پرش به محتوا

اثنی عشریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
11- [[امام حسن عسكرى]] (ع) شهادت 260 ه
11- [[امام حسن عسكرى]] (ع) شهادت 260 ه
12- [[امام محمد بن الحسن المهدى]] (عج) «آغاز غيبت كبرى 329 ه».
12- [[امام محمد بن الحسن المهدى]] (عج) «آغاز غيبت كبرى 329 ه».
ايشان امامان را مانند پيغمبر ملهم از جانب خدا مى ‏دانند و مى‏ گويند كه امام رياست عامّه دارد و مقام او مافوق بشر عادى است  و از آن روزى‏ كه خداوند [[آدم]] را آفريد، نور خود را در برگزيدگان خود از حضرت نوح، حضرت ابراهيم، حضرت موسى و حضرت عيسى گرفته تا به حضرت محمد (ص) خاتم انبياء سرايت داد و از وى آن نور را به اوصياى او كه ائمه طاهرين (ع) باشند سريان داد، و همان نور و روح خدايى است كه در امام عصر (عج) تجلى مى ‏كند و او را از سطح بشر عادى فراتر مى‏ برد، و وى را قادر مى ‏سازد كه قرن ها بلكه هزاران سال بى ‏هيچ گزند و آزار و بدون ضعف و پيرى با بدن جسمانى كه در بشر عادى موجب اضمحلال و فساد است زندگى نمايد تا به امر خداوند از مكمن غيب ظهور فرمايد. به روايت «علّامه مجلسى» رنگ صورت آن حضرت عربى و گندم گون و جسمى يعقوب ‏وار و بر گونه او خالى مانند كوكب درّى است.
ايشان امامان را مانند پيغمبر ملهم از جانب خدا مى ‏دانند و مى‏ گويند كه امام رياست عامّه دارد و مقام او مافوق بشر عادى است  و از آن روزى‏ كه خداوند [[آدم]] را آفريد، نور خود را در برگزيدگان خود از [[حضرت نوح]]، [[حضرت ابراهيم]]، [[حضرت موسى]] و [[حضرت عيسى]] گرفته تا به حضرت محمد (ص) [[خاتم انبياء]] سرايت داد و از وى آن نور را به اوصياى او كه ائمه طاهرين (ع) باشند سريان داد، و همان نور و روح خدايى است كه در امام عصر (عج) تجلى مى ‏كند و او را از سطح بشر عادى فراتر مى‏ برد، و وى را قادر مى کند كه قرن ها بلكه هزاران سال بى ‏هيچ گزند و آزار و بدون ضعف و پيرى با بدن جسمانى كه در بشر عادى موجب اضمحلال و فساد است زندگى نمايد تا به امر خداوند از مكمن غيب ظهور فرمايد. به روايت «[[علّامه مجلسى]]» رنگ صورت آن حضرت عربى و گندم گون و جسمى [[يعقوب]] ‏وار و بر گونه او خالى مانند كوكب درّى است.
   
   
==ظهور قائم==
==ظهور قائم==


شيعه اماميه «اثنى ‏عشريه» معتقد است كه به قدرت خداوند و لطف او حضرت مهدى (عج) پس از بروز علايمى ظهور خواهد كرد، درحالى ‏كه سن آن حضرت بين سى و چهل به نظر خواهد رسيد. محل ظهور آن حضرت را در «مكه» نوشته ‏اند و در بين «ركن و مقام»، مردم با آن حضرت بيعت مى‏ كنند.
شيعه اماميه «اثنى ‏عشريه» معتقد است كه به قدرت خداوند و لطف او حضرت مهدى (عج) پس از بروز علايمى ظهور خواهد كرد، درحالى ‏كه سن آن حضرت بين سى و چهل به نظر خواهد رسيد. محل ظهور آن حضرت را در «[[مكه]]» نوشته ‏اند و در بين «ركن و مقام»، مردم با آن حضرت بيعت مى‏ كنند.
