پرش به محتوا

نظامیه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
| مبدأ شکل گیری =از فرق معروف «[[معتزله]]»
| مبدأ شکل گیری =از فرق معروف «[[معتزله]]»
| موسس = ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام
| موسس = ابواسحاق ابراهیم بن سیّار بلخی بصری مشهور به نظّام
| عقیده = نظّامیّه دارای عقاید خاصی بودند.1.خداوند نمی تواند مرتکب معصیت و شرور شود.2. خداوند نمی تواند دارای اراده باشد. 3. افعال چیز جز حرکات نیست. 4. حقیقت انسان نفس و روح  و بدن قالب اوست. 5. خداوند موجودات را به یکباره آفریده است. و.....
| عقیده = نظّامیّه دارای عقاید خاصی بودند که به برخی اشاره می‌شود.1.خداوند نمی تواند مرتکب معصیت و شرور شود.2. خداوند نمی تواند دارای اراده باشد. 3. افعال چیز جز حرکات نیست. 4. حقیقت انسان نفس و روح؛ و بدن قالب اوست. 5. خداوند موجودات را به یکباره آفریده است.
}}
}}
'''نظّامیّه‏''' شاخه ای از فرقه معروف «[[معتزله]]» بودند.
'''نظّامیّه‏''' شاخه ای از فرقه معروف «[[معتزله]]» بودند.
خط ۱۷: خط ۱۷:


==شرح حال نظّام==
==شرح حال نظّام==
نظام به عنوان نخستین فیلسوف مسلمان مطرح است. ابن المرتضی، در کتاب طبقات خود، او را در طبقه ششم قرار داده است<ref>ابن المرتضی، طبقات المعتزله، ص 47.</ref>. دوستانش گفته‌اند که وی از این جهت به لقب نظّام شهرت یافته که نظّامِ کلامِ منثور و شعرِ موزون بوده است ولی برخی دیگر گفته‌اند که وی چون در بازار [[بصره]] یعنی مهره به رشته در می‌کشیده بدین لقب شناخته شده است<ref>ابن شاکر، عیون التواریخ، ص 171</ref>،<ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، ص 131</ref>،<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، ص 71.</ref>.
نظام به عنوان نخستین فیلسوف مسلمان مطرح است. ابن المرتضی، در کتاب طبقات خود، او را در طبقه ششم قرار داده است<ref>ابن المرتضی، ''طبقات المعتزلة''، ص 47.</ref>. دوستانش گفته‌اند که وی از این جهت به لقب نظّام شهرت یافته که نظّامِ کلامِ منثور و شعرِ موزون بوده است. ولی برخی دیگر گفته‌اند که وی چون در بازار [[بصره]] مهره به رشته در می‌کشیده، به این لقب شناخته شده است<ref>ابن شاکر، ''عیون التواریخ''، ص 171</ref><ref>عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، ''الفرق بین الفرق''، ص 131</ref><ref>شهفور بن طاهر اسفراینی، ''التبصیر فی الدین''، ص 71.</ref>.


نظام خواهرزاده و شاگرد [[ابوالهذیل علّاف]] بود و مذهب اعتزال را از او فراگرفت. جاحظ که یکی از شاگردان او بود، وی را چنین توصیف می‌‏کند: نظّام بسیار دانا و کنجکاو و درست گفتار و کم خطا و لیکن در اصلی که زیر سنجش قرار می‏‌داد کم ثبات بود و بر روی ظن و گمان می‌‏سنجید و در حفظ اسرار نمی‌کوشید. از این‏ رو مردم او را سست رأی و یا زندیق می‌‏خواندند. بیشتر گفتار نظام از موضوعات فلسفه و بر اساس عقاید امبذقلس و انکساغورس از فلاسفه یونان بود. عبدالقاهر بغدادی می‌‏نویسد که نظّام در جوانی با گروهی از «[[ثنویه]]» و «[[سمنیه]]» که قائل به تکافوی ادلّه بودند رفافت داشت. در پیری با گروهی از فلاسفه بی‏‌دین همراه بود و سپس با [[هشام بن حکم]] رافضی هم رای شد و از او و فیلسوفان دیگر گفتار خویش را در ابطال جزء لایتجزی فراگرفت و سپس قول خود را بر طفره استوار کرد.  
نظام خواهرزاده و شاگرد [[ابوالهذیل علّاف]] بود و مذهب اعتزال را از او فرا گرفت. جاحظ که یکی از شاگردان او بود، وی را چنین توصیف می‌‏کند: نظّام بسیار دانا و کنجکاو و درست گفتار و کم خطا و لیکن در اصلی که زیر سنجش قرار می‏‌داد کم ثبات بود و بر روی ظن و گمان می‌‏سنجید و در حفظ اسرار نمی‌کوشید. از این‏ رو مردم او را سست رأی و یا زندیق می‌‏خواندند. بیشتر گفتار نظام از موضوعات فلسفه و بر اساس عقاید امبذقلس و انکساغورس از فلاسفه یونان بود. عبدالقاهر بغدادی می‌‏نویسد که نظّام در جوانی با گروهی از «[[ثنویه]]» و «[[سمنیه]]» که قائل به تکافوی ادلّه بودند رفافت داشت. در پیری با گروهی از فلاسفه بی‏‌دین همراه بود و سپس با [[هشام بن حکم]] رافضی هم رای شد و از او و فیلسوفان دیگر گفتار خویش را در ابطال جزء لایتجزی فراگرفت و سپس قول خود را بر طفره استوار کرد.  


