۱٬۵۶۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
=تاریخچه= | =تاریخچه= | ||
<br> | <br> | ||
کشور [[یمن]] که در جنوب غربی عربستان واقع است منطقه حاصلخیزی بود و قبائل مختلفی در آنجا حکومت کردند و از | کشور [[یمن]] که در جنوب غربی [[عربستان]] واقع است منطقه حاصلخیزی بود و قبائل مختلفی در آنجا حکومت کردند و از آن جمله قبیله بنی حمیر بود که سالها در آنجا حکومت داشتند. | ||
<br> | <br> | ||
ذونواس یکی از پادشاهان این قبیله است که سالها بر یمن سلطنت می کرد، وی در یکی از سفرهای خود به شهر [[یثرب]] تحت تاثیر تبلیغات یهودیانی که بدانجا مهاجرت کرده بودند قرارگرفت، و از بت پرستی دست کشیده به دین یهود در آمد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/8793/%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%81%DB%8C%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1(%D8%B5) برگرفته شده از مقاله عام الفیل سال تولد پیامبر(ص)]</ref> | ذونواس یکی از پادشاهان این قبیله است که سالها بر یمن سلطنت می کرد، وی در یکی از سفرهای خود به شهر [[یثرب]] تحت تاثیر تبلیغات یهودیانی که بدانجا مهاجرت کرده بودند قرارگرفت، و از بت پرستی دست کشیده به دین یهود در آمد.<ref>[https://hawzah.net/fa/Article/View/8793/%D8%B9%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%84%D9%81%DB%8C%D9%84-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%AA%D9%88%D9%84%D8%AF-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%D8%B1(%D8%B5) برگرفته شده از مقاله عام الفیل سال تولد پیامبر(ص)]</ref> | ||
<br> | <br> | ||
طولی نکشید که این دین تازه بشدت در دل ذونواس اثر گذارد و ازیهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر [[جزیرة العرب]] و شهرهایی که در تحت حکومتش بودند کمر بست، تا آنجا که پیروان ادیان دیگر را بسختی شکنجه می کرد تا بدین یهود درآیند، و همین سبب شد تا در مدت کمی عربهای زیادی به دین یهود درآیند. | طولی نکشید که این دین تازه بشدت در دل ذونواس اثر گذارد و ازیهودیان متعصب گردید و به نشر آن در سرتاسر [[جزیرة العرب]] و شهرهایی که در تحت حکومتش بودند کمر بست، تا آنجا که پیروان ادیان دیگر را بسختی شکنجه می کرد تا بدین یهود درآیند، و همین سبب شد تا در مدت کمی عربهای زیادی به دین [[یهود]] درآیند. | ||
<br> | <br> | ||
مردم [[نجران]] یکی از شهرهای شمالی و کوهستانی یمن چندی بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جانشان اثر کرده بود و بسختی از آن دین دفاع می کردند و به همین جهت از پذیرفتن آئین یهود سر پیچی کرده و از اطاعت ذونواس سرباز زدند. | مردم [[نجران]] یکی از شهرهای شمالی و کوهستانی یمن چندی بود که دین مسیح را پذیرفته و در اعماق جانشان اثر کرده بود و بسختی از آن دین دفاع می کردند و به همین جهت از پذیرفتن آئین یهود سر پیچی کرده و از اطاعت ذونواس سرباز زدند. | ||
<br> | <br> | ||
ذونواس بر آنها خشم کرد و تصمیم گرفت آنها را به سخت ترین وضع شکنجه کند و به همین جهت دستور داد خندقی حفر کردند و آتش زیادی در آن افروخته و مخالفین دین یهود رادر آن بیفکنند،و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان نجران را در آن خندق سوزاند و گروهی را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پاو گوش و بینی آنها را برید،و جمع کشته شدگان | ذونواس بر آنها خشم کرد و تصمیم گرفت آنها را به سخت ترین وضع شکنجه کند و به همین جهت دستور داد خندقی حفر کردند و آتش زیادی در آن افروخته و مخالفین دین یهود رادر آن بیفکنند،و بدین ترتیب بیشتر مسیحیان نجران را در آن خندق سوزاند و گروهی را نیز طعمه شمشیر کرده و یا دست و پاو گوش و بینی آنها را برید،و جمع کشته شدگان آن روز رابیست هزار نفر نوشته اند و به عقیده گروه زیادی از مفسران [[قرآن کریم]] داستان [[اصحاب اخدود]] که در قرآن کریم(در سوره بروج)ذکر شده است اشاره به همین ماجرا است. | ||
<br> | <br> | ||
یکی از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود ازشهر گریخت،و با اینکه ماموران ذونواس او را تعقیب کردند توانست از چنگ آنها فرار کرده و خود را بدربار امپراطور-درقسطنطنیه-برساند،و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که بکیش نصاری بود رسانید و برای انتقام از ذونواس از وی کمک خواست. | یکی از مسیحیان نجران که از معرکه جان بدر برده بود ازشهر گریخت،و با اینکه ماموران ذونواس او را تعقیب کردند توانست از چنگ آنها فرار کرده و خود را بدربار امپراطور-درقسطنطنیه-برساند،و خبر این کشتار فجیع را به امپراطور روم که بکیش نصاری بود رسانید و برای انتقام از ذونواس از وی کمک خواست. |
ویرایش