۸۷٬۷۷۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
جز (جایگزینی متن - 'اخوان المسلمین' به 'اخوانالمسلمین') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
سیدقطب شخصیت تأثیرگذاری بود که روح مبارزه با دولتهای فاسد در میان کشورهای اسلامی را به هیجان درآورد. ابوالاعلی مودودی با طرح اندیشة جاهلیت نوین، آن را حاکم بر تمدّن غربی دانست. در حالیکه سید قطب با الگوبرداری از این اندیشة مودودی، محدودة شمول جاهلیت را چنان توسعه داد که شامل اکثریت مسلمانان شد. کانون اندیشة سیدقطب بر اساس حاکمیت انحصاری خداوند متعال شکل گرفته بود. | سیدقطب شخصیت تأثیرگذاری بود که روح مبارزه با دولتهای فاسد در میان کشورهای اسلامی را به هیجان درآورد. ابوالاعلی مودودی با طرح اندیشة جاهلیت نوین، آن را حاکم بر تمدّن غربی دانست. در حالیکه سید قطب با الگوبرداری از این اندیشة مودودی، محدودة شمول جاهلیت را چنان توسعه داد که شامل اکثریت مسلمانان شد. کانون اندیشة سیدقطب بر اساس حاکمیت انحصاری خداوند متعال شکل گرفته بود. | ||
او این اندیشه را که از دیدگاه سلفی مودودی اخذ کرده بود، در فی ظلال القرآن و سپس به صورت صریحتر و تندتری در معالم فیالطریق بیان کرد. همة پاسخدهندگان به سیدقطب معتقد بودند که او اندیشة خود را ازخوارج گرفته است. این نگاه منفی به مسلمانان، توسط برخی از گروههای منشعب از | او این اندیشه را که از دیدگاه سلفی مودودی اخذ کرده بود، در فی ظلال القرآن و سپس به صورت صریحتر و تندتری در معالم فیالطریق بیان کرد. همة پاسخدهندگان به سیدقطب معتقد بودند که او اندیشة خود را ازخوارج گرفته است. این نگاه منفی به مسلمانان، توسط برخی از گروههای منشعب از اخوانالمسلمین اوج گرفت. | ||
پس از چند دهه سلطة خاندان سعودی و همکاری دینی ـ سیاسی وهابیت با آنها در این مدت، ورود اندیشههای چالشآفرین سیدقطب به عربستان سعودی، این حاکمیت بلامنازع را میتوانست به چالش بکشاند. در دورانی که عربستان سعودی تلاش میکرد تا در مقابل موج ناصریسم بایستد، ورود محمد قطب برادر سید قطب با استقبال این کشور مواجه شد. اما این مسأله تأثیری درازمدت نیز به دنبال داشت. محمد قطب توانست شاگردانی را بپروراند که توحید قصور برای آنان بر توحید قبوری که وهابیت سنتی بدان میپرداختند، ترجیح داشت. | پس از چند دهه سلطة خاندان سعودی و همکاری دینی ـ سیاسی وهابیت با آنها در این مدت، ورود اندیشههای چالشآفرین سیدقطب به عربستان سعودی، این حاکمیت بلامنازع را میتوانست به چالش بکشاند. در دورانی که عربستان سعودی تلاش میکرد تا در مقابل موج ناصریسم بایستد، ورود محمد قطب برادر سید قطب با استقبال این کشور مواجه شد. اما این مسأله تأثیری درازمدت نیز به دنبال داشت. محمد قطب توانست شاگردانی را بپروراند که توحید قصور برای آنان بر توحید قبوری که وهابیت سنتی بدان میپرداختند، ترجیح داشت. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
==بن جبرین== | ==بن جبرین== | ||
بنجبرین (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرین) شخصیت مشهوری است که ارتباط خاصی با سفر الحوالی دارد. او شاگرد مناع القطان نمایندة | بنجبرین (عبدالله بن عبدالرحمن بن جبرین) شخصیت مشهوری است که ارتباط خاصی با سفر الحوالی دارد. او شاگرد مناع القطان نمایندة اخوانالمسلمین در سعودی بوده است. بیجهت نیست که برای سیدقطب احترام خاصی قائل است. اما او موضع تکفیری خوارج را برنمیتابد و از آن پرهیز میدهد. در مقابل، به اطاعت از ولی امر توصیه میکند. برای پی بردن به حساسیتهای سلفی و وهابی بن جبرین، توجه به این نکته مفید است که او حساسیت خاصی نسبت به شیعیان دارد و خواستار محدودیت آنان در عربستان است. | ||
