confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== تعریف نظریه امر بینالامرین == | == تعریف نظریه امر بینالامرین == | ||
در تعریف امر بینالامرین نوشتهاند:«و الأمر بینالأمرین هو أن اللّه تعالی جعل عباده مختارین فی الفعل و الترک مع قدرته علی صرفهم عما یختارون و علی جبرهم علی ما لا یفعلون» <ref>شبّر سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص 103</ref> <ref>شرح المصطلحات الکلامیة، ص 39</ref> | در تعریف امر بینالامرین نوشتهاند:«و الأمر بینالأمرین هو أن اللّه تعالی جعل عباده مختارین فی الفعل و الترک مع قدرته علی صرفهم عما یختارون و علی جبرهم علی ما لا یفعلون» <ref>شبّر سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص 103</ref> <ref>شرح المصطلحات الکلامیة، ص 39</ref> | ||
امر بینالامرین یعنی اینکه خداوند بندگانش را مختار قرار داد تا بتوانند فعلی را انجام دهند و یا آن را ترک کنند. در | امر بینالامرین یعنی اینکه خداوند بندگانش را مختار قرار داد تا بتوانند فعلی را انجام دهند و یا آن را ترک کنند. در حالیکه میتواند بندگان را از انجام یا ترک فعل باز دارد و آنان را بر خلاف اراده اشان مجبور کند. | ||
همچنین آوردهاند:«أن الله تعالی أقدر الخلق علی أفعالهم و مکنهم من أعمالهم... فلم یکن بتمکینهم من الأعمال مجبرا لهم علیها و لم یفوض إلیهم الأعمال لمنعهم من أکثرها و وضع الحدود لهم فیها و أمرهم بحسنها و نهاهم عن قبیحها فهذا هو الفصل بینالجبر و التفویض علی ما بیناه» | همچنین آوردهاند:«أن الله تعالی أقدر الخلق علی أفعالهم و مکنهم من أعمالهم... فلم یکن بتمکینهم من الأعمال مجبرا لهم علیها و لم یفوض إلیهم الأعمال لمنعهم من أکثرها و وضع الحدود لهم فیها و أمرهم بحسنها و نهاهم عن قبیحها فهذا هو الفصل بینالجبر و التفویض علی ما بیناه» | ||
<ref> شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 48</ref>یعنی خداوند بندگان را قادر کرد که تا بتوانند افعال و اعمال خود را انجام دهند، هرچند مجبورشان نکرد و از طرفی به بندگان اختیار کامل نداد چون مانع انجام بسیاری از اعمالشان شد و برای اعمال حدودی وضع کرد و نسبت به اعمال نیک تشویقشان نمود و از اعمال زشت منعشان کرد و این همان تمایز میان جبر و اختیار است. و در جایی دیگر امر بینالامرین این گونه تعریف شده است: «فالأعمال لیست مستندة إلیه تعالی فقط بحیث لا مباشرة للإنسان ولا تأثیر له کما یقوله الجبری، کما لیست مستندة إلی الإنسان فقط بحیث یخرج عن سلطانه و قدرته کما یقوله التفویضی، بل الأفعال فی عین کونها مستندة إلی الإنسان بالحقیقة لصدورها عنه بالاختیار، مستندة إلیه تعالی، لأنه معطی الوجود و القدرة، فالاستناد إلیه تعالی طولی و ملکیته ملکیة طولیة...و هذا هو معنی الأمر بینالأمرین. <ref> خرازی سید محسن، بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، جلد اول، ص 175</ref> یعنی اعمال ما فقط به خداوند مستند نیست به این معنا که انسان هیچ دخالت و مباشرت و نیز اثری در انجام آن نداشته باشد آن گونه که اهل جبر به آن معتقدند، همچنین نیز اعمال ما کاملا وابسته به ما نیست به گونهای که از سلطنت و حکومت خدا خارج باشد آن گونه که مفوضه به آن معتقدند، بلکه اععال(ما) در عین آن که واقعا مستند به خود ما است و از اختیار ما ناشی میشود، در همان حال به خداوند نیز وابسته است، زیرا او اعطا کننده وجود و قدرت است و این نحوه صدور، دلیل بر استناد طولی علتها(فاعلها) است. (اشاره به فاعلیت طولی) و مالکیت خدا هم مالکیت طولی است و امر بینالامرین این گونه ثابت میشود. | <ref> شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 48</ref>یعنی خداوند بندگان را قادر کرد که تا بتوانند افعال و اعمال خود را انجام دهند، هرچند مجبورشان نکرد و از طرفی به بندگان اختیار کامل نداد چون مانع انجام بسیاری از اعمالشان شد و برای اعمال حدودی وضع کرد و نسبت به اعمال نیک تشویقشان نمود و از اعمال زشت منعشان کرد و این همان تمایز میان جبر و اختیار است. و در جایی دیگر امر بینالامرین این گونه تعریف شده است: «فالأعمال لیست مستندة إلیه تعالی فقط بحیث لا مباشرة للإنسان ولا تأثیر له کما یقوله الجبری، کما لیست مستندة إلی الإنسان فقط بحیث یخرج عن سلطانه و قدرته کما یقوله التفویضی، بل الأفعال فی عین کونها مستندة إلی الإنسان بالحقیقة لصدورها عنه بالاختیار، مستندة إلیه تعالی، لأنه معطی الوجود و القدرة، فالاستناد إلیه تعالی طولی و ملکیته ملکیة طولیة...و هذا هو معنی الأمر بینالأمرین. <ref> خرازی سید محسن، بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، جلد اول، ص 175</ref> یعنی اعمال ما فقط به خداوند مستند نیست به این معنا که انسان هیچ دخالت و مباشرت و نیز اثری در انجام آن نداشته باشد آن گونه که اهل جبر به آن معتقدند، همچنین نیز اعمال ما کاملا وابسته به ما نیست به گونهای که از سلطنت و حکومت خدا خارج باشد آن گونه که مفوضه به آن معتقدند، بلکه اععال(ما) در عین آن که واقعا مستند به خود ما است و از اختیار ما ناشی میشود، در همان حال به خداوند نیز وابسته است، زیرا او اعطا کننده وجود و قدرت است و این نحوه صدور، دلیل بر استناد طولی علتها(فاعلها) است. (اشاره به فاعلیت طولی) و مالکیت خدا هم مالکیت طولی است و امر بینالامرین این گونه ثابت میشود. |