پرش به محتوا

خوارج: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
== علت پیدایش خوارج ==  
== علت پیدایش خوارج ==  
شواهد تاریخی گواه بر این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی ‌(علیه‌السّلام) با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد.
شواهد تاریخی گواه بر این نکته است که فرقه مذکور پس از آن به وجود آمد که حضرت علی ‌(علیه‌السّلام) با نقض حکمیت از سوی معاویه مخالفت کرد.
خوارج اگر‌چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی ‌(علیه‌السّلام) و خاتمه یافتن جنگ، از رای خود پشیمان شده و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و امام را دعوت به توبه کردند و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، در حالی که خداوند می‌گوید تنها حکم از آن خدا است.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود»<ref> سوره مائده، آیه 1.</ref> بر عهد و پیمان خود وفا کرد و حاضر نشد که آن را نقض کند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به حروراء در نزدیکی [[کوفه]] رفتند<ref>نصر بن مزاحم، ''همان''، ص ۵۱۳-۵۱۴.</ref><ref>جریر طبری، ''تاریخ طبری''، سال ۱۴۰۳ ق، ج ۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸.</ref> و در ادامه به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند.
خوارج اگر‌چه خودشان در ابتدا مسئله حکمیت را مطرح کرده بودند، اما بعد از پذیرش حکمیت از سوی امام علی ‌(علیه‌السّلام) و خاتمه یافتن جنگ، از رای خود پشیمان شده و با سر دادن شعار «لا حکم الا لله»، خواهان ادامه جنگ شدند و پذیرش حکمیت را کفر دانستند و امام را دعوت به توبه کردند و در اعتراض به امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) گفتند: «تو در دین خدا داوری را به مردان سپردی، در حالی که خداوند می‌گوید تنها حکم از آن خدا است.»ولی امام با استناد به آیه «أَوْفُوا بِالْعُقُود»<ref> سوره مائده، آیه 1.</ref> بر عهد و پیمان خود وفا کرد و حاضر نشد که آن را نقض کند. پس از آنکه امام به کوفه و معاویه به شام بازگشت، مخالفان حکمیت از امام علی جدا شدند و به حروراء در نزدیکی [[کوفه]] رفتند<ref>نصر بن مزاحم، ''همان''، ص ۵۱۳-۵۱۴.</ref><ref>جریر طبری، ''تاریخ الطبری''، بیروت، سال ۱۴۰۳ ق، ج ۵، ص۶۳، ۷۲، ۷۸.</ref> و در ادامه به خوارج یا حروریّه شهرت یافتند.
در جریان حکمیت، [[عمروبن عاص]] که داور شام بود، با ترفندی دغل‌کارانه توانست [[ابوموسی اشعری]] را که داور [[عراق]] بود، فریب دهد. عده‌ای از لشکر امام علی (علیه‌السّلام) که متوجه این نیرنگ شدند، به حضرت اعتراض کردند که نمی‌بایستی زیر بار حکمیت می‌رفتی! این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمی‌دادند، اما به مرور بر شمار آنها افزوده شد و سر‌انجام در منطقه‌ای به نام حروراء تجمع کرده اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد و هم اکنون نیز در بستر تفکر [[داعش]] و سایر گروهک‌های تکفیری ادامه دارد.  
در جریان حکمیت، [[عمروبن عاص]] که داور شام بود، با ترفندی دغل‌کارانه توانست [[ابوموسی اشعری]] را که داور [[عراق]] بود، فریب دهد. عده‌ای از لشکر امام علی (علیه‌السّلام) که متوجه این نیرنگ شدند، به حضرت اعتراض کردند که نمی‌بایستی زیر بار حکمیت می‌رفتی! این تعداد در ابتدا جمعیت چندانی را تشکیل نمی‌دادند، اما به مرور بر شمار آنها افزوده شد و سر‌انجام در منطقه‌ای به نام حروراء تجمع کرده اعلان جنگ کردند. امام در این جنگ شکست سختی بر آنان وارد کرد. خوارج هر چند به ظاهر در این نبرد نابود شدند، اما انحراف اعتقادی آنان در خط و سیر جغرافیای اسلام ماندگار و به مکتبی خاص تبدیل شد و هم اکنون نیز در بستر تفکر [[داعش]] و سایر گروهک‌های تکفیری ادامه دارد.  


