۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ك' به 'ک') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
روزه از واجباتی است که همه فرق اسلامی بدان اعتقاد داشته و حتی در امتهای پیشین هم تشریع گردیده است . روزه علاوه بر تقسمیماتی که از جنبه احکام خمسه دارد احکام فراوانی در فقه دارد که تفصیلیش در کتب فقهی ذکر شده است . | روزه از واجباتی است که همه فرق اسلامی بدان اعتقاد داشته و حتی در امتهای پیشین هم تشریع گردیده است . روزه علاوه بر تقسمیماتی که از جنبه احکام خمسه دارد احکام فراوانی در فقه دارد که تفصیلیش در کتب فقهی ذکر شده است . | ||
<div class="wikiInfo"> | <div class="wikiInfo"></div> | ||
</div> | |||
==روزه== | ==روزه== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۰۳: | ||
همچنین نقل شده که برخى مسلمانان از جمله عمربن خطاب در شبها با همسران خود آمیزش کرده و مرتکب گناه مىشدند<ref>جامع البيان، ج 2، ص 223؛ مجمع البيان، ج 2، ص 21 - 22؛ الدر المنثور، ج 1، ص 197.</ref> که در پى این حوادث، آیه 187 بقره / 2 نازل شد و این دو عمل را مباح شمرد: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وعَفا عَنکُم فالـ ٔ نَ بـشِروهُنَّ ... وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ ». به نظر برخى ممنوعیت این اعمال پیش از نزول آیه مذکور از احکام یهود <ref>الفرقان، ج 2، ص 56 .</ref>یا مسیحیان <ref>)جامع البيان، ج 2، ص 176؛ التفسير الکبير، ج 5 ، ص 11.</ref> بوده است؛ ولى برخى معتقدند که ممکن است اعمال مذکور به حکم خود پیامبر صلىاللهعلیهوآله و بر اساس روایات ممنوع شده و با نزول این آیه حلال گردیده است .<ref>الميزان، ج 2، ص 46؛ الفرقان، ج 2، ص 56</ref> | همچنین نقل شده که برخى مسلمانان از جمله عمربن خطاب در شبها با همسران خود آمیزش کرده و مرتکب گناه مىشدند<ref>جامع البيان، ج 2، ص 223؛ مجمع البيان، ج 2، ص 21 - 22؛ الدر المنثور، ج 1، ص 197.</ref> که در پى این حوادث، آیه 187 بقره / 2 نازل شد و این دو عمل را مباح شمرد: « اُحِلَّ لَکُم لَیلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ اِلى نِساکُم هُنَّ لِباسٌ لَکُم واَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللّهُ اَنَّکُم کُنتُم تَختانونَ اَنفُسَکُم فَتابَ عَلَیکُم وعَفا عَنکُم فالـ ٔ نَ بـشِروهُنَّ ... وکُلوا واشرَبوا حَتّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الخَیطُ الاَبیَضُ مِنَ الخَیطِ الاَسوَدِ ». به نظر برخى ممنوعیت این اعمال پیش از نزول آیه مذکور از احکام یهود <ref>الفرقان، ج 2، ص 56 .</ref>یا مسیحیان <ref>)جامع البيان، ج 2، ص 176؛ التفسير الکبير، ج 5 ، ص 11.</ref> بوده است؛ ولى برخى معتقدند که ممکن است اعمال مذکور به حکم خود پیامبر صلىاللهعلیهوآله و بر اساس روایات ممنوع شده و با نزول این آیه حلال گردیده است .<ref>الميزان، ج 2، ص 46؛ الفرقان، ج 2، ص 56</ref> | ||
==اهمیت روزه== | ==اهمیت روزه== | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۲۵: | ||
در حدیثى دیگر، خواب روزهدار را عبادت، سکوتش را تسبیح، عملش را مقبول و دعایش را مستجاب مىداند . <ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 76؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 401.</ref>افزون بر این، در آیات و روایات متعدد، براى روزهدارى آثار و برکات فراوان دیگرى یاد شده که نشانه اهمیت این تکلیف الهى در شریعت اسلام است. ( همین مقاله، آثار و برکات روزه ) | در حدیثى دیگر، خواب روزهدار را عبادت، سکوتش را تسبیح، عملش را مقبول و دعایش را مستجاب مىداند . <ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 76؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 401.</ref>افزون بر این، در آیات و روایات متعدد، براى روزهدارى آثار و برکات فراوان دیگرى یاد شده که نشانه اهمیت این تکلیف الهى در شریعت اسلام است. ( همین مقاله، آثار و برکات روزه ) | ||
==آثار و برکات روزه== | ==آثار و برکات روزه== | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۴۵: | ||
5 . پاداش بزرگ الهى | 5 . پاداش بزرگ الهى | ||
خدا به مؤمنانى که اهل عمل صالح مانند روزه باشند، پاداش عظیمى در آخرت مىبخشد: « والصـّمینَ والصـّمـتِ ... اَعَدَّ اللّهُ لَهُم ... اَجرًا عَظیما » ( احزاب / 33، 35 ) و آنان را به بهشت مىبرد: « اِنَّ اللّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم واَمولَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ...* اَلتـّبُونَ العـبِدونَ الحـمِدونَ السـّحونَ » ( توبه / 9، 111 - 112 )؛ بهشتى که در آن باغهاى عالى و میوههاى آن در دسترس بهشتیان است: « فى جَنَّةٍ عالِیَه * قُطُوفُها دانِیَه * کُلوا واشرَبوا هَنیـ ٔ ا بِما اَسلَفتُم فِى الاَیّامِ الخالِیَه ». ( حاقّه / 69، 22 - 24 ) « الاَیّامِ الخالِیَة » به نظر برخى روزهایى است که بهشتیان در دنیا روزهدار بودهاند ،<ref>الکشاف، ج 4، ص 153؛ فتح القدير، ج 5 ، ص 284.</ref> چنان که در برخى روایات اهل بیت علیهمالسلام نیز آمده است .<ref>بحارالانوار، ج 93، ص 346؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 105.</ref> در روایتى، پاداش روزهدار ماه رمضان که از حرام اجتناب ورزد، رضایت الهى و بهشت <ref>بحارالانوار، ج 93، ص 346؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 105.</ref> و در حدیثى دیگر، اندازه ثواب هر عملى 10 تا 700 برابر دانسته شده، جز روزه که محدود به این مقدار نبوده و خداوند، خود پاداش آن را تعیین مىکند .<ref>مستدرک الوسائل، ج 7، ص 503؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 95.</ref> بر پایه احادیثى دیگر، پاداش آخرتى روزه، امان از تشنگى و گرسنگى روز قیامت <ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 74؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 241.</ref>و ازدواج با حوریان بهشتى <ref>مستدرک الوسائل، ج 7، ص 424؛ مجمع الزوائد، ج 3، ص 141.</ref> است. | خدا به مؤمنانى که اهل عمل صالح مانند روزه باشند، پاداش عظیمى در آخرت مىبخشد: « والصـّمینَ والصـّمـتِ ... اَعَدَّ اللّهُ لَهُم ... اَجرًا عَظیما » ( احزاب / 33، 35 ) و آنان را به بهشت مىبرد: « اِنَّ اللّهَ اشتَرى مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم واَمولَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ...* اَلتـّبُونَ العـبِدونَ الحـمِدونَ السـّحونَ » ( توبه / 9، 111 - 112 )؛ بهشتى که در آن باغهاى عالى و میوههاى آن در دسترس بهشتیان است: « فى جَنَّةٍ عالِیَه * قُطُوفُها دانِیَه * کُلوا واشرَبوا هَنیـ ٔ ا بِما اَسلَفتُم فِى الاَیّامِ الخالِیَه ». ( حاقّه / 69، 22 - 24 ) « الاَیّامِ الخالِیَة » به نظر برخى روزهایى است که بهشتیان در دنیا روزهدار بودهاند ،<ref>الکشاف، ج 4، ص 153؛ فتح القدير، ج 5 ، ص 284.</ref> چنان که در برخى روایات اهل بیت علیهمالسلام نیز آمده است .<ref>بحارالانوار، ج 93، ص 346؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 105.</ref> در روایتى، پاداش روزهدار ماه رمضان که از حرام اجتناب ورزد، رضایت الهى و بهشت <ref>بحارالانوار، ج 93، ص 346؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 105.</ref> و در حدیثى دیگر، اندازه ثواب هر عملى 10 تا 700 برابر دانسته شده، جز روزه که محدود به این مقدار نبوده و خداوند، خود پاداش آن را تعیین مىکند .<ref>مستدرک الوسائل، ج 7، ص 503؛ جامع احاديث الشيعه، ج 9، ص 95.</ref> بر پایه احادیثى دیگر، پاداش آخرتى روزه، امان از تشنگى و گرسنگى روز قیامت <ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 74؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 241.</ref>و ازدواج با حوریان بهشتى <ref>مستدرک الوسائل، ج 7، ص 424؛ مجمع الزوائد، ج 3، ص 141.</ref> است. | ||
==احکام فقهى روزه== | ==احکام فقهى روزه== | ||
1. گونه هاى روزه | 1. گونه هاى روزه | ||
روزه از نظر حکم، به روزه واجب، مستحب، حرام و مکروه قسمت مىشود. قرآن کریم به دو قسم نخست اشاره دارد. | روزه از نظر حکم، به روزه واجب، مستحب، حرام و مکروه قسمت مىشود. قرآن کریم به دو قسم نخست اشاره دارد. | ||
==ا. روزه واجب== | ==ا. روزه واجب== | ||
روزه در برخى زمانها و وضعیتها بر انسان واجب مىشود. | روزه در برخى زمانها و وضعیتها بر انسان واجب مىشود. | ||
خط ۱۸۶: | خط ۱۶۵: | ||
