confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
شمر در دوران حکومت [[ابوبکر]] نقش چندانی نداشت؛ زیرا هرچند او را از [[اصحاب]] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بدانیم، در این دوران سن چندانی نداشته است تا بتواند نقش مهم و سرنوشتسازی بر عهده بگیرد. در دوران [[عمر]] و [[عثمان]] نیز نامی از شمر در تاریخ ثبت نشده است. با کشته شدن عثمان در سال ۳۵ه.ق [[علی بن ابی طالب|علیبن ابیطالب (علیهالسلام)]] به [[خلافت]] برگزیده شد. آن حضرت، کوفه را به عنوان پایتخت حکومت خویش برگزیده و در آنجا ساکن شد. با آمدن [[خلیفه]] به کوفه، شمر که از سران و بزرگان کوفه به شمار میآمد، نزد حضرت رفت و در جنگها و درگیریها در رکاب [[امیرالمؤمنین]]، [[علی (علیهالسلام)]] بود. | شمر در دوران حکومت [[ابوبکر]] نقش چندانی نداشت؛ زیرا هرچند او را از [[اصحاب]] رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بدانیم، در این دوران سن چندانی نداشته است تا بتواند نقش مهم و سرنوشتسازی بر عهده بگیرد. در دوران [[عمر]] و [[عثمان]] نیز نامی از شمر در تاریخ ثبت نشده است. با کشته شدن عثمان در سال ۳۵ه.ق [[علی بن ابی طالب|علیبن ابیطالب (علیهالسلام)]] به [[خلافت]] برگزیده شد. آن حضرت، کوفه را به عنوان پایتخت حکومت خویش برگزیده و در آنجا ساکن شد. با آمدن [[خلیفه]] به کوفه، شمر که از سران و بزرگان کوفه به شمار میآمد، نزد حضرت رفت و در جنگها و درگیریها در رکاب [[امیرالمؤمنین]]، [[علی (علیهالسلام)]] بود. | ||
=حضور در جنگ صفین= | == حضور در جنگ صفین == | ||
شمر در [[جنگ صفین]] حاضر بود و در شمار لشکریان امام (علیهالسلام) شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد. او در این جنگ به دلیل درگیری با [[ادهمبن محرز باهلی]]، به سختی مجروح شد، به گونهای که ادهم با شمشیر استخوان پیشانی وی را شکافت. شمر نیز به عنوان انتقام، نیزهای به او زد و او را از اسب به زیر افکند. با این حال ادهم با کمک شامیان از مرگ رهایی یافت. پس از جنگ صفین، ادهم در محلی به نام «اُذرج» با دوستانش از دلاوریها و شجاعتهایی سخن میگفت که در [[صفین]] انجام داده بود. وی از دوستان خود پرسید: آیا شما شمربن ذیالجوشن را میشناسید؟ آنان پاسخ گفتند: آری، او را میشناسیم. ادهم گفت: آیا به تازگی، با او دیدار داشته و اثر ضربه شمشیر را بر چهره او دیدهاید؟ «عبداللهبن کبار نهدی» و «سعیدبن حازم سلونی» در پاسخ گفتند: آری، ما زخمی را که بر پیشانی اوست دیدهایم. ادهم با افتخار گفت: به خدا [[قسم|سوگند]]! آن ضربه مهلک را من در نبرد صفین بر او وارد آوردم و زخم را بر صورتش نقش کردم<ref>سفینه البحار، ماده شمر؛ تاریخ الطبری، ج 5، ص 28؛ الکامل، ج 2، ص 377؛ شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید، ج 5، ص 213.</ref>. | |||
شمر در [[جنگ صفین]] حاضر بود و در شمار لشکریان امام(علیهالسلام) شجاعتهای بسیاری از خود نشان داد. او در این جنگ به دلیل درگیری با | |||
=انحراف و گرایش به خوارج= | =انحراف و گرایش به خوارج= |