== تاثیر حضور خوارج در جامعه اسلامی ==
== تاثیر حضور خوارج در جامعه اسلامی ==
خوارج یکی از گروه‌های تاثیر‌گذار پر حاشیه در فضای تاریخ اسلام بود. مهم‌ترین تاثیر این فرقه، ایجاد انشعاب و دو‌دستگی در سپاه امام علی ‌علیه‌السّلام بود<ref> بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۱۳</ref><ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۶۲.</ref>.این حادثه موجب شد تا اولین گروه معارض دینی در اسلام شکل بگیرد<ref>عامر النجار، الخوارج عقیدة و فکرا و فلسفة، ۱۹۸۸م، ص۱۴۴</ref><ref>معیطه احمد، الاسلام الخوارجی، ۲۰۰۶م، ص۱۴، ۱۷</ref><ref>ناصر عبدالکریم، العقل الخوارج اول الفرق فی تاریخ الاسلام، ۱۴۱۹ق، ص۲۴-۲۵</ref>. این فرقه در آغاز پیدایش صرفا حرکتی سیاسی داشت، اما در زمان خلافت عبدالملک مروان، رویکرد خود را تغییر داده در تعالیم خود مباحث کلامی را وارد کردند<ref>ابوالنصر، الخوارج فی الاسلام، ۱۹۴۹م، ص۴۱، ۱۰۱-۱۰۲.</ref>.  تاریخ‌نگارانی چون [[طبری]] و ابن اعثم کوفی معتقدند مقابله خوارج با امام علی ‌(علیه‌السّلام) که منجر به شهادت حضرت شد، راه را برای تصاحب حکومت از سوی معاویه باز کرد<ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۷۸</ref><ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۵۷-۵۸</ref>. البته خوارج در زمان [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن ‌(علیه‌السّلام]]) جهت مقابله با معاویه، به سپاه امام پیوستند<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد، سال ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۱۰</ref><ref>اربلی بهاء الدین، کشف الغمّة فی معرفة الائمة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۱۶۲</ref>. همچنین پس از صلح حضرت، مبارزه با معاویه و [[بنی‌امیه|امویان]] را ادامه دادند<ref>بلاذری احمد بن یحیی، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۶۹</ref><ref>طبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۵، ص۱۶۵-166</ref><ref>عاملی جعفر مرتضی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۵۱</ref><ref>سهیر قلماوی، ادب الخوارج فی العصر الاموی، ۱۹۴۵م، ص۱۵۰-۱۵۱</ref>. خوارج، امویان و پیروان‌شان را کافر می‌دانستند و معتقد بودند که برای ریشه‌کَن شدن ظلم باید با هر کسی که کافر است، مبارزه کرد<ref>سبحانی جعفر، بحوث فی الملل و النحل، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۵۸-۱۷۴.</ref>. فرقه مذکور در قیام‌های معروفی که در ضدیت با امویان شکل گرفت، شرکت کردند و به افرادی چون [[عبدالله بن زبیر]] و [[زیدبن علی]] و [[ابومسلم خراسانی]] یاری رساندند<ref>بخاری محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۳</ref><ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۶۰، ۳۷۳</ref><ref>اخبار الدولة العباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۹۷-۳۰۰</ref><ref>حمیری سید اسماعیل، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref>. با این حال، در برخی از موارد با والیان اموی همراه شدند و از طرف آنها به مناصبی رسیدند<ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴۷، ص۲۷۴</ref><ref>شیخ مفید، کتاب الاختصاص، ۱۴۰۲ق، ص۱۲۲</ref><ref>عاملی جعفر مرتضی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۱-۷۶، ۹۴-۹۶.</ref> و در برخی از موارد نیز خود عهده‌دار خلافت شده در مناطقی از شهرها با عناوینی چون چون خلیفه، امام و امیرالمومنین حکومت کردند<ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۶-۲۷</ref><ref>ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۳۸۶</ref><ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۹۹۳م، ج۱، ص۲۸، ج۶، ص۲۴۹۷</ref><ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰.</ref>. بنی‌امیه در مناطقی چون عراق و ایران سعی در سرکوبی شدید خوارج داشتند<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰</ref><ref>دینوری ابن قتیبه، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۰-۲۷۷.</ref>. البته این رویارویی‌ها به تدریج موجب ضعف دولت اموی شده در نهایت به سقوط دولت آنان انجامید<ref>عاملی جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref><ref>اخبار الدولة العباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۱</ref><ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۷۹-۸۰
