پرش به محتوا

قیام مردم تبریز 1356: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:
==شروع قیام==
==شروع قیام==
29 بهمن‌ماه 1356 همچون دیگر روزها به نظر نمی‌رسید. در نگاهی گذرا به سطح شهر، به وضوح سکوت و سکون حاصل از تعطیلی بازار بزرگ تبریز، مغازه‌ها، دکان‌ها و تا حد زیادی دانشگاه شهر مشهود بود. مطابق با اعلامیه‌ علمای برجسته‌ تبریز از جمله آیت ‌الله قاضی طباطبایی، آیت ‌الله غروی، آیت ‌الله قزلجه‌ای، آیت ‌الله انگجی و...، چنین مقرر بود تا مجلسی به مناسبت شهدای حادثه‌ 19 دی‌ماه شهر قم از ساعت 10:00 تا 12:00 برگزار شود. اهالی تبریز و حومه از آغاز صبح روز 29 بهمن ماه، از مسیرهای مختلف به قصد حضور در مسجد میرزا یوسف، واقع در ابتدای بازار تبریز حرکت خود را آغاز نمودند؛ لکن دیری نپایید که در جریان این راهپیمایی، درگیری با نیروهای شهربانی و پلیس تبریز آغاز شد. یکی از مسیرها از میدان باغ گلستان آغاز می‌شد و جمعیتی بالغ بر هزار نفر، پس از اجتماع در این میدان، برای حرکت به سمت مسجد مجتهدی آماده می‌شدند. در حدود ساعت 08:00 الی 09:00 صبح، دسته‌ای از نیروهای شهربانی مستقر در میدان باغ گلستان، هنگام عبور برخی از اجتماع‌کنندگان، به دستور فرمانده میدانی خود، ستوان فرشاد، آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داده و مانع از حرکت ایشان شدند. با اعتراض باقی حاضران در محل، ستوان فرشاد با شلیک دو تیر هوایی، مأموران تحت امر خود را به یورش به جانب مردم و متفرق کردن ایشان با استفاده از باطوم تشویق کرد و طولی نکشید که میدان باغ گلستان، صحنه‌ درگیری میان مأموران و معترضان گردید. این نخستین درگیری در سطح شهر تبریز بود که در ساعات ابتدایی روز، در دفاتر و گزارش‌های ساواک ثبت و ضبط گردید.  
29 بهمن‌ماه 1356 همچون دیگر روزها به نظر نمی‌رسید. در نگاهی گذرا به سطح شهر، به وضوح سکوت و سکون حاصل از تعطیلی بازار بزرگ تبریز، مغازه‌ها، دکان‌ها و تا حد زیادی دانشگاه شهر مشهود بود. مطابق با اعلامیه‌ علمای برجسته‌ تبریز از جمله آیت ‌الله قاضی طباطبایی، آیت ‌الله غروی، آیت ‌الله قزلجه‌ای، آیت ‌الله انگجی و...، چنین مقرر بود تا مجلسی به مناسبت شهدای حادثه‌ 19 دی‌ماه شهر قم از ساعت 10:00 تا 12:00 برگزار شود. اهالی تبریز و حومه از آغاز صبح روز 29 بهمن ماه، از مسیرهای مختلف به قصد حضور در مسجد میرزا یوسف، واقع در ابتدای بازار تبریز حرکت خود را آغاز نمودند؛ لکن دیری نپایید که در جریان این راهپیمایی، درگیری با نیروهای شهربانی و پلیس تبریز آغاز شد. یکی از مسیرها از میدان باغ گلستان آغاز می‌شد و جمعیتی بالغ بر هزار نفر، پس از اجتماع در این میدان، برای حرکت به سمت مسجد مجتهدی آماده می‌شدند. در حدود ساعت 08:00 الی 09:00 صبح، دسته‌ای از نیروهای شهربانی مستقر در میدان باغ گلستان، هنگام عبور برخی از اجتماع‌کنندگان، به دستور فرمانده میدانی خود، ستوان فرشاد، آن‌ها را مورد ضرب و شتم قرار داده و مانع از حرکت ایشان شدند. با اعتراض باقی حاضران در محل، ستوان فرشاد با شلیک دو تیر هوایی، مأموران تحت امر خود را به یورش به جانب مردم و متفرق کردن ایشان با استفاده از باطوم تشویق کرد و طولی نکشید که میدان باغ گلستان، صحنه‌ درگیری میان مأموران و معترضان گردید. این نخستین درگیری در سطح شهر تبریز بود که در ساعات ابتدایی روز، در دفاتر و گزارش‌های ساواک ثبت و ضبط گردید.  