سه. روزه کفاره ظِهار: ظهار، تشبیه همسر به مادر یا زنى است که ازدواج با او بر فرد حرام است .<ref>ايضاح الفوائد، ج 3، ص 408 - 409؛ کفاية الاحکام، ج 2، ص 392 - 394.</ref> ظِهار که تحریم همسر بر خود است ،<ref>معجم لغة الفقهاء، ص 297</ref>.با گفتن جملاتى همچون « اَنتِ عَلىَّ کَظَهْر امىّ؛ تو بر من همانند پشت مادرم هستى »(<ref>مسالک الافهام، شهيد، ج 9، ص 464؛ جواهر الکلام، ج 33، ص 96.</ref> با شرایطى خاص تحقق مىیابد .<ref>مسالک الافهام، شهيد، ج 9، ص 527 ؛ التبيان، ج 9، ص 540 .</ref> ( ظهار ) اگر مرد رجوع به همسرش را قصد کند، باید قبل از آمیزش با همسر، بردهاى را آزاد کند و با نبودن برده، دو ماه پیاپى روزه بگیرد و در صورت عدم توانایى بر روزه، 60 مسکین را غذا دهد: « والَّذینَ یُظـهِرونَ مِن نِساهِم ثُمَّ یَعودونَ لِما قالوا فَتَحریرُ رَقَبَةٍ مِن قَبلِ اَن یَتَماسّا ... * فَمَن لَمیَجِد فَصیامُ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ مِن قَبلِ اَن یَتَماسّا فَمَن لَم یَستَطِع فَاِطعَامُ سِتّینَ مِسکینـًا ». ( مجادله / 58، 3 - 4 ) نیافتن برده: « فَمَن لَم یَجِد » یعنى بردهاى موجود نباشد یا از پرداخت قیمت آن ناتوان باشد .<ref>زبدة البيان، ص 610؛ المغنى، ج 8 ، ص 591 .</ref>رأى فقهاى امامیه در مورد پیاپى بودن دو ماه مذکور، آن است که اگر یک ماه کامل و یک روز از ماه دوم را در پى هم روزه بگیرد، تتابع صدق و روزه او کفایت مىکند .<ref>زبدة البيان، ص 678؛ جامع المدارک، ج 5 ، ص 21.</ref> | سه. روزه کفاره ظِهار: ظهار، تشبیه همسر به مادر یا زنى است که ازدواج با او بر فرد حرام است .<ref>ايضاح الفوائد، ج 3، ص 408 - 409؛ کفاية الاحکام، ج 2، ص 392 - 394.</ref> ظِهار که تحریم همسر بر خود است ،<ref>معجم لغة الفقهاء، ص 297</ref>.با گفتن جملاتى همچون « اَنتِ عَلىَّ کَظَهْر امىّ؛ تو بر من همانند پشت مادرم هستى »(<ref>مسالک الافهام، شهيد، ج 9، ص 464؛ جواهر الکلام، ج 33، ص 96.</ref> با شرایطى خاص تحقق مىیابد .<ref>مسالک الافهام، شهيد، ج 9، ص 527 ؛ التبيان، ج 9، ص 540 .</ref> ( ظهار ) اگر مرد رجوع به همسرش را قصد کند، باید قبل از آمیزش با همسر، بردهاى را آزاد کند و با نبودن برده، دو ماه پیاپى روزه بگیرد و در صورت عدم توانایى بر روزه، 60 مسکین را غذا دهد: « والَّذینَ یُظـهِرونَ مِن نِساهِم ثُمَّ یَعودونَ لِما قالوا فَتَحریرُ رَقَبَةٍ مِن قَبلِ اَن یَتَماسّا ... * فَمَن لَمیَجِد فَصیامُ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ مِن قَبلِ اَن یَتَماسّا فَمَن لَم یَستَطِع فَاِطعَامُ سِتّینَ مِسکینـًا ». ( مجادله / 58، 3 - 4 ) نیافتن برده: « فَمَن لَم یَجِد » یعنى بردهاى موجود نباشد یا از پرداخت قیمت آن ناتوان باشد .<ref>زبدة البيان، ص 610؛ المغنى، ج 8 ، ص 591 .</ref>رأى فقهاى امامیه در مورد پیاپى بودن دو ماه مذکور، آن است که اگر یک ماه کامل و یک روز از ماه دوم را در پى هم روزه بگیرد، تتابع صدق و روزه او کفایت مىکند .<ref>زبدة البيان، ص 678؛ جامع المدارک، ج 5 ، ص 21.</ref> | ||
فقهاى اهل سنت گفتهاند باید دو ماه را پیاپى و کامل روزه بگیرد .(<ref>المجموع، ج 17، ص 374؛ بدائع الصنايع، ج 5 ، ص 11؛ المغنى، ج 8 ، ص 613</ref>. چهار. روزه کفاره قتل: اگر کسى مسلمان یا کافرى را که خونش حرام است، به خطا بکشد، باید افزون بر پرداخت دیه، برده مسلمانى را آزاد کند و در نبود برده <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 187؛ المجموع، ج 19، ص 18 - 186؛ المغنى، ج 10، ص 37.</ref> یا عدم توانایى خرید آن <ref>مجمع البيان، ج 3، ص 157؛ تفسير قرطبى، ج 5 ، ص 32؛ زبدهالبيان، ص 678.</ref> دو ماه پیاپى روزه بگیرد: « ومَن قَتَلَ مُؤمِنـًا خَطَـ ٔ ًا فَتَحریرُ رَقَبَةٍ مُؤمِنَةٍ ودِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ اِلى اَهلِهِ ... واِن کانَ مِن قَومٍ بَینَکُم وبَینَهُم میثـقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ اِلى اَهلِهِ وتَحرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤمِنَةٍ فَمَن لَم یَجِد فَصیامُ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ ». ( نساء / 4، 92 ) به نظر فقیهان اهل سنت <ref>المغنى، ج 10، ص 41؛ مغنى المحتاج، ج 4، ص 108؛ کشاف القناع، ج 2، ص 377.</ref> و بیشتر فقیهان امامیه ،<ref>مختلف الشيعه، ج 8 ، ص 211؛ مسالک الافهام، شهيد، ج 10، ص 9.</ref> کفارات ذکر شده ترتیبى است و مکلف اگر نتواند برده آزاد کند، باید روزه بگیرد. شمارى از فقیهان امامیه با استناد به برخى روایات معتقدند که مکلف میان آزاد کردن برده و روزه آزاد است .<ref>المراسم العلويه، ص 190؛ مختلف الشيعه، ج 8 ، ص 21.</ref> | فقهاى اهل سنت گفتهاند باید دو ماه را پیاپى و کامل روزه بگیرد .(<ref>المجموع، ج 17، ص 374؛ بدائع الصنايع، ج 5 ، ص 11؛ المغنى، ج 8 ، ص 613</ref>. چهار. روزه کفاره قتل: اگر کسى مسلمان یا کافرى را که خونش حرام است، به خطا بکشد، باید افزون بر پرداخت دیه، برده مسلمانى را آزاد کند و در نبود برده <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 187؛ المجموع، ج 19، ص 18 - 186؛ المغنى، ج 10، ص 37.</ref> یا عدم توانایى خرید آن <ref>مجمع البيان، ج 3، ص 157؛ تفسير قرطبى، ج 5 ، ص 32؛ زبدهالبيان، ص 678.</ref> دو ماه پیاپى روزه بگیرد: « ومَن قَتَلَ مُؤمِنـًا خَطَـ ٔ ًا فَتَحریرُ رَقَبَةٍ مُؤمِنَةٍ ودِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ اِلى اَهلِهِ ... واِن کانَ مِن قَومٍ بَینَکُم وبَینَهُم میثـقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ اِلى اَهلِهِ وتَحرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤمِنَةٍ فَمَن لَم یَجِد فَصیامُ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ ». ( نساء / 4، 92 ) به نظر فقیهان اهل سنت <ref>المغنى، ج 10، ص 41؛ مغنى المحتاج، ج 4، ص 108؛ کشاف القناع، ج 2، ص 377.</ref> و بیشتر فقیهان امامیه ،<ref>مختلف الشيعه، ج 8 ، ص 211؛ مسالک الافهام، شهيد، ج 10، ص 9.</ref> کفارات ذکر شده ترتیبى است و مکلف اگر نتواند برده آزاد کند، باید روزه بگیرد. شمارى از فقیهان امامیه با استناد به برخى روایات معتقدند که مکلف میان آزاد کردن برده و روزه آزاد است .<ref>المراسم العلويه، ص 190؛ مختلف الشيعه، ج 8 ، ص 21.</ref> | ||
خط ۱۹۳: | خط ۱۷۰: | ||
به نظر مشهور فقهاى امامیه <ref>المبسوط، طوسى، ج 7، ص 246.</ref> و برخى از فقهاى اهل سنت <ref>المجموع، ج 19، ص 189؛ مغنى المحتاج، ج 4، ص 10.</ref>در صورت ناتوانى از روزه، اطعام 60 فقیر جایگزین روزه نمىشود، زیرا قرآن تنها از آزادى برده و روزه سخن به میان آورده است .<ref>المجموع، ج 19، ص 189.</ref>برخى از فقهاى اهل سنت با قیاس این مورد به کفاره ظهار احتمال دادهاند که در صورت ناتوانى بر روزه، باید 60 فقیر را غذا دهد .<ref>المغنى، ج 10، ص 41.</ref> فقیهان امامیه <ref>الخلاف، ج 5، ص 322 - 323؛ فقه القرآن، ج 2، ص 241.</ref> و برخى از فقیهان اهل سنت <ref>المغنى، ج 10، ص 40.</ref> با استناد به روایات معتقدند که کفاره مذکور در قتل عمد نیز واجب است. | به نظر مشهور فقهاى امامیه <ref>المبسوط، طوسى، ج 7، ص 246.</ref> و برخى از فقهاى اهل سنت <ref>المجموع، ج 19، ص 189؛ مغنى المحتاج، ج 4، ص 10.</ref>در صورت ناتوانى از روزه، اطعام 60 فقیر جایگزین روزه نمىشود، زیرا قرآن تنها از آزادى برده و روزه سخن به میان آورده است .<ref>المجموع، ج 19، ص 189.</ref>برخى از فقهاى اهل سنت با قیاس این مورد به کفاره ظهار احتمال دادهاند که در صورت ناتوانى بر روزه، باید 60 فقیر را غذا دهد .<ref>المغنى، ج 10، ص 41.</ref> فقیهان امامیه <ref>الخلاف، ج 5، ص 322 - 323؛ فقه القرآن، ج 2، ص 241.</ref> و برخى از فقیهان اهل سنت <ref>المغنى، ج 10، ص 40.</ref> با استناد به روایات معتقدند که کفاره مذکور در قتل عمد نیز واجب است. | ||
برخى کفاره یادشده را با دلیل اولویت ثابت دانسته و گفتهاند که وقتى در قتل خطا با وجود گناهکار نبودن کفاره ثابت باشد، در قتل عمد به طریق اولى ثابت است .<ref>المغنى، ج 10، ص 40؛ المجموع، ج 19، ص 184.</ref> کفاره یادشده به نظر فقیهان امامیه به صورت جمع بر قاتل واجب مىگردد .<ref>الخلاف، ج 5 ، ص 323؛ السرائر، ج 3، ص 75؛ جامع المدارک، ج 6، ص 293.</ref> در مقابل، مشهور اهل سنت کفاره را در قتل عمد واجب نمىدانند، به دلیل مفهوم آیه 92 نساء / 4، نیز آیه 93 نساء / 4 که در مورد قتل عمد آمده و در آن سخنى از کفاره به میان نیاورده است: « ومَن یَقتُل مُؤمِنـًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خــلِدًا فیها »؛ نیز روایاتى منسوب به پیامبر صلىاللهعلیهوآله هستند که در آنها حضرت تنها قصاص را واجب شمرده و سخنى از کفاره در آنها نیست .<ref>المغنى، ج 10، ص 40.</ref> پنج. روزه کفاره تراشیدن سر در حال احرام: تراشیدن سر بر مُحرم پیش از قربانى حرام است؛ ولى محرِم بیمار یا کسى که در سر ناراحتى دارد، مىتواند سر را تراشیده و به جاى آن روزه بگیرد، یا صدقهاى بدهد یا حیوانى را قربانى کند: « ولا تَحلِقوا رُءوسَکُم حَتّى یَبلُغَ الهَدىُ مَحِلَّهُ فَمَن کانَ مِنکُم مَریضـًا اَو بِهِ اَذىً مِن رَأسِهِ فَفِدیَةٌ مِن صِیامٍ اَو صَدَقَةٍ اَو نُسُکٍ ». ( بقره / 2، 196 ) این آیه در باره کعب بن عجزه از مسلمانان صدر اسلام نازل شد که حشرات موذى سبب آزار او گردیده بودند که در پى نزول آیه مذکور پیامبر صلىاللهعلیهوآله به او فرمان داد که سر خود را تراشیده و چند روزى را روزه بگیرد .<ref>جامع البيان، ج 2، ص 315؛ مجمعالبيان، ج 2، ص 38.</ref> | برخى کفاره یادشده را با دلیل اولویت ثابت دانسته و گفتهاند که وقتى در قتل خطا با وجود گناهکار نبودن کفاره ثابت باشد، در قتل عمد به طریق اولى ثابت است .<ref>المغنى، ج 10، ص 40؛ المجموع، ج 19، ص 184.</ref> کفاره یادشده به نظر فقیهان امامیه به صورت جمع بر قاتل واجب مىگردد .<ref>الخلاف، ج 5 ، ص 323؛ السرائر، ج 3، ص 75؛ جامع المدارک، ج 6، ص 293.</ref> در مقابل، مشهور اهل سنت کفاره را در قتل عمد واجب نمىدانند، به دلیل مفهوم آیه 92 نساء / 4، نیز آیه 93 نساء / 4 که در مورد قتل عمد آمده و در آن سخنى از کفاره به میان نیاورده است: « ومَن یَقتُل مُؤمِنـًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خــلِدًا فیها »؛ نیز روایاتى منسوب به پیامبر صلىاللهعلیهوآله هستند که در آنها حضرت تنها قصاص را واجب شمرده و سخنى از کفاره در آنها نیست .<ref>المغنى، ج 10، ص 40.</ref> پنج. روزه کفاره تراشیدن سر در حال احرام: تراشیدن سر بر مُحرم پیش از قربانى حرام است؛ ولى محرِم بیمار یا کسى که در سر ناراحتى دارد، مىتواند سر را تراشیده و به جاى آن روزه بگیرد، یا صدقهاى بدهد یا حیوانى را قربانى کند: « ولا تَحلِقوا رُءوسَکُم حَتّى یَبلُغَ الهَدىُ مَحِلَّهُ فَمَن کانَ مِنکُم مَریضـًا اَو بِهِ اَذىً مِن رَأسِهِ فَفِدیَةٌ مِن صِیامٍ اَو صَدَقَةٍ اَو نُسُکٍ ». ( بقره / 2، 196 ) این آیه در باره کعب بن عجزه از مسلمانان صدر اسلام نازل شد که حشرات موذى سبب آزار او گردیده بودند که در پى نزول آیه مذکور پیامبر صلىاللهعلیهوآله به او فرمان داد که سر خود را تراشیده و چند روزى را روزه بگیرد .<ref>جامع البيان، ج 2، ص 315؛ مجمعالبيان، ج 2، ص 38.</ref> | ||
فقهاى امامیه <ref>المقنع، ص 180؛ الحدائق، ج 15، ص 513 .</ref> و اهل سنت <ref>المبسوط، سرخسى، ج 4، ص 74 - 75؛ مغنى المحتاج، ج 1، ص 530</ref> . بر اساس روایاتى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام مقدار روزه کفاره تراشیدن سر را سه روز دانستهاند که محرم میان انجام دادن آن یا صدقه دادن یا قربانى آزاد است. افزون بر این، فقهاى اسلامى با استناد به آیه یادشده و روایات، کفاره تراشیدن عمدى سر در حال احرام را نیز از همین کفارات سهگانه دانستهاند .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 14؛ المجموع، ج 7، ص 247؛ المغنى، ج 3، ص 520 .</ref> شش. روزه کفاره صید: کفاره * کسى که به عمد در حال احرام حیوانى را صید کند، قربانى کردن حیوانى همانند حیوان صید شده یا اطعام مساکین یا روزه گرفتن معادل طعام مذکور است: « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَقتُلوا الصَّیدَ واَنتُم حُرُمٌ ومَن قَتَلَهُ مِنکُم مُتَعَمِّدًا فَجَزاءٌ مِثلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ ... اَو کَفّـرَةٌ طَعامُ مَسـکینَ اَو عَدلُ ذلِکَ صِیامـًا ». ( مائده / 5، 95 ) بر اساس این آیات، صید کننده نخست باید حیوانى همانند حیوان شکار شده را کفاره دهد. رأى فقیهان در باره همانندى حیوان مذکور مختلف است <ref>المجموع، ج 7، ص 423؛ مختلفالشيعه، ج 4، ص 89 - 90؛ مسالک الافهام، شهيد، ج 2، ص 414.</ref> ( صید )،چنان که آراى فقیهان درباره اطعام یا روزه نیز متفاوت است: برخى گفتهاند در صورت ناتوانى بر قربانى یا قیمت آن، محرم باید مساکین را اطعام کند و در حالت عدم توانایى بر اطعام، در مقابل هر نصف صاع <ref>الحدائق، ج 15، ص 179؛ مختلف الشيعه، ج 4، ص 8 - 90.</ref> یا یک مد از طعام<ref>المجموع، ج 7، ص 438.</ref> یک روز روزه مىگیرد. | فقهاى امامیه <ref>المقنع، ص 180؛ الحدائق، ج 15، ص 513 .</ref> و اهل سنت <ref>المبسوط، سرخسى، ج 4، ص 74 - 75؛ مغنى المحتاج، ج 1، ص 530</ref> . بر اساس روایاتى از رسول خدا صلىاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام مقدار روزه کفاره تراشیدن سر را سه روز دانستهاند که محرم میان انجام دادن آن یا صدقه دادن یا قربانى آزاد است. افزون بر این، فقهاى اسلامى با استناد به آیه یادشده و روایات، کفاره تراشیدن عمدى سر در حال احرام را نیز از همین کفارات سهگانه دانستهاند .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 14؛ المجموع، ج 7، ص 247؛ المغنى، ج 3، ص 520 .</ref> شش. روزه کفاره صید: کفاره * کسى که به عمد در حال احرام حیوانى را صید کند، قربانى کردن حیوانى همانند حیوان صید شده یا اطعام مساکین یا روزه گرفتن معادل طعام مذکور است: « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَقتُلوا الصَّیدَ واَنتُم حُرُمٌ ومَن قَتَلَهُ مِنکُم مُتَعَمِّدًا فَجَزاءٌ مِثلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ ... اَو کَفّـرَةٌ طَعامُ مَسـکینَ اَو عَدلُ ذلِکَ صِیامـًا ». ( مائده / 5، 95 ) بر اساس این آیات، صید کننده نخست باید حیوانى همانند حیوان شکار شده را کفاره دهد. رأى فقیهان در باره همانندى حیوان مذکور مختلف است <ref>المجموع، ج 7، ص 423؛ مختلفالشيعه، ج 4، ص 89 - 90؛ مسالک الافهام، شهيد، ج 2، ص 414.</ref> ( صید )،چنان که آراى فقیهان درباره اطعام یا روزه نیز متفاوت است: برخى گفتهاند در صورت ناتوانى بر قربانى یا قیمت آن، محرم باید مساکین را اطعام کند و در حالت عدم توانایى بر اطعام، در مقابل هر نصف صاع <ref>الحدائق، ج 15، ص 179؛ مختلف الشيعه، ج 4، ص 8 - 90.</ref> یا یک مد از طعام<ref>المجموع، ج 7، ص 438.</ref> یک روز روزه مىگیرد. | ||
برخى نیز گفتهاند: شخص ناتوان از قربانى کردن شتر، 60 مسکین را اطعام مىکند و در صورت ناتوانى، 18 روز روزه مىگیرد و شخص ناتوان از قربانى کردن گاو، 30 مسکین را اطعام کرده یا 9 روز روزه مىگیرد و ناتوان از قربانى کردن گوسفند، 10 مسکین را غذا مىدهد یا سه روز را روزه مىگیرد .<ref>مختلف الشيعه، ج 4، ص 92؛ کتاب الحج، ج 4، ص 8.</ref> | برخى نیز گفتهاند: شخص ناتوان از قربانى کردن شتر، 60 مسکین را اطعام مىکند و در صورت ناتوانى، 18 روز روزه مىگیرد و شخص ناتوان از قربانى کردن گاو، 30 مسکین را اطعام کرده یا 9 روز روزه مىگیرد و ناتوان از قربانى کردن گوسفند، 10 مسکین را غذا مىدهد یا سه روز را روزه مىگیرد .<ref>مختلف الشيعه، ج 4، ص 92؛ کتاب الحج، ج 4، ص 8.</ref> | ||
برخى از فقیهان اهل سنت نیز معتقدند که در کفاره صید، محرم باید سه تا 10 روز روزه بگیرد .ا<ref>لمجموع، ج 7، ص 438.</ref> بعضى حداکثر روزه کفاره صید را 21 روز دانستهاند .<ref>المجموع، ج 7، ص 438.</ref>درباره تخییرى یا ترتیبى بودن کفارات سهگانه نیز میان فقهاى اسلامى دو دیدگاه هست: بیشتر فقیهان شیعه و اهل سنت آن را تخییرى دانستهاند، زیرا قرآن کریم از کفارات ذکر شده با واژه « اَوْ » یاد مىکند که بر تخییر دلالت دارد .<ref>الخلاف، ج 2، ص 402 - 403؛ بدائع الصنائع، ج 2، ص 200؛ تذکرة الفقهاء، ج 7، ص 402.</ref> روایاتى از امام صادق علیه السلام (<ref>الکافى، ج 4، ص 358؛ تهذيب، ج 5 ، ص 333.</ref> و ابنعباس نیز مؤید این امرند .<ref>السننالکبرى، ج10، ص60؛ الدرالمنثور، ج1، ص21.</ref> برخى فقیهان نیز با استناد به روایات، این کفارات را ترتیبى دانستهاند<ref>بدائع الصنائع، ج 2، ص 200؛ تذکرة الفقهاء، ج 7، ص 403؛ مدارک الاحکام، ج 6، ص 242</ref> که بر اساس این رأى، مکلف تنها در حالت ناتوانى از قربانى و اطعام باید روزه بگیرد. | برخى از فقیهان اهل سنت نیز معتقدند که در کفاره صید، محرم باید سه تا 10 روز روزه بگیرد .ا<ref>لمجموع، ج 7، ص 438.</ref> بعضى حداکثر روزه کفاره صید را 21 روز دانستهاند .<ref>المجموع، ج 7، ص 438.</ref>درباره تخییرى یا ترتیبى بودن کفارات سهگانه نیز میان فقهاى اسلامى دو دیدگاه هست: بیشتر فقیهان شیعه و اهل سنت آن را تخییرى دانستهاند، زیرا قرآن کریم از کفارات ذکر شده با واژه « اَوْ » یاد مىکند که بر تخییر دلالت دارد .<ref>الخلاف، ج 2، ص 402 - 403؛ بدائع الصنائع، ج 2، ص 200؛ تذکرة الفقهاء، ج 7، ص 402.</ref> روایاتى از امام صادق علیه السلام (<ref>الکافى، ج 4، ص 358؛ تهذيب، ج 5 ، ص 333.</ref> و ابنعباس نیز مؤید این امرند .<ref>السننالکبرى، ج10، ص60؛ الدرالمنثور، ج1، ص21.</ref> برخى فقیهان نیز با استناد به روایات، این کفارات را ترتیبى دانستهاند<ref>بدائع الصنائع، ج 2، ص 200؛ تذکرة الفقهاء، ج 7، ص 403؛ مدارک الاحکام، ج 6، ص 242</ref> که بر اساس این رأى، مکلف تنها در حالت ناتوانى از قربانى و اطعام باید روزه بگیرد. | ||