خوارج یکی از گروه‌های تاثیر‌گذار پر حاشیه در فضای تاریخ اسلام بود. مهم‌ترین تاثیر این فرقه، ایجاد انشعاب و دو‌دستگی در سپاه امام علی ‌علیه‌السّلام بود<ref> احمد بن یحیی بلاذری، ''جمل من أنساب الأشراف''، سال ۱۴۱۷ ق، ج۳ ، ص۱۱۳.</ref><ref>جریر طبری، ''همان''، ص ۶۲.</ref>.این حادثه موجب شد تا اولین گروه معارض دینی در اسلام شکل بگیرد<ref>عامر النجار، ''الخوارج عقیدة و فکرا و فلسفة''، ۱۹۸۸م، ص ۱۴۴.</ref><ref>معیطه احمد، ''الاسلام الخوارجی''، سال ۲۰۰۶ م، ص ۱۴، ۱۷.</ref><ref>ناصر بن عبدالکریم العقل،  ''الخوارج اول الفرق فی تاریخ الاسلام''، سال ۱۴۱۹ ق، ص ۲۴-۲۵.</ref>. این فرقه در آغاز پیدایش صرفا حرکتی سیاسی داشت، اما در زمان خلافت عبدالملک مروان، رویکرد خود را تغییر داده در تعالیم خود مباحث کلامی را وارد کردند<ref>ابوالنصر، الخوارج فی الاسلام، سال ۱۹۴۹ م، ص۴۱ ، ۱۰۱-۱۰۲.</ref>.  تاریخ‌نگارانی چون [[طبری]] و ابن اعثم کوفی معتقدند مقابله خوارج با امام علی ‌(علیه‌السّلام) که منجر به شهادت حضرت شد، راه را برای تصاحب حکومت از سوی معاویه باز کرد<ref>جریر طبری، ''همان''، ص۷۸.</ref><ref>ابن اعثم کوفی، ''الفتوح''،سال ۱۴۱۱ ق، ج ۵، ص ۵۷-۵۸.</ref>. البته خوارج در زمان [[حسن بن علی (مجتبی)|امام حسن ‌(علیه‌السّلام]]) جهت مقابله با معاویه، به سپاه امام پیوستند<ref>شیخ مفید، ا''لارشاد فی معرفة حجج اللّه علی العباد''، سال ۱۴۱۴ق، ج ۲، ص۱۰.</ref><ref>بهاء الدین اربلی، ''کشف الغمّة فی معرفة الائمة''، سال ۱۴۰۵ ق، ج ۲، ص ۱۶۲.</ref>. همچنین پس از صلح حضرت، مبارزه با معاویه و [[بنی‌امیه|امویان]] را ادامه دادند<ref>احمد بن یحیی بلاذری، همان، ج ۵، ص ۱۶۹.</ref><ref>جریر طبری، ''همان''، ص ۱۶۵-166.</ref><ref>جعفر مرتضی عاملی، ''علی (ع) و الخوارج''، سال ۱۴۲۳ ق، ج ۲، ص ۵۱.</ref><ref>سهیر قلماوی، ''ادب الخوارج فی العصر الاموی''، سال ۱۹۴۵م، ص۱۵۰-۱۵۱</ref>. خوارج، امویان و پیروان‌شان را کافر می‌دانستند و معتقد بودند که برای ریشه‌کَن شدن ظلم باید با هر کسی که کافر است، مبارزه کرد<ref>جعفر سبحانی، ''بحوث فی الملل و النحل''، سال  ۱۳۷۱ ش، ج ۵، ص ۱۵۸-۱۷۴.</ref>. فرقه مذکور در قیام‌های معروفی که در ضدیت با امویان شکل گرفت، شرکت کردند و به افرادی چون [[عبدالله بن زبیر]] و [[زیدبن علی]] و [[ابومسلم خراسانی]] یاری رساندند<ref>محمد بن اسماعیل  بخاری، ''التاریخ الصغیر''، سال ۱۴۰۶ ق، ج ۱، ص۱۹۲ -۱۹۳.</ref><ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۶۰، ۳۷۳</ref><ref>اخبار الدولة العباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۹۷-۳۰۰</ref><ref>حمیری سید اسماعیل، الحور العین، ۱۹۷۲م، ص۱۸۵-۱۸۷.</ref>. با این حال، در برخی از موارد با والیان اموی همراه شدند و از طرف آنها به مناصبی رسیدند<ref>ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴۷، ص۲۷۴</ref><ref>شیخ مفید، کتاب الاختصاص، ۱۴۰۲ق، ص۱۲۲</ref><ref>عاملی جعفر مرتضی، علی (ع) و الخوارج، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۷۱-۷۶، ۹۴-۹۶.</ref> و در برخی از موارد نیز خود عهده‌دار خلافت شده در مناطقی از شهرها با عناوینی چون چون خلیفه، امام و امیرالمومنین حکومت کردند<ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۲۶-۲۷</ref><ref>ابن حزم اندلسی، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ق، ص۳۸۶</ref><ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ۱۹۹۳م، ج۱، ص۲۸، ج۶، ص۲۴۹۷</ref><ref>ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۳۰.</ref>. بنی‌امیه در مناطقی چون عراق و ایران سعی در سرکوبی شدید خوارج داشتند<ref>بلاذری، جمل من أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۰</ref><ref>دینوری ابن قتیبه، الأخبار الطوال، ۱۹۶۰م، ص۲۷۰-۲۷۷.</ref>. البته این رویارویی‌ها به تدریج موجب ضعف دولت اموی شده در نهایت به سقوط دولت آنان انجامید<ref>عاملی جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ و الاسلام، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۹-۴۰</ref><ref>اخبار الدولة العباسیة، ۱۹۷۱م، ص۲۵۱</ref><ref>مسعودی علی بن حسین، مروج الذهب، بیروت، ج۴، ص۷۹-۸۰
</ref>.
</ref>.


confirmed
۷٬۹۵۸

ویرایش