از علايم ظهور حضرت مهدى (عج) نزول عيسى (ع) از آسمان است و وى «دجّال» را كه پيش از حضرت مهدى (عج) ظهور كرده است مى‏ كشد و پشت سر آن حضرت نماز مى‏ گزارد. در زمان حضرت مهدى «اصحاب كهف» از خواب چند هزارساله برمى‏ خيزند و حضرت مهدى (عج) به ايشان درود مى ‏گويد و آنان او را جواب مى‏ گويند و بار ديگر به خواب عميق فرو مى ‏روند و تا قيامت بر نمى‏ خيزند.از ودايعى كه در نزد حضرت مهدى (عج) مى‏ باشد تابوت سكينه حضرت موسى (ع) و نسخه صحيح اسفار تورات و انجيل است و چون آن حضرت آن ها را به يهود و نصارى عرضه فرمايد ايشان مسلمان شوند. سپس حضرت عيسى (ع) به فرمان او صليب را مى ‏شكند و خوك را مى‏ كشد و كليساها را ويران مى‏ كند و بعد از چهل سال مى‏ ميرد.حضرت مهدى (عج) دين راستين اسلام را اظهار مى‏ فرمايد، و دنيا را پر از عدل و داد كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشته‏ اند و در بعضى اخبار بيست تا چهل سال آمده است.
از علايم ظهور حضرت مهدى (عج) نزول [[عيسى]] (ع) از آسمان است و وى «[[دجّال]]» را كه پيش از حضرت مهدى (عج) ظهور كرده است مى‏ كشد و پشت سر آن حضرت نماز مى‏ گزارد. در زمان حضرت مهدى «[[اصحاب كهف]]» از خواب چند هزارساله برمى‏ خيزند و حضرت مهدى (عج) به ايشان درود مى ‏گويد و آنان او را جواب مى‏ گويند و بار ديگر به خواب عميق فرو مى ‏روند و تا قيامت بر نمى‏ خيزند.از ودايعى كه در نزد حضرت مهدى (عج) مى‏ باشد تابوت سكينه حضرت موسى (ع) و نسخه صحيح اسفار [[تورات]] و [[انجيل]] است و چون آن حضرت آن ها را به [[يهود]] و [[نصارى]] عرضه فرمايد ايشان مسلمان شوند. سپس حضرت عيسى (ع) به فرمان او صليب را مى ‏شكند و خوك را مى‏ كشد و كليساها را ويران مى‏ كند و بعد از چهل سال مى‏ ميرد.حضرت مهدى (عج) دين راستين اسلام را اظهار مى‏ فرمايد، و دنيا را پر از عدل و داد كند چنان كه از ظلم و جور پر شده باشد. درباره مدت خلافت آن حضرت اختلاف است و خلافت او را از هفت سال تا نه سال نوشته‏ اند و در بعضى اخبار بيست تا چهل سال آمده است.


==مبانى فقه اثنى ‏عشريه==
==مبانى فقه اثنى ‏عشريه==


معمولا مسلمانان جهان قوانين و احكام شريعت اسلام را از دو منبع اصلى: قرآن، سنت، و منابع فرعى و تبعى: اجماع، قياس و استحسان و مصالح مرسله (در نزد سنيان) يا اجماع و عقل (در نزد شيعيان) استنباط مى ‏كنند.
معمولا [[مسلمانان]] جهان قوانين و احكام شريعت اسلام را از دو منبع اصلى: [[قرآن]]، [[سنت]]، و منابع فرعى و تبعى: [[اجماع]]، [[قياس]] و [[استحسان]] و [[مصالح مرسله]] (در نزد سنيان) يا [[اجماع]] و [[عقل]] (در نزد شيعيان) استنباط مى ‏كنند.
شيعه اماميه اثنى‏ عشريه قايل به جامعيت قرآن است كه بر حضرت محمد (ص) نازل شد بى ‏كم ‏و بيش، و همين است كه ما بين الدّفّتين قرار دارد و در دست مسلمان ها است و هر كه به عقيده ‏اى غير از اين معتقد باشد به خطا رفته است.
شيعه اماميه اثنى‏ عشريه قايل به جامعيت قرآن است كه بر حضرت محمد (ص) نازل شد بى ‏كم ‏و بيش، و همين است كه ما بين الدّفّتين قرار دارد و در دست مسلمان ها است و هر كه به عقيده ‏اى غير از اين معتقد باشد به خطا رفته است.
سنت و احاديث رسول خدا در شيعه بايد از طريق عترت يا توسط روات ساير فرق كه مورد وثوق ‏اند رسيده باشد، يعنى بايد سلسله روايات به ائمه اطهار برسد و اگر از طريق ديگر نقل شده باشد راويان آن از نظر شيعه مورد اعتماد باشند وگرنه ارزشى ندارد. از حضرت صادق (ع) روايت شده كه فرمود: احاديثى را كه از ما روايت مى ‏كنند، اگر مطابق قرآن و سنت پيغمبر (ص) و شاهدى ديگر از احاديث نباشد باور نكنيد، زيرا كسانى مانند مغيرة بن سعيد كه از «غلاة» بودند گفته ‏هاى ما را با اغراض خود درآميختند.