حادثه‌ی دیگری در حدود ساعت 10:30 در حوالی چهار راه شهناز (خیابان شریعتی فعلی) اتفاق افتاد، از این قرار که سرگرد حق‌شناس، رئیس کلانتری 6 بازار برای متفرق کردن اجتماع‌کنندگان در یکی از نقاط شلوغ شهر، مبادرت به شلیک تیر هوایی نموده و سربازان خود را مأمورِ سرکوب حاضران می‌نماید. این رفتار خشن و جنون‌آمیز که بدون اندک تخلفی از جانب مردم حاضر در محل، توسط افسر نامبرده صورت می‌پذیرد، موجبات خشم عمومی را فراهم می‌آورد و عزاداران را به مقاومت و درگیری با مأموران شهربانی تحریک می‌کند.  
حادثه‌ دیگری در حدود ساعت 10:30 در حوالی چهار راه شهناز (خیابان شریعتی فعلی) اتفاق افتاد، از این قرار که سرگرد حق‌شناس، رئیس کلانتری 6 بازار برای متفرق کردن اجتماع‌کنندگان در یکی از نقاط شلوغ شهر، مبادرت به شلیک تیر هوایی نموده و سربازان خود را مأمورِ سرکوب حاضران می‌نماید. این رفتار خشن و جنون‌آمیز که بدون اندک تخلفی از جانب مردم حاضر در محل، توسط افسر نامبرده صورت می‌پذیرد، موجبات خشم عمومی را فراهم می‌آورد و عزاداران را به مقاومت و درگیری با مأموران شهربانی تحریک می‌کند.  
 
اما مهم‌ترین حادثه، در صبح این روز، در مقابل مسجد میرزا یوسف مجتهدی اتفاق می‌افتد. در حدود ساعت 09:00 صبح، اهالی، کسبه، کارگران، طلاب، روحانیون و توده‌های مردم در ابتدای بازار جمع شده، به قصد مسجد میرزا یوسف حرکت می‌کنند؛ لکن در برابر مسجد، با تجمع و موضع‌گیری مأموران شهربانی و نیروهای انتظامی به فرماندهی سرگرد حق‌شناس مواجه می‌شوند. هنگامی که مشهدی محمد، کفش‌دار مسجد قصد باز کردن درب مسجد را می‌کند، سرگرد حق‌شناس شخصیت منفوری که در سرکوب قیام خونین 15 خرداد 1342 دست داشت و به شدت مورد لعن و نفرین مردم آزاده‌ی‌ تبریز بود، اجازه‌ی بازگشایی درب مسجد را نمی‌دهد و صحن قدسی مسجد را «طویله» خطاب کرده، حاضرین را از ورود به این مکان مقدس باز می‌دارد. در این حین، جوانی انقلابی به نام محمد تجلاّ که از برخورد توهین‌آمیز حق‌شناس به غایت در خشم شده، پاره سنگی به جانب او پرتاب می‌کند، لکن پس از این اقدام، هدف گلوله قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد.  
اما مهم‌ترین حادثه، در صبح این روز، در مقابل مسجد میرزا یوسف مجتهدی اتفاق می‌افتد. در حدود ساعت 09:00 صبح، اهالی، کسبه، کارگران، طلاب، روحانیون و توده‌های مردم در ابتدای بازار جمع شده، به قصد مسجد میرزا یوسف حرکت می‌کنند؛ لکن در برابر مسجد، با تجمع و موضع‌گیری مأموران شهربانی و نیروهای انتظامی به فرماندهی سرگرد حق‌شناس مواجه می‌شوند. هنگامی که مشهدی محمد، کفش‌دار مسجد قصد باز کردن درب مسجد را می‌کند، سرگرد حق‌شناس شخصیت منفوری که در سرکوب قیام خونین 15 خرداد 1342 دست داشت و به شدت مورد لعن و نفرین مردم آزاده‌ی‌ تبریز بود، اجازه‌ی بازگشایی درب مسجد را نمی‌دهد و صحن قدسی مسجد را «طویله» خطاب کرده، حاضرین را از ورود به این مکان مقدس باز می‌دارد. در این حین، جوانی انقلابی به نام محمد تجلاّ که از برخورد توهین‌آمیز حق‌شناس به غایت در خشم شده، پاره سنگی به جانب او پرتاب می‌کند، لکن پس از این اقدام، هدف گلوله قرار می‌گیرد و به شهادت می‌رسد.  
در پی این حادثه و با شلیک تیر هوایی و نیز حمله‌ی‌ مأموران شهربانی به تجمع‌کنندگان، معترضان نیز در دفاع از خود، با پلیس درگیر شده، از بازار خارج و در خیابان‌های اطراف پراکنده می‌شوند. جمعیت آزرده و خشمگین، نخستین پاسگاه پلیس را در حوالی بازار مورد حمله قرار می‌دهند و شیشه‌های آن را فرو می‌ریزند و خودرو و موتورسیکلت‌های مربوط به آن را به آتش می‌کشند. پس از شروع درگیری از مقابل مسجد میرزا یوسف، جمعیت در سطح شهر و در خیابان‌های فردوسی، شهناز شمالی، کوروش کبیر، دارایی، دانشسرا و امین که در محدوده‌ی بازار قرار دارند، از این طریق اعتراضات و درگیری با نیروهای امنیتی و انتظامی در بخش وسیعی از شهر تبریز گسترش می‌یابد.  
در پی این حادثه و با شلیک تیر هوایی و نیز حمله‌ی‌ مأموران شهربانی به تجمع‌کنندگان، معترضان نیز در دفاع از خود، با پلیس درگیر شده، از بازار خارج و در خیابان‌های اطراف پراکنده می‌شوند. جمعیت آزرده و خشمگین، نخستین پاسگاه پلیس را در حوالی بازار مورد حمله قرار می‌دهند و شیشه‌های آن را فرو می‌ریزند و خودرو و موتورسیکلت‌های مربوط به آن را به آتش می‌کشند. پس از شروع درگیری از مقابل مسجد میرزا یوسف، جمعیت در سطح شهر و در خیابان‌های فردوسی، شهناز شمالی، کوروش کبیر، دارایی، دانشسرا و امین که در محدوده‌ی بازار قرار دارند، از این طریق اعتراضات و درگیری با نیروهای امنیتی و انتظامی در بخش وسیعی از شهر تبریز گسترش می‌یابد.  


خط ۷۵: خط ۷۳:


این بیانیه از زمان صدور، در میان مردم توزیع شد و شب هنگام تعداد کثیری از آن تکثیر و تا بامداد روز بعد در سطح شهر تبریز نشر و نصب گردید. طبیعی بود قاطبه‌ی مردمی که جان خود را در راه معتقدات خویش، در حمایت از روحانیت و مبارزه با افساد و استبداد در خطر قرار داده و با دستان خالی با رژیم تماماً مسلحی همچون رژیم پهلوی به مبارزه برخاسته بودند، اکنون نیز به خواست و صلاحدید روحانیت عمل می‌کردند و عجالتاً دست از تظاهرات بر می‌داشتند.
این بیانیه از زمان صدور، در میان مردم توزیع شد و شب هنگام تعداد کثیری از آن تکثیر و تا بامداد روز بعد در سطح شهر تبریز نشر و نصب گردید. طبیعی بود قاطبه‌ی مردمی که جان خود را در راه معتقدات خویش، در حمایت از روحانیت و مبارزه با افساد و استبداد در خطر قرار داده و با دستان خالی با رژیم تماماً مسلحی همچون رژیم پهلوی به مبارزه برخاسته بودند، اکنون نیز به خواست و صلاحدید روحانیت عمل می‌کردند و عجالتاً دست از تظاهرات بر می‌داشتند.