==اعتقادات==
==اعتقادات==
[[قاضی عبدالجبار معتزلی]] در شرح عقاید فرقه نظامیه به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره می‌کند که عبارتنداز: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمی‌شود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمی‌شود. سوم: افعال چیزی غیر از حرکات نیست. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح  و بدن قالب آن است. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن [[قرآن]] از حیث خبرهایی است که از گذشته و آینده می‌دهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست. یازدهم: امامت جز با نص حاصل نمی‌شود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی می‌بایستی از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد<ref>با استفاده از
[[قاضی عبدالجبار معتزلی]] در شرح عقاید فرقه نظامیه به دوازده مسئله مورد توجه این فرقه اشاره می‌کند که عبارتنداز: یکم: خداوند به قدرت بر شرور و معاصی متصف نمی‌شود. دوم: خداوند موصوف به اراده نمی‌شود. سوم: افعال چیزی غیر از حرکات نیست. چهارم: انسان در حقیقت همان نفس و روح  و بدن قالب آن است. پنجم: جزء لایتجزی وجود ندارد. ششم: هرچه از حدّ قدرت خارج شود، فعل خداست. هفتم: جواهر از اعراض تشکیل شده است. هشتم: خداوند موجودات را یکباره آفریده است. نهم: معجزه بودن [[قرآن]] از حیث خبرهایی است که از گذشته و آینده می‌دهد. دهم: اجماع حجت شرعی نیست. یازدهم: امامت جز با نص حاصل نمی‌شود. دوازدهم: انسان قبل از ورود نص شرعی می‌بایستی از راه استدلال عقلی خدا را بشناسد.
http://www.wikiferaq.org/index.php/%D9%86%D9%8E%D8%B8%D9%91%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87 </ref>.
 
همچنین اضافه کرده‌اند که موسس فرقه نظامیه، سخن برهمایی‌ها را در برانداختن پیامبری‌ها پسندید ولی از بیم شمشیر مسلمانان جرأت نداشت تا آن را ابراز کند. وی منکر [[اعجاز قرآن]] از نظر نظم و پیوستگی بود و نیز معجزات [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله)]] را به طور کامل رد می‌کرد. وی احکام شریعت و فروع آن را بار گرانی بر مردم می‌‏دانست ولی شهامت نداشت تا آن را علنی کند. نظام منکر «اجماع» و «قیاس» در فروع و احکام شرع بود و حجیّت اخباری را که موجب علم ضروری نمی‌شود، انکار می‌کرد و بر فتاوای [[صحابه]] طعنه می‌زد. ابوالهذیل علاف در کتاب معروف خود «الرد علی النظام» درباره اعراض و انسان و جزء لا یتجزی او را کافر دانست. [[ابوعلی جبایى|ابوعلی جبایی]] در این سخن نظام که می‌گوید خلقت ایجاب می‏‌کند که متولدات در افعال خدا باشد و قدرت خدا بر ستمگری محال است او را تکفیر کرد. [[ابوالحسن اشعرى|ابوالحسن اشعری]] سه کتاب در تکفیر نظّام نوشته است و قلانسی نیز در رد او کتب و رسایلی نگاشت<ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 446 با ویرایش اندک</ref>.
همچنین اضافه کرده‌اند که موسس فرقه نظامیه، سخن برهمایی‌ها را در برانداختن پیامبری‌ها پسندید ولی از بیم شمشیر مسلمانان جرأت نداشت تا آن را ابراز کند. وی منکر [[اعجاز قرآن]] از نظر نظم و پیوستگی بود و نیز معجزات [[محمد بن عبد‌الله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلّی‌الله علیه وآله)]] را به طور کامل رد می‌کرد. وی احکام شریعت و فروع آن را بار گرانی بر مردم می‌‏دانست ولی شهامت نداشت تا آن را علنی کند. نظام منکر «اجماع» و «قیاس» در فروع و احکام شرع بود و حجیّت اخباری را که موجب علم ضروری نمی‌شود، انکار می‌کرد و بر فتاوای [[صحابه]] طعنه می‌زد. ابوالهذیل علاف در کتاب معروف خود «الرد علی النظام» درباره اعراض و انسان و جزء لا یتجزی او را کافر دانست. [[ابوعلی جبایى|ابوعلی جبایی]] در این سخن نظام که می‌گوید خلقت ایجاب می‏‌کند که متولدات در افعال خدا باشد و قدرت خدا بر ستمگری محال است او را تکفیر کرد. [[ابوالحسن اشعرى|ابوالحسن اشعری]] سه کتاب در تکفیر نظّام نوشته است و قلانسی نیز در رد او کتب و رسایلی نگاشت<ref>مشکور محمد جواد فرهنگ فرق اسلامى، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ اول، ص 446 با ویرایش اندک</ref>.


confirmed
۷٬۹۵۸

ویرایش