سنت و احاديث رسول خدا در شيعه بايد از طريق عترت يا توسط روات ساير فرق كه مورد وثوق ‏اند رسيده باشد، يعنى بايد سلسله روايات به ائمه اطهار برسد و اگر از طريق ديگر نقل شده باشد راويان آن از نظر شيعه مورد اعتماد باشند وگرنه ارزشى ندارد. از حضرت صادق (ع) روايت شده كه فرمود: احاديثى را كه از ما روايت مى ‏كنند، اگر مطابق قرآن و سنت پيغمبر (ص) و شاهدى ديگر از احاديث نباشد باور نكنيد، زيرا كسانى مانند [[مغيرة بن سعيد]] كه از «غلاة» بودند گفته ‏هاى ما را با اغراض خود درآميختند.
مجموعه احاديث قديم شيعه را در چهار كتاب گردآورى كرده و كتب اربعه خواندند. اساس اين كتاب ها اخبارى است كه از ائمه (ع) رسيده و غالبا به امام محمّد باقر (ع) و حضرت صادق (ع) منتهى مى ‏شود.در مجلس آن دو ا مام بزرگوار، بسيارى از روات حديث و بزرگان اسلام شاگردی مى‏ كردند و بر اثر درك محضر آن دو امام چهار صد رساله در شرايع اسلام نوشته شد كه آ نها را اصول اربعمائه يعنى ريشه‏ هاى چهار صدگانه ناميده ‏اند. از آن زمان تا حدود سال سيصد هجرى كه تقريبا دويست سال باشد شيعيانى كه از حضور ائمه دور و يا به واسطه غيبت صغرى از امام غايب مهجور بودند به اين چهارصد رساله كه هر يك محتوى بابى از ابواب فقه شيعه بود عمل مى‏ كردند. به قول شيخ مفيد محدثان اماميه از زمان حضرت على (ع) تا عهد امام حسن عسكرى (ع) چهار صد كتاب تأليف كرده بودند كه آن ها را «اصول» مى‏ خوانند تا اين كه در حدود سال سيصد هجرى ثقة الاسلام محمد بن يعقوب كلينى (متوفى 329 ه) كه از مردم كلين، قريه‏ اى از قراى فشاپويه (جنوب شرقى تهران) است، بر مسند فقاهت نشست و با كمال دقت طى بيست سال توانست آن چهارصد رساله «اصل» را جمع نمايد و پنج مجلد، يكى در اصول دين و سه در فروع دين و يكى در مواعظ تبويب كرد، و هر يك را در چند كتاب و چند باب ترتيب داد و آن را «الكافى» نام نهاد.جمله اخبار «كافى» قريب 199، 16 حديث است و جمله كتبش سى و دو كتاب است. پس از كلينى، فقيهى ديگر به نام ابو جعفر محمد بن على بن بابويه قمى معروف به شيخ صدوق (متوفى‏ 381 ه)مدفون در رى، بر اساس همين رسايل چهار صدگانه، كتاب «من لا يحضره الفقيه» را تأليف كرد كه جمله اخبار آن 5963 حديث است. پس از شيخ صدوق (عليه الرحمه) به فاصله چند سال ابو جعفر محمد بن حسن طوسى (385- 460 ه) ظهور كرد و بر اساس همين اصول چهار صدگانه دو كتاب معروف «الاستبصار فى ما اختلف من الاخبار» و «تهذيب الاحكام» را كه اولى مشتمل بر 5511 حديث است تأليف كرد.
