۸۹٬۳۰۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات فرق و مذاهب | |||
| عنوان = نظامیّه | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام = | |||
| نام رایج = | |||
| تاریخ شکل گیری = | |||
| قرن شکل گیری = | |||
| مبدأ شکل گیری = از فرق معروف «[[معتزله]]» | |||
| موسس = ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام | |||
| عقیده = | |||
}} | |||
'''نظامیّه''' از فرق معروف «[[معتزله]]» بودند. | '''نظامیّه''' از فرق معروف «[[معتزله]]» بودند. | ||
== موسس == | ==موسس== | ||
موسس نظامیه ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام متوفای سال 231 هجری قمری بود. | موسس نظامیه ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام متوفای سال 231 هجری قمری بود. | ||
== شرح حال نظام == | ==شرح حال نظام== | ||
نظام به عنوان نخستین فیلسوف مسلمان مطرح است. ابن المرتضی، در طبقات خود او را در طبقه ششم قرار داده است | نظام به عنوان نخستین فیلسوف مسلمان مطرح است. ابن المرتضی، در طبقات خود او را در طبقه ششم قرار داده است<ref>ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص 47.</ref>. دوستانش گفتهاند که وی از این جهت به لقب نظّام شهرت یافته که نظّامِ کلامِ منثور و شعرِ موزون بوده است ولی برخی دیگر گفتهاند که وی چون در بازار [[بصره]] یعنی مهره به رشته در میکشیده بدین لقب شناخته شده است<ref>ابن شاکر، عیون التواریخ، ص 171</ref>،<ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص 131</ref>،<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص 71.</ref>. | ||
== اعتقادات == | نظام خواهرزاده و شاگرد [[ابوالهذیل علّاف]] بود و مذهب اعتزال را از او فراگرفت. جاحظ که یکی از شاگردان او بود، وی را چنین توصیف میکند: نظّام بسیار دانا و کنجکاو و درست گفتار و کم خطا و لیکن در اصلی که زیر سنجش قرار میداد کم ثبات بود و بر روی ظن و گمان میسنجید و در حفظ اسرار نمیکوشید. از این رو مردم او را سست رأی و یا زندیق میخواندند. بیشتر گفتار نظام از موضوعات فلسفه و بر اساس عقاید امبذقلس و انکساغورس از فلاسفه یونان بود. عبدالقاهر بغدادی مینویسد که نظّام در جوانی با گروهی از «[[ثنویه]]» و «[[سمنیه]]» که قایل به تکافوی ادلّه بودند رفافت داشت. در پیری با گروهی از فلاسفه بیدین همراه بود و سپس با [[هشام بن حکم]] رافضی هم رای شد و از او و فیلسوفان دیگر گفتار خویش را در ابطال جزء لایتجزی فراگرفت و سپس قول خود را بر طفره استوار کرد. | ||
[[قاضی عبدالجبار معتزلی]] در شرح عقاید فرقه نظامیه به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره میکند که عبارتنداز: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمیشود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمیشود. سوم: افعال همه حرکات است. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح است و بدن قالب آن میباشد. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن [[قرآن]] از حیث خبرهایی است که از گذشته و آینده میدهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست. یازدهم: امامت جز با نص حاصل نمیشود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی میبایستی از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد | |||
http://www.wikiferaq.org/index.php/%D9%86%D9%8E%D8%B8%D9%91%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87 </ref>همچنین اضافه کردهاند که موسس فرقه نظامیه، سخن برهماییها را در برانداختن پیامبریها پسندید ولی از بیم شمشیر مسلمانان جرأت نداشت تا آن را ابراز کند. وی منکر [[اعجاز قرآن]] از نظر نظم و پیوستگی بود و نیز معجزات [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر ( | ==اعتقادات== | ||
فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 446 با ویرایش اندک</ref> | [[قاضی عبدالجبار معتزلی]] در شرح عقاید فرقه نظامیه به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره میکند که عبارتنداز: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمیشود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمیشود. سوم: افعال همه حرکات است. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح است و بدن قالب آن میباشد. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن [[قرآن]] از حیث خبرهایی است که از گذشته و آینده میدهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست. یازدهم: امامت جز با نص حاصل نمیشود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی میبایستی از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد<ref>با استفاده از | ||
== پانویس == | http://www.wikiferaq.org/index.php/%D9%86%D9%8E%D8%B8%D9%91%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87 </ref>. | ||
همچنین اضافه کردهاند که موسس فرقه نظامیه، سخن برهماییها را در برانداختن پیامبریها پسندید ولی از بیم شمشیر مسلمانان جرأت نداشت تا آن را ابراز کند. وی منکر [[اعجاز قرآن]] از نظر نظم و پیوستگی بود و نیز معجزات [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلّیالله علیه وآله)]] را به طور کامل رد میکرد. وی احکام شریعت و فروع آن را بار گرانی بر مردم میدانست ولی شهامت نداشت تا آن را علنی کند. نظام منکر «اجماع» و «قیاس» در فروع و احکام شرع بود و حجیّت اخباری را که موجب علم ضروری نمیشود، انکار میکرد و بر فتاوای [[صحابه]] طعنه میزد. ابوالهذیل علاف در کتاب معروف خود «الرد علی النظام» درباره اعراض و انسان و جزء لا یتجزی او را کافر دانست. [[ابوعلی جبایى|ابوعلی جبایی]] در این سخن نظام که میگوید خلقت ایجاب میکند که متولدات در افعال خدا باشد و قدرت خدا بر ستمگری محال است او را تکفیر کرد. [[ابوالحسن اشعرى|ابوالحسن اشعری]] سه کتاب در تکفیر نظّام نوشته است و قلانسی نیز در رد او کتب و رسایلی نگاشت<ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 446 با ویرایش اندک</ref>. | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{فرق و مذاهب}} | |||
[[رده:فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |