confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
== تاریخچه نظریه == | == تاریخچه نظریه == | ||
این آموزه نخستین بار از سوی [[امام علی علیهالسلام]] تعلیم شده است، آنگاه که شخصی از امام درباره معنای [[قدر]] میپرسد، حضرت ابتدا معنای قدر را تبیین و در ادامه به امر بینالامرین اشاره میکند و میفرماید: قدر دریایی عمیق است، پس وارد آن مشو. شخص دوباره سوال میکند که ما را از قدر آگاه کن! حضرت میفرماید مکانی است تاریک پس داخل آن نشو! آن شخص باز از معنای قدر میپرسد، حضرت پاسخ میدهد که آن سرّ خدا است، پس درباره آن بحث نکن. سائل بیشتر توضیح میخواهد، حضرت پاسخ میدهد اکنون که این پرسش را رها نمیکنی، پس بدان قدر امر بینالامرین است، نه جبر است و نه تفویض.<ref> مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷.</ref> | این آموزه نخستین بار از سوی [[امام علی علیهالسلام]] تعلیم شده است، آنگاه که شخصی از امام درباره معنای [[قدر]] میپرسد، حضرت ابتدا معنای قدر را تبیین و در ادامه به امر بینالامرین اشاره میکند و میفرماید: قدر دریایی عمیق است، پس وارد آن مشو. شخص دوباره سوال میکند که ما را از قدر آگاه کن! حضرت میفرماید مکانی است تاریک پس داخل آن نشو! آن شخص باز از معنای قدر میپرسد، حضرت پاسخ میدهد که آن سرّ خدا است، پس درباره آن بحث نکن. سائل بیشتر توضیح بیشتری میخواهد، حضرت پاسخ میدهد اکنون که این پرسش را رها نمیکنی، پس بدان قدر امر بینالامرین است، نه جبر است و نه تفویض.<ref> مجلسی محمد باقر، بحارالانوار، ج۵، ص۵۷.</ref> | ||
از دیگر امامان معصوم خصوصا [[امام صادق (ع)]] و [[امام رضا (ع)]] نیز روایاتی | از دیگر امامان معصوم خصوصا [[امام صادق (ع)]] و [[امام رضا (ع)]] نیز روایاتی در باره تفسیر امر بینالامرین به دست ما رسیده و همچنین از [[امام هادی|امامهادی(ع)]] رساله مفصلی در تبیین این موضوع تدوین شده است.<ref> ر ک، طبرسی ابومنصور، الاحتجاج، ص 450 - 453</ref> | ||
و اما امر بینالامرین از نگاه کلامی، در قالب یک نظریه و در کنار [[نظریه کسب]] و [[خلق افعال عباد]] مطرح شده و از عقاید خاص مذهب [[امامیه]] به شمار میرود. این نظریه ثابت میکند که در [[افعال اختیاریِ]] انسان، هم [[اراده الهی]] و هم [[اراده انسانی]] با هم دخالت دارد. | و اما امر بینالامرین از نگاه کلامی، در قالب یک نظریه و در کنار [[نظریه کسب]] و [[خلق افعال عباد]] مطرح شده و از عقاید خاص مذهب [[امامیه]] به شمار میرود. این نظریه ثابت میکند که در [[افعال اختیاریِ]] انسان، هم [[اراده الهی]] و هم [[اراده انسانی]] با هم دخالت دارد. | ||
== تعریف نظریه امر بینالامرین == | == تعریف نظریه امر بینالامرین == | ||
در تعریف امر بینالامرین نوشتهاند:«و الأمر بینالأمرین هو أن اللّه تعالی جعل عباده مختارین فی الفعل و الترک مع قدرته علی صرفهم عما یختارون و علی جبرهم علی ما لا یفعلون» <ref>شبّر سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص 103</ref> <ref>شرح المصطلحات الکلامیة، ص 39</ref> | در تعریف امر بینالامرین نوشتهاند:«و الأمر بینالأمرین هو أن اللّه تعالی جعل عباده مختارین فی الفعل و الترک مع قدرته علی صرفهم عما یختارون و علی جبرهم علی ما لا یفعلون» <ref>شبّر سید عبدالله، حق الیقین فی معرفة أصول الدین، ص 103</ref> <ref>شرح المصطلحات الکلامیة، ص 39</ref> | ||
امر بینالامرین یعنی اینکه خداوند بندگانش را مختار قرار داد تا بتوانند فعلی را انجام دهند و یا آن را ترک کنند. در حالیکه میتواند بندگان | امر بینالامرین یعنی اینکه خداوند بندگانش را مختار قرار داد تا بتوانند فعلی را انجام دهند و یا آن را ترک کنند. در حالیکه میتواند بندگان را بر خلاف اراده اشان در انجام کار یا منع از آن، مجبور کند. | ||
همچنین آوردهاند:«أن الله تعالی أقدر الخلق علی أفعالهم و مکنهم من أعمالهم... فلم یکن بتمکینهم من الأعمال مجبرا لهم علیها و لم یفوض إلیهم الأعمال لمنعهم من أکثرها و وضع الحدود لهم فیها و أمرهم بحسنها و نهاهم عن قبیحها فهذا هو الفصل بینالجبر و التفویض علی ما بیناه» | همچنین آوردهاند:«أن الله تعالی أقدر الخلق علی أفعالهم و مکنهم من أعمالهم... فلم یکن بتمکینهم من الأعمال مجبرا لهم علیها و لم یفوض إلیهم الأعمال لمنعهم من أکثرها و وضع الحدود لهم فیها و أمرهم بحسنها و نهاهم عن قبیحها فهذا هو الفصل بینالجبر و التفویض علی ما بیناه» | ||