مجموعه احاديث قديم شيعه را در چهار كتاب گردآورى كرده و [[كتب اربعه]] خواندند. اساس اين كتاب ها اخبارى است كه از ائمه (ع) رسيده و غالبا به امام محمّد باقر (ع) و حضرت صادق (ع) منتهى مى ‏شود.در مجلس آن دو ا مام بزرگوار، بسيارى از روات حديث و بزرگان اسلام شاگردی مى‏ كردند و بر اثر درك محضر آن دو امام چهار صد رساله در شرايع اسلام نوشته شد كه آ نها را اصول اربعمائه يعنى ريشه‏ هاى چهار صدگانه ناميده ‏اند. از آن زمان تا حدود سال سيصد هجرى كه تقريبا دويست سال باشد شيعيانى كه از حضور ائمه دور و يا به واسطه [[غيبت صغرى]] از امام غايب مهجور بودند به اين چهارصد رساله كه هر يك محتوى بابى از ابواب فقه شيعه بود عمل مى‏ كردند. به قول [[شيخ مفيد]] محدثان اماميه از زمان حضرت على (ع) تا عهد امام حسن عسكرى (ع) چهار صد كتاب تأليف كرده بودند كه آن ها را «اصول» مى‏ خوانند تا اين كه در حدود سال سيصد هجرى ثقة الاسلام [[محمد بن يعقوب كلينى]] (متوفى 329 ه) كه از مردم كلين، قريه‏ اى از قراى فشاپويه (جنوب شرقى تهران) است، بر مسند فقاهت نشست و با كمال دقت طى بيست سال توانست آن چهارصد رساله «اصل» را جمع نمايد و پنج مجلد، يكى در اصول دين و سه در فروع دين و يكى در مواعظ تبويب كرد، و هر يك را در چند كتاب و چند باب ترتيب داد و آن را «[[الكافى]]» نام نهاد.جمله اخبار «كافى» قريب 199، 16 حديث است و جمله كتبش سى و دو كتاب است. پس از كلينى، فقيهى ديگر به نام ابو جعفر محمد بن على بن بابويه قمى معروف به شيخ صدوق (متوفى‏ 381 ه)مدفون در رى، بر اساس همين رسايل چهار صدگانه، كتاب «[[من لا يحضره الفقيه]]» را تأليف كرد كه جمله اخبار آن 5963 حديث است. پس از [[شيخ صدوق]] (عليه الرحمه) به فاصله چند سال [[شیخ طوسی]] (385- 460 ه) ظهور كرد و بر اساس همين اصول چهار صدگانه دو كتاب معروف «[[الاستبصار]] فى ما اختلف من الاخبار» و «[[تهذيب الاحكام]]» را كه اولى مشتمل بر 5511 حديث است تأليف كرد.
اما اجماع، سومين دليل از ادله فقه مسلمانان است كه شيعه و تمامى فرق اهل سنت اجمالا در سنديت آن اتفاق نظر دارند.اجماع در اصطلاح عبارت است از اتفاق علماى عصر، بر حكم شرعى نسبت به مسئله ‏اى كه حكم آن در كتاب و سنت نيامده باشد.چنانكه اشاره شد اجماع نزد شيعه نيز به عنوان يكى از «ادله اربعه» مورد استناد است. منتهى اهل سنت نفس اتفاق نظر اهل حل و عقد و مراجع نافذ الحكم را (به استناد روايت نبوى لا يجتمع امتى على خطا) «حجت» مى‏ دانند  ولى اماميه‏ اتفاقى را كه كاشف از قول معصوم باشد (يعنى امام داخل در مجمعين باشند)، ملاك عمل و حجت مى ‏دانند.
اما اجماع، سومين دليل از ادله فقه مسلمانان است كه شيعه و تمامى فرق اهل سنت اجمالا در سنديت آن اتفاق نظر دارند.اجماع در اصطلاح عبارت است از اتفاق علماى عصر، بر حكم شرعى نسبت به مسئله ‏اى كه حكم آن در كتاب و سنت نيامده باشد.چنانكه اشاره شد اجماع نزد شيعه نيز به عنوان يكى از «[[ادله اربعه]]» مورد استناد است. منتهى اهل سنت نفس اتفاق نظر اهل حل و عقد و مراجع نافذ الحكم را (به استناد روايت نبوى لا يجتمع امتى على خطا) «حجت» مى‏ دانند  ولى اماميه‏ اتفاقى را كه كاشف از قول معصوم باشد (يعنى امام داخل در مجمعين باشند)، ملاك عمل و حجت مى ‏دانند.
خلاصه علماى مذهب جعفرى گويند:اجماع عبارت است از اتفاق مجتهدين شيعه بر هر امرى شرعى به نحوى كه كاشف از قول معصوم باشد، بنابراين اجماع را از باب آن كه كاشف از قول معصوم است «حجت» دانند. چون شيعيان معتقدند هيچ عصرى خالى از «امام معصوم» نمى ‏باشد و از باب «لطف» بر خدا واجب است كه هرگاه بندگانش بر خطا روند به وسيله امام آنان را راهنمايى فرمايد.پس اگر در مسأله ‏اى «اجماع» كردند و قول خلافى هم اظهار نشد، دليل بر اين است كه معصوم راضى بوده و يا اصولا خود در ميان آن ها وجود داشته و يا القاى اين مسأله از طرف معصوم شده است.
