جریان نوسلفی در عربستان (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اخوان المسلمین' به 'اخوان‌المسلمین'
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
جز (جایگزینی متن - 'اخوان المسلمین' به 'اخوان‌المسلمین')
خط ۲۱: خط ۲۱:
سیدقطب شخصیت تأثیرگذاری بود که روح ‏مبارزه با دولت‌های فاسد در میان کشورهای اسلامی را به هیجان درآورد. ابوالاعلی مودودی با طرح اندیشة جاهلیت ‏نوین، آن را حاکم بر تمدّن غربی ‌دانست. در حالی‌که سید قطب با الگوبرداری از این اندیشة مودودی، محدودة شمول جاهلیت ‏را چنان توسعه داد که شامل اکثریت مسلمانان شد.‏ ‏ کانون اندیشة سیدقطب بر اساس حاکمیت انحصاری خداوند متعال شکل ‏گرفته بود.  
سیدقطب شخصیت تأثیرگذاری بود که روح ‏مبارزه با دولت‌های فاسد در میان کشورهای اسلامی را به هیجان درآورد. ابوالاعلی مودودی با طرح اندیشة جاهلیت ‏نوین، آن را حاکم بر تمدّن غربی ‌دانست. در حالی‌که سید قطب با الگوبرداری از این اندیشة مودودی، محدودة شمول جاهلیت ‏را چنان توسعه داد که شامل اکثریت مسلمانان شد.‏ ‏ کانون اندیشة سیدقطب بر اساس حاکمیت انحصاری خداوند متعال شکل ‏گرفته بود.  


او این اندیشه را که از دیدگاه سلفی مودودی اخذ کرده بود، در فی ظلال القرآن  و سپس به صورت صریح‌تر و ‏تندتری در معالم فی‌الطریق بیان کرد. همة پاسخ‌دهندگان به سیدقطب معتقد بودند که او اندیشة خود را ازخوارج گرفته است.‏ ‏ این ‏نگاه منفی به مسلمانان، توسط برخی از گروه‌های منشعب از اخوان المسلمین اوج گرفت. ‏
او این اندیشه را که از دیدگاه سلفی مودودی اخذ کرده بود، در فی ظلال القرآن  و سپس به صورت صریح‌تر و ‏تندتری در معالم فی‌الطریق بیان کرد. همة پاسخ‌دهندگان به سیدقطب معتقد بودند که او اندیشة خود را ازخوارج گرفته است.‏ ‏ این ‏نگاه منفی به مسلمانان، توسط برخی از گروه‌های منشعب از اخوان‌المسلمین اوج گرفت. ‏


پس از چند دهه سلطة خاندان سعودی و همکاری دینی ـ سیاسی وهابیت با آنها در این مدت، ورود ‏اندیشه‌های چالش‌آفرین سیدقطب به عربستان سعودی، این حاکمیت بلامنازع را می‌توانست به چالش بکشاند. در ‏دورانی که عربستان سعودی تلاش می‌کرد تا در مقابل موج ناصریسم بایستد، ورود محمد قطب برادر سید قطب ‏با استقبال این کشور مواجه شد. اما این مسأله تأثیری درازمدت نیز به دنبال داشت. محمد قطب توانست ‏شاگردانی را بپروراند که توحید قصور برای آنان بر توحید قبوری که وهابیت سنتی بدان می‌پرداختند، ترجیح ‏داشت. ‏
پس از چند دهه سلطة خاندان سعودی و همکاری دینی ـ سیاسی وهابیت با آنها در این مدت، ورود ‏اندیشه‌های چالش‌آفرین سیدقطب به عربستان سعودی، این حاکمیت بلامنازع را می‌توانست به چالش بکشاند. در ‏دورانی که عربستان سعودی تلاش می‌کرد تا در مقابل موج ناصریسم بایستد، ورود محمد قطب برادر سید قطب ‏با استقبال این کشور مواجه شد. اما این مسأله تأثیری درازمدت نیز به دنبال داشت. محمد قطب توانست ‏شاگردانی را بپروراند که توحید قصور برای آنان بر توحید قبوری که وهابیت سنتی بدان می‌پرداختند، ترجیح ‏داشت. ‏
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