<ref> شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 48</ref>یعنی خداوند بندگان را قادر | <ref> شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 48</ref>یعنی خداوند بندگان را قادر کرده است تا بتوانند افعال خود را انجام دهند، هرچند مجبورشان نکرد. از طرفی به بندگان اختیار کامل نداد تا هر کاری را که خواستند انجام دهند چون مانع انجام بسیاری از اعمالشان شد و برای افعال حدودی را وضع کرد و به اعمال نیک تشویقشان نمود و از اعمال زشت منعشان کرد و این همان تمایز میان جبر و اختیار است. امر بینالامرین در جایی دیگر اینگونه تعریف شده است: «فالأعمال لیست مستندة إلیه تعالی فقط بحیث لا مباشرة للإنسان ولا تأثیر له کما یقوله الجبری، کما لیست مستندة إلی الإنسان فقط بحیث یخرج عن سلطانه و قدرته کما یقوله التفویضی، بل الأفعال فی عین کونها مستندة إلی الإنسان بالحقیقة لصدورها عنه بالاختیار، مستندة إلیه تعالی، لأنه معطی الوجود و القدرة، فالاستناد إلیه تعالی طولی و ملکیته ملکیة طولیة...و هذا هو معنی الأمر بینالأمرین. <ref> خرازی سید محسن، بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیة، جلد اول، ص 175</ref> یعنی اعمال ما فقط به خداوند مستند نیست به این معنا که انسان هیچ دخالت و مباشرت و نیز تاثیری در انجام آن نداشته باشد آنگونه که اهل جبر به آن معتقدند، همچنین اعمال ما کاملا وابسته به ما نیست به گونهای که از سلطنت و حکومت خدا خارج باشد آن گونه که مفوضه به آن معتقدند، بلکه اععال(ما) در عین آن که واقعا مستند به خود ما است و از اختیار ما ناشی میشود، در همان حال به خداوند نیز وابسته است، زیرا او اعطا کننده وجود و قدرت است و این نحوه صدور افعال، دلیل بر استناد طولی علتها(فاعلها) است. (اشاره به فاعلیت طولی) و مالکیت خدا نیز مالکیت طولی است و امر بینالامرین این گونه ثابت میشود. | ||
== اثبات امر بینالامرین در روایات == | == اثبات امر بینالامرین در روایات == | ||
در نقلها آمده است که | در نقلها آمده است که بین [[امام صادق (ع)]] و شخص قدری(منکر امر بینالامرین) مناظره معروفی اتفاق افتاد. امام برای قانع کردن آن شخص از این که بندگان در افعالشان نه جبری هستند و نه تفویضی، از او خواست تا [[سوره حمد]] را بخواند، مرد قدری شروع کرد به خواندن سوره حمد و وقتی به جمله: ایاک نعبد و ایاک نستعین رسید، امام به او گفت همین جا توقف کن و از او پرسید مگر نمیگویی ما فقط تو را میپرستیم و از تو کمک میخواهیم! پس آن کیست که تو از او کمک میخواهی؟ ا گر در کارهایت به خود واگذار شدهای و بینیازی پس چه احتیاجی به طلب کمک و یاری او داری؟ اینجا بود که مرد قدری مبهوت و ساکت ماند و مغلوب امام شد.<ref> علامه مجلسی محمد باقر، بحار الانوار، ص 56 حدیث 98</ref> | ||
بنابراین، باید بپذیریم که در امور زندگی نمیتوانیم به طور مستقل و بدون دخالت فاعل دیگری کارهای خود را ساماندهی کنیم. پس باید فاعلی | بنابراین، باید بپذیریم که در امور زندگی نمیتوانیم به طور مستقل و بدون دخالت فاعل دیگری کارهای خود را ساماندهی کنیم. پس باید فاعلی برتر باشد تا از او کمک بطلبیم. وقتی در [[نماز]] میگوییم:«ایاک نعبد» و «ایاک نستعین» یعنی ما در همان حال که داریم با خدایمان سخن میگوییم و او را عبادت میکنیم، در همان حال نیز از او کمک میخواهیم و این است معنای امر بینالامرین.! | ||
اضافه براین، مناسب است به دعایی رایج و کاربردی که بسیار تکرار میشود توجه کنیم و آن جمله کوتاه: «الهی به امید تو» است که معمولا هر شخص مومن و موحدی هنگام شروع هر کاری، آن را میگوید. یعنی ای خدای بزرگ! من به امید لطف و محبت تو کارم را شروع میکنم، پس مرا در کاری که انجام میدهم یاری کن! در این جا انسان به کمک نیرویی که در اختیار دارد فعالیت خود را آغاز میکند و همزمان خود و کارش را به خداوند میسپرد تا خداوند از او و کارش حمایت و به حرکتش برکت عطا کند. پس در واقع، کار با همکاری دو فاعل اول (فاعل بعید= خداوند) و فاعل آخر(فاعل قریب= انسان) به سامان میرسد. | اضافه براین، مناسب است به دعایی رایج و کاربردی که بسیار تکرار میشود توجه کنیم و آن جمله کوتاه: «الهی به امید تو» است که معمولا هر شخص مومن و موحدی هنگام شروع هر کاری، آن را میگوید. یعنی ای خدای بزرگ! من به امید لطف و محبت تو کارم را شروع میکنم، پس مرا در کاری که انجام میدهم یاری کن! در این جا انسان به کمک نیرویی که در اختیار دارد فعالیت خود را آغاز میکند و همزمان خود و کارش را به خداوند میسپرد تا خداوند از او و کارش حمایت و به حرکتش برکت عطا کند. پس در واقع، کار با همکاری دو فاعل اول (فاعل بعید= خداوند) و فاعل آخر(فاعل قریب= انسان) به سامان میرسد. |