خلاصه علماى [[مذهب جعفرى]] گويند:اجماع عبارت است از اتفاق مجتهدين شيعه بر هر امرى شرعى به نحوى كه كاشف از [[قول معصوم]] باشد، بنابراين اجماع را از باب آن كه كاشف از قول معصوم است «حجت» دانند. چون شيعيان معتقدند هيچ عصرى خالى از «امام معصوم» نمى ‏باشد و از باب «لطف» بر خدا واجب است كه هرگاه بندگانش بر خطا روند به وسيله امام آنان را راهنمايى فرمايد.پس اگر در مسأله ‏اى «اجماع» كردند و قول خلافى هم اظهار نشد، دليل بر اين است كه معصوم راضى بوده و يا اصولا خود در ميان آن ها وجود داشته و يا القاى اين مسأله از طرف معصوم شده است.
امّا «قياس» كه چهارمين اصل از مصادر تشريع نزد اهل سنت و جماعت (غير از فرقه ظاهريه) به شمار مى‏رود، عمل به آن در شيعه ممنوع است، و به جاى آن اعتماد بر اصلى ديگر به نام «عقل» كرده‏اند. از حضرت صادق (ع) مروى است كه: «قياس» از دين من خارج است و اصحاب قياس از راه سنجش طلب علم كرده ‏اند و به همين جهت از حقيقت دور افتاده ‏اند، چه دين خدا با قياس درست‏ نمى‏ آيد.
امّا «قياس» كه چهارمين اصل از مصادر تشريع نزد اهل سنت و جماعت (غير از فرقه ظاهريه) به شمار مى ‏رود، عمل به آن در شيعه ممنوع است، و به جاى آن اعتماد بر اصلى ديگر به نام «عقل» كرده ‏اند. از حضرت صادق (ع) مروى است كه: «[[قياس]]» از دين من خارج است و اصحاب قياس از راه سنجش طلب علم كرده ‏اند و به همين جهت از حقيقت دور افتاده ‏اند، چه دين خدا با قياس درست‏ نمى‏ آيد.
در شيعه قاعده و اصلى است موسوم به قاعده ملازمه كه: «كلّ ما حكم به العقل حكم به الشرع» يعنى هر چيز كه عقل بدان حكم كند شرع نيز بدان حكم نمايد و بالعكس: «كل ما حكم به الشرع حكم به العقل»، يعنى هر چيز كه شرع بدان حكم نمايد عقل نيز بدان حكم نمايد.
در شيعه قاعده و اصلى است موسوم به [[قاعده ملازمه]] كه: «كلّ ما حكم به العقل حكم به الشرع» يعنى هر چيز كه عقل بدان حكم كند شرع نيز بدان حكم نمايد و بالعكس: «كل ما حكم به الشرع حكم به العقل»، يعنى هر چيز كه شرع بدان حكم نمايد عقل نيز بدان حكم نمايد.


==فقه جعفرى==
==فقه جعفرى==


منسوب به ششمين امام شيعه حضرت امام صادق (ع) است، چون دوره زندگانى آن حضرت مصادف با اواخر دوره بنى اميه و اوايل روزگار بنى عباس بود به سبب اختلافى كه امويان با عباسيان داشتند كمتر مزاحم شيعه اماميه مى ‏شدند، مضافا بر اين كه عمر امام صادق (ع) بعد از امام على بن أبي طالب (ع) از ديگر ائمه (ع) طولانى‏ تر بود. آن حضرت در مدّت دراز امامت خود موفق شد كه نظم و ترتيبى به وضع شيعه اماميه بدهند و فقه شيعه را تعليم فرمايند، از اين جهت آن حضرت را «حبر الامه»، يعنى دانشمند امت اسلام و «فقيه» آل محمد (ص) خوانده‏ اند. بيشتر احاديث اعتقادى و فقهى شيعه از آن حضرت روايت شد و بدين سبب فقه شيعه را «فقه جعفرى» گفته و مذهب پيروان ايشان را «مذهب جعفرى» نام نهاده‏ اند.