هفت. روزه کفاره شکستن سوگند: کفاره شکستن سوگند از روى اراده، اطعام 10 مسکین یا تهیه لباس آنان یا آزاد کردن یک برده و در صورت نیافتن این کفارات، گرفتن سه روز روزه است: « لایُؤاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فى اَیمـنِکُم ولـکِن یُؤاخِذُکُم بِما عَقَّدتُمُ الاَیمـنَ فَکَفّـرَتُهُ اِطعامُ عَشَرَةِ مَسـکینَ ... اَو کِسوَتُهُم اَو تَحریرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَم یَجِد فَصیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ ذلِکَ کَفّـرَةُ اَیمـنِکُم اِذا حَلَفتُم ». ( مائده / 5، 89 ) نیافتن کفارات: « فَمَن لَم یَجِد » نداشتن مالى اضافه بر مخارج خود و خانواده خویش براى عمل به تکالیف مذکور است .<ref>فقه القرآن، ج 2، ص 228؛ التفسير الکبير، ج 12، ص 77.</ref> به نظر برخى، نیافتن خود طعام یا لباس یا برده مراد است ، <ref>المغنى، ج 11، ص 273.</ref>در نتیجه مکلف بایستى به جاى آنها سه روز روزه بگیرد. | هفت. روزه کفاره شکستن سوگند: کفاره شکستن سوگند از روى اراده، اطعام 10 مسکین یا تهیه لباس آنان یا آزاد کردن یک برده و در صورت نیافتن این کفارات، گرفتن سه روز روزه است: « لایُؤاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغوِ فى اَیمـنِکُم ولـکِن یُؤاخِذُکُم بِما عَقَّدتُمُ الاَیمـنَ فَکَفّـرَتُهُ اِطعامُ عَشَرَةِ مَسـکینَ ... اَو کِسوَتُهُم اَو تَحریرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَم یَجِد فَصیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ ذلِکَ کَفّـرَةُ اَیمـنِکُم اِذا حَلَفتُم ». ( مائده / 5، 89 ) نیافتن کفارات: « فَمَن لَم یَجِد » نداشتن مالى اضافه بر مخارج خود و خانواده خویش براى عمل به تکالیف مذکور است .<ref>فقه القرآن، ج 2، ص 228؛ التفسير الکبير، ج 12، ص 77.</ref> به نظر برخى، نیافتن خود طعام یا لباس یا برده مراد است ، <ref>المغنى، ج 11، ص 273.</ref>در نتیجه مکلف بایستى به جاى آنها سه روز روزه بگیرد. | ||
به نظر فقیهان امامیه <ref>الخلاف، ج 6، ص 143؛ رياض المسائل، ج 11، ص 23.</ref> و بیشتر فقهاى اهل سنت <ref>المغنى، ج 11، ص 273؛ المجموع، ج 18،</ref> ص 122. مکلف باید این سه روز را پشت سر هم روزه بگیرد. دلیل آن، افزون بر اجماع و روایات، قرائت ابنمسعود و ابى بن کعب است که این آیه را به صورت « ثلاثة ایام متتابعات » و « ثلاثة ایام متتابعه » قرائت کردهاند .<ref>الخلاف، ج 6، ص 143؛ المغنى، ج 11، ص 273.</ref> برخى از فقهاى اهل سنت با این استدلال که سه روز مذکور در آیه، مقید به تتابع نیست، موالات در این سه روز را واجب ندانستهاند .<ref>المغنى، ج 11، ص 273؛ المجموع، ج 18، ص 122.</ref> هشت. روزه بدل قربانى: حجگزارى که در حج تمتع قربانى نیابد، باید به جاى آن 10 روز روزه بگیرد که سه روز آن باید در ایام حج باشد: « فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَى الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدىِ فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ فِى الحَجِّ و وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم ...( بقره / 2، 196 ) به نظر بیشتر فقیهان نیافتن قربانى، یعنى چه حیوانى براى قربانى نباشد یا شخص توان خرید آن را نداشته باشد .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 187؛ تفسير قرطبى، ج 2، ص 399.</ref> برخى گفتهاند: روزه مذکور بدل از قربانى است و تنها در صورت نبودن قربانى بر شخص واجب مىگردد <ref>السرائر، ج 1، ص 592 ؛ مختلف الشيعه، ج 3، ص 567 .</ref> اما در صورتى که توان خرید آن را نداشت روزه بر او واجب نیست، زیرا تعبیر « فَمَن لَم یَجِد » تنها بر نیافتن قربانى دلالت دارد .<ref>جواهرالکلام، ج 19، ص 164 - 165.</ref> | به نظر فقیهان امامیه <ref>الخلاف، ج 6، ص 143؛ رياض المسائل، ج 11، ص 23.</ref> و بیشتر فقهاى اهل سنت <ref>المغنى، ج 11، ص 273؛ المجموع، ج 18،</ref> ص 122. مکلف باید این سه روز را پشت سر هم روزه بگیرد. دلیل آن، افزون بر اجماع و روایات، قرائت ابنمسعود و ابى بن کعب است که این آیه را به صورت « ثلاثة ایام متتابعات » و « ثلاثة ایام متتابعه » قرائت کردهاند .<ref>الخلاف، ج 6، ص 143؛ المغنى، ج 11، ص 273.</ref> برخى از فقهاى اهل سنت با این استدلال که سه روز مذکور در آیه، مقید به تتابع نیست، موالات در این سه روز را واجب ندانستهاند .<ref>المغنى، ج 11، ص 273؛ المجموع، ج 18، ص 122.</ref> هشت. روزه بدل قربانى: حجگزارى که در حج تمتع قربانى نیابد، باید به جاى آن 10 روز روزه بگیرد که سه روز آن باید در ایام حج باشد: « فَمَن تَمَتَّعَ بِالعُمرَةِ اِلَى الحَجِّ فَمَا استَیسَرَ مِنَ الهَدىِ فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ فِى الحَجِّ و وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم ...( بقره / 2، 196 ) به نظر بیشتر فقیهان نیافتن قربانى، یعنى چه حیوانى براى قربانى نباشد یا شخص توان خرید آن را نداشته باشد .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 187؛ تفسير قرطبى، ج 2، ص 399.</ref> برخى گفتهاند: روزه مذکور بدل از قربانى است و تنها در صورت نبودن قربانى بر شخص واجب مىگردد <ref>السرائر، ج 1، ص 592 ؛ مختلف الشيعه، ج 3، ص 567 .</ref> اما در صورتى که توان خرید آن را نداشت روزه بر او واجب نیست، زیرا تعبیر « فَمَن لَم یَجِد » تنها بر نیافتن قربانى دلالت دارد .<ref>جواهرالکلام، ج 19، ص 164 - 165.</ref> | ||
به نظر فقیهان امامیه و اهل سنت، سه روز روزه مذکور، باید در ماه ذىحجه باشد .<ref>المغنى، ج 3، ص 505 ؛ المجموع، ج 7، ص 185؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 343.</ref>دلیل فقیهان امامیه، روایاتى از اهل بیت علیهمالسلام است که « فِى الحَجِّ » را در آیه یادشده به ماه ذىحجه تفسیر کردهاند ؛(64)<ref>مستند الشيعه، ج 12، ص 343.</ref> همچنین مشهور فقیهان امامیه گفتهاند که مستحب است این سه روز، در روزهاى 7 و 8 و 9 ذىحجه باشد .<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 568 ؛ الروضة البهيه، ج 2، ص 295.</ref> از ظاهر عبارات برخى، وجوب روزه در این سه روز فهمیده مىشود .<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 568 .</ref> فقیهان اهل سنت معتقدند که این سه روز باید از آغاز ذى حجه پس از محرم شدن براى حج تا روز دهم باشد .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 4، ص 181؛ المغنى، ج3، ص 505 ؛ المجموع، ج 7، ص 185.</ref> برخى از آنان روز 7، 8 و 9 ذىحجه را مستحب شمردهاند .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 4، ص 181.</ref> به نظر بیشتر فقیهان شیعه، حجگزار نمىتواند روزه این سه روز را در ایام تشریق به جا آورد و در صورت روزه نگرفتن پیش از این روزها باید پس از ایام تشریق روزه بگیرد .<ref>مختلف الشيعه، ج 4، ص 272 - 273؛ الحدائق، ج 1، ص 131.</ref> به نظر بیشتر فقهاى اهل سنت نیز روزه گرفتن در ایام تشریق حرام است .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 3، ص 81 ؛ المغنى، ج 3، ص 50 ؛ المجموع، ج 6، ص 441.</ref> به باور برخى از فقهاى شیعه و اهل سنت، در صورت فوت این سه روز پیش از ایام تشریق، حجگزار مىتواند در ایام تشریق روزه بگیرد .<ref>تفسير قرطبى، ج 2، ص 400؛ مختلف الشيعه، ج 4، ص 273؛ الحدائق، ج 17، ص 124.</ref> اگر کسى در ماه ذىحجه این سه روز را روزه نگیرد، به نظر فقهاى امامیه و بیشتر فقهاى اهل سنت، روزه از او ساقط مىشود و باید سال دیگر در منا قربانى کند .<ref>المجموع، ج 7، ص 186؛ المهذب البارع، ج 2، ص 19؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 351.</ref> به دیده برخى از فقهاى اهل سنت باید قضاى آن را پس از بازگشت به جا آورد .<ref>المجموع، ج 7، ص 186.</ref> | به نظر فقیهان امامیه و اهل سنت، سه روز روزه مذکور، باید در ماه ذىحجه باشد .<ref>المغنى، ج 3، ص 505 ؛ المجموع، ج 7، ص 185؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 343.</ref>دلیل فقیهان امامیه، روایاتى از اهل بیت علیهمالسلام است که « فِى الحَجِّ » را در آیه یادشده به ماه ذىحجه تفسیر کردهاند ؛(64)<ref>مستند الشيعه، ج 12، ص 343.</ref> همچنین مشهور فقیهان امامیه گفتهاند که مستحب است این سه روز، در روزهاى 7 و 8 و 9 ذىحجه باشد .<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 568 ؛ الروضة البهيه، ج 2، ص 295.</ref> از ظاهر عبارات برخى، وجوب روزه در این سه روز فهمیده مىشود .<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 568 .</ref> فقیهان اهل سنت معتقدند که این سه روز باید از آغاز ذى حجه پس از محرم شدن براى حج تا روز دهم باشد .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 4، ص 181؛ المغنى، ج3، ص 505 ؛ المجموع، ج 7، ص 185.</ref> برخى از آنان روز 7، 8 و 9 ذىحجه را مستحب شمردهاند .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 4، ص 181.</ref> به نظر بیشتر فقیهان شیعه، حجگزار نمىتواند روزه این سه روز را در ایام تشریق به جا آورد و در صورت روزه نگرفتن پیش از این روزها باید پس از ایام تشریق روزه بگیرد .<ref>مختلف الشيعه، ج 4، ص 272 - 273؛ الحدائق، ج 1، ص 131.</ref> به نظر بیشتر فقهاى اهل سنت نیز روزه گرفتن در ایام تشریق حرام است .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 3، ص 81 ؛ المغنى، ج 3، ص 50 ؛ المجموع، ج 6، ص 441.</ref> به باور برخى از فقهاى شیعه و اهل سنت، در صورت فوت این سه روز پیش از ایام تشریق، حجگزار مىتواند در ایام تشریق روزه بگیرد .<ref>تفسير قرطبى، ج 2، ص 400؛ مختلف الشيعه، ج 4، ص 273؛ الحدائق، ج 17، ص 124.</ref> اگر کسى در ماه ذىحجه این سه روز را روزه نگیرد، به نظر فقهاى امامیه و بیشتر فقهاى اهل سنت، روزه از او ساقط مىشود و باید سال دیگر در منا قربانى کند .<ref>المجموع، ج 7، ص 186؛ المهذب البارع، ج 2، ص 19؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 351.</ref> به دیده برخى از فقهاى اهل سنت باید قضاى آن را پس از بازگشت به جا آورد .<ref>المجموع، ج 7، ص 186.</ref> | ||
