پرش به محتوا

عوجائیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
===جعل حدیث===
===جعل حدیث===
ابن‌ابی‌العوجاء نیز چون دیگر زنادقه، روایاتی از خودش جعل می‌کرد و بر آن بود که همگان از آن آگاه شوند.<ref>عمرو جاحظ، ''رسائل الجاحظ''، با کوشش حسن سندوبی، قاهره، سال ۱۳۵۲ ق، ص 145.</ref>در منابع شیعی آمده است احادیثی را که او جعل می‌کرد مربوط به‌موضوعاتی چون تشبیه و تعطیل صفات و برخی نیز در جهت تحریف احکام دین بود.<ref>سید مرتضی( علم الهدی)، ''امالی المرتضی''، با کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، سال ۱۳۷۳ ق، ج ۱، ص ۱۳۷.</ref>. وی قبل از مرگ اعتراف کرد که حدود چهار هزار حدیث جعل کرده است تا حلال و حرام دین را به‌هم مخلوط و حلال را حرام و حرام را حلال کند.<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 340.</ref>.
ابن‌ابی‌العوجاء نیز چون دیگر زنادقه، روایاتی از خودش جعل می‌کرد و بر آن بود که همگان از آن آگاه شوند.<ref>عمرو جاحظ، ''رسائل الجاحظ''، با کوشش حسن سندوبی، قاهره، سال ۱۳۵۲ ق، ص 145.</ref>در منابع شیعی آمده است احادیثی را که او جعل می‌کرد مربوط به‌موضوعاتی چون تشبیه و تعطیل صفات و برخی نیز در جهت تحریف احکام دین بود.<ref>سید مرتضی( علم الهدی)، ''امالی المرتضی''، با کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، سال ۱۳۷۳ ق، ج ۱، ص ۱۳۷.</ref>. وی قبل از مرگ اعتراف کرد که حدود چهار هزار حدیث جعل کرده است تا حلال و حرام دین را به‌هم مخلوط و حلال را حرام و حرام را حلال کند.<ref>محمد جواد مشکور، ''فرهنگ فرق اسلامی''، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، سال 1372 ش، چ دوم، ص 340.</ref>.
از جمله دیگر تلاش‌های وی، زیر سوال بردن رویت هلال شوال بوده و به جای آن شمارش روزها را معتبر دانست<ref>''همان''، ص 339 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref><ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، بی تا، بی نا، ج۸، ص ۴۸</ref> <ref>بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش عزت العطار الحسینی، سال ۱۳۶۷ قمری و 1948 میلادی، ص۱۶۳، ۱۶۴</ref><ref>بلاذری احمد، انساب الاشراف، به کوشش عبدالعزیز الدوری، بیروت، سال 1398 قمری، ج 3، ص 95</ref><ref>علم الهدی، امالی المرتضی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، سال 1373 قمری، ج۱، ص۱۲۸.</ref>. حتی در‌این‌باره مطالبی جعل و آن را به امام صادق (علیه‌السّلام) منسوب کرد<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 339 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref>.
از جمله دیگر تلاش‌های وی، زیر سوال بردن رویت هلال شوال بوده و به‌جای آن شمارش روزها را معتبر دانست.<ref>''همان''، ص 339 با ویرایش و اصلاح عبارات.</ref><ref> محمد بن جریر طبری، ''تاریخ طبری''، بیروت، بی‌تا، بی‌نا، ج ۸، ص ۴۸.</ref> <ref>عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، ''الفرق بین الفرق''، با کوشش عزت العطار الحسینی، سال ۱۳۶۷ ق، ص۱۶۳، ۱۶۴.</ref><ref>احمد بلاذری، ''انساب الاشراف''، با کوشش عبدالعزیز الدوری، بیروت، سال 1398 ق، ج 3، ص 95.</ref><ref>سید مرتضی (علم الهدی)، ''امالی المرتضی''، با کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، سال 1373 ق، ج ۱، ص ۱۲۸.</ref>. حتی در‌ این‌باره مطالبی جعل و آن را به‌امام صادق (علیه‌السّلام) منسوب کرد.<ref>مشکور محمد جواد مشکور، ''همان''.</ref>.


===معارضه با قرآن و تحریف آن===
===معارضه با قرآن و تحریف آن===
برخی از منابع نقل کرده‌اند که ابن ابی‌العوجاء سه نفر را به نام‌های ابوشاکر دیصانی، عبدالملک بصری و ابن مقفع مامور کرد تا هر کدام ربعی از قرآن را نقض و پیامبری حضرت محمد (صلّی‌الله علیه وآله) و در پی آن اسلام را باطل کنند، ولی آنها نتوانستند این کار را انجام دهند<ref>طبرسی احمد، الاحتجاج، بیروت، سال ۱۴۰۱ هجری قمری و ۱۹۸۱ میلادی، ج۲، ص ۳۷۷.</ref>.
برخی از منابع نقل کرده‌اند که ابن ابی‌العوجاء سه‌نفر را به‌نام‌های ابوشاکر دیصانی، عبدالملک بصری و ابن مقفع مامور کرد تا هر کدام ربعی از قرآن را نقض و پیامبری حضرت محمد (صلّی‌الله علیه وآله) و در پی آن اسلام را باطل کنند، ولی آنها نتوانستند این کار را انجام دهند.<ref>ابومنصور احمد بن علی طبرسی، ''همان''، ج ۲، ص ۳۷۷.</ref>.