منسوب به ششمين امام شيعه حضرت امام صادق (ع) است، چون دوره زندگانى آن حضرت مصادف با اواخر دوره [[بنى اميه]] و اوايل روزگار بنى عباس بود به سبب اختلافى كه امويان با عباسيان داشتند كمتر مزاحم شيعه اماميه مى ‏شدند، مضافا بر اين كه عمر امام صادق (ع) بعد از امام على بن أبي طالب (ع) از ديگر ائمه (ع) طولانى‏ تر بود. آن حضرت در مدّت دراز امامت خود موفق شد كه نظم و ترتيبى به وضع شيعه اماميه بدهند و فقه شيعه را تعليم فرمايند، از اين جهت آن حضرت را «حبر الامه»، يعنى دانشمند امت اسلام و «فقيه» آل محمد (ص) خوانده‏ اند. بيشتر احاديث اعتقادى و فقهى شيعه از آن حضرت روايت شد و بدين سبب فقه شيعه را «فقه جعفرى» گفته و مذهب پيروان ايشان را «مذهب جعفرى» نام نهاده‏ اند.
در مجلس درس آن حضرت كه در مدينه تشكيل مى ‏شد عده ‏اى از بزرگان اسلام حاضر مى‏ شدند و از محضر آن بزرگوار درك فيض مى ‏نمودند. از مشهورترين شاگردان امام زرارة بن اعين (متوفى در 150 ه) و محمد بن مسلم و ابو بصير و بريد بن معاويه عجلى و فضيل بن يسار و معروف بن خربوذ و جميل بن دراج و عبد اللّه بن مسكان و حماد بن عثمان ... بودند. مهم ترين اختلاف شيعه با اهل سنت و جماعت درباره تعيين جانشين رسول خداست كه شيعيان اماميه آن را به «نصّ جلى و خفى» و اهل تسنن به اختيار امت مى ‏دانند. به جز اين مسأله اساسى، اختلاف شيعه با سنى در بعض مدارك و ادله اجتهاد و نيز در پاره‏اى از قواعد اصول و فروع عبادات و معاملات و نكاح است.
در مجلس درس آن حضرت كه در مدينه تشكيل مى ‏شد عده ‏اى از بزرگان اسلام حاضر مى‏ شدند و از محضر آن بزرگوار درك فيض مى ‏نمودند. از مشهورترين شاگردان امام زرارة بن اعين (متوفى در 150 ه) و محمد بن مسلم و ابو بصير و بريد بن معاويه عجلى و فضيل بن يسار و معروف بن خربوذ و جميل بن دراج و عبد اللّه بن مسكان و حماد بن عثمان ... بودند. مهم ترين اختلاف شيعه با اهل سنت و جماعت درباره تعيين جانشين رسول خداست كه شيعيان اماميه آن را به «نصّ جلى و خفى» و اهل تسنن به اختيار امت مى ‏دانند. به جز اين مسأله اساسى، اختلاف شيعه با سنى در بعض مدارك و ادله اجتهاد و نيز در پاره‏اى از قواعد اصول و فروع عبادات و معاملات و نكاح است.
عمل به «قياس» در نزد شيعه اماميه حرام است ولى در نزد تمامى فرق اهل سنت (به جز خوارج و ظاهريه) مورد قبول مى ‏باشد. در بيشتر مسائل فروع فقه، مذهب شيعه اماميه غالبا با يكى از مذاهب اربعه اهل سنت موافق است، ولى مسائلى نيز وجود دارد كه جزو منفردات اماميه است، گرچه در اكثر اين مسائل نيز يكى از فقهاى صحابه يا تابعين و اتباع، با شيعه موافق‏ اند. حتى بعضى از علماى سنت و جماعت بدين سبب مذهب جعفرى را كنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناخته‏ اند و از مسائل مورد اختلاف ايشان با سنت و جماعت «عقد متعه» يا زناشويى موقت و بعضى از مسائل «ارث» و غيره است.
عمل به «قياس» در نزد شيعه اماميه حرام است ولى در نزد تمامى فرق اهل سنت (به جز خوارج و ظاهريه) مورد قبول مى ‏باشد. در بيشتر مسائل فروع فقه، مذهب شيعه اماميه غالبا با يكى از مذاهب اربعه اهل سنت موافق است، ولى مسائلى نيز وجود دارد كه جزو منفردات اماميه است، گرچه در اكثر اين مسائل نيز يكى از فقهاى صحابه يا تابعين و اتباع، با شيعه موافق‏ اند. حتى بعضى از علماى سنت و جماعت بدين سبب مذهب جعفرى را كنار مذاهب چهارگانه مذهب پنجم شناخته‏ اند و از مسائل مورد اختلاف ايشان با سنت و جماعت «عقد متعه» يا زناشويى موقت و بعضى از مسائل «ارث» و غيره است.
confirmed
۵٬۹۱۴

ویرایش