به نظر فقهاى امامیه در صورت عدم توانایى و داشتن عذر از گرفتن روزه در ایام حج مىتواند در راه یا پس از بازگشت به وطن، روزه این سه روز را بهجا آورد .<ref>الحدائق، ج 17، ص 145؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 35.</ref> به فتواى مشهور بلکه اجماع فقهاى امامیه، روزه این سه روز باید پشت سر هم باشد ،<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 225؛ رياض المسائل، ج 5 ، ص 497؛ مستند الشيعه، ج 12،</ref> ص 343. مگر اینکه روز هشتم و روز نهم را روزه بگیرد که مىتواند روز سوم را پس از ایام تشریق روزه گرفته و سه روز را کامل کند .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 225؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 344.</ref> برخى گفتهاند: اگر دو روز پشت سر هم باشد، تتابع صدق مىکند و اعاده آنها لازم نیست .<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 567 - 568 ؛ رياض المسائل، ج 5 ، ص 497.</ref> | به نظر فقهاى امامیه در صورت عدم توانایى و داشتن عذر از گرفتن روزه در ایام حج مىتواند در راه یا پس از بازگشت به وطن، روزه این سه روز را بهجا آورد .<ref>الحدائق، ج 17، ص 145؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 35.</ref> به فتواى مشهور بلکه اجماع فقهاى امامیه، روزه این سه روز باید پشت سر هم باشد ،<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 225؛ رياض المسائل، ج 5 ، ص 497؛ مستند الشيعه، ج 12،</ref> ص 343. مگر اینکه روز هشتم و روز نهم را روزه بگیرد که مىتواند روز سوم را پس از ایام تشریق روزه گرفته و سه روز را کامل کند .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 225؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 344.</ref> برخى گفتهاند: اگر دو روز پشت سر هم باشد، تتابع صدق مىکند و اعاده آنها لازم نیست .<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 567 - 568 ؛ رياض المسائل، ج 5 ، ص 497.</ref> | ||
خط ۲۲۸: | خط ۱۸۹: | ||
فقهاى اهل سنت با این استدلال که قرآن تتابع را شرط ندانسته، پراکنده بودن این سه روز را جایز <ref>المدونة الکبرى، ج 1، ص 213؛ المغنى، ج 3، ص 506 ؛ الجوهر النقى، ج 7، ص 387.</ref> و مشهور، تتابع آن را مستحب شمردهاند .<ref>الثمر الدانى، ص 385.</ref> افزون بر سه روز ذکر شده، حجگزار باید 7 روز نیز پس از بازگشت از حج روزه بگیرد، تا 10 روز کامل گردد: « وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم تِلکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ». ( بقره / 2، 196 ) به فتواى فقیهان امامیه، حجگزار 7 روز مذکور را باید پس از بازگشت به نزد اهل خود در وطن یا غیر آن روزه بگیرد، زیرا قرآن این روزها را به رجوع وابسته مىداند: « اذا رجعتم ». افزون بر این، در روایاتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام به صراحت از رجوع حجگزار نزد اهل خویش و روزه گرفتن در وطن سخن دارند <ref>الکافى، ج 4، ص 510 ؛ تهذيب، ج 5 ، ص 38 - 39؛ صحيح البخارى، ج 2، ص 181.</ref> و در صورت بازنگشتن به وطن، باید به اندازه مسافت وطن، از مکه دور شده و در صورت باقى ماندن در مکه باید یک ماه <ref>الخلاف، ج 2، ص 279؛ تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 276؛ مدارک الاحکام، ج 8 ، ص 59 .</ref> و به نظر برخى به اندازه رسیدن حجگزار به وطن خود <ref>مسالک الافهام، شهيد، ج 2، ص 306؛ الحدائق، ج 17، ص 151.</ref> از زمان ماندن پیموده گردد. | فقهاى اهل سنت با این استدلال که قرآن تتابع را شرط ندانسته، پراکنده بودن این سه روز را جایز <ref>المدونة الکبرى، ج 1، ص 213؛ المغنى، ج 3، ص 506 ؛ الجوهر النقى، ج 7، ص 387.</ref> و مشهور، تتابع آن را مستحب شمردهاند .<ref>الثمر الدانى، ص 385.</ref> افزون بر سه روز ذکر شده، حجگزار باید 7 روز نیز پس از بازگشت از حج روزه بگیرد، تا 10 روز کامل گردد: « وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم تِلکَ عَشَرَةٌ کامِلَةٌ ». ( بقره / 2، 196 ) به فتواى فقیهان امامیه، حجگزار 7 روز مذکور را باید پس از بازگشت به نزد اهل خود در وطن یا غیر آن روزه بگیرد، زیرا قرآن این روزها را به رجوع وابسته مىداند: « اذا رجعتم ». افزون بر این، در روایاتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام به صراحت از رجوع حجگزار نزد اهل خویش و روزه گرفتن در وطن سخن دارند <ref>الکافى، ج 4، ص 510 ؛ تهذيب، ج 5 ، ص 38 - 39؛ صحيح البخارى، ج 2، ص 181.</ref> و در صورت بازنگشتن به وطن، باید به اندازه مسافت وطن، از مکه دور شده و در صورت باقى ماندن در مکه باید یک ماه <ref>الخلاف، ج 2، ص 279؛ تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 276؛ مدارک الاحکام، ج 8 ، ص 59 .</ref> و به نظر برخى به اندازه رسیدن حجگزار به وطن خود <ref>مسالک الافهام، شهيد، ج 2، ص 306؛ الحدائق، ج 17، ص 151.</ref> از زمان ماندن پیموده گردد. | ||
برخى فقهاى اهل سنت نیز معتقدند که روزه این 7 روز باید پس از بازگشت به وطن باشد . <ref>المجموع، ج 7، ص 185؛ کشاف القناع، ج 2، ص 527 .</ref> در مقابل، بیشتر آنان گفتهاند: حجگزار مىتواند این 7 روز را پس از فارغ شدن از اعمال حج، یا هنگام بازگشت از منا، یا هنگام بازگشت از شهر مکه روزه بگیرد <ref>بدائع الصنائع، ج 2، ص 174؛ المجموع، ج 7، ص 185ـ187؛ مواهبالجليل، ج4، ص 270-271.</ref> و تأخیر آن تا هنگام رسیدن نزد اهل خود مستحب است . <ref>مواهب الجليل، ج 4، ص 270.</ref> به نظر فقهاى اهل سنت <ref>فتح العزيز، ج 7، ص 190؛ کشاف القناع، ج 2، ص 528 .</ref> و مشهور فقهاى امامیه ، <ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 509 ؛ تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 275.</ref> تتابع این 7 روز واجب نیست. دلیلش افزون بر روایات، اطلاق آیه یادشده است که روزه این 7 روز را به شکل پراکنده نیز شامل مىشود .<ref>مدارک الاحکام، ج 8 ، ص 58 ؛ کشاف القناع، ج 2، ص 528 .</ref> | برخى فقهاى اهل سنت نیز معتقدند که روزه این 7 روز باید پس از بازگشت به وطن باشد . <ref>المجموع، ج 7، ص 185؛ کشاف القناع، ج 2، ص 527 .</ref> در مقابل، بیشتر آنان گفتهاند: حجگزار مىتواند این 7 روز را پس از فارغ شدن از اعمال حج، یا هنگام بازگشت از منا، یا هنگام بازگشت از شهر مکه روزه بگیرد <ref>بدائع الصنائع، ج 2، ص 174؛ المجموع، ج 7، ص 185ـ187؛ مواهبالجليل، ج4، ص 270-271.</ref> و تأخیر آن تا هنگام رسیدن نزد اهل خود مستحب است . <ref>مواهب الجليل، ج 4، ص 270.</ref> به نظر فقهاى اهل سنت <ref>فتح العزيز، ج 7، ص 190؛ کشاف القناع، ج 2، ص 528 .</ref> و مشهور فقهاى امامیه ، <ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 509 ؛ تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 275.</ref> تتابع این 7 روز واجب نیست. دلیلش افزون بر روایات، اطلاق آیه یادشده است که روزه این 7 روز را به شکل پراکنده نیز شامل مىشود .<ref>مدارک الاحکام، ج 8 ، ص 58 ؛ کشاف القناع، ج 2، ص 528 .</ref> | ||
خط ۲۳۵: | خط ۱۹۴: | ||
برخى از فقیهان امامیه با استناد به روایات و این مطلب که امر بر فور دلالت دارد و فور با روزه گرفتن پیاپى عملى مىشود، روزه گرفتن پیاپى این 7 روز را واجب شمردهاند ؛<ref>نک: مختلف الشيعه، ج 3، ص 509 ؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 356.</ref> همچنین به فتواى مشهور فقهاى شیعه (90)<ref>تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 276؛ کتاب الحج، ج 5 ، ص 279.</ref> و برخى فقیهان اهل سنت <ref>المجموع، ج 7، ص 185، 188.</ref> باید حجگزار میان سه و 7 روز روزه مذکور فاصله بیندازد، زیرا قرآن کریم زمان هریک از این سه روز و 7 روز را در وقتى خاص و جدا از یکدیگر بیان مىدارد: « فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ فِى الحَجِّ وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم ». ( بقره / 2، 196 ) در روایاتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام نیز بر جدایى این روزها تصریح شده است .<ref>صحيح البخارى، ج 2، ص 181؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 182؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 493.</ref> | برخى از فقیهان امامیه با استناد به روایات و این مطلب که امر بر فور دلالت دارد و فور با روزه گرفتن پیاپى عملى مىشود، روزه گرفتن پیاپى این 7 روز را واجب شمردهاند ؛<ref>نک: مختلف الشيعه، ج 3، ص 509 ؛ مستند الشيعه، ج 12، ص 356.</ref> همچنین به فتواى مشهور فقهاى شیعه (90)<ref>تذکرة الفقهاء، ج 8 ، ص 276؛ کتاب الحج، ج 5 ، ص 279.</ref> و برخى فقیهان اهل سنت <ref>المجموع، ج 7، ص 185، 188.</ref> باید حجگزار میان سه و 7 روز روزه مذکور فاصله بیندازد، زیرا قرآن کریم زمان هریک از این سه روز و 7 روز را در وقتى خاص و جدا از یکدیگر بیان مىدارد: « فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ فِى الحَجِّ وسَبعَةٍ اِذا رَجَعتُم ». ( بقره / 2، 196 ) در روایاتى از پیامبر صلىاللهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام نیز بر جدایى این روزها تصریح شده است .<ref>صحيح البخارى، ج 2، ص 181؛ وسائل الشيعه، ج 14، ص 182؛ مستدرک الوسائل، ج 7، ص 493.</ref> | ||