== تبریز پس از قیام==
با تاریک شدن هوا و فرا رسیدن شب به مرور جوّ متشنج شهر به آرامی ‌گرایید و شهر از معترضین خالی می‌شد. از ساعت 23:00 تا 02:00 بامدادِ روز بعد، مسئولین امنیت داخلی در سطح شهر پراکنده شده و به برآورد خسارات وارده به بانک‌ها و مؤسسات دولتی پرداختند. آن ‌طور که از گزارش‌های مربوط به وقایع تبریز بر می‌آید، بخش وسیعی از اموال و اماکن دولتی و بعضاً شخصی و وابسته به نظام، در ضمن اعتراضات خیابانی آسیب دیدند.  هرچند چنین به نظر می‌رسد که معترضین و طراحان قیام عمومی، اهداف مشخص و از پیش تعیین شده‌ای را که تماماً با رژیم و عمال آن بستگی داشت دنبال می‌کردند، اما طبیعتاً در این میان عده‌ای سودجو و خودسر وجود داشتند که از شرایط موجود به نفع خویش بهره‌برداری می‌کردند. به غیر از طیف مذکور، عوامل رژیم و مأمورین امنیتی نیز برای بهره‌برداری‌های سیاسی و سندسازی علیه معترضین، در صفوف مردم رخنه کرده، به تخریب اموال عمومی می‌پرداختند.


به غیر از اموال و اماکنی که در صبح روز 29 بهمن ماه، در سطح شهر تبریز مورد آسیب قرار گرفت، فهرستی از خسارات وارده از بعد از ظهر این روز در گزارش‌های سازمان امنیت مندرج است که از تشدید درگیری‌های خیابانی، بعد از حضور نیروهای غیر بومی ارتش در سطح شهر حکایت می‌کند. چنین به نظر می‌رسد که توده‌های خشمگین مردم تبریز، بدین وسیله نهایت خشم و انزجار خود را نسبت به روش خصمانه و دشمنانه‌ حکومت ابراز می‌دارند. استفاده از تانک و نفربر در خیابان‌ها و معابر شهری و شلیک گاز اشک‌آور و تیر هوایی و بعضاً شلیک مستقیم به جانب معترضین، تصویری همچون نبرد نیروهای نظامی یک کشور، علیه نیروهایی بیگانه به دست می‌داد! و طبعاً تظاهرکنندگان تبریزی، قوای سرکوبگر دستگاه حاکمه را در هیئت نیروهایی اشغالگر و غاصب و به دور از ریشه‌ها و مشترکات میهنی و مذهبی مشاهده می‌کردند. از این جهت، صحنه‌ی درگیری‌ها در عصر روز حادثه، تفاوتی ماهوی با مناقشات داخلی در ابتدای روز داشت. از ساواک در باب حوادث این روز و خسارات وارده به اموال و اماکن شهر تبریز، از بعد از ظهر روز 29 بهمن ماه، گزارش‌های سراسری و فراوانی گزارش شده است .  
 
3- تبریز پس از قیام
 
با تاریک شدن هوا و فرا رسیدن شب به مرور جوّ متشنج شهر به آرامی ‌گرایید و شهر از معترضین خالی می‌شد. از ساعت 23:00 تا 02:00 بامدادِ روز بعد، مسئولین امنیت داخلی در سطح شهر پراکنده شده و به برآورد خسارات وارده به بانک‌ها و مؤسسات دولتی پرداختند. آن ‌طور که از گزارش‌های مربوط به وقایع تبریز بر می‌آید، بخش وسیعی از اموال و اماکن دولتی و بعضاً شخصی و وابسته به نظام، در ضمن اعتراضات خیابانی آسیب دیدند.[53] هرچند چنین به نظر می‌رسد که معترضین و طراحان قیام عمومی، اهداف مشخص و از پیش تعیین شده‌ای را که تماماً با رژیم و عمال آن بستگی داشت دنبال می‌کردند، اما طبیعتاً در این میان عده‌ای سودجو و خودسر وجود داشتند که از شرایط موجود به نفع خویش بهره‌برداری می‌کردند. به غیر از طیف مذکور، عوامل رژیم و مأمورین امنیتی نیز برای بهره‌برداری‌های سیاسی و سندسازی علیه معترضین، در صفوف مردم رخنه کرده، به تخریب اموال عمومی می‌پرداختند.