==‏بن جبرین‏==
==‏بن جبرین‏==
بن‌جبرین (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرین) شخصیت مشهوری است که ارتباط خاصی با سفر الحوالی دارد. او ‏شاگرد مناع القطان نمایندة اخوان المسلمین در سعودی بوده است. بی‌جهت نیست که برای سیدقطب احترام ‏خاصی قائل است. اما او موضع تکفیری خوارج را برنمی‌تابد و از آن پرهیز می‌دهد. در مقابل، به اطاعت از ولی ‏امر توصیه می‌کند.‏ ‏ برای پی بردن به حساسیت‌های سلفی و وهابی بن جبرین، توجه به این نکته مفید است که ‏او حساسیت خاصی نسبت به شیعیان دارد و  خواستار محدودیت آنان در عربستان است.‏
بن‌جبرین (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرین) شخصیت مشهوری است که ارتباط خاصی با سفر الحوالی دارد. او ‏شاگرد مناع القطان نمایندة اخوان‌المسلمین در سعودی بوده است. بی‌جهت نیست که برای سیدقطب احترام ‏خاصی قائل است. اما او موضع تکفیری خوارج را برنمی‌تابد و از آن پرهیز می‌دهد. در مقابل، به اطاعت از ولی ‏امر توصیه می‌کند.‏ ‏ برای پی بردن به حساسیت‌های سلفی و وهابی بن جبرین، توجه به این نکته مفید است که ‏او حساسیت خاصی نسبت به شیعیان دارد و  خواستار محدودیت آنان در عربستان است.‏


از سوی دیگر، بن جبرین در سخنرانی‌ای، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع کرده و این مسأله را نفی ‏می‌کند که بن باز او را مفسد فی الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آن‌که، از گذشته تا به ‏حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه کرده و مجاهدات فراوانی در افغانستان به توفیق الهی داشته و خداوند او را ‏در این امر یاری داده است. بن جبرین دربارة مواضع تکفیری اسامه بن لادن معتقد است که این مسأله اجتهاد ‏اوست. از این رو، نمی‌توان به خاطر این موضع تکفیری او را مفسد فی الارض دانست.‏ ‏ بن جبرین سرانجام پس ‏از عمری فعالیت دینی ـ سیاسی، در تابستان 1430ق وفات یافت.‏
از سوی دیگر، بن جبرین در سخنرانی‌ای، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع کرده و این مسأله را نفی ‏می‌کند که بن باز او را مفسد فی الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آن‌که، از گذشته تا به ‏حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه کرده و مجاهدات فراوانی در افغانستان به توفیق الهی داشته و خداوند او را ‏در این امر یاری داده است. بن جبرین دربارة مواضع تکفیری اسامه بن لادن معتقد است که این مسأله اجتهاد ‏اوست. از این رو، نمی‌توان به خاطر این موضع تکفیری او را مفسد فی الارض دانست.‏ ‏ بن جبرین سرانجام پس ‏از عمری فعالیت دینی ـ سیاسی، در تابستان 1430ق وفات یافت.‏
خط ۱۵۶: خط ۱۵۶:
نمونه‌ای از مقابله‌جویی عائض القرنی با حکومت‌های فاسق در برخی اشعار او نیز نمود یافته است. به طور نمونه، او در ‏دیوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصیده‌ای با عنوان «دع الحواشی و اخرج»، چنین مضامینی را مورد اشاره قرار داده است.‏ ‏ به ‏طور طبیعی، چنین مضامینی مورد نقد و انکار وهابیت سنتی‌ای قرار گرفته است که برخوردهای مقابله‌جویانه با دولت را جز در ‏قالب نصیحت و آن هم عمدتاً پنهانی نمی‌پذیرند. به طور نمونه، شیخ احمد النجمی نقد تندی نسبت به این اشعار ارائه داده و ‏مضامین آنها را به خاطر تجویز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است.‏ چنان‌که، زید المدخلی نیز به نقد ‏این اشعار عائض القرنی در دیوان مذکور پرداخته و آنها را علیه علم، علما، با گرایش خروج بر ولاة امر و در راستای ‏اندیشه‌های تروریستی خوانده است.‏  
نمونه‌ای از مقابله‌جویی عائض القرنی با حکومت‌های فاسق در برخی اشعار او نیز نمود یافته است. به طور نمونه، او در ‏دیوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصیده‌ای با عنوان «دع الحواشی و اخرج»، چنین مضامینی را مورد اشاره قرار داده است.‏ ‏ به ‏طور طبیعی، چنین مضامینی مورد نقد و انکار وهابیت سنتی‌ای قرار گرفته است که برخوردهای مقابله‌جویانه با دولت را جز در ‏قالب نصیحت و آن هم عمدتاً پنهانی نمی‌پذیرند. به طور نمونه، شیخ احمد النجمی نقد تندی نسبت به این اشعار ارائه داده و ‏مضامین آنها را به خاطر تجویز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است.‏ چنان‌که، زید المدخلی نیز به نقد ‏این اشعار عائض القرنی در دیوان مذکور پرداخته و آنها را علیه علم، علما، با گرایش خروج بر ولاة امر و در راستای ‏اندیشه‌های تروریستی خوانده است.‏  