به نظر فقهاى شیعه و بسیارى از اهل سنت در صورت روزه نگرفتن سه روز مذکور در ایام حج، وى مىتواند 10 روز را پس از بازگشت پشت سر هم روزه بگیرد .<ref>المغنى، ج 3، ص 508 ؛ الحدائق، ج 17، ص 155 - 156؛ جواهرالکلام، ج 19، ص 187.</ref> | به نظر فقهاى شیعه و بسیارى از اهل سنت در صورت روزه نگرفتن سه روز مذکور در ایام حج، وى مىتواند 10 روز را پس از بازگشت پشت سر هم روزه بگیرد .<ref>المغنى، ج 3، ص 508 ؛ الحدائق، ج 17، ص 155 - 156؛ جواهرالکلام، ج 19، ص 187.</ref> | ||
خط ۲۴۹: | خط ۲۰۶: | ||
بسیارى از فقیهان اهل سنت روزه را براى اعتکاف شرط ندانسته و تنها آن را براى اعتکاف * مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج 6، ص 485؛ المغنى، ج 3، ص 120 - 121.</ref> به نظر فقیهان امامیه، روزه اعتکاف در صورت وجوب اعتکاف، واجب و در صورت استحباب آن مستحب است .( <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 188.</ref> روزه اعتکاف مىتواند روزه ماه رمضان، روزه نذر یا روزههاى مستحب باشد ؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 249؛ الحدائق، ج 13، ص 457.</ref> البته به نظر بسیارى از فقیهان امامیه پس از گذشت دو روز از اعتکاف مستحب، اعتکاف روز سوم و روزه آن واجب مىگردد .<ref>(107)</ref> <ref>رياض المسائل، ج 5 ، ص 516 - 518 ؛ جواهرالکلام، ج 17، ص 168.</ref> ( اعتکاف ) | بسیارى از فقیهان اهل سنت روزه را براى اعتکاف شرط ندانسته و تنها آن را براى اعتکاف * مستحب شمردهاند.<ref>المجموع، ج 6، ص 485؛ المغنى، ج 3، ص 120 - 121.</ref> به نظر فقیهان امامیه، روزه اعتکاف در صورت وجوب اعتکاف، واجب و در صورت استحباب آن مستحب است .( <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 188.</ref> روزه اعتکاف مىتواند روزه ماه رمضان، روزه نذر یا روزههاى مستحب باشد ؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 249؛ الحدائق، ج 13، ص 457.</ref> البته به نظر بسیارى از فقیهان امامیه پس از گذشت دو روز از اعتکاف مستحب، اعتکاف روز سوم و روزه آن واجب مىگردد .<ref>(107)</ref> <ref>رياض المسائل، ج 5 ، ص 516 - 518 ؛ جواهرالکلام، ج 17، ص 168.</ref> ( اعتکاف ) | ||
==ب. روزه هاى مستحب== | ==ب. روزه هاى مستحب== | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۱۶: | ||
برخى گفتهاند: مراد کسانىاند که پیوسته روزه مىگیرند .<ref>التفسير الکبير، ج 16، ص 203؛ تفسير قرطبى، ج 8 ، ص 270.</ref> روزه مستحب به روز معیّنى اختصاص نداشته، بلکه شخص مىتواند در همه روزهاى سال روزه بگیرد، جز روزهایى که روزه در آن حرام است ؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 188.</ref>اما روزه برخى روزها استحباب و پاداش بیشتر دارد. | برخى گفتهاند: مراد کسانىاند که پیوسته روزه مىگیرند .<ref>التفسير الکبير، ج 16، ص 203؛ تفسير قرطبى، ج 8 ، ص 270.</ref> روزه مستحب به روز معیّنى اختصاص نداشته، بلکه شخص مىتواند در همه روزهاى سال روزه بگیرد، جز روزهایى که روزه در آن حرام است ؛<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 188.</ref>اما روزه برخى روزها استحباب و پاداش بیشتر دارد. | ||
در روایتى با استناد به آیه « مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها » ( انعام / 6، 160 ) پاداش روزه گرفتن سه روز در هر ماه معادل روزه همه روزگار دانسته شده است .<ref>الکافى، ج 4، ص 92 - 93؛ من لا يحضره الفقيه، ج ، ص 83 .</ref> | در روایتى با استناد به آیه « مَن جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها » ( انعام / 6، 160 ) پاداش روزه گرفتن سه روز در هر ماه معادل روزه همه روزگار دانسته شده است .<ref>الکافى، ج 4، ص 92 - 93؛ من لا يحضره الفقيه، ج ، ص 83 .</ref> | ||
خط ۲۶۷: | خط ۲۲۱: | ||
فقیهان امامیه با استناد به روایاتى دیگر، این سه روز را پنجشنبه نخست، پنجشنبه پایان و نخستین چهارشنبه دهه دوم هر ماه دانستهاند . <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 189.</ref>افزون بر این، ایام بیض ( 13 تا 15 هر ماه ) روز بعثت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله ( 27 رجب )، روز ولادت آن حضرت ( 17 ربیع الاول )، روز دحوالارض ( 25 ذىقعده )، روز عید غدیر ( 18 ذىحجه )، همه ماه رجب و شعبان، و برخى روزهاى دیگر، روزهایى هستند که روزه آنها مستحب مؤکد و داراى پاداش فراوان دانسته شده است .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 189 - 200؛ الحدائق، ج 13، ص 347 - 386.</ref>در روایتى، روزه پیاپى ماه شعبان و رمضان، مصداق آیه « شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ تَوبَةً مِنَ اللّهِ ...» ( نساء / 4، 92 ) شمرده شده است .<ref>الکافى، ج 4، ص 92؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 496.</ref> در حدیثى دیگر از روزه پیاپى پیامبر صلىاللهعلیهوآله در این دو ماه سخن رفته است <ref>الکافى، ج 4، ص 92؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 9 - 94.</ref> | فقیهان امامیه با استناد به روایاتى دیگر، این سه روز را پنجشنبه نخست، پنجشنبه پایان و نخستین چهارشنبه دهه دوم هر ماه دانستهاند . <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 189.</ref>افزون بر این، ایام بیض ( 13 تا 15 هر ماه ) روز بعثت پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله ( 27 رجب )، روز ولادت آن حضرت ( 17 ربیع الاول )، روز دحوالارض ( 25 ذىقعده )، روز عید غدیر ( 18 ذىحجه )، همه ماه رجب و شعبان، و برخى روزهاى دیگر، روزهایى هستند که روزه آنها مستحب مؤکد و داراى پاداش فراوان دانسته شده است .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 189 - 200؛ الحدائق، ج 13، ص 347 - 386.</ref>در روایتى، روزه پیاپى ماه شعبان و رمضان، مصداق آیه « شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ تَوبَةً مِنَ اللّهِ ...» ( نساء / 4، 92 ) شمرده شده است .<ref>الکافى، ج 4، ص 92؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 496.</ref> در حدیثى دیگر از روزه پیاپى پیامبر صلىاللهعلیهوآله در این دو ماه سخن رفته است <ref>الکافى، ج 4، ص 92؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 9 - 94.</ref> | ||
==2. زمان روزه== | ==2. زمان روزه== | ||
خط ۲۸۲: | خط ۲۳۵: | ||
برخى از فقیهان امامیه، ضمن تأیید این فتوا، معتقدند مکلف باید جزئى از شب را نیز احتیاط ورزد، تا یقین کند که شب فرارسیده است، زیرا تکلیف یقینى، امتثال یقینى را مىطلبد .<ref>نک: مستند العروه، خويى، ج 1، ص 418، «کتاب الصوم».</ref> به باور بعضى دیگر از فقیهان امامیه ،<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 502 ؛ کفاية الاحکام، ج 1، ص 227.</ref> نیز فقهاى اهل سنت <ref>المجموع، ج 6، ص 305؛ تحفة الفقهاء، ج 1، ص 342.</ref> استتار قرص خورشید نشانه رسیدن شب است و با غروب خورشید روزهدار مىتواند افطار کند. | برخى از فقیهان امامیه، ضمن تأیید این فتوا، معتقدند مکلف باید جزئى از شب را نیز احتیاط ورزد، تا یقین کند که شب فرارسیده است، زیرا تکلیف یقینى، امتثال یقینى را مىطلبد .<ref>نک: مستند العروه، خويى، ج 1، ص 418، «کتاب الصوم».</ref> به باور بعضى دیگر از فقیهان امامیه ،<ref>مختلف الشيعه، ج 3، ص 502 ؛ کفاية الاحکام، ج 1، ص 227.</ref> نیز فقهاى اهل سنت <ref>المجموع، ج 6، ص 305؛ تحفة الفقهاء، ج 1، ص 342.</ref> استتار قرص خورشید نشانه رسیدن شب است و با غروب خورشید روزهدار مىتواند افطار کند. | ||
==3. شرایط روزه== | ==3. شرایط روزه== | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۴۶: | ||
برخى صحیح نبودن روزه کافر را از آن جهت دانستهاند که در روزه قصد قربت لازم است و کافر نمىتواند قصد قربت داشته باشد.<ref>المعتبر، ج 2، ص 683.</ref> در مقابل، برخى از فقیهان اهل سنت، اسلام را شرط وجوب تکلیف دانسته و برآناند که کافران مکلف به فروع اسلام نبوده و روزه بر آنان واجب نیست .<ref>بدائع الصنائع، ج 2، ص 87 ؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1663.</ref> | برخى صحیح نبودن روزه کافر را از آن جهت دانستهاند که در روزه قصد قربت لازم است و کافر نمىتواند قصد قربت داشته باشد.<ref>المعتبر، ج 2، ص 683.</ref> در مقابل، برخى از فقیهان اهل سنت، اسلام را شرط وجوب تکلیف دانسته و برآناند که کافران مکلف به فروع اسلام نبوده و روزه بر آنان واجب نیست .<ref>بدائع الصنائع، ج 2، ص 87 ؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1663.</ref> | ||
ب. بلوغ و عقل | ب. بلوغ و عقل | ||
خط ۳۰۲: | خط ۲۵۲: | ||
برخى افزون بر روایات، دلیل آن را آیه 183 بقره / 2 دانستهاند که روزه را بر مؤمنان واجب مىداند: « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ »؛ با این استدلال که تنها بر مکلف، مؤمن اطلاق مىشود .<ref>تفسير جامع آيات الاحکام، ج 3، ص 131.</ref>برخى در این مورد به آیه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) استناد کردهاند؛ با این توضیح که مراد از حضور در ماه، حضور شخص با عنوان مکلف بودن است و دیوانه و غیر اهل تکلیف در حکم کسانىاند که گویا در این ماه حضور ندارند .<ref>احکام القرآن، جصاص، ج 1، ص 224؛ فقه القرآن، ج 1، ص 182.</ref> در مقابل، برخى از فقهاى اهل سنت روزه را بر کودک 10 سالهاى که توان روزه گرفتن دارد، واجب دانستهاند .<ref>المغنى، ج 3، ص 90.</ref> | برخى افزون بر روایات، دلیل آن را آیه 183 بقره / 2 دانستهاند که روزه را بر مؤمنان واجب مىداند: « یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصّیامُ »؛ با این استدلال که تنها بر مکلف، مؤمن اطلاق مىشود .<ref>تفسير جامع آيات الاحکام، ج 3، ص 131.</ref>برخى در این مورد به آیه « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ » ( بقره / 2، 185 ) استناد کردهاند؛ با این توضیح که مراد از حضور در ماه، حضور شخص با عنوان مکلف بودن است و دیوانه و غیر اهل تکلیف در حکم کسانىاند که گویا در این ماه حضور ندارند .<ref>احکام القرآن، جصاص، ج 1، ص 224؛ فقه القرآن، ج 1، ص 182.</ref> در مقابل، برخى از فقهاى اهل سنت روزه را بر کودک 10 سالهاى که توان روزه گرفتن دارد، واجب دانستهاند .<ref>المغنى، ج 3، ص 90.</ref> | ||
خط ۳۲۳: | خط ۲۷۱: | ||
فقیهان اهل سنت نیز مقدار اطعام مذکور را یک مد یا نصف صاع از گندم یا جو یا خرما دانستهاند .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 3، ص 101؛ المغنى، ج 3، ص 78؛ اعانة الطالبين، ج 2، ص 248.</ref>سپس قرآن در ادامه، انجام دادن عمل نیک از سوى مؤمنان را براى انجام دهندگان آن خیر مىشمرد: « فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ ». ( بقره / 2، 184 ) به نظر برخى، مراد دادن یک مد طعام اضافه به مسکین یا اطعام به بیشتر از یک مسکین است؛ ولى بعضى مراد از آن را مطلق انجام دادن کار نیک دانستهاند .<ref>جامع البيان، ج 2، ص 193 - 194؛ مجمع البيان، ج ، ص 11.</ref> برخى نیز « تطوع » را به معناى انجام دادن عمل با رضایت قلبى دانسته و گفتهاند کسى که روزه را با رضایت قلبى انجام دهد، براى او بهتر خواهد بود <ref>الميزان، ج 2، ص 13.</ref> | فقیهان اهل سنت نیز مقدار اطعام مذکور را یک مد یا نصف صاع از گندم یا جو یا خرما دانستهاند .<ref>المبسوط، سرخسى، ج 3، ص 101؛ المغنى، ج 3، ص 78؛ اعانة الطالبين، ج 2، ص 248.</ref>سپس قرآن در ادامه، انجام دادن عمل نیک از سوى مؤمنان را براى انجام دهندگان آن خیر مىشمرد: « فَمَن تَطَوَّعَ خَیرًا فَهُوَ خَیرٌ لَهُ ». ( بقره / 2، 184 ) به نظر برخى، مراد دادن یک مد طعام اضافه به مسکین یا اطعام به بیشتر از یک مسکین است؛ ولى بعضى مراد از آن را مطلق انجام دادن کار نیک دانستهاند .<ref>جامع البيان، ج 2، ص 193 - 194؛ مجمع البيان، ج ، ص 11.</ref> برخى نیز « تطوع » را به معناى انجام دادن عمل با رضایت قلبى دانسته و گفتهاند کسى که روزه را با رضایت قلبى انجام دهد، براى او بهتر خواهد بود <ref>الميزان، ج 2، ص 13.</ref> | ||
==د. رویت هلال ماه رمضان== | ==د. رویت هلال ماه رمضان== | ||
خط ۳۵۱: | خط ۲۹۶: | ||
امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: شخص حاضر باید روزه بگیرد و مسافر نباید بگیرد .<ref>الکافى، ج 4، ص 126 - 127؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 141.</ref> روایات متعدد دیگر نیز از واجب نبودن روزه در سفر * حتى حرام بودن آن سخن دارند؛ براى نمونه پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود: خداى متعالى از مسافر تکلیف روزه و بخشى از نماز را برداشته است ؛<ref>مسنداحمد، ج 5 ، ص 29؛ سنن النسائى، ج 4، ص 181؛ کنزالعمال، ج 8 ، ص 610 - 611.</ref> نیز آن حضرت برداشتن روزه از بیماران و مسافران را هدیهاى الهى خواند و رد کردن هدیه خدا از سوى بندگان را شایسته ندانست .<ref>الکافى، ج 4، ص 127؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 140.</ref> | امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: شخص حاضر باید روزه بگیرد و مسافر نباید بگیرد .<ref>الکافى، ج 4، ص 126 - 127؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 141.</ref> روایات متعدد دیگر نیز از واجب نبودن روزه در سفر * حتى حرام بودن آن سخن دارند؛ براى نمونه پیامبر صلىاللهعلیهوآله فرمود: خداى متعالى از مسافر تکلیف روزه و بخشى از نماز را برداشته است ؛<ref>مسنداحمد، ج 5 ، ص 29؛ سنن النسائى، ج 4، ص 181؛ کنزالعمال، ج 8 ، ص 610 - 611.</ref> نیز آن حضرت برداشتن روزه از بیماران و مسافران را هدیهاى الهى خواند و رد کردن هدیه خدا از سوى بندگان را شایسته ندانست .<ref>الکافى، ج 4، ص 127؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 140.</ref> | ||
در سیره عملى ایشان نیز نقل شده که آن حضرت در سفر و پیش چشم مسلمانان روزه خود را افطار کرد و روزهدارانى را که از افطار روزه خوددارى کردند، گناهکار شمرد .<ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 141؛ صحيح مسلم، ج ، ص 142؛ سنن الترمذى، ج 2، ص107.</ref> در روایاتى نیز امام صادق علیه السلام افطار در سفر و به جا آوردن قضاى آن را بر مسافر واجب شمرد .<ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 143؛ الکافى، ج 4، ص 131.</ref> بر اساس آیات و روایات یادشده، فقیهان امامیه افطار روزه واجب را براى مسافران ـ جز در موارد خاص ـ واجب و روزه گرفتن وى را حرام <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 105؛ کفاية الاحکام، ج 1، ص 201.</ref> و باطل <ref>تذکرة الفقهاء، ج 4، ص 414؛ الروضة البهيه، ج 2، ص 101؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 346.</ref>شمردهاند. به فتواى فقهاى اهل سنت، افطار کردن در سفر مباح است و روزه گرفتن براى توانمندان بهتر است .<ref>المغنى، ج 3، ص 33؛ المجموع، ج 6، ص 260؛ مواهب الجليل، ج 3، ص 310.</ref> | در سیره عملى ایشان نیز نقل شده که آن حضرت در سفر و پیش چشم مسلمانان روزه خود را افطار کرد و روزهدارانى را که از افطار روزه خوددارى کردند، گناهکار شمرد .<ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 141؛ صحيح مسلم، ج ، ص 142؛ سنن الترمذى، ج 2، ص107.</ref> در روایاتى نیز امام صادق علیه السلام افطار در سفر و به جا آوردن قضاى آن را بر مسافر واجب شمرد .<ref>من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 143؛ الکافى، ج 4، ص 131.</ref> بر اساس آیات و روایات یادشده، فقیهان امامیه افطار روزه واجب را براى مسافران ـ جز در موارد خاص ـ واجب و روزه گرفتن وى را حرام <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 105؛ کفاية الاحکام، ج 1، ص 201.</ref> و باطل <ref>تذکرة الفقهاء، ج 4، ص 414؛ الروضة البهيه، ج 2، ص 101؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 346.</ref>شمردهاند. به فتواى فقهاى اهل سنت، افطار کردن در سفر مباح است و روزه گرفتن براى توانمندان بهتر است .<ref>المغنى، ج 3، ص 33؛ المجموع، ج 6، ص 260؛ مواهب الجليل، ج 3، ص 310.</ref> | ||
برخى دلیل بهتر بودن روزه را جمله « واَن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمون » در آیه 184 بقره / 2 دانستهاند .<ref>احکام القرآن، جصاص، ج 1، ص 261؛ مواهب الجليل، ج 3، ص 310؛ الثمر الدانى، ص 305.</ref> برخى از اهل سنت معتقدند اگر مکلف پس از درک هلال ماه در جاى اقامت خود سفر کند، روزه گرفتن در سفر واجب است، زیرا قرآن روزه را بر کسانى که هلال ماه را در وطن درک کردهاند، واجب مىداند :(11) <ref>المغنى، ج 3، ص 33.</ref> « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ». ( بقره / 2، 185 ) | برخى دلیل بهتر بودن روزه را جمله « واَن تَصُومُوا خَیرٌ لَکُم اِن کُنتُم تَعلَمون » در آیه 184 بقره / 2 دانستهاند .<ref>احکام القرآن، جصاص، ج 1، ص 261؛ مواهب الجليل، ج 3، ص 310؛ الثمر الدانى، ص 305.</ref> برخى از اهل سنت معتقدند اگر مکلف پس از درک هلال ماه در جاى اقامت خود سفر کند، روزه گرفتن در سفر واجب است، زیرا قرآن روزه را بر کسانى که هلال ماه را در وطن درک کردهاند، واجب مىداند :(11) <ref>المغنى، ج 3، ص 33.</ref> « فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ ». ( بقره / 2، 185 ) | ||