 
به غیر از اموال و اماکنی که در صبح روز 29 بهمن ماه، در سطح شهر تبریز مورد آسیب قرار گرفت، فهرستی از خسارات وارده از بعد از ظهر این روز در گزارش‌های سازمان امنیت مندرج است که از تشدید درگیری‌های خیابانی، بعد از حضور نیروهای غیر بومی ارتش در سطح شهر حکایت می‌کند.[55] چنین به نظر می‌رسد که توده‌های خشمگین مردم تبریز، بدین وسیله نهایت خشم و انزجار خود را نسبت به روش خصمانه و دشمنانه‌ حکومت ابراز می‌دارند. استفاده از تانک و نفربر در خیابان‌ها و معابر شهری و شلیک گاز اشک‌آور و تیر هوایی و بعضاً شلیک مستقیم به جانب معترضین، تصویری همچون نبرد نیروهای نظامی یک کشور، علیه نیروهایی بیگانه به دست می‌داد! و طبعاً تظاهرکنندگان تبریزی، قوای سرکوبگر دستگاه حاکمه را در هیئت نیروهایی اشغالگر و غاصب و به دور از ریشه‌ها و مشترکات میهنی و مذهبی مشاهده می‌کردند. از این جهت، صحنه‌ی درگیری‌ها در عصر روز حادثه، تفاوتی ماهوی با مناقشات داخلی در ابتدای روز داشت. از ساواک در باب حوادث این روز و خسارات وارده به اموال و اماکن شهر تبریز، از بعد از ظهر روز 29 بهمن ماه، گزارش‌های سراسری و فراوانی گزارش شده است .  


با اندکی غور و مداقه در موارد فوق‌الذکر، می‌توان مسیر صحیح اعتراضات تظاهرات‌کنندگان را، از نوع خسارات وارده دریافت و در این شیوه‌ی بدیع از مبارزه، سَره را از ناسَره تشخیص داد. خساراتی همچون آتش‌سوزی یا شکستن شیشه‌های ساختمان‌ها و وسائلی از قبیل هتل شاه عباس (به سبب اقامت دائم خارجیان شاغل در کارخانه‌ی ماشین سازی تبریز)، انجمن فرهنگی ایران و آمریکا (به دلیل تبلیغات وسیع فرهنگ غربی)، بانک بازرگانی (به علت مشارکت و مراودات مالی نامشروع)، دفتر حزب رستاخیز (به سبب ایفای نقش بازوی استبداد و سرکوب رژیم پهلوی)، سینماها (به علت اکران فیلم‌های مستهجن و خلاف شرع و عرف)، فروشگاه‌های بزرگ (به دلیل تأثیرات مخرب آن در بازار سنتی) و خودروها و وسایل مربوط به شهربانی (به علت تقابل و رویارویی مستقیم با تظاهرکنندگان)، در امتداد اهداف و مبارزات مردمی جریان داشت. اما حوادثی مانند دزدی از مغازه‌ی مشروب‌فروشی، غارت تعاونی شهر و روستا، به آتش کشیدن ساختمان و خودروهای جنب کلانتری بازار، و تخریب پارکومترها، کیوسک‌های تلفن عمومی و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، به وضوح با خواست و اراده‌ی انقلابیون نامربوط و حتی در تعارض آشکار قرار داشت. چنین به نظر می‌رسید که اقدامات وسیعی جهت تخریب وجهه و چهره‌ حقیقی معترضین و انقلابیون از سوی حکومت در جریان بود و تلاش می‌شد تا انقلابیون تبریز، در هیئت آشوب طلبان و خرابکارانی جلوه نمایند که اندیشه‌ای جز تخریب و نابودی آثار و نشانه‌های پیشرفت و توسعه‌ اجتماعی یا سودایی جز غارت و چپاول اموال و اماکن دولتی، عمومی یا حتی خصوصی در سر نمی‌پرورانند. با این وجود، این تلاش‌ها و تبلیغاتی که به سرعت در مطبوعات و سایر دستگاه‌های زیر مجموعه‌ی نظام صورت پذیرفت، ره به جایی نبرد، و عکس‌العمل مردم دیگر بلاد ایران در برابر این موضع‌گیری‌ها، برگزاری مراسم چهلم دیگری، این بار برای شهدای شهر تبریز بود!  