از سوی دیگر، بن جبرین در سخنرانیای، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع کرده و این مسأله را نفی میکند که بن باز او را مفسد فی الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آنکه، از گذشته تا به حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه کرده و مجاهدات فراوانی در افغانستان به توفیق الهی داشته و خداوند او را در این امر یاری داده است. بن جبرین دربارة مواضع تکفیری اسامه بن لادن معتقد است که این مسأله اجتهاد اوست. از این رو، نمیتوان به خاطر این موضع تکفیری او را مفسد فی الارض دانست. بن جبرین سرانجام پس از عمری فعالیت دینی ـ سیاسی، در تابستان 1430ق وفات یافت. | از سوی دیگر، بن جبرین در سخنرانیای، از اسامه بن لادن با عنوان مجاهد، دفاع کرده و این مسأله را نفی میکند که بن باز او را مفسد فی الارض خوانده باشد و او را خارج از اسلام بداند. چه آنکه، از گذشته تا به حال اسامه بن لادن در راه خدا مبارزه کرده و مجاهدات فراوانی در افغانستان به توفیق الهی داشته و خداوند او را در این امر یاری داده است. بن جبرین دربارة مواضع تکفیری اسامه بن لادن معتقد است که این مسأله اجتهاد اوست. از این رو، نمیتوان به خاطر این موضع تکفیری او را مفسد فی الارض دانست. بن جبرین سرانجام پس از عمری فعالیت دینی ـ سیاسی، در تابستان 1430ق وفات یافت. | ||
خط ۱۵۶: | خط ۱۵۶: | ||
نمونهای از مقابلهجویی عائض القرنی با حکومتهای فاسق در برخی اشعار او نیز نمود یافته است. به طور نمونه، او در دیوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصیدهای با عنوان «دع الحواشی و اخرج»، چنین مضامینی را مورد اشاره قرار داده است. به طور طبیعی، چنین مضامینی مورد نقد و انکار وهابیت سنتیای قرار گرفته است که برخوردهای مقابلهجویانه با دولت را جز در قالب نصیحت و آن هم عمدتاً پنهانی نمیپذیرند. به طور نمونه، شیخ احمد النجمی نقد تندی نسبت به این اشعار ارائه داده و مضامین آنها را به خاطر تجویز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است. چنانکه، زید المدخلی نیز به نقد این اشعار عائض القرنی در دیوان مذکور پرداخته و آنها را علیه علم، علما، با گرایش خروج بر ولاة امر و در راستای اندیشههای تروریستی خوانده است. | نمونهای از مقابلهجویی عائض القرنی با حکومتهای فاسق در برخی اشعار او نیز نمود یافته است. به طور نمونه، او در دیوانش با عنوان «بلحن الخلود»، در قصیدهای با عنوان «دع الحواشی و اخرج»، چنین مضامینی را مورد اشاره قرار داده است. به طور طبیعی، چنین مضامینی مورد نقد و انکار وهابیت سنتیای قرار گرفته است که برخوردهای مقابلهجویانه با دولت را جز در قالب نصیحت و آن هم عمدتاً پنهانی نمیپذیرند. به طور نمونه، شیخ احمد النجمی نقد تندی نسبت به این اشعار ارائه داده و مضامین آنها را به خاطر تجویز خروج بر حکومت، همسو با خوارج و معتزله خوانده است. چنانکه، زید المدخلی نیز به نقد این اشعار عائض القرنی در دیوان مذکور پرداخته و آنها را علیه علم، علما، با گرایش خروج بر ولاة امر و در راستای اندیشههای تروریستی خوانده است. | ||
وی پیکان این رویکردهای انتقادی را در مرحلة نخست متوجة دولت سعودی و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته است. زید المدخلی، ریشة این افکار اعتراضی را با لحنی نکوهشی، تأثیرپذیری از اندیشههای سیدقطب، | وی پیکان این رویکردهای انتقادی را در مرحلة نخست متوجة دولت سعودی و پادشاه آن دانسته و به نکوهش آن پرداخته است. زید المدخلی، ریشة این افکار اعتراضی را با لحنی نکوهشی، تأثیرپذیری از اندیشههای سیدقطب، اخوانالمسلمین، حسن الترابی و امام خمینی(ره) معرفی میکند. وی تمجید صریح عائض القرنی نسبت به حسن الترابی را نیز قابل نکوهش میداند. | ||
این شخصیت مشهور نوسلفی پس از خروج جوانان مبارز از زندانهای ضد تروریسم، نه تنها به کمیتههای نصیحت پیوست، بلکه تلاشهای فراوانی را در تلویزیون سعودی، شبکههای ماهوارهای و ... حتی با اجرای مناظره با شخصیتهای برجستة مبارزة نظامی، برای دامن زدن به سلفیگرایی معتدل نشان داد. البته عائض القرنی مبلغ و شخصیتی پر سر و صداست. به طور نمونه، او که برخلاف فتوای پیشین خود و همنوا با اجماع سلفی مبنی بر وجوب پوشاندن وجه و کفین توسط زنان، در یک برنامة سینمایی به عنوان «نساء بلا ظلّ» این حکم را کنار نهاد، موجی از نقدها و حملههای فکری را متوجة خود کرد. البته او در پی فشارهای مختلف و به ویژه اتصال مفتی اعظم سعودی شیخ عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر شؤون اسلامی و برخی دیگر از بزرگان وهابی، در نوشتهای توضیحی از این حکم عدول کرد و مخاطب آن فیلم را زنان غرب معرفی کرد. در مجموع، این فتوا و دیگر مواضع او مانند موضع او دربارة رانندگی زنان مشکلآفرین بود و برای او گران تمام شد و به این مسأله انجامید که او سرانجام پس از ربع قرن فعالیتهای تبلیغی با سرودن قصیدهای انتقادی، در روزنامة مدینه روش سکوت و انزوا را اختیار کرد. این قصیده از رنجهای طولانی او از صفای ایام گذشته و کدورت ایام فعلی، حکایت دارد. بخشی از این فعالیتهای او چهرة او را در میان علما مخدوش کرد و بخشی از آنها، به ویژه حاضر شدن او در چهرة مناظرة محققانه با افراد آشتیناپذیر تروریست، جایگاه مردمی او را تضعیف کرد. | این شخصیت مشهور نوسلفی پس از خروج جوانان مبارز از زندانهای ضد تروریسم، نه تنها به کمیتههای نصیحت پیوست، بلکه تلاشهای فراوانی را در تلویزیون سعودی، شبکههای ماهوارهای و ... حتی با اجرای مناظره با شخصیتهای برجستة مبارزة نظامی، برای دامن زدن به سلفیگرایی معتدل نشان داد. البته عائض القرنی مبلغ و شخصیتی پر سر و صداست. به طور نمونه، او که برخلاف فتوای پیشین خود و همنوا با اجماع سلفی مبنی بر وجوب پوشاندن وجه و کفین توسط زنان، در یک برنامة سینمایی به عنوان «نساء بلا ظلّ» این حکم را کنار نهاد، موجی از نقدها و حملههای فکری را متوجة خود کرد. البته او در پی فشارهای مختلف و به ویژه اتصال مفتی اعظم سعودی شیخ عبدالعزیز آل الشیخ، وزیر شؤون اسلامی و برخی دیگر از بزرگان وهابی، در نوشتهای توضیحی از این حکم عدول کرد و مخاطب آن فیلم را زنان غرب معرفی کرد. در مجموع، این فتوا و دیگر مواضع او مانند موضع او دربارة رانندگی زنان مشکلآفرین بود و برای او گران تمام شد و به این مسأله انجامید که او سرانجام پس از ربع قرن فعالیتهای تبلیغی با سرودن قصیدهای انتقادی، در روزنامة مدینه روش سکوت و انزوا را اختیار کرد. این قصیده از رنجهای طولانی او از صفای ایام گذشته و کدورت ایام فعلی، حکایت دارد. بخشی از این فعالیتهای او چهرة او را در میان علما مخدوش کرد و بخشی از آنها، به ویژه حاضر شدن او در چهرة مناظرة محققانه با افراد آشتیناپذیر تروریست، جایگاه مردمی او را تضعیف کرد. |