به دیده بیشتر فقیهان امامیه، روزه مستحب در سفر نیز ـ به جز سه روز روزه حاجت در مدینه ـ حرام است؛ ولى برخى آن را مباح یا مکروه شمردهاند .<ref>الحدائق، ج 13، ص 198؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 34 - 350.</ref> در چند مورد نیز روزه گرفتن در سفر استثنا شده است؛ ازجمله سه روز روزه بدل از قربانى که انجام دادن آن در سفر حج براى حجگزار واجب است: « فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ فِى الحَجِّ » ( بقره / 2، 196 ) و روزه نذر در صورتى که نذر او معلّق به سفر باشد؛ یا سفر و غیر سفر را شامل شود ،<ref>مدارک الاحکام، ج 6، ص 150؛ الحدائق، ج 13، ص 191؛ العروة الوثقى، ج 3، ص 614.</ref> زیرا قرآن وفا به عهد را لازم مىشمرد: « والموفونَ بِعَهدِهِم اِذا عـهَدوا ». ( بقره / 2، 177 ) روایاتى نیز بر این امر دلالت دارند .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 106؛ منتهى المطلب، ج 2، ص 586 ؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 199، 379.</ref> | به دیده بیشتر فقیهان امامیه، روزه مستحب در سفر نیز ـ به جز سه روز روزه حاجت در مدینه ـ حرام است؛ ولى برخى آن را مباح یا مکروه شمردهاند .<ref>الحدائق، ج 13، ص 198؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 34 - 350.</ref> در چند مورد نیز روزه گرفتن در سفر استثنا شده است؛ ازجمله سه روز روزه بدل از قربانى که انجام دادن آن در سفر حج براى حجگزار واجب است: « فَمَن لَم یَجِد فَصِیامُ ثَلـثَةِ اَیّامٍ فِى الحَجِّ » ( بقره / 2، 196 ) و روزه نذر در صورتى که نذر او معلّق به سفر باشد؛ یا سفر و غیر سفر را شامل شود ،<ref>مدارک الاحکام، ج 6، ص 150؛ الحدائق، ج 13، ص 191؛ العروة الوثقى، ج 3، ص 614.</ref> زیرا قرآن وفا به عهد را لازم مىشمرد: « والموفونَ بِعَهدِهِم اِذا عـهَدوا ». ( بقره / 2، 177 ) روایاتى نیز بر این امر دلالت دارند .<ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 106؛ منتهى المطلب، ج 2، ص 586 ؛ وسائل الشيعه، ج 10، ص 199، 379.</ref> | ||
ز. ضرر نداشتن روزه | ز. ضرر نداشتن روزه | ||
خط ۳۷۶: | خط ۳۱۵: | ||
بر این پایه، اگر مریض با سختى روزه بگیرد، روزه او باطل است و باید قضاى آن را به جا آورد ؛<ref>الروضة البهيه، ج 2، ص 105؛ مستندالشيعه، ج 10، ص 376.</ref> ولى بیشتر فقهاى اهل سنت، افطار را جایز و روزه مریض را مجزى شمردهاند .<ref>المجموع، ج 6، ص 257 - 258؛ المغنى، ج 3، ص 8 .</ref>در این میان، برخى روزه گرفتن و بعضى افطار کردن را بهتر دانسته و دستهاى بیمار را میان روزه گرفتن و افطار کردن آزاد دانستهاند .<ref>بداية المجتهد، ج 1، ص 237؛ التفسير الکبير، ج 5 ، ص 85</ref> .مشهور از فقیهان شیعه <ref>الحدائق، ج 13، ص 171؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 37 - 375؛ جواهر الکلام، ج 16، ص 347.</ref> با استناد به آیات نفى عسر و حرج، همچون « یُریدُ اللّهُ بِکُمُ الیُسرَ ولا یُریدُ بِکُمُ العُسرَ » ( بقره / 2، 185 ) و « وما جَعَلَ عَلَیکُم فِى الدّینِ مِن حَرَجٍ » ( حجّ / 22، 78 ) نیز برخى روایات گفتهاند: براى غیر مریض نیز افطار کردن روزه در صورت ترس از پدید آمدن مرض، واجب یا جایز است. این فتوا از برخى فقهاى اهل سنت نیز یاد شده است ؛<ref>المغنى، ج 3، ص 86 .</ref> همچنین برخى فقهاى اهل سنت با استناد به آیه « ولا تَقتُلوا اَنفُسَکُم » ( نساء / 4، 29 ) که کشتن خود را حرام مىشمرد، نیز آیه 195 بقره / 2 که از افکندن خود در هلاک با دست خویش نهى مىکند: « ولا تُلقوابِاَیدیکُم اِلَى التَّهلُکَةِ » گفتهاند: در صورتى که بر اثر غلبه گرسنگى و تشنگى جان روزهدار در معرض خطر قرار گیرد، واجب است روزهاش را افطار کند، هرچند سالم و در وطن خویش باشد .<ref>المجموع، ج 6، ص 258؛ اعانة الطالبين، ج 2، ص 267.</ref> | بر این پایه، اگر مریض با سختى روزه بگیرد، روزه او باطل است و باید قضاى آن را به جا آورد ؛<ref>الروضة البهيه، ج 2، ص 105؛ مستندالشيعه، ج 10، ص 376.</ref> ولى بیشتر فقهاى اهل سنت، افطار را جایز و روزه مریض را مجزى شمردهاند .<ref>المجموع، ج 6، ص 257 - 258؛ المغنى، ج 3، ص 8 .</ref>در این میان، برخى روزه گرفتن و بعضى افطار کردن را بهتر دانسته و دستهاى بیمار را میان روزه گرفتن و افطار کردن آزاد دانستهاند .<ref>بداية المجتهد، ج 1، ص 237؛ التفسير الکبير، ج 5 ، ص 85</ref> .مشهور از فقیهان شیعه <ref>الحدائق، ج 13، ص 171؛ مستند الشيعه، ج 10، ص 37 - 375؛ جواهر الکلام، ج 16، ص 347.</ref> با استناد به آیات نفى عسر و حرج، همچون « یُریدُ اللّهُ بِکُمُ الیُسرَ ولا یُریدُ بِکُمُ العُسرَ » ( بقره / 2، 185 ) و « وما جَعَلَ عَلَیکُم فِى الدّینِ مِن حَرَجٍ » ( حجّ / 22، 78 ) نیز برخى روایات گفتهاند: براى غیر مریض نیز افطار کردن روزه در صورت ترس از پدید آمدن مرض، واجب یا جایز است. این فتوا از برخى فقهاى اهل سنت نیز یاد شده است ؛<ref>المغنى، ج 3، ص 86 .</ref> همچنین برخى فقهاى اهل سنت با استناد به آیه « ولا تَقتُلوا اَنفُسَکُم » ( نساء / 4، 29 ) که کشتن خود را حرام مىشمرد، نیز آیه 195 بقره / 2 که از افکندن خود در هلاک با دست خویش نهى مىکند: « ولا تُلقوابِاَیدیکُم اِلَى التَّهلُکَةِ » گفتهاند: در صورتى که بر اثر غلبه گرسنگى و تشنگى جان روزهدار در معرض خطر قرار گیرد، واجب است روزهاش را افطار کند، هرچند سالم و در وطن خویش باشد .<ref>المجموع، ج 6، ص 258؛ اعانة الطالبين، ج 2، ص 267.</ref> | ||
==مفطرات روزه== | ==مفطرات روزه== | ||
خط ۴۲۴: | خط ۳۶۲: | ||
امام صادق علیه السلام نیز روزهداران را از کسانى شمرده که دعاى آنان بىپاسخ باز نمىگردد .<ref>الکافى، ج 2، ص 510 ؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 226.</ref> افزون بر این، دعاهاى خاص متعددى نیز براى روزهدار در ماه رمضان یاد شدهاند؛ همچون دعاى افتتاح، دعاى ابوحمزه ثمالى، دعاهاى خاص هر روز ماه رمضان، دعاهاى شب قدر .<ref>تفسير جامع آياتالاحکام، ج 3، ص 175.</ref> فقیهان امامیه و اهل سنت نیز اعمال دیگرى را از مستحبات روزه شمردهاند؛ مانند افطار کردن با خرما، کشمش، آب یا شیر ،<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 142؛ قواعد الاحکام، ج 1، ص 373؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1691.</ref> مسواک زدن ،<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 142؛ قواعد الاحکام، ج 1، ص 373؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1691.</ref> پیش داشتن نماز بر افطار در صورت توانایى روزهدار ،<ref>مستندالشيعه، ج 10، ص 332؛ جواهرالکلام، ج 16، ص 385.</ref> پرداختن به استغفار، تسبیح، صلوات بر محمد و آل محمد، تلاوت قرآن، صله رحم، تشییع جنازه و عیادت بیماران ،<ref>المقنعه، ص 309؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1622.</ref>افطارى دادن (17) <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 253؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1622.</ref>و حفظ زبان از سخنان لغو و بىفایده .<ref>تهذيب، ج 4، ص 194؛ بداية المجتهد، ج1، ص 246؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1687.</ref> | امام صادق علیه السلام نیز روزهداران را از کسانى شمرده که دعاى آنان بىپاسخ باز نمىگردد .<ref>الکافى، ج 2، ص 510 ؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 226.</ref> افزون بر این، دعاهاى خاص متعددى نیز براى روزهدار در ماه رمضان یاد شدهاند؛ همچون دعاى افتتاح، دعاى ابوحمزه ثمالى، دعاهاى خاص هر روز ماه رمضان، دعاهاى شب قدر .<ref>تفسير جامع آياتالاحکام، ج 3، ص 175.</ref> فقیهان امامیه و اهل سنت نیز اعمال دیگرى را از مستحبات روزه شمردهاند؛ مانند افطار کردن با خرما، کشمش، آب یا شیر ،<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 142؛ قواعد الاحکام، ج 1، ص 373؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1691.</ref> مسواک زدن ،<ref>شرائع الاسلام، ج 1، ص 142؛ قواعد الاحکام، ج 1، ص 373؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1691.</ref> پیش داشتن نماز بر افطار در صورت توانایى روزهدار ،<ref>مستندالشيعه، ج 10، ص 332؛ جواهرالکلام، ج 16، ص 385.</ref> پرداختن به استغفار، تسبیح، صلوات بر محمد و آل محمد، تلاوت قرآن، صله رحم، تشییع جنازه و عیادت بیماران ،<ref>المقنعه، ص 309؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1622.</ref>افطارى دادن (17) <ref>تذکرة الفقهاء، ج 6، ص 253؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1622.</ref>و حفظ زبان از سخنان لغو و بىفایده .<ref>تهذيب، ج 4، ص 194؛ بداية المجتهد، ج1، ص 246؛ الفقه الاسلامى، ج 3، ص 1687.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۶۷۳: | خط ۶۱۰: | ||
برگرفته از: [[دائره المعارف قرآن کریم]] | برگرفته از: [[دائره المعارف قرآن کریم]] | ||
[[رده:فقه ]] | [[رده:فقه ]] | ||
[[رده:عبادیات]] | [[رده:عبادیات]] |