وی پیکان این رویکردهای انتقادی را در مرحلة نخست متوجة دولت سعودی و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته ‏است. زید المدخلی، ریشة این افکار اعتراضی را با لحنی نکوهشی، تأثیرپذیری از اندیشه‌های سیدقطب،‌ اخوان المسلمین، حسن ‏الترابی و امام خمینی(ره) معرفی می‌کند. وی تمجید صریح عائض القرنی نسبت به حسن الترابی را نیز قابل نکوهش می‌داند.‏  
وی پیکان این رویکردهای انتقادی را در مرحلة نخست متوجة دولت سعودی و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته ‏است. زید المدخلی، ریشة این افکار اعتراضی را با لحنی نکوهشی، تأثیرپذیری از اندیشه‌های سیدقطب،‌ اخوان‌المسلمین، حسن ‏الترابی و امام خمینی(ره) معرفی می‌کند. وی تمجید صریح عائض القرنی نسبت به حسن الترابی را نیز قابل نکوهش می‌داند.‏  


این شخصیت مشهور نوسلفی پس از خروج جوانان مبارز از زندان‌های ضد تروریسم، نه تنها به کمیته‌های نصیحت پیوست، ‏بلکه تلاش‌های فراوانی را در تلویزیون سعودی، شبکه‌های ماهواره‌ای و ... حتی با اجرای مناظره با شخصیت‌های برجستة مبارزة ‏نظامی، برای دامن زدن به سلفی‌گرایی معتدل نشان داد. البته عائض القرنی مبلغ و شخصیتی پر سر و صداست. به طور نمونه، او ‏که برخلاف فتوای پیشین خود و هم‌نوا با اجماع سلفی مبنی بر وجوب پوشاندن وجه و کفین توسط زنان، در یک برنامة ‏سینمایی به عنوان «نساء بلا ظلّ» این حکم را کنار نهاد، موجی از نقدها و حمله‌های فکری را متوجة خود کرد. البته او در پی ‏فشارهای مختلف و به ویژه اتصال مفتی اعظم سعودی شیخ عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر شؤون اسلامی و برخی دیگر از بزرگان ‏وهابی، در نوشته‌ای توضیحی از این حکم عدول کرد و مخاطب آن فیلم را زنان غرب معرفی کرد. در مجموع، این فتوا و دیگر ‏مواضع او مانند موضع او دربارة رانندگی زنان مشکل‌آفرین بود و برای او گران تمام شد و به این مسأله انجامید که او سرانجام ‏پس از ربع قرن فعالیت‌های تبلیغی با سرودن قصیده‌ای انتقادی، در روزنامة مدینه روش سکوت و انزوا را اختیار کرد. این ‏قصیده از رنج‌های طولانی او از صفای ایام گذشته و کدورت ایام فعلی، حکایت دارد. بخشی از این فعالیت‌های او چهرة او را ‏در میان علما مخدوش کرد و بخشی از آنها، به ویژه حاضر شدن او در چهرة مناظرة محققانه با افراد آشتی‌ناپذیر تروریست، ‏جایگاه مردمی او را تضعیف کرد.‏
این شخصیت مشهور نوسلفی پس از خروج جوانان مبارز از زندان‌های ضد تروریسم، نه تنها به کمیته‌های نصیحت پیوست، ‏بلکه تلاش‌های فراوانی را در تلویزیون سعودی، شبکه‌های ماهواره‌ای و ... حتی با اجرای مناظره با شخصیت‌های برجستة مبارزة ‏نظامی، برای دامن زدن به سلفی‌گرایی معتدل نشان داد. البته عائض القرنی مبلغ و شخصیتی پر سر و صداست. به طور نمونه، او ‏که برخلاف فتوای پیشین خود و هم‌نوا با اجماع سلفی مبنی بر وجوب پوشاندن وجه و کفین توسط زنان، در یک برنامة ‏سینمایی به عنوان «نساء بلا ظلّ» این حکم را کنار نهاد، موجی از نقدها و حمله‌های فکری را متوجة خود کرد. البته او در پی ‏فشارهای مختلف و به ویژه اتصال مفتی اعظم سعودی شیخ عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر شؤون اسلامی و برخی دیگر از بزرگان ‏وهابی، در نوشته‌ای توضیحی از این حکم عدول کرد و مخاطب آن فیلم را زنان غرب معرفی کرد. در مجموع، این فتوا و دیگر ‏مواضع او مانند موضع او دربارة رانندگی زنان مشکل‌آفرین بود و برای او گران تمام شد و به این مسأله انجامید که او سرانجام ‏پس از ربع قرن فعالیت‌های تبلیغی با سرودن قصیده‌ای انتقادی، در روزنامة مدینه روش سکوت و انزوا را اختیار کرد. این ‏قصیده از رنج‌های طولانی او از صفای ایام گذشته و کدورت ایام فعلی، حکایت دارد. بخشی از این فعالیت‌های او چهرة او را ‏در میان علما مخدوش کرد و بخشی از آنها، به ویژه حاضر شدن او در چهرة مناظرة محققانه با افراد آشتی‌ناپذیر تروریست، ‏جایگاه مردمی او را تضعیف کرد.‏
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش