
زبانفارسی
زبان اصلیفارسی
سال نشر1387 ش
ناشرپژوهشگاه مطالعات تقریبی وابسته به مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
تعداد صفحه13
موضوع

منشور وحدت اسلامی، سندی است که توسط پژوهشگاه مطالعات تقریبی وابسته به مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تهیه شده است. این منشور به دنبال ایجاد انسجام و همبستگی بین مسلمانان با گرایش‌های مذهبی مختلف است. این منشور بر مبانی مشترک دینی مانند ایمان به خداوند، پیامبر اسلام و قرآن تأکید می‌کند و تلاش دارد تا با ایجاد وحدت رویه در میان علمای دینی، تفرقه‌ها را کاهش دهد. منشور وحدت اسلامی به عنوان یک سند راهبردی، نقش مهمی در ایجاد انسجام و همبستگی میان مسلمانان ایفا می‌کند و با تکیه بر مشترکات دینی و تلاش برای نزدیک کردن دیدگاه‌ها، می‌تواند به تقویت امت اسلامی کمک کند. وحدت امت اسلامی یکی از درخشان‌ترین سرفصل‌ها در اندیشه سیاسی مقام معظم رهبری است و یکی از پر کاربردترین موضوعات در تلاش‌های اجتماعی ایشان تلقی می شود. آنچه در این بین همچنان به بررسی بیشتر و فهم دقیق‌تری نیاز دارد، زاویه دید ایشان به مسئله وحدت به عنوان یک امر راهبردی است؛ موضوع مهمی که هنوز هم توسط بسیاری از مقلدان و پیروان ایشان عمیقا درک نشده است.

معرفی اجمالی

ایمان به خداوند یکتا، قرآن كریم و پیامبراعظم حضرت محمد بن عبدالله (صلّی‌الله علیه وآله) عالی‌ترین منشور وحدت مسلمانان است. از آن جایی که امت مسلمان پیرو علماء و رهبران دینی خویش می‌باشند، اگر علماء و رهبران دینی مذاهب مختلف اسلامی براساس میثاقی با یک‌دیگر وحدت رویه داشته باشند، مسلماً تفرقه و تشتت از میان پیروان آنها رخت می‌بندد و یک جامعه متحد مسلمان شکل می‌گیرد. بدین منظور مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی اقدام به تهیه پیش‌نویس منشور وحدت اسلامی نموده است تا در مجامع اسلامی و کنفرانس‌ها و کنگره‌هایی که دانشمندان مسلمان گردهم جمع می‌شوند بر مبناء آن با یکدیگر عقد برادری و وحدت ببندند.

این منشور دارای چهار بخش است.

  • بخش اول: پس از بیان ضرورت وحدت، مبانی وحدت که عبارت اند از: ایمان به خداوند متعال، ایمان به نبوت و خاتمیت رسول اکرم (صلّی‌الله علیه وآله)، دین اسلام، قرآن و سنت شریف نبوی (صلّی‌الله علیه وآله)، ایمان به معاد و اصل اجتهاد، تبیین گردیده است.
  • بخش دوم: با عنوان چشم‌انداز‌ها، تلاش برای نزدیک ساختن جامعه اسلامی و الگو قرار دادن رفتار ائمه مذاهب اسلامی و گسترش فرهنگ همبستگی بین مسلمانان را وظیفه علماء و اندیشمندان مسلمان دانسته است.
  • بخش سوم: تقریب را در همه عرصه‌های زندگی پیروان مذاهب اسلامی قابل اجرا دانسته.
  • بخش چهارم: به برنامه‌های عمومی جهت تحقق تقریب مذاهب اسلامی در 16 بند پرداخته است.

متن منشور

مبانی

  • یكم: اسلام، دین خاتم و تنها راه اعتلای انسانیت و امانتی نزد مسلمانان است؛ از این رو بر مسلمانان است كه آن را در همه عرصه‌های زندگی، پیاد كرده و از حریم و مقدسات آن دفاع كنند و مصالح عالیه آن را بر تمامی مصلحت‌ها، مقدم بدارند.
  • دوم: قرآن مجید و سنت شریف نبوی (صلّی‌الله علیه وآله)، دو منبع اساسی قانون‌گذاری اسلام و سایر تعالیم آن بوده و همه مذاهب اسلامی، بر حجیت و حقانیت این دو منبع، اتفاق نظر دارند و اعتبار سایر منابع را برگرفته و مستند به این دو می‌دانند.
  • سوم: ایمان و اصول و اركان زیر، ملاك مسلمانی افراد است:
  1. ایمان به یگانگی خداوند متعال (توحید
  2. ایمان به نبوت و خاتمیت رسول اكرم (صلّی‌الله علیه وآله) و این كه سنت آن حضرت، یكی از دو منبع اساسی دین است؛
  3. ایمان به قرآن كریم، مفاهیم و احكام آن، به عنوان منبع اول دین اسلام؛
  4. ایمان به معاد؛
  5. انكار نكردن مسلمات مورد اتفاق دین و اعتقاد به اركان اسلام، مانند: نماز، زكات، روزه، حج، جهاد و ...؛
  • چهارم: اسلام راستین با به رسمیت شناختن اصل اجتهاد در چارچوب منابع اسلامی، اختلافات فكری را پذیرفته است؛ از این رو بر مسلمانان است كه تنوع اجتهادها را امری طبیعی دانسته و به رای دیگران احترام بگذارند.
  • پنجم: وحدت امت اسلامی و پاسداری از مصالح و منافع عمومی مسلمانان، اصلی مهم و برادری اسلامی اساس هر نوع همكاری، تعامل و همبستگی بین مسلمانان به شمار می‌رود.

چشم‌اندازها

  • ششم: ضرورت دارد علما و اندیشمندان اسلامی موارد زیر را نصب‌العین خویش قرار دهند:
  1. تلاش برای نزدیك كردن جامعه امروز اسلامی به شرایط و وضعیت صدر اسلام در راستای گسترش برادری دینی، همكاری و همیاری و تقوا پیشه كردن و ایستادگی در برابر چالش‌ها، توصیه به حق و صبر و دوری از تفرقه و كشمكش و هر چه باعث سستی و ضعف مسلمانان می‌شود.
  2. الگو قرار دادن رفتار ائمه مذاهب اسلامی با یكدیگر و گسترش آن در میان پیروان امروز آنان.
  3. گسترش فرهنگ همبستگی بین مسلمانان تا جایی كه همه آن‌ها، اختلافات فكری بین خود را پذیرفته و آن را نتیجه اجتهاد قانونمند بدانند.
  • هفتم: برعلما و اندیشمندان است كه حركت بیداری اسلامی را تقویت، تعمیق و هدایت كنند و به منظور آشنایی مسلمانان با یكدیگر بر نزدیكی بین پیروان مذاهب، تحقق الفت دینی و اخوت اسلامی بر پایه اصول ثابت و مشترك اسلامی تاكید ورزند.

زمینه‌های تقریب

  • هشتم: تقریب مذاهب اسلامی همه عرصه‌های زندگی پیروان مذاهب را دربر می‌گیرد و شامل عقاید، فقه، اخلاق، فرهنگ و تاریخ می‌شود.