با اندکی غور و مداقه در موارد فوق‌الذکر، می‌توان مسیر صحیح اعتراضات تظاهرات‌کنندگان را، از نوع خسارات وارده دریافت و در این شیوه‌ی بدیع از مبارزه، سَره را از ناسَره تشخیص داد. خساراتی همچون آتش‌سوزی یا شکستن شیشه‌های ساختمان‌ها و وسائلی از قبیل هتل شاه عباس (به سبب اقامت دائم خارجیان شاغل در کارخانه‌ی ماشین سازی تبریز)، انجمن فرهنگی ایران و آمریکا (به دلیل تبلیغات وسیع فرهنگ غربی)، بانک بازرگانی (به علت مشارکت و مراودات مالی نامشروع)، دفتر حزب رستاخیز (به سبب ایفای نقش بازوی استبداد و سرکوب رژیم پهلوی)، سینماها (به علت اکران فیلم‌های مستهجن و خلاف شرع و عرف)، فروشگاه‌های بزرگ (به دلیل تأثیرات مخرب آن در بازار سنتی) و خودروها و وسایل مربوط به شهربانی (به علت تقابل و رویارویی مستقیم با تظاهرکنندگان)، در امتداد اهداف و مبارزات مردمی جریان داشت. اما حوادثی مانند دزدی از مغازه‌ی مشروب‌فروشی، غارت تعاونی شهر و روستا، به آتش کشیدن ساختمان و خودروهای جنب کلانتری بازار، و تخریب پارکومترها، کیوسک‌های تلفن عمومی و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، به وضوح با خواست و اراده‌ی انقلابیون نامربوط و حتی در تعارض آشکار قرار داشت. چنین به نظر می‌رسید که اقدامات وسیعی جهت تخریب وجهه و چهره‌ حقیقی معترضین و انقلابیون از سوی حکومت در جریان بود و تلاش می‌شد تا انقلابیون تبریز، در هیئت آشوب طلبان و خرابکارانی جلوه نمایند که اندیشه‌ای جز تخریب و نابودی آثار و نشانه‌های پیشرفت و توسعه‌ اجتماعی یا سودایی جز غارت و چپاول اموال و اماکن دولتی، عمومی یا حتی خصوصی در سر نمی‌پرورانند. با این وجود، این تلاش‌ها و تبلیغاتی که به سرعت در مطبوعات و سایر دستگاه‌های زیر مجموعه‌ی نظام صورت پذیرفت، ره به جایی نبرد، و عکس‌العمل مردم دیگر بلاد ایران در برابر این موضع‌گیری‌ها، برگزاری مراسم چهلم دیگری، این بار برای شهدای شهر تبریز بود!  
