۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' میش') |
جز (جایگزینی متن - ' می ر' به ' میر') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
== ارزیابی حدیث عشره مبشره == | == ارزیابی حدیث عشره مبشره == | ||
در ارزیابی این حدیث، به نکاتی | در ارزیابی این حدیث، به نکاتی میرسیم که نشان می دهند این حدیث، حتّی بر پایه معیارهای حدیث شناسی اهل سنّت، فاقد اعتبار است. این نکات، عبارت اند از: | ||
=== نقل نشدن آن به وسیله بخاری و مسلم === | === نقل نشدن آن به وسیله بخاری و مسلم === | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
=== تعارض با برخی از احادیثِ مورد قبول اهل سنّت === | === تعارض با برخی از احادیثِ مورد قبول اهل سنّت === | ||
بر پایه دیدگاه اهل سنّت، حدیث «عشره مبشَّره»، با احادیث دیگری که مورد قبول آنهاست، معارض است، مانند: آنچه مؤلّفان کتاب های شش گانه (بخاری، مسلم، نسایی، ابو داوود، ترمذی، ابن ماجه) و غیر آنها از سعد بن ابی وقّاص ـ که خود، یکی از عشره مبشّره است ـ نقل میکنند که وی می گوید: | بر پایه دیدگاه اهل سنّت، حدیث «عشره مبشَّره»، با احادیث دیگری که مورد قبول آنهاست، معارض است، مانند: آنچه مؤلّفان کتاب های شش گانه (بخاری، مسلم، نسایی، ابو داوود، ترمذی، ابن ماجه) و غیر آنها از سعد بن ابی وقّاص ـ که خود، یکی از عشره مبشّره است ـ نقل میکنند که وی می گوید: | ||
نشنیدم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای کسی که روی زمین راه | نشنیدم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای کسی که روی زمین راه میرود، بگوید از اهل بهشت است، مگر برای عبد اللّه بن سلام. ص<ref>حیح البخاری : ج ۳ ص ۱۳۸۷ ح ۳۶۰۱ ، صحیح مسلم : ج ۴ ص ۱۹۳۰ ح ۱۴۷ ، فضائل الصحابة، نسایی : ص ۴۵ ح ۱۴۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۳۵۸ ح ۱۴۵۳ ، السنن الکبری : ج ۵ ص ۷۰ ح ۸۲۵۲ .</ref> | ||
به همین دلیل، بزرگان اهل سنّت، در صدد توجیه این تعارض بر آمده اند. از جمله : «إنّ سعدا کرّه تزکیة نفسه لأنّه أحد العشرة ؛ یکی از توجیهات این است که چون سعد بن ابی وقّاص یکی از این ده تن بوده است، نخواسته از خود تعریف و تمجید کند» <ref>فتح الباری : ج ۷ ص ۱۲۹ ،</ref> «إنّ نفی سماعه ذلک ، لا یدلّ علی نفی البشارة لغیره؛ توجیه دیگر آن است که نشنیدن او، دلالتی بر بشارت ندادن به دیگران ندارد» <ref>(شرح صحیح مسلم ، نووی : ج ۶ ص ۱۶۴)</ref> ، «أی البشارة وقعت حینما کان یمشی عبد اللّه بن سلام بخلاف بشارات غیره؛ توجیه دیگر این که مقصود سعد این است که تنها بشارت دادن به عبداللّه بن سلام در حال راه رفتن او بوده است ولی بشارت دیگران در حالتهای دیگر بوده است.» (<ref>مرقاة المفاتیح : ج ۵ ص ۶۲۲)</ref> و «إنّ سعدا قال ذلک بعد موت المبشَّرین و لم یتأخّر إلاّ سعدا و سعیدا ؛ و توجیه آخر اینکه، سعد این جمله را پس از مرگ بشارت داده شدگان گفته است، هنگامی که تنها خود او و سعید زنده بوده اند» <ref>(فتح الباری : ج ۷ ص ۱۳۰)</ref> . | به همین دلیل، بزرگان اهل سنّت، در صدد توجیه این تعارض بر آمده اند. از جمله : «إنّ سعدا کرّه تزکیة نفسه لأنّه أحد العشرة ؛ یکی از توجیهات این است که چون سعد بن ابی وقّاص یکی از این ده تن بوده است، نخواسته از خود تعریف و تمجید کند» <ref>فتح الباری : ج ۷ ص ۱۲۹ ،</ref> «إنّ نفی سماعه ذلک ، لا یدلّ علی نفی البشارة لغیره؛ توجیه دیگر آن است که نشنیدن او، دلالتی بر بشارت ندادن به دیگران ندارد» <ref>(شرح صحیح مسلم ، نووی : ج ۶ ص ۱۶۴)</ref> ، «أی البشارة وقعت حینما کان یمشی عبد اللّه بن سلام بخلاف بشارات غیره؛ توجیه دیگر این که مقصود سعد این است که تنها بشارت دادن به عبداللّه بن سلام در حال راه رفتن او بوده است ولی بشارت دیگران در حالتهای دیگر بوده است.» (<ref>مرقاة المفاتیح : ج ۵ ص ۶۲۲)</ref> و «إنّ سعدا قال ذلک بعد موت المبشَّرین و لم یتأخّر إلاّ سعدا و سعیدا ؛ و توجیه آخر اینکه، سعد این جمله را پس از مرگ بشارت داده شدگان گفته است، هنگامی که تنها خود او و سعید زنده بوده اند» <ref>(فتح الباری : ج ۷ ص ۱۳۰)</ref> . | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