برنامه‌های عمومی

  • نهم: علاوه بر آن چه گذشت، برنامه‌ریزی‌های زیر هم برای تحقق تقریب مذاهب اسلامی لازم است:
  1. ضرورت همكاری كامل در مواردی كه مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند.
  2. بسیج همه نیروهای مادی و معنوی در راه اعتلای كلمه الله و اجرای اسلامی به عنوان استوارترین راه سعادت.
  3. موضع‌گیری هماهنگ و واحد در برابر دشمنان اسلام، به‌خصوص در مسایلی كه مورد اهتمام همه امت اسلامی است، مثل مسئله افغانستان، عراق و ... .
  4. خودداری مسلمانان از تکفیر و تفسیق یكدیگر و نسبت بدعت به هم دادن. ما به عنوان مسلمانانی كه به مشروعیت اجتهاد در چارچوب منابع اسلامی باور داریم، باید لوازم و تبعات این اصل را نیز بپذیریم هر چند نظر اجتهادی دیگران، به باور ما خطا باشد. باید داوری خود درباره اختلافات را از سطح ایمان و كفر، به سطح درست و نادرست، تغییر دهیم. هم‌چنین تكفیر دیگران به خاطر لوازم گفته یا رای آنان كه به گمان ما به انكار اصول دین منجر می‌شود، ولی آنان خود این لوازم را قبول ندارند، جایز نیست.
  5. برخورد محترمانه با اختلافات، به عنوان نتیجه پذیرش تعدد اجتهاد در اسلام؛
  6. بی‌حرمتی نكردن به مقدسات دیگران؛ وقتی اسلام به نوعی شكیبایی دینی در مناسبات خود با سایر ادیان توصیه می‌كند و از مسلمانان می‌خواهد به مقدسات فكری و اعتقادی باطل دیگران، بی حرمتی نكنند، به طریق اولی در مناسبات بین مسلمانان، براصل اجتناب از بی‌حرمتی به مقدسات پیروان مذاهب اسلامی و احترام به اهل‌بیت پاك رسول (صلّی‌الله علیه وآله) و اصحاب راست‌كردارش تاكید می‌كند.
  7. تحمیل نكردن مذهبی خاص بر افراد توسط سازمان‌ها و حكومت‌ها با سوء استفاده از ضعف و نیاز آنان: با به رسمیت شناختن مذاهب اسلامی معتبر، براساس اصول یاد شده، پیروان آن‌ها را از تمامی حقوق شهروندی برخوردار كرد.
  8. آزاد بودن در عمل به احكام شخصی؛ در مسایلی مربوط به احوال شخصیه، پیروان مذاهب اسلامی تابع مقررات مذهب متبوع خود هستند، اما در امور مربوط به نظم عمومی، قوانین جاری كشور متبوع آنان، حاكم خواهد بود.
  9. از آن جا كه قرآن كریم مسلمانان را به اصل گفت‌وگوی منطقی با دیگران به دور از هیاهو و ایجاد رعب و به هدف دستیابی به حقیقت، دعوت كرده است، بنابراین بر مسلمانان به طریق اولی واجب است اختلافات خود را از طریق گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز و با رعایت آداب منطقی و اخلاقی حل كرده و گام‌های عملی در این راه بردارند و به بعد عملی تقریب و تبلور ارزش‌های آن در زندگی، اهتمام داشته باشند.
  10. باب بحث و گفت‌وگو در جنبه‌های تاریخی، عقیدتی و فقهی مورد اختلاف بین مسلمانان باز است و باید توسط متخصصان و با تكیه بر روح برادری، بی‌طرفی و حقیقت‌جویی انجام شود. از این رو شایسته است مراكزی خاص برای گفت‌وگو در مسایل عقیدتی، فقهی و تاریخی تاسیس شود.
  11. آموزش فقه وحدت اسلامی، آداب اختلاف، و مناظره هدفمند در فقه، كلام و تفسیر موضوعی و تطبیقی در فضایی از احترام متقابل و خرده‌گیری نكردن نسبت به آرای یكدیگر، در حوزه‌ها و مراكز علمی.
  12. احیای مكتب‌های تربیتی پایبند به كتاب و سنت، به عنوان وسیله‌ای برای كاهش گرایش‌های مادی افراطی و راه‌حلی جهت پیش‌گیری از فریب كاری مسلك‌های نوظهور و ناآگاه نسبت به اصول اسلامی.
  13. اهتمام علمای مذاهب به ترویج شیوه اعتدال و میانه‌روی، با به كارگیری همه ابزارهای علمی، ملاقات‌ها، سمینارهای علمی ـ تخصصی و كنفرانس‌های عمومی با استفاده از موسسات تقریبی و با هدف تصحیح نگاه به مذاهب اعتقادی، فقهی و تربیتی به عنوان شیوه‌های گوناگون اجرای اسلام و این كه اختلاف بین مذاهب، اختلاف تنوع و تكامل است، نه اختلاف تضاد و نیز ضرورت شناخت ویژگی‌ها و امتیازات هر یك از مذاهب و آشنایی با ادبیات آن‌ها.
  14. مقابله با مكاتب و گرایش‌های فكری افراطی و تندرو، متعارض با كتاب و سنت. باید ضوابط ذكر شده در بندهای گذشته درباره شرایط اسلامی بودن گروه‌ها و گرایشات را در نظر داشت.
  15. تاكید بر مسوولیت نداشتن مذاهب اعتقادی، فقهی و تربیتی در برابر اعمال اشتباه پیروان آن‌ها، مانند: كشتار بی‌گناهان، هتك آبرو و حیثیت افراد، نابودكردن سرمایه‌ها و ... و ضرورت اتخاذ تصمیماتی برای جلوگیری از اعمالی كه شكاف بین مسلمانان را بیش‌تر كرده و نسبت كفر وگمراهی را متوجه آنان می‌سازد. و نیز تلاش برای حذف اعمال و مسایل تحریك‌كننده و فتنه انگیزی كه باعث خشم مسلمانان و پراكندگی آنان می‌شود.
  16. انحصار صدور فتوا به كسانی كه در شناخت كتاب خدا و سنت پیامبر اكرم (صلّی‌الله علیه وآله) و علوم مربوط به آن مانند فقه و اصول، تخصص داشته، توانایی استنباط احكام شرعی از منابع آن را داشته باشند و نیز به موضوعات، اوضاع و احوال مردم و مقتضیات زمان آگاه باشند.

جستارهای وابسته

منابع