خط ۱۰۲: خط ۹۶:
این بار نیز – متأسفانه - گزارش سفارت‌خانه‌ ایالات متحده، از گزارش‌ها و نتایج حاصله از تحقیقات دولت ایران استوارتر و به حقیقت نزدیک‌تر است. هرچند که، با نگاهی خصمانه نسبت به بانیان قیام ملی به رشته‌ی تحریر درآمده و از کینه‌توزی و غرض‌ورزی خالی نیست. میکلوس، کنسول سفارت آمریکا در تهران در بخشی از گزارش خود آورده است: «یک روزنامه‌نگار محلی و یک روزنامه‌نگار خارجیِ دیگر در این‌جا [ایران]، توجه روزافزون پرسنل دیپلماتیک شوروی را نسبت به مسائل مذهبی خاطرنشان ساخته‌اند و آن را با دخالت احتمالی روس‌ها در ماجرای تبریز، به طور مخفیانه یا از طریق عمال نفوذی لیبی، مرتبط دانسته‌اند. سفارت [امریکا] هیچ نشانی، تکرار می‌کنم، هیچ نشانی برای تأیید این نظریه در دست ندارد و تنها چیزی که در مورد حادثه‌ تبریز می‌توانیم بگوییم، این است که، این واقعه تجلّی احساسات مذهبی بوده است. ما این احتمال را، که شورشیان توسط افراد معدودی که در خارج تعلیم دیده‌اند، رهبری شده‌اند، رد نمی‌کنیم، ولی تا زمانی که شواهد مستدل‌تری در مقایسه با آن‌ چه تا کنون دریافت شده (اکثر بیانیه‌های دولت ایران غیر مستند بوده است)، مشاهده نکرده‌ایم، ما نیز با نظر اکثر ناظران بی‌طرف که معتقدند آشوب‌ها عمدتاً نتیجه‌ فعالیت روستاییان تُرک و خشنی است که در زمینه‌های مذهبی کار کرده و مخالف با روند تغییرات مدرنیزه شدن و سمبل‌های این نوع زندگی در تبریز می‌باشند، موافقیم.»  
این بار نیز – متأسفانه - گزارش سفارت‌خانه‌ ایالات متحده، از گزارش‌ها و نتایج حاصله از تحقیقات دولت ایران استوارتر و به حقیقت نزدیک‌تر است. هرچند که، با نگاهی خصمانه نسبت به بانیان قیام ملی به رشته‌ی تحریر درآمده و از کینه‌توزی و غرض‌ورزی خالی نیست. میکلوس، کنسول سفارت آمریکا در تهران در بخشی از گزارش خود آورده است: «یک روزنامه‌نگار محلی و یک روزنامه‌نگار خارجیِ دیگر در این‌جا [ایران]، توجه روزافزون پرسنل دیپلماتیک شوروی را نسبت به مسائل مذهبی خاطرنشان ساخته‌اند و آن را با دخالت احتمالی روس‌ها در ماجرای تبریز، به طور مخفیانه یا از طریق عمال نفوذی لیبی، مرتبط دانسته‌اند. سفارت [امریکا] هیچ نشانی، تکرار می‌کنم، هیچ نشانی برای تأیید این نظریه در دست ندارد و تنها چیزی که در مورد حادثه‌ تبریز می‌توانیم بگوییم، این است که، این واقعه تجلّی احساسات مذهبی بوده است. ما این احتمال را، که شورشیان توسط افراد معدودی که در خارج تعلیم دیده‌اند، رهبری شده‌اند، رد نمی‌کنیم، ولی تا زمانی که شواهد مستدل‌تری در مقایسه با آن‌ چه تا کنون دریافت شده (اکثر بیانیه‌های دولت ایران غیر مستند بوده است)، مشاهده نکرده‌ایم، ما نیز با نظر اکثر ناظران بی‌طرف که معتقدند آشوب‌ها عمدتاً نتیجه‌ فعالیت روستاییان تُرک و خشنی است که در زمینه‌های مذهبی کار کرده و مخالف با روند تغییرات مدرنیزه شدن و سمبل‌های این نوع زندگی در تبریز می‌باشند، موافقیم.»  


==نتایج قیام تبریز==
 
4- نتایج قیام تبریز


خیزش اسلامی 29 بهمن 1356 ه‌.ش مردم تبریز، به غیر از حوادث غم‌انگیز و اندوهباری که در خصوص سرکوب و کشتار مردم بی‌دفاع این شهر در بر داشت و به قیمت شهادت، زخمی و دستگیر شدن جمع کثیری از مردم شریف و شجاع این خطه انجامید، آثار فوق‌العاده مثبت و ارزنده‌ای نیز در پی داشت که موجب تغییرات وسیعی در سطح بیرونی و لایه‌های درونی دستگاه حاکمه شد و همین تغییرات و تأثیرات حاصل از آن، بزودی زمینه‌ساز انحطاط و زوال نظام شاهنشاهی در سراسر ایران شد.