=== تکذیب حدیث از سوی امام علی (علیه السلام) === | === تکذیب حدیث از سوی امام علی (علیه السلام) === | ||
نکات یاد شده، هنگامی که در کنار تکذیب شدید امام علی (علیه السلام) در جنگ جمل قرار می گیرد، هر پژوهشگر منصفی را به یقین | نکات یاد شده، هنگامی که در کنار تکذیب شدید امام علی (علیه السلام) در جنگ جمل قرار می گیرد، هر پژوهشگر منصفی را به یقین میرساند که حدیث «عشره مبشَّره»، نادرست است. متن گزارش، چنین است: | ||
سُلَیم بن قیس: هنگامی که امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ جمل با اهل بصره رویارو شد، زبیر را به سوی خود خواند. زبیر همراه طلحه، بیرون آمد. علی (علیه السلام) به آنها فرمود: «شما دو تن و همه صاحبان دانش از خاندان محمّد و عایشه دختر ابو بکر، میدانید که همه اهل جمل، بر زبان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نفرین شده اند و ناکام، کسی است که دروغ بندد. | سُلَیم بن قیس: هنگامی که امیر مؤمنان (علیه السلام) در جنگ جمل با اهل بصره رویارو شد، زبیر را به سوی خود خواند. زبیر همراه طلحه، بیرون آمد. علی (علیه السلام) به آنها فرمود: «شما دو تن و همه صاحبان دانش از خاندان محمّد و عایشه دختر ابو بکر، میدانید که همه اهل جمل، بر زبان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نفرین شده اند و ناکام، کسی است که دروغ بندد. | ||
آن دو گفتند: چگونه نفرین شده ایم، در حالی که ما بدری و بهشتی هستیم؟! | آن دو گفتند: چگونه نفرین شده ایم، در حالی که ما بدری و بهشتی هستیم؟! | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
زبیر گفت: آیا آن را دروغ بستن بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) می پنداری؟ | زبیر گفت: آیا آن را دروغ بستن بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) می پنداری؟ | ||
فرمود: «دروغ نمی پندارم ؛ بلکه سوگند به خدا، یقین دارم». سپس فرمود: «به خدا سوگند، برخی از افرادی را که نام بردی، در تابوتی در قسمتی از یک گودال در پایین ترین جای جهنّم هستند. بر این گودال، سنگی است که وقتی خدا می خواهد آتش جهنّم را بیفروزد، این سنگ را بر میدارد. من، این را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شنیدم. [اگر نمی پذیری،] خدا تو را بر من پیروز کند و خونم را به دست تو بریزد، و گر نه خدا مرا بر تو و یارانت پیروز کند و خون شما را به دست من بریزد و روح شما را زودتر به آتش برساند!». | فرمود: «دروغ نمی پندارم ؛ بلکه سوگند به خدا، یقین دارم». سپس فرمود: «به خدا سوگند، برخی از افرادی را که نام بردی، در تابوتی در قسمتی از یک گودال در پایین ترین جای جهنّم هستند. بر این گودال، سنگی است که وقتی خدا می خواهد آتش جهنّم را بیفروزد، این سنگ را بر میدارد. من، این را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شنیدم. [اگر نمی پذیری،] خدا تو را بر من پیروز کند و خونم را به دست تو بریزد، و گر نه خدا مرا بر تو و یارانت پیروز کند و خون شما را به دست من بریزد و روح شما را زودتر به آتش برساند!». | ||
آن گاه، زبیر باز گشت، در حالی که اشک | آن گاه، زبیر باز گشت، در حالی که اشک میریخت. <ref>الاحتجاج : ج ۱ ص ۳۷۶ ح ۷۰ ، بحار الأنوار : ج ۳۲ ص ۲۱۶ ذیل ح ۱۷۱ .</ref> | ||
گفتنی است علاّمه امینی به این حدیث پرداخته و اسناد آن را بررسی کرده است. <ref>الغدیر : ج ۱۰ ص ۱۲۲ ـ ۱۲۳ .</ref> | گفتنی است علاّمه امینی به این حدیث پرداخته و اسناد آن را بررسی کرده است. <ref>الغدیر : ج ۱۰ ص ۱۲۲ ـ ۱۲۳ .</ref> | ||