===تمسخر احکام دینی===  
===تمسخر احکام دینی===  
ابن ابی‌العوجاء درباره احکام دین حرمتی قایل نبود و حتی آن را تمسخر می‌کرد. مثلا در موسم حج حاجیان را مسخره می‌کرد و آداب و رسوم حج را نوعی خواری و ذلیل شدن می‌پنداشت<ref>شیخ کلینی محمد، اصول کافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، ۱۳۶۳ شمسی، ج۱، ص ۱۰۰  
ابن ابی‌العوجاء درباره احکام دین حرمتی قایل نبود و حتی آن را تمسخر می‌کرد. مثلا در موسم حج حاجیان را مسخره می‌کرد و آداب و رسوم حج را نوعی خواری و ذلیل شدن می‌پنداشت.<ref>''شیخ کلینی''، ''اصول کافی''، با کوشش علی اکبر غفاری، تهران، سال ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۱۰۰  
</ref><ref>ابن بابویه، محمد، التوحید، قم، ۱۳۹۸ قمری، ص۲۵۳</ref><ref> طبرسی احمد، الاحتجاج، بیروت، سال ۱۴۰۱ هجری قمری و ۱۹۸۱ میلادی، ج۲، ص 335</ref><ref>اربلی علی، کشف الغّمة فی معرفة الائمة، بیروت، سال ۱۴۰۱ هجری قمری و ۱۹۸۱میلادی، ج۲، ص۳۸۸</ref>.
</ref><ref>شیخ صدوق، ''همان''، ص ۲۵۳.</ref><ref>ابومنصور احمد بن علی طبرسی، ''همان''، ج ۲، ص 335.</ref><ref>علی  اربلی، ''کشف الغّمة فی معرفة الائمة''، بیروت، سال ۱۴۰۱ ق، ج ۲، ص ۳۸۸.</ref>.


==سر انجام==
==سر انجام==
ابوجعفر محمد بن سلیمان که در آن زمان والی کوفه بود، از طرف منصور خلیفه عباسی، ابن ابی‌العوجاء را -که از بصره به کوفه نقل مکان کرده بود، دستگیر کرد<ref>اصفهانی ابوالفرج، اغانی، قاهره، سال ۱۳۸۳ق و ۱۹۶۳ میلادی، ج۳، ص ۱۴۷</ref>. بعد از دستگیری او افراد زیادی تلاش کردند تا او را نزد منصور شفاعت کنند. ابی‌العوجا به نفوذ و تاثیر شفاعت شفیعان خود ایمان داشت. بنابراین، به ابوجعفر پیغام داد در ازای گرفتن صد هزار درهم مدت سه روز به او مهلت دهد تا نامه منصور را دریافت کند، اما ابوجعفر پیش از آنکه نامه منصور را دریافت کند، او را به قتل رساند و بنابر نقلی او را به دار کشید<ref>اسفراینی ابی المظفر، التبصیر فی الدّین، به کوشش عزت العطار الحسینی، سال 1940 میلادی، ص 81</ref><ref>طبری محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، بی‌نا، بی‌تا، ج۸، ص۴۸</ref><ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش عزت العطار الحسینی، سال ۱۳۶۷ هجری قمری و ۱۹۴۸ میلادی، ص۱۶۴</ref><ref>علم الهدی، امالی المرتضی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، سال ۱۳۷۳ قمری و ۱۹۵۴ میلادی، ج۱، ص ۱۲۷، ۱۲۸</ref>.
ابوجعفر محمد بن سلیمان که در آن زمان والی کوفه بود، از طرف منصور خلیفه عباسی، ابن ابی‌العوجاء را -که از بصره به‌کوفه نقل مکان کرده بود، دستگیر کرد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، ''همان''، ج ۳، ص ۱۴۷.</ref>. بعد از دستگیری او، افراد فراوانی تلاش کردند تا او را نزد منصور شفاعت کنند. ابی‌العوجا به‌نفوذ و تاثیر شفاعت شفیعان خود ایمان داشت. بنابراین، به‌ابوجعفر پیغام داد در ازای گرفتن صد هزار درهم، مدت سه روز به او مهلت دهد تا نامه منصور را دریافت کند، اما ابوجعفر پیش از آنکه نامه منصور را دریافت کند، او را به قتل رساند و بنابر نقلی او را به دار کشید<ref>اسفراینی ابی المظفر، التبصیر فی الدّین، به کوشش عزت العطار الحسینی، سال 1940 میلادی، ص 81</ref><ref>طبری محمد بن جریر، تاریخ الطبری، بیروت، بی‌نا، بی‌تا، ج۸، ص۴۸</ref><ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، به کوشش عزت العطار الحسینی، سال ۱۳۶۷ هجری قمری و ۱۹۴۸ میلادی، ص۱۶۴</ref><ref>علم الهدی، امالی المرتضی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، سال ۱۳۷۳ قمری و ۱۹۵۴ میلادی، ج۱، ص ۱۲۷، ۱۲۸</ref>.


==پانویس==  
==پانویس==  
confirmed
۷٬۸۰۸

ویرایش