خیزش اسلامی 29 بهمن 1356 ه‌.ش مردم تبریز، به غیر از حوادث غم‌انگیز و اندوهباری که در خصوص سرکوب و کشتار مردم بی‌دفاع این شهر در بر داشت و به قیمت شهادت، زخمی و دستگیر شدن جمع کثیری از مردم شریف و شجاع این خطه انجامید، آثار فوق‌العاده مثبت و ارزنده‌ای نیز در پی داشت که موجب تغییرات وسیعی در سطح بیرونی و لایه‌های درونی دستگاه حاکمه شد و همین تغییرات و تأثیرات حاصل از آن، بزودی زمینه‌ساز انحطاط و زوال نظام شاهنشاهی در سراسر ایران شد.
خط ۱۲۳: خط ۱۱۵:


پس از واقعه‌ی 29 بهمن ماه 1356 ه‌.ش، بزودی چهلم‌های دیگری برای شهدای جدید شهر تبریز طرح‌ریزی و برگزار شد و این سیر اعتراضات و تظاهرات مردمی، همچنان تا پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 تداوم یافت. از این رو، رویداد تاریخی 29 بهمن را باید حلقه‌ اتصال زنجیره‌ حوادث انقلاب اسلامی در ایران تلقی نمود، حادثه‌ای که اگر به وقوع نمی‌پیوست، احتمالاً حلقه‌ی مفقوده‌ای در تاریخ انقلاب اسلامی پدید می‌آمد.
پس از واقعه‌ی 29 بهمن ماه 1356 ه‌.ش، بزودی چهلم‌های دیگری برای شهدای جدید شهر تبریز طرح‌ریزی و برگزار شد و این سیر اعتراضات و تظاهرات مردمی، همچنان تا پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 تداوم یافت. از این رو، رویداد تاریخی 29 بهمن را باید حلقه‌ اتصال زنجیره‌ حوادث انقلاب اسلامی در ایران تلقی نمود، حادثه‌ای که اگر به وقوع نمی‌پیوست، احتمالاً حلقه‌ی مفقوده‌ای در تاریخ انقلاب اسلامی پدید می‌آمد.
نتیجه‌گیری
قیام 29 بهمن 1356 شهر تبریز را بایستی بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین قیام اسلامی پس از قیام خونین 15 خرداد 1342 قلمداد کرد. قیامی که سال‌ها پس از نخستین فریادهای آزادی‌خواهی و ظلم ستیزی ملت ایران شکل گرفت و امید و باور پیروزی بر قدرتمندترین نظام منطقه را، در دل‌ها احیا و زنده کرد. تظاهرات گسترده و اعتراضات سراسری در شهر تبریز که از پی کشتار وحشیانه‌ مردم بی‌دفاع قم در چهلمین روز این فاجعه صورت گرفت، پاسخی بود به ندای مرجعیت و روحانیت مبارز ایران، که منجر به شکست و فروپاشی هیمنه‌ پوشالی حکومت پهلوی و انگیزه یافتن مردم ایران در رویارویی با این نظام استبدادی شد. سرکوب و کشتار معترضین و تظاهرکنندگان شهر تبریز نیز نه‌ تنها به شکست این قیام منجر نشد، بلکه بر حقانیت مبارزات ملت ایران بیش از پیش افزود و موجب شد سایر مردم، از هر قوم و هر نژاد، با فریادهای تظلم‌خواهانه‌ خویش، ارکان پوسیده‌ دستگاه حاکمه را به لرزه درآورده و از بیخ و بن فرو ریزند. اهمیت این قیام در حفظ توالی اعتراضات و زنده نگه داشتن قیام 19 دی شهدای قم بود که در ابعادی بسیار وسیع‌تر و گسترده‌تر انجام گرفت. با این وجود، آنچه بیش از عظمت نفسِ قیام اهمیت داشت، پاسداری و حراست از مسیر انقلاب و تداوم راه شهدای پیشین آن و اتصال حلقه‌های زنجیروار حوادث انقلاب اسلامی بود.
confirmed
۸٬۴۳۶

ویرایش